آیا روح‌های سرگردان، کلید گمشده درمان روان‌پریشی‌اند؟

آیا روح‌های سرگردان، کلید گمشده درمان روان‌پریشی‌اند؟

فهرست محتوا

آیا روح‌های سرگردان، کلید گمشده درمان روان‌پریشی‌اند؟ بررسی ارتباط زندگی‌های گذشته با سلامت روان

آیا تا به حال به این فکر کرده‌اید که ریشه‌های مشکلات روانی شما ممکن است در گذشته‌ای دور نهفته باشد؟ شاید این سؤال برایتان عجیب به نظر برسد، اما روانپزشکی نوین به طور فزاینده‌ای به بررسی این موضوع می‌پردازد که چگونه تجربیات و تروماهای گذشته – حتی آن‌هایی که در “زندگی‌های گذشته” تجربه شده‌اند – می‌توانند بر سلامت روان ما در زمان حال تأثیر بگذارند.

این مقاله به بررسی دیدگاه‌های مختلف در این زمینه می‌پردازد و به این سؤال پاسخ می‌دهد که آیا واقعاً می‌توان از طریق دسترسی به “خاطرات زندگی‌های گذشته” به درمان اختلالات روانی کمک کرد یا خیر.

نگاهی به گذشته: چرا روانپزشکان به دنبال ریشه‌ها هستند؟

روانپزشکی از دیرباز به گذشته‌ی بیماران توجه داشته است. به‌خصوص با تأثیراتی که فروید و پیروانش گذاشتند، این ایده قوت گرفت که تروماها و تعارضات حل‌نشده‌ی گذشته می‌توانند منجر به بروز علائم روانی در زمان حال شوند. در واقع، هدف از شناخت و حل این مسائل ناخودآگاه این است که به بهبود وضعیت روانی بیمار کمک شود.

اما وقتی صحبت از “زندگی‌های گذشته” به میان می‌آید، موضوع کمی پیچیده‌تر می‌شود. منظور از زندگی‌های گذشته، تمام تجربیاتی است که فرد در قالب‌های مختلف زیستی پیش از این زندگی داشته است؛ تجربیاتی که معمولاً به شکل آگاهانه در دسترس نیستند. این ایده مطرح می‌شود که شاید سرکوب و انکار ناخودآگاه، در مورد زندگی‌های گذشته هم صادق باشد. به این معنی که به یاد آوردن این زندگی‌ها ممکن است بدون کمک متخصص، بیش از حد دردناک و گیج‌کننده باشد. البته، برخی از درمانگران و شفادهندگان ماورایی مدعی هستند که می‌توانند به این خاطرات دسترسی پیدا کرده و آن‌ها را تفسیر کنند، اما این رویکرد هنوز به طور گسترده در روانپزشکی mainstream پذیرفته نشده است.

ادیان شرقی و مفهوم تناسخ: نگاهی از منظر معنویت

بسیاری از ادیان شرقی، همانطور که من در حال ویرایش کتابی در این زمینه متوجه شدم، به تناسخ و زندگی‌های گذشته باور دارند. این باور شامل وجود روح در حیوانات و همچنین اصل “کارما” می‌شود. یکی از منابعی که اخیراً توسط یکی از همکارانم به من پیشنهاد شد، فصل‌های ابتدایی بهاگاواد گیتا در مورد جنگجوی آرژونا و بهترین دوستش است. در کابالا در یهودیت نیز، زندگی‌های گذشته‌ی روح با عنوان “gilgul” یا چرخه‌های روح مطرح می‌شود.

شخصاً، من حس محدودی نسبت به زندگی‌های گذشته‌ی احتمالی داشتم. یکی از عزیزانم ناراحتی و ترس زیادی در مورد هولوکاست دارد و من در سال‌های اخیر احساس کرده‌ام که اندکی پس از هولوکاست به دنیا آمده‌ام تا به جلوگیری از وقوع حوادث مشابه در آینده کمک کنم.

تجربه‌ای با یک بیمار: وقتی مرزهای واقعیت و خیال کمرنگ می‌شوند

من هرگز درمان مبتنی بر زندگی‌های گذشته را ارائه نکرده‌ام، اما سال‌ها پیش، بیماری داشتم که به نظر می‌رسید یا چند شخصیتی بود یا در تلاش بود تا در مورد زندگی‌های گذشته‌اش به من بگوید. من بیشتر سعی می‌کردم کنجکاو باشم و به انتقادهای او پاسخ دهم و او به تدریج بهبود یافت؛ حداقل به اندازه‌ای که در آن زمان راضی بود. او درس‌های زیادی به من آموخت.

بنابراین، با تجربه‌ای اندک و دانشی محدود، موافقت کردم کتاب “Many Lives, Many Masters” نوشته دوست اَل را بخوانم. این کتاب برایم روشنگر بود، اگرچه هنوز هم شک و تردیدهایی در من وجود دارد.

مواجهه با یک کتاب جنجالی: “Many Lives, Many Masters

بلافاصله متوجه یک ارتباط جالب با نویسنده شدم. او یک سال از من در دانشکده پزشکی ییل جلوتر بود و همچنین یهودی بود، بنابراین حتماً به نوعی او را می‌شناختم. او به یک چهره‌ی دانشگاهی و مدیریتی مشهور تبدیل شد، مسیری مشابه مسیر من.

نویسنده کتاب، پس از ملاقات با بیماری که موضوع اصلی کتابش است، مانند روال معمول، داروهای استاندارد و روان‌درمانی را برای اضطراب و ترس‌های فزاینده‌ی او امتحان کرد، اما هیچ بهبودی حاصل نشد. از آنجا که با هیپنوتیزم آشنا و ماهر بود (برخلاف من)، از رگرسیون هیپنوتیزمی استفاده کرد و ناگهان بیمار ظاهراً با زندگی‌های گذشته‌ی خود ارتباط برقرار کرد. او خاطرات زندگی‌های زیادی را به عنوان انواع مختلف افراد گزارش کرد. در این بین، دوره‌های انتظار برای روح او وجود داشت. نویسنده گزارش داد که بیمار به اندازه‌ای آهسته صحبت می‌کرد که می‌توانست یادداشت‌های دقیقی بردارد. هنگامی که به اصطلاح “استادان” معنوی بعداً از طریق او صحبت می‌کردند، سرعت گفتار بسیار زیاد بود، بنابراین او شروع به استفاده از نوار صوتی کرد، اگرچه نمی‌دانم آیا این کار با رضایت آگاهانه انجام شده بود یا خیر.

او گزارش می‌دهد که بهبودی بیمار سریع، اساسی و پایدار بوده است. پس از آن، او به ارائه درمان مبتنی بر زندگی‌های گذشته به هزاران نفر در طول سال‌ها ادامه داد تا اینکه این کتاب را نوشت. در سال ۲۰۰۸ [به‌روزرسانی شود]، او خلاصه‌ای را در یک موخره‌ی جدید اضافه کرد و همچنین چندین کتاب، مقاله، مطالب آموزشی و یک وب‌سایت ایجاد کرد. او اکنون رئیس افتخاری روانپزشکی در مرکز پزشکی Mount Sinai در میامی است.

فراتر از درمان بیمار: تغییر در زندگی درمانگر

اگر بهبود وضعیت این بیمار به اندازه‌ی کافی چشمگیر نبود، فایده‌ی دیگری نیز گزارش شده است. دکتر وایس گزارش داد که چقدر به عنوان یک فرد پیشرفت کرده است. او همچنین از دانش آشکار بیمار از فاجعه‌ای در خانواده‌اش که به طور عمومی به اشتراک گذاشته نشده بود، شگفت‌زده شد. در طول رگرسیون‌ها، به او گفته شد که این فرآیند و اطلاعات به همان اندازه برای او نیز مفید است، زیرا او در مسیر تبدیل شدن به یک شفادهنده‌ی گسترده‌تر قرار دارد، به شرطی که به بازتر شدن و استفاده از شهود خود ادامه دهد. ظاهراً او این نصیحت را دنبال کرد.

