اخراج توماس فرانک؟ تاتنهام و فوتبال، دیوانگی محض!

اخراج توماس فرانک؟ تاتنهام و فوتبال، دیوانگی محض!

فهرست محتوا

آیا اخراج آنژه پوستکوعلو، فوتبال تاتنهام را به جنون می‌کشاند؟

تصمیمات عجیب و غریب در دنیای فوتبال تمامی ندارد. به نظر می‌رسد باشگاه تاتنهام بار دیگر در گردابی از بی‌ثباتی و سردرگمی گرفتار شده است. سوال اینجاست: آیا اخراج سرمربی، راه حل است یا صرفاً تکرار اشتباهات گذشته؟

قربانی کردن مربی، راه فرار از مشکلات؟

رفتار زننده و غیرانسانی برخی رسانه‌های فوتبالی، یادآور لگد زدن به سگی است که فقط در اطراف پرسه می‌زند. آزار و اذیت “آنژه”، مثل آب خوردن بود. آن‌ها مدام زخم کهنه‌ای را می‌خراشیدند تا خونش دربیاید. دیدن شانه‌های افتاده و زبان بدن افسرده‌اش دردناک بود. پالتوی بزرگ خاکستری‌اش، تجسم فیزیکی حال و هوای او شده بود.

با این حال، دیدن شادی او پس از قهرمانی در لیگ اروپا بسیار لذت‌بخش بود. در آغوش گرفتن خانواده‌اش، احساس شادی را به هر بیننده‌ای منتقل می‌کرد. به نظر می‌رسید قدش بلندتر شده است.

پول، همه چیز فوتبال نیست!

این اتفاقات نشان می‌دهد که ما در چه دورانی به سر می‌بریم. ظاهراً تنها معیار برای قضاوت موفقیت یا حتی ارزش یک مربی، نه جام‌ها، بلکه رتبه در لیگ است. فقط به حداکثر رساندن پول مهم است. افتخار، تاریخ، فرهنگ و خاطرات مهم نیستند، یا فقط تا جایی اهمیت دارند که بتوان آن‌ها را به پول تبدیل کرد.

آیا به همین دلیل است که فوتبال را دوست دارید؟ واقعاً؟ آیا فکر می‌کنید هواداران تاتنهام با قهرمانی در اروپا فقط شانه بالا انداختند و گفتند “بله، اما رتبه هفدهم به این معنی است که فقط ۱۲۰ میلیون پوند به دست می‌آوریم – اخراجش کنید.” امیدوارم اینطور نباشد. اما هواداران در نوعی تفکر سنتی گیر کرده‌اند. امروزه، جام‌ها واقعاً مهم نیستند، آن‌ها به اندازه کافی پول به همراه نمی‌آورند. تفاوت بین رتبه ششم و هفدهم تقریباً ۴۰ میلیون پوند است و ظاهراً این چیزی است که اهمیت دارد. این واقعیت مالی حاکم است. مهم نیست که آنژه ۱۰۰٪ موفقیت اروپایی بیشتری نسبت به میکل آرتتا دارد و در لیگ قهرمانان اروپا حضور دارد.

آیا رتبه هفدهم فاجعه است؟

می‌توانید بگویید رتبه هفدهم برای تاتنهام کافی نیست، اما این یک باور غیرمنطقی است که فکر می‌کنید واقعیت دارد. آیا اینقدر بد است؟ سقوط نکردید و یک تورنمنت را بردید. آه، آیا بزرگان به شما می‌خندند دنیل، چون دوباره گند زدید؟ باید اجازه داشته باشید حداقل یک بار شکست بخورید، در غیر این صورت با مجموعه‌ای از مربیان دوساله در یک چرخه بی‌پایان اختراع مجدد روبرو می‌شوید.

اخراج او نمونه کاملی از عدم اعتماد دنیل لوی یا باشگاه به طور کلی به قضاوت خودشان است. شاید قابل درک باشد، زیرا اشتباهات آن‌ها بسیار زیاد است. صرف نظر از اینکه با اخراج موافق هستید یا نه، این فقط یک تکرار مکرر دیگر است. آن‌ها از نظر قانونی قادر به پایبندی به یک تصمیم نیستند. کسی را به دلیل دفاعی بودن و بازی نکردن به “روش تاتنهام” اخراج کنید، فوتبال تهاجمی بازی کنید و او را به دلیل عدم دفاع کافی اخراج کنید. وقتی مربیان سخت‌گیر را به دلیل سخت‌گیری بیش از حد و مربیان سهل‌انگار را به دلیل عدم سخت‌گیری کافی اخراج کرده‌اید، دیگر جایی برای رفتن ندارید. برای یک بار هم که شده، شجاعت اعتقادات خود را داشته باشید، بپذیرید که گاهی اوقات در لیگ همه چیز بر خلاف میل شما پیش می‌رود، ناامیدی خود را با یک جام اروپایی تعدیل کنید. آیا اینقدر بد است؟ ظاهراً، بله.

