تور لحظه آخری
امروز : شنبه ، 1 اردیبهشت 1403    احادیث و روایات:  امام صادق (ع):اگر اراده قوى باشد، هيچ بدنى براى انجام دادن كار، ناتوان نيست.
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

بلومبارد

تبلیغات متنی

تریدینگ ویو

خرید اکانت اسپاتیفای

کاشت ابرو

لمینت دندان

لیست قیمت گوشی شیائومی

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

لوله پلی اتیلن

دانلود سریال سووشون

دانلود فیلم

ناب مووی

مرجع خرید تجهیزات آشپزخانه

خرید زانوبند زاپیامکس

رسانه حرف تو - مقایسه و اشتراک تجربه خرید

کلاس باریستایی تهران

تعمیر کاتالیزور

تعمیر گیربکس اتوماتیک

دیزل ژنراتور موتور سازان

سرور اختصاصی ایران

سایت ایمالز

تور دبی

سایبان ماشین

جملات زیبا

دزدگیر منزل

ماربل شیت

تشریفات روناک

آموزش آرایشگری رایگان

طراحی سایت تهران سایت

آموزشگاه زبان

اجاره سند در شیراز

ترازوی آزمایشگاهی

رنگ استخری

فروش اقساطی کوییک

راهبند تبریز

ترازوی آزمایشگاهی

قطعات لیفتراک

وکیل تبریز

خرید اجاق گاز رومیزی

آموزش ارز دیجیتال در تهران

شاپیفای چیست

فروش اقساطی ایران خودرو

واردات از چین

قیمت نردبان تاشو

وکیل کرج

تعمیرات مک بوک

قیمت فنس

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

سیسمونی نوزاد

پراپ تریدینگ معتبر ایرانی

نهال گردو

صنعت نواز

پیچ و مهره

خرید اکانت اسپاتیفای

صنعت نواز

لوله پلی اتیلن

کرم ضد آفتاب لاکچری کوین SPF50

دانلود آهنگ

طراحی کاتالوگ فوری

واردات از چین

اجاره کولر

دفتر شکرگزاری

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1797105758




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
archive  refresh

شعر ايران و مصر در قرن نوزدهم


واضح آرشیو وب فارسی:راسخون:
شعر ايران و مصر در قرن نوزدهم
شعر ايران و مصر در قرن نوزدهم نويسنده:مريم عليمرداي چکيده موضوع مقاله شعر ايران و مصر در قرن نوزدهم ميلادي و موارد تشابه و اختلاف آن است که اين قرن همزمان با حکمراني سلسه قاجار در ايران و سلسه مماليک عثماني در مصر مي باشد. در ابتدا مقدمه اي چند درباره ادبيات هر دو کشور در اين قرن آورده شده و سپس به بحث و بررسي در خصوص چگونگي تحول شعر و بعد به تشابه شعر هر دو کشور از نظر قالب، مضمون و محتوا و ويژگي هاي زباني شعر و به دنبال آن به اختلاف ادبي در زمينه شعري هر دو کشور پرداخته شده و در انتها هم نتيجه حاصل از پژوهش و تحقيق آورده شده است. کلمات کليدي: ادبيات تطبيقي، تحول شعر، قالب، محتوا مقدمهپژوهش در زمينه ي ادبيات تطبيقي از اهميت والايي برخوردار است بويژه ادبيات دو کشور که حوادث سياسي- اجتماعي يکسان باعث پديد آمدن انقلاب هاي جديد ادبي در ادبيات آن کشورها شده است. هر انقلابي در هر دوره اي بيشترين و موثرترين تاثير خود را در ادبيات آن کشور دارد. دو کشور ايران و مصر در قرن نوزدهم ميلادي با حوادثي مشابه روبرو بوده اند و تحولاتي خاص را پذيرا شده اند، به گونه اي که در اواخر قرن نوزدهم و اوايل قرن بيستم ادبياتي نوين با سبکي ويژه در هر کشور به وجود آمد. در همين راستا، نکات اشتراک و افتراقي در اين زماني به چشم مي خورد که در اين مقاله سعي شده، به شعر ايران و مصر در قرن نوزدهم ميلادي، و موارد تشابه و اختلاف آن پرداخته شود. متن مقالهقبل از اين قرن در هر دو کشور فترت و سستي بر شعر حاکم بود در ايران مضمون بافي هاي سبک هندي و در مصر، تربيع، تخميس و تشطير پردازي شعر را به ابتذال کشانده بود. دوره ي بازگشت ادبي، تا حدودي توانست شعر را در هر کشور از انحطاط نجات دهد. که اين دوره هم مضمون تازه و رواني به شعر عرضه نکرد به همين علت نتوانست پاسخگوي دو ملت نيمه متجدد ايران و مصر باشد. در نيمه دوم قرن نوزدهم عوامل تازه اي که با گذشت زمان روي در افزوني داشت سبب تغيير کامل طرز ديد روشن فکران ايراني و مصري گرديد. از آن ميان بايد از رشد تعليم و تربيت جديد که جاي تعليمات کلاسيک را در مدارس گرفت و از افزوني تحصيل کرده ها و رواج صنعت چاپ و رشد جنبش ترجمه و گسترش آن که آثار ادبي را تحت تأثير قرار داده نام برد در کنار اين عوامل بايد از انديشه هاي سياسي غرب که جنبشهاي ملي و به تبع آن ادبيات ميهني را در هر دو کشور بوجود آورد ياد کرد. اين عوامل رويه اصلي سرايش شعر را دگرگون کرد نخستين تغييرات شعر در هر دو کشور نخست در حوزه ي انديشه ها و عواطف روي داد و سپس در قلمرو تصويرها و بعد از آن در زمينه زبان و آخرين تأثيرپذيري آن در مقوله ي موسيقي شعر بود. راهيابي تفکرات جديد به شعر لباس کهنگي آن را از تن آن بيرون آورد به ويژه که شعر کم کم رنگ اشرافيت خويش را از دست مي داد و به جاي مدح و فخر، مسائل اجتماعي و عينيات جاي آن را مي گرفت آرمانها و خواستهاي ملت و رهايي از ظلم و ستم دست مايه ي شعر شارعان بود و اين نتيجه ي تأثيراتي بود که دو جامعه ي ايراني و مصر از جوامع اروپايي گرفتند و دانستند که بايد با زبان شعر و با طرح مسائل جديد روز ملت ها را از حقوق دست رفته ي خويش آگاه سازند و از آنها انسانهايي با نگرش و با افق هاي ديد برتر بسازند پس توجه به اين نکته ها و رسالت شعر اين دوره را در هر دو کشور متفاوت از قبل مي ساخت زيرا هدف شعر آگاهي دو ملت خفته و غافل ايران و مصر بود. بنابران در هر دو کشور پس از برخورد با غرب و بروز مسايل جديد به شعر، زبان شعر نسبت به سده هاي گذشته متحول شد. ورود مسايل جديد متضمن ورود واژه هاي جديد، شيوه و سبک جديد گرديد. قالب هاي شعري مشترک ايران و مصر در اين قرن قصيده و غزل مي باشد. قصيده در ابتدا چون گذشته بيشتر وقف مدح بود و سرايندگان آن از اغرق و مبالغه نسبت به ممدوح خود هيچ دريغي نداشتند و تملقات و چاپلوسي هاي قصيده سرايان به حدي بود که زمامداران حکومت را نسبت به اجتماع و مردم بي مسووليت بار مي آورد و اين از مهمترين عامل براي عقب نگه داشتن دو کشور ايران و مصر از جهان پيشرفته پيرامونشان بود. از آن هنگام که روشنفکران اقداماتي را در سطح هر دو جامعه به ظهور رساندند. قصيده نيز راهي متفاوت از قبل طي نمود. قالب غزل نيز همانند قبل در هر دو کشور رواج داشت و بيشتر غزل هاي عارفانه و عاشقانه بود. از نظر مضامين شعري، موضوعاتي که مد نظر شاعران بود يکسان و همانند هم بود. در نيمه ي اول قرن موضوعات شعري پيرامون مسائلي چون مدح، وصف، عشق، رثاء و مرثيه، فخر و حماسه، هزل و هجو شکايت از روزگار و حکمت و فلسفه بود. براي نمونه موضوع عشق را از نظر دو شاعر (يغما و خليل مطران) در اين عصر مورد بررسي قرار مي دهيم: از يغماي جندقي نگاه کن نريزد دهي چو باده به دستم فداي چشم تو ساقي به هوش باش که مستم کنم مصالحه يکسر به صالحان مي کوثر به شرط آن که نگيرند اين پياله زدستم زسنگ حادثه تا ساغرم درست بماند به وجه خير و تصدق هزار توبه شکستم چنان که سجده بدم بي حفاظ پيش حمالت به عالمي شده روشن که آفتاب پرستم کمند زلف بتي گردنم ببست به مويي چنان کشيد که زنجير صد علاقه گسستم نه شيخ مي دهم توبه و نه پير مغان مي زبس که توبه نمودم زبس که توبه شکستم زگريه آخرم اين شد نتيجه در پي زلفش که در ميان دو درياي خون فتاده نشستم زقامتش چو گرفتم قياس روز قيامت نشست و گفت قيامت به قامتي است که مستم حرام گشت به يغما بهشت روز تو روزي که دل به گندم آدم فريب خال تو بستم (يحيي آرين پور،1372،صص122-121)از خليل مطران: در هوا شور و فرياد عشق است که طنين افکنده. و نسيم آن گاه که بر باغها مي گذرد، زمزمه ي عشق ساز مي کند. و گل ها در انديشه ي عشقند با عطر خويش آنرا حکايت مي کنند (حناالفاخوري، 1368،ص736)با بررسي اجمالي از نحوه ي بيان عشق از نظر دو شاعر در اين عصر در مي يابيم که: هر دو شاعر از افکار عاشقانه آن هم از نوع عشق الهي و عشق که از ابتدا در وجود ما انسانها و در نهاد طبيعت پيرامون ما به وديعه گذاشته شده است، صحبت مي کنند. يغما از اصطلاحات و کنايه هاي عشق عرفاني از جمله زلف، خال، ساقي، پياله و...در شعر خويش استفاده کرده است و خليل مطران عشق را در هوا جاري ساخته به گونه اي که همه مي توانند از اين هوا استفاده کنند و مهم نيست که انسان باشي يا جماد. از نيمه ي دوم قرن با پيشرفت هر دو کشور مضامين جديد از قبيل اعتراض و انتقاد، اشتياق به وطن، آزادي، قانون، مسائل سياسي -اجتماعي، وارد شعر گرديد. نمونه ي اعتراض و انتقاد در شعر شاعران هر دو کشور در اين دوره: شيباني شاعر ايراني، چنان زبان به اعتراض مي گشايد:مراچه گويي، زبان گويا نيست و يا دل و جگر و بازوي توانا نيست هنر نه، فضل نه، دانش نه، حماسه نه قلم نه، تيغ نه، يا طبع گيتي آرانيست مرا هزار هنر هست و از هزار فزون ولي چه حاصل چو مرد کارفرما نيست ز دجله تا لب هيرمند شد معلوم که بخت مرد هنرمند هيچ والا نيست کنون روم به عراق و جز اين نخوام گفت که مرز کرمان درياست، دشت و صحرا نيست شدم به دريا، غوطه زدم و نديدم در گناه بخت من اين گناه دريا نيست (يحيي آرين پور، 144،1372)ولي الدين يکن شاعر مصري نيز، در انتقاد از مظالم دولت عثماني مي گويد: در شبي بي ستاره که مشرق آن چون مغرب است آنچه در آن است سياهي است فراز و فرود آن همه ظلمت است. در دل شب انديشه چيزي را درک نمي کند در جستجوي هر چه برآيد مي گريزد. در چنين شبي ستمديده اي را به نزد ستمکاري آوردند و بدو گفتند که وي گنهکار است مرد گريست و اهل خانه اش نيز گريستند. هر که در خانه ي او بود به گريه در آمد کودکاني در اطراف او ديدم که وقتي مادرشان گريه و زاري مي کرد آنان نيز ندبه مي کردند. ستمکار گفت: با وي نيز مانند امثالش رفتار کنيد کسي که بر مشرب اوست بايد فنا شود. صبح بيوه زني روي نمود و بر کودکاني که ديگر پدر نداشت. اي دريا، اگر تو زبان مي داشتي به ما مي گفتي آن کسي که در خود پنهان کردي وقتي وي را غرقه ساختند چه گفت. (غلامحسين يوسفي و يوسف بکار، 1369،ص122)هر دو شاعر فرياد و انزجار خود را از اوضاع عصر خويش به لحن خاصي بلند کرده؛ و قابل توجه است که اين فرياد نفي و انکار از نابساماني اجتماع هر دو کشور در رسايي و بي پروايي در نوع خود و در چنين زمانه اي بي نظير بود. شيباني، بي توجهي اطرافيان نسبت به قشر هنرمند جامعه و مهم ندانستن ارزش هنرمند را در قالب غزل بيان داشته و ولي الدين يکن نيز ظلم ها و ستم هايي که در جامعه خويش شاهد آن بوده، در کلامي حزن انگيز سروده است. انتقاد از وضع مملکت آن زمان مضمون جديدي بود که مسايل ديگر را نيز به دنبال خود به شعر کشاند. ويژگيهاي زباني شعر در هر دو کشور در نيمه اول تفاوتي با گذشته ندارد. تشبيه و استعاره هايي که مورد استفاده شاعران قرار گرفته تصويرسازي هاي گذشته است. ماده تاريخها از بدترين صنايع رايج در شعر بود که آن را براي مدح ممدوح يا ولادت مولود يا مراسم جشن از روي حساب ابجد مي ساختند و معماسازي و لغز از ديگر صنايع رايج در هر کشور بود. از اواخر نيمه دوم قرن نوزدهم با بروز علل و عوامل پيشرفت در جامعه ايران و مصر و تأثير آن در ادبيات هر دو کشور زبان شعري را از صلابت و فخامت دور کرد و آشفتگي را بر شعر حاکم ساخت که علت آن را مي توان در خارج شدن شعر از دربارها و ورود واژه هاي بيگانه و عاميانه به شعر و در خدمت اجتماع و سياست درآمدن شعر جستجو کرد. در کنار موارد تشابه اختلاف جزيي نيز در شعر وجود دارد؛ قالب شعري مورد استفاده شاعران مصري همانند گذشته قصيده بود که هم براي مضامين قديم و هم براي طرح مسايل جديد به کار مي بردند اما در ايران علاوه بر قصيده و غزل قالب هاي جديدي از قبيل تصنيف، مستزاد و مسمط روي کار آمد. که مي توان از مسمط هاي قاآني يا تصنيف هايي که در ابتداي عصر مشروطه سروده مي شد نام برد. از نظر مضمون شعري تنها اختلاف آنها، مضامين شعري قديم است. حماسه و لغز از محتوا و مضمونهايي است که بيشتر مد نظر شاعران ايراني بود و شاعران مصري هم در اين دوره به ماده تاريخها توجه خاص داشتند. پادشاهان ايراني به طور عموم از حماسه سرايي و برشمردن مناقب و ستودنيهاي خويش لذت مي بردند و پادشاهان مصري نيز ماده تاريخها را از هر نوع ديگري بيشتر مي پسنديدند. براي نمونه وصال لغزي در وصف قليان دارد: اين شکل عجب بين چو يکي جادوي پرکار خود ساکن و هر دم فلکي سازد سبار (مهدي حميدي، 97)يا نمونه اي از ماده تاريخ از شيخ ناصيف اليازجي: عبدالعزيز روي جاهاً مورخه سبهدي حساب جمل البشيرللبشرفرعاً لعثمان ملک الاغربه لازال بالغير يهدي کامل الوطر«تاريخ به مقام رسيدن عبدالعزيز بر طبق حساب ابجد شادي و سرور را براي انسانها هديه آورد. او شاخه اي از نسل عثمان است که دلت از آن شاد گشت و او پيوسته شخصيتش کامل است»شيخ ناصيف اليازجي اين دو بيت را در تاريخ جلوس سلطان عبدالعزيز سروده که هر مصراعي خود تاريخي در بردار و مجموعه ي حروف نقطه دارد در هر بيت، تاريخي و مجموعه ي حروف نقطه دار و بي نقطه باز تاريخي و تا بيست و هشت ماده تاريخ از آن استخراج مي شود. (حناالفاخوري، 1368،ص676)مبادرت شاعران اين دوره به ساخت لغز و چيستان و ماده تاريخ ها براي سرگرمي مخاطبان خود و همچنين علاقه آنان به اين نوع ادبي بود. چرا که شاعران مصري اين عصر يک ماده تاريخ را از صدها و هزارها قصيده، بيشتر دوست داشتند؛ به گونه اي مي توان گفت که اين گونه از انواع ادبي نوع پرورش فکر و تفريح و سرگرمي براي پادشاهان وقت بود. ويژگيهاي زباني شاعران هر دو کشور در اين دوره متاثر از رخدادهاي مهم سياسي و اجتماعي بود که در هر دو جامعه ايران و مصر به وقوع پيوست که با دقت و تأمل در اشعار قرن نوزدهم اين دو کشور در مي يابيم که زبان شعري شاعران ايراني متحول تر و دگرگون تر از زبان شعري شاعران مصري است. نتيجه گيري با دقت و تاملي عميق در ادبيات اين قرن در هر دو کشور در مي يابيم که تقريباً با اندک اختلافي همسو با يکديگر پذيراي تجدد اجتماعي و سياسي شدند که اين تجدد، تغيير اساسي ادبيات هر دو کشور را در بر گرفت و شعر که خود جزء مهم ادبيات است از اين تغييرات جدا نيست و چون هدف شاعران و در کل نويسندگان ادبيات اين دوره در هر دو کشور دستيابي و رسيدن به هويت از دست رفته خويش و شريک دانستن مردم در سرنوشت کشورشان بود؛ مي بايست زبان شعري سليس و روان و در خور فهم هر دو ملت باشد زيرا هر دو ملت خواهان مشروطه بودند در ضمن اين نهضت جديد ادبي ايران و مصر علاوه بر تاثير از کشورهاي اروپايي هر دو کشور نيز از يکديگر تاثير و تاثر پذيرفتند به همين علت وجوه تشابه ادبي بسياري دارند منابع1.آرين پور، يحيي، از صبا تا نيما، (1372)،انتشارات زوار 2. حميدي، مهدي، شعر در عصر قاجار. 3. حناالفاخوري، تاريخ ادبيات زبان عربي، (1367)،ترجمه عبدالمحمد آيتي، تهران: انتشارات امير کبير. 4. شفيعي کدکني، محمد رضا، شعر معاصر عرب، (1359)تهران، انتشارات توس. 5. شفيعي کدکني، محمدرضا، ادبيات فارسي از عصر جامي تا روزگار ما، (1378)، ترجمه حجت الله اصيل، انتشارات مهر. 6. يوسفي، غلامحسين و يوسف بکار، گزيده اي از شعر عربي معاصر، (1369)، انتشارات اسپرک.
#فرهنگ و هنر#





این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: راسخون]
[مشاهده در: www.rasekhoon.net]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 2981]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


فرهنگ و هنر

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن