واضح آرشیو وب فارسی:ايسنا: در همايش "تاملي بر آموزش تيزهوشان" عنوان شد: پرورش "شخصيت" چالش اصلي آموزش و پرورش است به جاي افزايش پژوهش سرا، مدارس سمپاد افزايش مييابد
خبرگزاري دانشجويان ايران - مشهد
سرويس: اجتماعي - آموزش و پرورش
عضو هيات علمي دانشگاه فردوسي مشهد گفت: چالشهاي مختلفي در آموزش و پرورش تيزهوشان مطرح است.
به گزارش خبرنگار «آموزش و پرورش» خبرگزاري دانشجويان ايران(ايسنا)، محسن اصغري نكاح در همايش "تاملي بر آموزش تيزهوشان در ايران" خاطرنشان كرد: رويكردهاي آموزشي، مفهوم شناسي، تشخيص و آزمونگري، سيطره برنامههاي غير رسمي، نيروي انساني، مسائل تربيتي و فرهنگي از چالشهاي آموزش و پرورش تيزهوشان است.
وي ادامه داد: آموزش يك فرآيند چند بعدي و محصول نهايي آموزش نيز چند بعدي است؛ در گذشته تيزهوش كسي بود كه بهره هوشي فرد بالاي 120 باشد، اما بعد از آن فردي تيزهوش است كه داراي استعدادهاي ديگري از جمله خلاقيت وغيره باشد، در حالي كه فرد تيزهوش نيز نيازمند تدابير آموزش ويژه و تربيت شخصي است.
اصغري نكاح در خصوص چالش اصلي آموزش و پروش تيزهوشان ابراز كزد: پرورش شخصيت، چالش اصلي آموزش و پرورش تيزهوشان است، امروزه تعريف تيزهوش و شناساندن آن تغيير كرده است. در گذشته تيزهوشي معادل هوش بالا و خصيصههاي مربوط به هوش ثابت و غيرقابل تغيير بود و پيش پرده مدارس تيزهوشان هم همين ديدگاه تلقي ميشده، اما در ديدگاه جديد تيزهوشي يك فرآيند رشدي و چند بعدي است.
وي خاطرنشان كرد: در كشور ايران شناسايي، متمركز بر آزمون است؛ اما متاسفانه در اين آزمونها برخي افراد شناسايي نميشوند. در رويكرد جديد به بافت و فرهنگ نيز اهميت داده ميشود و خانواده در سطوح مختلف شناسايي و آموزش داده ميشود، رويكرد جديد زمينه محور است و به تنوع هوش اهميت ميدهد و مفهوم جديدي از هوش و تيزهوشي ارائه كرده است.
عضو هيات علمي دانشگاه فردوسي مشهد اظهار كرد: انتخاب افراد با آزمونها، خانوادهها را در جهت خاصي قرار داده است؛ خانوادهها سعي ميكنند فرزندان خود را به صورت همه جانبه پرورش دهند، اما اگر آموزش تيزهوش را معادل آمدن به مدرسه تيزهوشان بدانيم، اين امر سبب ميشود خانوادهها براي آمدن به مدارس تيزهوشان رقابت كنند و تب قبولي در تيزهوشان رايج شود.
وي در خصوص آسيبهاي تيزهوشان تصريح كرد: برخي از مدارس براي بالا بردن تعداد قبولي شان در تيزهوشان، علاوه بر بالا بردن هزينه والدين، برنامههاي حاشيهاي را وارد و كتابهاي درسي را به حاشيه ميبرند و در يك پروسه زماني كوتاه تدريس ميكنند و به جاي پرداختن به مسائل تربيتي، كتابهاي كمك درسي را كار ميكنند كه بچهها براي شركت در تيزهوشان تست بزنند در حالي كه اين مساله باعث ميشود شخصيت كودك شناخته نشود و بچهها به جاي ياد گرفتن با هم زيستن، مهارتهاي زندگي، كاوش و جستجو كردن، به سراغ تست زني صرف بروند.
استاد روانشناسي دانشگاه فردوسي مشهد ادامه داد: رويكرد فعلي تعليم و تربيت كيفي است، البته در آموزش تيزهوشان و قبل از آن كمينگر، استرسزا و فردنگر است و البته ذات برنامههاي فشرده استرسزا بودن است. تست زدن باعث خلاقيت كشي است به اين دليل كه خلاقيت با تفكر واگرا پيوند خورده است؛ اگر فرد تيزهوش نباشد و با تست زني وارد مدارس تيزهوشان شود، دچار آسيبهاي بهداشت رواني و انزجار از تحصيل ميشود و در موارد بسيار اندكي به بيماريهاي رواني دچار ميشود.
عضو هيات علمي دانشگاه فردوسي مشهد در خصوص راهكارهاي كلان براي آموزش تيزهوشان نيز گفت: رويكرد در جوامع علمي، پرورش استعداد در جريان آموزش عمومي، تغيير سبك شناسايي تيزهوشان و تغيير رويكرد آموزشي افراد با استعداد است و راهكار بعدي اطلاعرساني عمومي است كه متاسفانه در اطلاعرساني عمومي هم موفق نيستند و تيزهوشان يكي از بستهترين محيطها در زمينه پژوهش هستند.
انتهاي پيام
شنبه|ا|10|ا|دي|ا|1390
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: ايسنا]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 2139]