من هم بازخوردی مشابه دریافت کردم، اما در شرایطی متفاوت. چند سال پیش، به طور غیرمنتظره‌ای در یک ویزیت سالانه‌ی معمول مغز و اعصاب، افزایش چشمگیری در فشار خون من مشاهده شد. پزشک مراقبت‌های اولیه‌ی من داروهای مختلفی را امتحان کرد، اما هیچ‌کدام کارساز نبود. سپس او مرا به یک متخصص قلب و عروق ارجاع داد؛ یک خانم مسیحی با خانواده‌ای اصالتاً هندی. او می‌خواست مطمئن شود که مشکل جدی‌تر و ناشناخته‌ای وجود ندارد، بنابراین مجموعه‌ای از آزمایش‌های قلبی را برای من تجویز کرد. این اتفاقات در طول همه‌گیری COVID-19 رخ داد. همه‌ی آزمایش‌ها طبیعی بودند، تا اینکه نوبت به آخرین آزمایش رسید: استفاده از دستگاه هولتر. اندکی پس از نصب آن، از طرف پرستار شرکت تماسی دریافت کردم که گفت هر چه زودتر به یک ضربان‌ساز (pace maker) نیاز دارم و نباید از شهر خارج شوم. من ضربان‌ساز را دریافت کردم و این خود داستانی جداگانه دارد. در یک ویزیت پیگیری، از متخصص قلب پرسیدم که چرا فکر می‌کند این مشکل به طور غیرمنتظره‌ای ایجاد شده و در نهایت به طور مفیدی برطرف شده است. او سپس، به طور شگفت‌انگیزی و با لحنی شخصی و معنوی، در مورد سرطان سینه‌ی خودش و پیامدهای موفقیت‌آمیز آن تا به امروز صحبت کرد. او گفت که ما هر دو هنوز باید به دیگران کمک کنیم.

احتیاط‌های لازم: انتقال متقابل و تاییدپذیری

دکتر وایس، که قبلاً از روان‌درمانی پویای استاندارد استفاده می‌کرد، مراقب انتقال متقابل بود؛ یعنی فرافکنی و ادغام مشکلات و ترجیحات خود بر روی بیمار. به طور گسترده، این می‌توانست به نوعی به کاشت یا پذیرش اطلاعات نادرست زیادی منجر شود که هر دو در مورد “زندگی‌های گذشته” بیمار باور داشته باشند، زیرا تأیید بیشتر آن‌ها بسیار دشوار بود. متوجه شدم که او چندین بار به جذابیت ظاهری بیمار اشاره کرده است. مشخص نیست که آیا این موضوع تأثیری داشته است یا خیر.

توصیه به مطالعه: سفری به دنیای ناشناخته‌ها

جای تعجب نیست که من خواندن این کتاب را توصیه می‌کنم. خواندن آن آسان است و تقریباً شبیه یک معما است. از نظر عملی، رستگاری، که در ستون‌های قبلی مورد بحث قرار گرفت، ممکن است مسیر دیگری برای بهبود شخصی باشد. من توصیه پزشکی برای رگرسیون هیپنوتیزمی به زندگی‌های گذشته یا سایر راه‌های احتمالی رسیدن به آن‌ها، مانند مدیتیشن، نمی‌کنم.

دیدگاه‌های دیگر: روانپزشکان و زندگی‌های گذشته

روانپزشکان دیگری نیز در مورد زندگی‌های گذشته نوشته‌اند، همانطور که دکتر وایس اشاره می‌کند و به اشتراک می‌گذارد. بسیاری، مانند ایان استیونسون، بر کودکان تمرکز دارند. روانپزشک دیگری به نام پاول دِبِل در مقاله‌ای در ۲۷ اوت ۲۰۱۰ [به‌روزرسانی شود] در نیویورک تایمز با عنوان “یادآوری زندگی‌های گذشته” معرفی شد. او نیز از هیپنوتیزم استفاده می‌کرد و شخصاً معتقد بود که زمانی یک انسان غارنشین، یک راهب تبتی و یک آلمانی وظیفه‌شناس بوده است که از تحویل همسایگان یهودی خود به نازی‌ها خودداری کرده است.

در همان مقاله ذکر شده است که دکتر وایس در سال ۱۹۸۸ [به‌روزرسانی شود] توسط برخی از محافل پزشکی به دلیل انتشار اولین کتابش مورد سانسور قرار گرفت. به اندازه کافی متناقض به نظر می‌رسد که او در ابتدا از انجمن آمریکایی هیپنوتیزم بالینی منع شد، اما سپس دوباره پذیرفته شد. انجمن روانپزشکی آمریکا اعلام کرد که هیچ مدرک علمی برای حمایت از ادعاهای او وجود ندارد.

هدف تناسخ: درس‌هایی برای آموختن

نتیجه‌گیری‌هایی که دکتر وایس در مورد هدف زندگی‌های گذشته ذکر می‌کند، احتمالاً مورد استقبال اکثر ما قرار خواهد گرفت. او در پاسخ خود در وب‌سایتش به یکی از سؤالاتی که از او پرسیده شده است، می‌گوید: “چرا تناسخ می‌کنیم؟”

“من فکر می‌کنم همه تناسخ می‌کنند زیرا درس‌های زیادی برای آموختن داریم؛ درس‌هایی درباره عشق، شفقت، نیکوکاری، پرهیز از خشونت، صلح درونی، صبر و غیره. یادگیری همه‌ی آن‌ها در یک زندگی دشوار خواهد بود. همچنین، برخی از افراد داوطلبانه برای کمک به دیگران بازمی‌گردند.”

نظرسنجی Psychiatric Times: شما به زندگی پس از مرگ اعتقاد دارید؟

اگر ندیده‌اید، نظرسنجی‌ای وجود دارد که جمعه‌ی گذشته توسط ویراستاران Psychiatric Times منتشر شده است: “آیا شما به زندگی پس از مرگ اعتقاد دارید؟” لطفاً اگر هنوز ندیده‌اید، نگاهی به آن بیندازید. دوست داریم پاسخ‌های شما را بشنویم.

دکتر موفیک، روانپزشک برنده‌ی جایزه که در زمینه‌ی جنبه‌های فرهنگی و اخلاقی روانپزشکی تخصص دارد و اکنون بازنشسته شده و به عنوان روانپزشک اجتماعی خصوصی pro bono فعالیت می‌کند. او نویسنده و سخنران پرکاری است و از زمان ظهور همه‌گیری COVID-19، ستونی روزانه با عنوان “دیدگاه‌های روانپزشکی در اخبار روزانه” و یک ویدیوی هفتگی با عنوان “روانپزشکی و جامعه” داشته است. او برای دریافت جایزه‌ی انسان‌دوستانه‌ی آبراهام هالپرن ۲۰۲۴ [به‌روزرسانی شود] از انجمن آمریکایی روانپزشکی اجتماعی انتخاب شد. پیش از این، او جایزه‌ی اداری ۲۰۱۶ [به‌روزرسانی شود] از انجمن روانپزشکی آمریکا، عنوان “قهرمان روانپزشکی عمومی” از طرف سخنران مجمع APA در سال ۲۰۰۲ [به‌روزرسانی شود] و جایزه‌ی روانپزشک نمونه از اتحاد ملی برای بیماران روانی در سال ۱۹۹۱ [به‌روزرسانی شود] دریافت کرد. او سومین سخنرانی خاخام جفری بی. استیفمن را در جماعت شائره امث در سنت لوئیس در یکشنبه ۱۹ می ۲۰۲۴ [به‌روزرسانی شود] ارائه داد. او حامی و فعال در زمینه‌ی مسائل بهداشت روانی مرتبط با بی‌ثباتی آب‌وهوایی، فرسودگی شغلی پزشکان و بیگانه‌هراسی است. او اکنون در حال ویراستاری آخرین کتاب از یک مجموعه‌ی ۴ جلدی در مورد ادیان و روانپزشکی برای Springer است: اسلام‌هراسی، یهودستیزی، مسیحیت و اکنون ادیان شرقی و معنویت. او در هیئت تحریریه‌ی Psychiatric Times خدمت می‌کند.

منابع:

  1. Moffic HS, Gogineni RR, Peteet JR, et al, eds. The Eastern Religions, Spirituality, and Psychiatry. Springer; 2024.
  2. Weiss BL. Many Lives, Many Masters: The True Story of a Prominent Psychiatrist, His Young Patient, and the Past-Life Therapy That Changed Both Their Lives. Fireside; 1988.
  3. Miller L. Remembrances of lives past. New York Times. August 27, 2010. Accessed June 24, 2025. https://www.nytimes.com/2010/08/29/fashion/29PastLives.html

منبع

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *