واضح آرشیو وب فارسی:اطلاعات: چشمهاي بسته به غزه
آيا خون را پژواكي نيست، شب و ستمديده را ماهي روشنگر؟
ما سرگرم روز خوديم؟
تصويرهاي ماهوارهاي، گرم كار خود؛ تاريكي ميپراكنند؟
خون و غزه و اجساد كودكان در آتش
سرگرمي جهان، هنگام شامگاه است؟
صرف شام را اخبار شامگاهي گرم ميكند؟
* * *
باران لاهيجان، آرام و آسمان بمان است و شاعر دلش ميخواهد درباره نيستانگاري، شعري بسرايد و عشقي ترك شده
آه زندگي شيرين، زندگي شيرين، ساعت 5/8
شهر و شعر و شيراز چشم و غزال
كاش، تو، ترانه ماندگار زمين بودي
و زمين، زهدان و گاهواره آرامش
و فضا، فضاي غزل، پايداري مديد تغزل
باري؛ روياي مردم سرخوش
خون و غزه و مغز بيرون جسته از كاسه سر را بر نميتابد
هزار بار شكر
سلاطين عرب براي بنياسرائيل جورابهاي پانما پا كردهاند
و خال درشتي گوشه لبهاشان نقش بسته است
دور بر ما هم موشكي شليك نميشود
دامان و دامنه و دامون
آرامجاي ملكوت است
جويبارمان به سويي روان است در دلتاي چمخاله
خون، در دور دست اما به سويي ديگر موج ميزند
در ساحل مديترانه جنون مرگ ميپاشد
در غزل سيل راه مياندازد خون
و ما سرگرم روز خوديم.
باران لاهيجان
با چترهاي صورتي و سياه
آبي و سياه
دلاگين و سياه
در پيادهروها
دلدادهها و دلبرها سر در كار هم
نم نم ميبارد باران در لاهيجان
خانه
همان گنجشك ها
همان دو قمري زير ي بامهاي سفالي
همان نهال ليمو و نارنج بن و خيس يشميي خزه
و ماه بانو و علي از دبستان باز آمدهاند
ما سرگرم و گرم روز خوشيم
و كودكان غزه تكه پاره ميشوند.
باقي بقايتان!
* * *
دنيا، بيا بروي تصويرهاي جنايت روزمره
دنيا، خود تصوير يك جنايت بيوقفه است
تصويرهايي كه افسون زدايي شده اند
شالوده شكنيي كشتار كودكان
قداست زدايي خون نوزادان
و مباح است خون انسان
در چشم بيمنطق جانيان
باقي برايشان
افسانههاي عصر پيامبران و آسمان و
كتابهاي مقدس است
و به ياد داشته باش سرمايهجهاني براي عادي كردن قتل آدمي
و انباشت خون و سود
محتاج داروين بود.
و كار رسانههاي كنوني
عاديسازي كشتار آدمي است.
مي بينيد شعر چه آسان از جا درميرود و
جا خالي ميدهد و حرف ميآيد و شعر ميشود شعار
كه رختها هم در باران بر طنابهاي آويزان
خون چكه ميكنند
و خون واقعي، خون واقعي نيست
سس تند گوجه فرنگي را روي پاته جگر خالي ميكنيم
روي واويشكاي دل و قلوه، سس گوجه
و به تصوير ماهوارهها همانگونه خيره ميشويم
كه به خون روان پيادهروها
در يك فيلم كانگستري دهه 60
پس حق دارند غرغر كنند
از نمايش مكرري كه حوصلهشان را سر ميبرد
و در مهماني شبانه همه مست و معترض بودند
كه از حقوق شان نيم درصد
براي كمك به كودكان غزه كسر شده بود
اما ده درصد حقوق ماهيانهشان
خرج سگ دوبرمن و ريخت و پاشهاي چند ميلياردي ميشود و
خم به ابرو نميآورند.
در حواشي ما، مدرنها و مفتي وهابيها با هم
همه اذناب صهيونيستها تاييد ميكنند:
بيچارهها از دي دشوار و
زمستاني كشنده ميآيند
با ستاره زرد بر يقه پيراهنهاشان
در جستوجوي ايمن جايي، سرپناهي، وطني
و حبرون را يافتهاند
سهمشان از جهان
مدفن ابراهيمشان، ساره و اسحق و يعقوبشان مسكن داود و مقام پادشاهي سليمان و پيامبرانشان و آدينه خوب ساختند
مسيح، بر صليب و فلسطينيان، آواره و به اورشليم بازگشتهاند و كودكان آن، مقتول
اينك آخرين سنگر تروريستها را فتح ميكنند
خانه به خانه واپسشان ميرانند
مي رانندشان به حاشيهي درياي سياه
بحرالميت، خليج فارس نه، خليج عربي!
و به دامشان مياندازند در كرانه مديترانه
با هزار و صد كشته در شب بيستم بمباران و 5000 هزار زخمي در بيتلاهيا
خان يونس
منطقه صلاحالدين
و مقر سازمانUN
* * *
ديگر چه بگويم؟
كلمهها چگونه ميتوانند درد و دريدن حنجره كودكان شش ماهه را در قلبهامان بتپند
كلمهها چگونه بمباران مدرسهها و آميختن گوشت هفت سالهها و بتون آرمه را باز گويند
و كابوس مادران مدهوش را بر تخت بيمارستان ها
وقتي كه جسد 3 سالههايشان در آغوش مبهوت چرخ ميزند، چرخ ميزند، چرخ ميزند
و ترس منجمد در چشمهاي دختركي كه مادرش ناگهان كنارش نبود، پودر شده بود، تبخير شده بود
و پسركي ميخكوب كه جنايت چون كوهي بر دوشش فرود آمده بود
نه!
من كلمات را ترك ميگويم
ديوانهاي شعر را
زبانها را سياه ميپوشم
جنازههاي 9 سالگان فلسطيني
از استعارهها و كنايهها عبور كرده اند
مجاز و نماد و تشبيه بياعتبار شده است
پتيارگي و نظم جهاني و دوزخ
روح تاريكي و ليوني و باراك
عصاره ابليس و اوباما و شعبده دموكراسي آمريكايي
آه
چهره باطني فرزندان صهيون را
جز با كلمات ملعون خدا نميتوان سرود
كتاب را بياوريد
و آيههاي بني اسرائيل و ناسپاسي پيامبركشان را در چهار راههاي جهان به تماشا بگذاريد
اين شبهاي غزه
نشاني از سكينه دارد بعد از عاشورا
و ما از اين گواهان
به ياد رقيه و علياصغر ميگرييم و از خون پيروزي ميسازيم
وقتي كه گرم روزگار غزهايم و باور ميكنيم
موعود راستترين راستي سرنوشت آدم است و منتظريم همين امروز
تا نام جنايت و اسرائيل را از نقشه جغرافيا حذف كنيم.
جمعه|ا|11|ا|بهمن|ا|1387
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: اطلاعات]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 150]