- قطرات زیبای باران امروز پس از ماه ها انتظار بر زمین خشک این دیار نشست و شهر دلگیر مرا دوباره تازه کرد،کاش هنوز هم بچه بودم و دوان دوان چتر سیاه کوچولویم را از زیر خروارها خرت و پرت بیرون می آوردم و سریع به زیر باران می رفتم،و بعد از آنکه از چتر سیرمی شدم چتر را انداخته و دهان باز به سمت آسمان به دنبال خوردن قطره ای از باران می گشتم.
کاش بچه بودم تا بی خیال از اطرافیان و فکر اینکه کسی دارد مرا نگاه می کند با زیرپیراهن رکابی کوچه بن بست خانه پدری را صد بار قدم می زدم و دعا می کردم اینقدر باران بیاید تا پل بزرگ کنار خانه مان پر آب شود اما یادم نمی رود آنروز ها هرچه دعا کردم باران آنقدر نی
»
شعر کودکانه شهادت امام موسی کاظم (ع)
»
همه چیز درباره ی تکثیر دلقک ماهی ها
»
قدیمی ترین فرش ایران در موزه وین
»
روبيکا هیچ گونه اينترنت رايگان براي همراه اول و ايرانسلي ف...
»
زیباترین مدلهای میز تلویزیون 2022 از تلویزیون تا کنسول
»
تفاوت النترا وارداتی و مونتاژ و اختلاف قیمت آنها
»
یک روش آسان برای پاک کردن لکه خمیردندان از روی فرش
»
اپلیکیشن های فیلم و سریال با اینترنت رایگان