تور لحظه آخری
امروز : پنجشنبه ، 6 اردیبهشت 1403    احادیث و روایات:  پیامبر اکرم (ص):هر که خدا را، آنگونه که سزاوار اوست، بندگى کند، خداوند بیش از آرزوها و کفایتش ب...
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

بلومبارد

تبلیغات متنی

تریدینگ ویو

خرید اکانت اسپاتیفای

کاشت ابرو

لمینت دندان

ونداد کولر

لیست قیمت گوشی شیائومی

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

دانلود سریال سووشون

دانلود فیلم

ناب مووی

تعمیر کاتالیزور

تعمیر گیربکس اتوماتیک

دیزل ژنراتور موتور سازان

سرور اختصاصی ایران

سایت ایمالز

تور دبی

سایبان ماشین

جملات زیبا

دزدگیر منزل

ماربل شیت

تشریفات روناک

آموزش آرایشگری رایگان

طراحی سایت تهران سایت

آموزشگاه زبان

اجاره سند در شیراز

ترازوی آزمایشگاهی

رنگ استخری

فروش اقساطی کوییک

راهبند تبریز

ترازوی آزمایشگاهی

قطعات لیفتراک

وکیل تبریز

خرید اجاق گاز رومیزی

آموزش ارز دیجیتال در تهران

شاپیفای چیست

فروش اقساطی ایران خودرو

واردات از چین

قیمت نردبان تاشو

وکیل کرج

تعمیرات مک بوک

قیمت فنس

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

سیسمونی نوزاد

پراپ تریدینگ معتبر ایرانی

نهال گردو

صنعت نواز

پیچ و مهره

خرید اکانت اسپاتیفای

صنعت نواز

لوله پلی اتیلن

کرم ضد آفتاب لاکچری کوین SPF50

دانلود آهنگ

طراحی کاتالوگ فوری

واردات از چین

اجاره کولر

دفتر شکرگزاری

تسکین فوری درد بواسیر

دانلود کتاب صوتی

تعمیرات مک بوک

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1797921684




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
 refresh

زن جوانی که دست فرمانش او را به همکاری با سارقان کشاند/ از شوهرم که28سال از خودم بزرگتربود طلاق گرفتم


واضح آرشیو وب فارسی:پایگاه خبری آفتاب: زن جوانی که دست فرمانش او را به همکاری با سارقان کشاند/ از شوهرم که28سال از خودم بزرگتربود طلاق گرفتم
از من خواست تا چند سرویس وسایلش را جابجا کنم؛ اوایل خیلی سر از کارش در نمی‌آوردم؛ نمی‌دونستم چی کار می‌کنه ولی بعدتر فهمیدم.
آفتاب‌‌نیوز : شالش را با مانتو مشکی‌اش ست کرده؛ حدوداً 30 ساله‌ است؛ به اتهام سرقت لوازم داخل خودرو دستگیر شده؛ لحظه سرقت؛ خودش می‌گوید: کاری نکردم؛ فقط راننده بودم؛ همه سرقت‌ها با سعید بود که فرار کرد.


اولش خیلی راغب به صحبت نیست و به زور حرف می‌زند؛ هر از گاهی به ماموری که کنارش ایستاده نگاه می‌کند؛ سر صحبت که باز می‌شود، سفره دلش را پهن می‌کند و از سیر تا پیاز زندگیش را می‌گوید. «چند سال قبل از شوهرم جدا شدم؛ 28 سال از خودم بزرگتر بود ولی کارخانه‌ داشت؛ وقتی باهاش آشنا شدم سن و سالی نداشتم؛ توی یک مهمونی با هم آشنا شدیم و بعدش هم ازدواج؛ اوایلش خوب بود ولی بعدتر فهمیدم مشکل اخلاقی دارد؛ رفیق باز بود و ولخرج؛ آنقدر که بعد از 4 سال مجبور شدم طلاق بگیرم»


توی چند دقیقه همه چیز را تعریف می‌کند؛ از اینکه چطور با پسری که همدستش بود و حالا فراری است آشنا شده تا شیوه سرقت‌هایشان. می‌گوید بعد از جدا شدن از همسرش با اسنپ کار می‌کرده؛ مسافرکشی ولی کارش به همدستی با کاوه کشیده و آخر هم دستگیری.


آشنا‌یی‌ او با کاوه از تعمیرگاهی در جنوب شهر شروع شده بود؛ گاراژی که ماشینش را آنجا می‌برده؛ کاوه هم دوست تعمیرکار همان گاراژ بوده؛ بعد از چند باری که همدیگر را دیده بودند کاوه پیشنهاد داده تا با هم همکار شوند؛ البته نه در سرقت؛ خودش می‌گوید «از من خواست تا چند سرویس وسایلش را جابجا کنم؛ اوایل خیلی سر از کارش در نمی‌آوردم؛ نمی‌دونستم چی کار می‌کنه ولی بعدتر فهمیدم»


وقتی می‌پرسم «چرا همون موقع که فهمیدی کامی سرقت می‌کنه ازش جدا نشدی؟» زل زد به چشم‌هام و گفت: «خب بچه‌بازی بود بخاطر اینکه دزدی می‌کنه باهاش قطع رابطه کنم؛ مگه نه؟» سوالش انقدر عجیب است که جوابی برای سوالش ندارم؛ فقط بحث رو عوض می‌کنم و از سرقت‌هاشون می‌پرسم.


می‌گوید: «دست فرمونم خوب بود و ماشینم هم «ساینا»؛ من فقط پشت فرمان می‌نشستم؛ او روی صندلی شاگرد می‌نشست و چشم چشم می‌کرد توی کوچه پس کوچه‌ها؛ 206 که می‌دید ازم می‌خواست تا یه جای خلوت بزنم کنار؛ اون پیاده می‌شد و بعد از چند دقیقه برمی‌گشت؛ با وسائل 206»


وسط همه جمله‌هایش می‌گوید «من فقط کرایه می‌گرفتم و رانندگی می‌کردم؛ نه شریک سرقت‌هاش بودم نه همدستش؛ برای هر سرویس هم 20 تا 25 هزار تومن می‌گرفتم؛ به عنوان کرایه؛ حتی سابقه هم ندارم» حرفش تمام نشده و گفتنی‌هاش زیاده ولی خیلی وقت ندارد؛ ماموری که کنارش ایستاده اشاره می‌کند و راهی دادسرا می‌شوند.


افسر پرونده‌اش می‌گوید بیشتر سرقت‌هایشان از 206 بوده؛ در خیابان‌های خلوت در سمت راننده یا سمت شاگرد 206 را خم می‌کردند و وسائل داخل خودرو را به سرقت می‌بردند. اغلب هم در غرب تهران. البته فقط 206 نبوده؛ از خودروهای دیگر هم سرقت کرده بودند؛ اغلب موارد شیشه ماشین را می‌شکستند و وسائل داخلش را می‌بردند.


منبع: تسنیم



کد خبر: ۵۲۳۹۶۱
تاریخ انتشار: ۲۷ ارديبهشت ۱۳۹۷ - ۱۱:۱۷





۲۷ ارديبهشت ۱۳۹۷ - ۱۱:۱۷





این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: پایگاه خبری آفتاب]
[مشاهده در: www.aftabnews.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 57]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


اجتماع و خانواده

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن