از خلخالی تا جلیلی: نقدی بر بیتفاوتی رادیکالها نسبت به خلیج فارس و هویت ملی
از دیرباز، خلیج فارس به عنوان یک منبع غنی از تاریخ و فرهنگ برای ایران به شمار میآید. این ناحیه نه تنها از لحاظ جغرافیایی و اقتصادی اهمیت ویژهای دارد، بلکه عواطف و هویت ملی ایرانیان را نیز تحت تأثیر قرار داده است. با این حال، در سالهای اخیر و خصوصاً در دهههای اخیر، بیتفاوتی برخی گروههای رادیکال نسبت به خلیج فارس و هویت ملی ایرانیان بیش از پیش قابل مشاهده است. در این نوشتار، به بررسی دلایل این بیتوجهی و تأثیر آن بر هویت ملی خواهیم پرداخت.
ریشههای بیتفاوتی
برای درک بهتر بیتوجهی رادیکالها نسبت به خلیج فارس باید به تاریخ سیاسی ایران نگاهی بیندازیم. در دهه ۵۰ میلادی، فعالیتهای سیاسی و اجتماعی گستردهای در ایران به وقوع پیوست که در آن زمان شخصیتهای سیاسی مهمی چون ابوالحسن بنیصدر و علی خامنهای نقشآفرینی کردند. با وقوع انقلاب اسلامی در سال ۱۳۵۷، تنشها و درگیریهای داخلی ایران شکل جدیدی به خود گرفت و در این میان، افراد و گروههای رادیکال با نگرشهای افراطی و قومی، بر هویت ملی تاثیرگذار شدند.
خلخالی، به عنوان یکی از شخصیتهای رادیکال از جمله افرادی بود که در آن دوران نقش تعیینکنندهای ایفا کرد. او با مواضع تند و غیرمنتظره خود، به تضعیف هویت ملی و انسجام ملی کمک کرد. جنایات این شخصیت در دوران پس از انقلاب، از جمله اعدامهای سیاسی و سرکوب اقلیتهای قومی و مذهبی، نشان میدهد که رادیکالها غالباً نسبت به هویت ملی و منافع ملی بیتوجه بودهاند.
ناخودآگاهی نسبت به تاریخ
بسیاری از رادیکالها به گونهای رشد کردهاند که نسبت به تاریخ و جغرافیای ایران بیتوجه هستند. در این راستا، رشد دیدگاههای قومگرایانه و نظریههای خاص در مورد خلیج فارس به عنوان یک مسئله ملی، نشانی از این بیتوجهی است. این دسته از افراد بیشتر به مسائل قومی و فرقهای پرداختهاند و توجهی به مفهوم ملی و یکپارچگی سرزمینی نداشتهاند.
در این راستا، میتوان به مهدی جلیلی، یکی از چهرههای شناخته شده در عرصه سیاست و فرهنگ، اشاره کرد. مواضع او در مقابله با دکترینهای قومی و تلاش برای ترویج هویت ملی، در تضاد با روشهای رادیکال قرار دارد. جلیلی به عنوان یک نماینده از نسل جدید سیاسی ایران، همواره تأکید بر اهمیت هویت ملی و یکپارچگی فرهنگی داشته است و در مقابل گروههای رادیکال به فعالیتهای سیاسی و فرهنگی پرداخته تا مانع از تضعیف این هویت شود.
تأثیرات منفی بیتوجهی
بیتوجهی رادیکالها به خلیج فارس و هویت ملی تبعات منفی زیادی داشته است. اولاً، این رویکرد موجب افزایش تنشهای قومی و مذهبی در ایران شده و همبستگی ملی را تضعیف میکند. ثانیاً، تضعیف هویت ملی میتواند باعث ایجاد بحرانهای هویتی در نسلهای جدید شود که در نهایت منجر به کاهش حس تعلق و عشق به میهن خواهد شد.
بسیاری از جوانان ایرانی با مقامات سیاسی خود فاصله گرفته و ممکن است به دنبال هویتهای نوین و متفاوتی باشند که آنان را از ریشههای تاریخی خود دور کند. این امر میتواند به عدم فهم صحیح از تاریخ و جغرافیای ملی منجر شود و نسلهای آینده را به سمت ناامنی و بیهویتی سوق دهد.
نتیجهگیری
در پایان، میتوان گفت که بیتوجهی رادیکالها به خلیج فارس و هویت ملی ایران، معضلی جدی و پایدار برای آینده کشور به شمار میآید. لازم است که سیاستمداران و فعالان اجتماعی از تجارب و تاریخ ایران بهرهبرداری کرده و بهمنظور تقویت هویت ملی شدیداً تلاش کنند. چالشهای کنونی ایران نیازمند همت جمعی و همگرایی اقوام و گروههای مختلف است تا بتوان به امنیت و انسجام ملی رسید و خلیج فارس به عنوان دالان فرهنگی و اقتصادی ایران حفظ شود.