داستان زیبای «رمز بسم الله» داستان زیبای «اطلاعات لطفاً» داستان زیبای «پدر و پسر» داستان جالب پیرمرد فقیر و همسرش-
داستان آموزنده اسکناس مچاله یک سخنران معروف در مجلسی که دویست نفر در آن حضور داشتند، یک صد دلاری را از جیبش بیرون آورد و پرسید: چه کسی مایل است این اسکناس را داشته باشد؟ دست همه حاضرین بالا رفت.
سخنران گفت: بسیار خوب، من این اسکناس را به یکی از شما خواهم داد ولی قبل از آن می خواهم کاری بکنم. و سپس در برابر نگاه های متعجب، اسکناس را مچاله کرد و پرسید: چه کسی هن