اسکندر مختاری، پژوهشگر و مرمتگر میراث معماری و شهرسازی، با انتقاد شدید از تصمیم انتقال موزه ملی قرآن به مجموعه کاخ سعدآباد، این اقدام را مبهم، بدون پشتوانه کارشناسی و خطری برای یکی از مهمترین بناهای فرهنگی دوران پس از انقلاب دانست. او تاکید کرد که اتخاذ چنین تصمیماتی بدون کسب اعتماد عمومی، میتواند خسارات […]
اسکندر مختاری، پژوهشگر و مرمتگر میراث معماری و شهرسازی، با انتقاد شدید از تصمیم انتقال موزه ملی قرآن به مجموعه کاخ سعدآباد، این اقدام را مبهم، بدون پشتوانه کارشناسی و خطری برای یکی از مهمترین بناهای فرهنگی دوران پس از انقلاب دانست. او تاکید کرد که اتخاذ چنین تصمیماتی بدون کسب اعتماد عمومی، میتواند خسارات جبرانناپذیری به سرمایههای معنوی کشور وارد کند.
مختاری طالقانی ، با اشاره به ابهامات پیرامون انتقال موزه قرآن به سعدآباد، گفت: نخستین سوال این است که مرجع نهایی تصمیمگیری در این مورد چه کسی بوده است؟ آیا این تصمیم از سوی ریاست موزه، ادارهکل موزهها، معاونت میراث فرهنگی یا نهاد دیگری در وزارت میراث فرهنگی گرفته شده است؟ هنوز منشأ این تصمیم مشخص نیست.
این کارشناس میراث فرهنگی در ادامه افزود: انگیزه و دلیل این جابجایی نیز واضح نیست. آیا این پیشنهاد از جانب مجموعه سعدآباد مطرح شده است؟ آیا ادارهکل موزهها چنین پیشنهادی داده است یا مشکلاتی در روند بازدید از موزه قرآن عامل این تصمیم بوده است؟ دقیقاً کدام سازمان و بر اساس چه ضرورتی، این پیشنهاد را ارائه کرده است؟
مختاری با اشاره به نامشخص بودن تعداد آثار موجود در موزه قرآن و سرنوشت آنها در مکان جدید، اظهار کرد: وضعیت این آثار در فضای تازه و نامعلوم همچنان مبهم است. فضاهای نمایشگاهی، مخازن موزه و سایر امکانات ضروری موزه قرار است در کدام بخش از سعدآباد مستقر شوند؟ تا آنجا که اطلاع دارم، هیچ فضای مناسب و آمادهای در مجموعه سعدآباد وجود ندارد که بتواند موزهای به وسعت و اهمیت موزه قرآن را در خود جای دهد. اساساً چنین انتقالی به معنای تأسیس یک موزه جدید است؛ فرآیندی زمانبر، پرهزینه و پیچیده که نیازمند برنامهریزی، بودجه قابل توجه، طراحی فضاهای مناسب، ساخت ویترینها، تجهیز مخازن و آمادهسازی گالریها است.
این متخصص معماری، مرمت و میراث فرهنگی یادآور شد: در حال حاضر، ساختمان موزه قرآن در تقاطع خیابانهای امام خمینی و ولیعصر واقع شده است و پس از جابجایی موزه ملی قرآن، سرنوشت این ساختمان چه خواهد شد؟ ساخت این موزه از سال ۱۳۵۵ به عنوان بخشی از موزه نگارستان آغاز شد. در سال ۱۳۵۷، پروژه متوقف و در سال ۱۳۷۳ مجدداً آغاز به کار کرد. مسئولیت این پروژه در آن زمان بر عهده آقای جلال صادقی در وزارت مسکن بود و طراحی آن به مرحوم بهروز احمدی، معمار برجسته ایرانی، سپرده شد. مرحوم احمدی با دقت و وسواس فراوان، این بنای نیمهتمام را که در ابتدا تنها یک گودال عایقشده در کنار خیابان امام خمینی بود، طراحی کرد. معماری این بنا ترکیبی از عناصر معماری سنتی ایرانی و مدرن است، با نمای بتن اکسپوز که از نظر اجرایی بسیار دشوار و پرهزینه بوده و در ترکیب با آجر و هندسهای پیچیده در سطوح مختلف ساخته شده است.
مختاری افزود: مساحت این بنا حدود ۱۰ هزار متر مربع است و در زمینی به وسعت ۱۸۰۰ متر مربع بنا شده است. واقعاً جای تردید است که بتوان فضایی با این مشخصات و قابلیتها را در مجموعه سعدآباد پیدا کرد. علاوه بر این، در طول سالهای گذشته هیچ گزارشی مبنی بر بروز مشکل در فعالیت این موزه منتشر نشده است.
این استاد دانشگاه اظهار کرد: وظیفه وزارت میراث فرهنگی، اطلاعرسانی به افکار عمومی است. حافظه تاریخی و جمعی مردم، نقش بسیار مهمی در حفاظت از آثار فرهنگی و تاریخی دارد. اتخاذ تصمیماتی از این دست، بدون جلب نظر و اعتماد عمومی، نه تنها جایگاه میراث فرهنگی را تضعیف میکند، بلکه آسیبهای جبرانناپذیری به این سرمایههای معنوی وارد میسازد. مردم باید بدانند اگر انتقال موزه قرآن ضرورتی داشته، آن ضرورت چه بوده است. همچنین باید اطمینان حاصل شود که به آثار ارزشمند این موزه آسیبی وارد نمیشود و ساختمان فعلی نیز بدون سرنوشت رها نخواهد شد. آیا ضرورتی بالاتر از شفافسازی برای افکار عمومی وجود دارد؟ چگونه میتوان بدون اطلاعرسانی کافی، دست به چنین اقدامی زد؟
مختاری در پایان گفت: ساختمان موزه قرآن، که در ابتدا به نام نگارستان شناخته میشد، یکی از برجستهترین بناهای پس از انقلاب است و به اعتقاد من، انتقال آن بدون تبیین دلایل کافی، اقدامی زیانبار برای میراث فرهنگی خواهد بود.