شاید آنژه به اندازه کافی خوب نیست، اما تاتنهام او را منصوب کرد. به انتخاب خود پایبند باشید. اینطور نیست که او هیچ چیز نبرده باشد. او کاری را که از او خواستید انجام داد. نمی‌توانید کاری را درست انجام دهید؟ شما مربیانی را به دلیل نبردن اخراج کرده‌اید و مربیانی را به دلیل بردن اخراج کرده‌اید. احمقانه است. اخراج همه آن مربیان به این دلیل که شما جرات پشت سر گذاشتن یک دوره سخت را ندارید، به وضوح کارساز نیست، همانطور که نتایج نشان می‌دهد. پس چرا به انجام آن ادامه می‌دهید؟ تنها کاری که می‌کنید این است که هر مرد جدیدی را با ناامنی‌های خود نفرین می‌کنید. مدام دوست دخترتان را به دلیل جذاب نبودن کافی رها می‌کنید.

اگر توماس فرانک را منصوب کنید و او بین رتبه‌های هفتم و نهم به پایان برسد، آیا این آینده از قبل نوشته شده است؟ اخراج. تاتنهام واقعاً چه می‌خواهد؟ آیا آن‌ها اصلاً می‌دانند؟

آنژه فقط یک واقع‌گرا بود. تاتنهام، حتی در بهترین حالت، هرگز قهرمان نمی‌شد یا نزدیک به آن هم نمی‌شد. دست کشیدن از لیگ برای هر باشگاهی که در مراحل پایانی هر جامی قرار دارد، منطقی است. یا برای هر کسی که کاملاً پول‌گرا نیست. اما این برای افراد حریصی که رتبه هفدهم و یک جام برایشان بدتر از رتبه ششم و بدون جام است، کافی نیست. گذشته از غرور رقت‌انگیز، تفاوت واقعی بین رتبه ششم و هفدهم چند میلیون نیست. شما به وضوح ارزش کمی برای لیگ اروپا قائل هستید زیرا مربی‌ای را که آن را برده بود اخراج کردید.

همانطور که در فوتبال معمول است، تاجران موفق انتخاب‌های تجاری وحشتناکی انجام می‌دهند. اخراج کسی به این دلیل که عملاً با کسب رتبه برتر، ۲۰ میلیون پوند بیشتر برای باشگاه به دست نیاورده است، احمقانه است. در این فصل، با جمع‌آوری تمام درآمد خود، آن‌ها تقریباً به اندازه هزینه یک هافبک ذخیره از آنچه که می‌توانستند به طور واقع بینانه به دست آورند، عقب بودند. موفقیت از این منظر، شکست است. جنگ، صلح است. آزادی، بردگی است. نادانی، قدرت است. به دنیای مدرن خوش آمدید.

البته، برای هر کسی که مالک یک باشگاه فوتبال نیست، واضح است که بردن یک جام، باشگاه را بسیار بیشتر از رتبه بالاتر در لیگ تبلیغ می‌کند و به راحتی می‌تواند به پول تبدیل شود. آن‌ها به وضوح این را درک نمی‌کنند.

اگر برعکس بود و آن‌ها ششم می‌شدند و از لیگ اروپا زود کنار می‌رفتند، او هنوز سر کار بود. اینجاست که ما هستیم. فقط پول و شاید خودخواهی توهم‌آمیز مهم است. این موضوع ارزش‌های بازی را به طور کامل فاسد کرده است. دیگر ورزشی در مورد شکوه پیروزی نیست.

آیا آنژه برای بردن چیزی منصوب نشده بود؟ اما به محض اینکه این کار را کرد، اخراج شد. آیا او به روشی که شما می‌خواستید برنده نشد؟ از نظر عینی، این دیوانگی است، اما اگر بپذیرید که فقط پول مهم است، منطقی است. و با این حال به طرز عجیبی ولخرج هستند. هدر دادن آن در نقل و انتقالات ضعیف، پرداخت بیش از حد هزینه‌های نقل و انتقالات و پرداخت دستمزدهای بسیار زیاد. مثل این است که می‌گویند “اگر به اندازه کافی پول برای هدر دادن به دست نیاورید، شما را اخراج می‌کنیم.”

آیا این وضعیت پایدار است یا فقط یک اشتباه بیمارگونه؟ وقتی ما آشکارا پیروزی را نادیده می‌گیریم و فقط هوس پول بیشتری داریم، عنصر ورزشی فوتبال کجاست؟ آیا فقط وقتی ۱۰ میلیون دیگر به دست آمده است، تشویق می‌کنیم؟ اگر شما رتبه نیمه بالایی را به لذت پیروزی ترجیح می‌دهید، از آینه عبور کرده‌ایم و باید بپرسیم اصلاً برای چه بازی می‌کنیم؟ وقتی به خاطر بردن یک جام مجازات می‌شوید، سؤالات اساسی و وجودی از فوتبال می‌پرسد. این لعنتی احمقانه است، رفیق.

منبع

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *