آیا توافق دائمی میان ایران و آمریکا ممکن است؟
به تازگی مقامات آمریکایی مدعی شدهاند که دونالد ترامپ، رئیسجمهور پیشین ایالات متحده، با ایجاد فشارهای اقتصادی و سیاسی بر جمهوری اسلامی ایران، این کشور را به مذاکره واداشته است. این ادعاها در حالی مطرح میشود که تنشهای میان دو کشور به خصوص در سالهای اخیر اوج گرفته بود و روابط دوجانبه به شدت افت کرده است. اکنون این سوال در میان تحلیلگران و سیاستمداران مطرح میشود که آیا احتمال دستیابی به یک توافق دائمی میان ایران و آمریکا وجود دارد؟
دولت ترامپ در تاریخ ۸ مه ۲۰۱۸ تصمیم به خروج از توافق هستهای (برجام) گرفت. این توافق که در سال ۲۰۱۵ میان ایران و گروه ۱+۵ (پنج کشور دائمی شورای امنیت سازمان ملل متحد و همچنین آلمان) به امضا رسیده بود، هدف اصلیاش محدود کردن برنامه هستهای ایران در ازای کاهش تحریمها بود. اما با خروج یکجانبه آمریکا از این توافق، فشارهای اقتصادی بر ایران به شدت افزایش یافت و تحریمهای جدیدی به این کشور تحمیل شد.
آمارها نشان میدهد که این تحریمها تأثیرات عمیقی بر اقتصاد ایران گذاشته است. بر اساس گزارشهای اقتصادی، نرخ تورم در ایران به بیش از ۴۰ درصد رسیده و ارزش ریال به شدت کاهش یافته است. این شرایط اقتصادی، موجب نارضایتی عمومی و افزایش فشار به دولت ایران شد. به این ترتیب، بعضی از تحلیلگران بر این باورند که رژیم تحریمها فضا را برای مذاکرات احتمالی بین دو کشور فراهم کرده است.
در مقابل، برخی از تحلیلگران و کارشناسان نظریهای دیگر را مطرح میکنند مبنی بر اینکه فشارهای داخلی و خارجی به تنهایی نمیتواند موجب تفاهمی پایدار میان ایران و آمریکا باشد. به عنوان مثال، مولفان و سخنرانان اقتصادی بر این نکته تأکید دارند که در صورت عدم وجود یک اراده سیاسی قوی از طرف دو کشور، دستیابی به یک توافق دائمی ممکن نخواهد بود. در واقع، تاریخچه مذاکرات هستهای نشان میدهد که عدم اعتماد میان طرفین یکی از اصلیترین موانع بر سر راه توافقات بوده است.
با توجه به تغییرات اخیر در فضای بینالمللی و انتخاب جو بایدن به عنوان رئیسجمهور جدید آمریکا، برخی بر این باورند که فرصتهایی جدید برای از سرگیری مذاکرات فراهم شده است. بایدن اعلام کرده است که مایل به احیای توافق هستهای است و در این راستا از کارشکنیها و دستهبندیهای تندروها در داخل کشور خود انتقاد کرده است. او همچنین بر لزوم گفتگوهای چندجانبه با ایران و سایر کشورها تأکید کرده است.
به هر حال، سوال اساسی این است که آیا ایران تحت شرایط کنونی آماده است تا به میز مذاکره بازگردد؟ مقامات ایرانی بارها عنوان کردهاند که آنها در مذاکرات جدی و هدفمند شرکت خواهند کرد، اما در عین حال بر سر حقهای خود، به ویژه در زمینه برنامه هستهای، سازش نخواهند کرد. ایران همچنین خواستار کاهش تحریمها و احترام به حقوق بینالمللی خود است.
این وضعیت پیچیده و متغیر نیازمند یک رویکرد دیپلماتیک دقیق و محاسباتی است. تحلیلگران پیشبینی میکنند که در صورت برقراری یک توافق معتبر و پایدار، نه تنها ایران بلکه دیگر کشورها نیز از مزایای این مذاکرات بهرهمند خواهند شد. در عین حال، تجربیات گذشته نشان میدهند که هرگونه توافق باید به گونهای طرحریزی شود که منافع هر دو طرف تأمین گردد و اطمینان قابل قبولی ایجاد کند؛ در غیر این صورت امکان هرگونه توافق دائمی به شدت زیر سؤال خواهد رفت.
در نهایت، آینده روابط ایران و آمریکا به سیاستهای کلان هر دو کشور و همچنین واکنشهای بازیگران منطقهای و بینالمللی بستگی دارد. در این راستا، ایجاد اعتماد متقابل و مذاکرات سازنده میتواند به عنوان کلید حل مسائل پیچیده اخیر عمل کند.
آیا ایران و آمریکا در آیندهای نزدیک به توافق دائمی دست خواهند یافت؟ تنها زمان پاسخ این سوال را خواهد داد.