تور لحظه آخری
امروز : جمعه ، 31 فروردین 1403    احادیث و روایات:  امام سجاد (ع):هر كس در هيچ كارى به مردم اميد نبندد و همه كارهاى خود را به خداى عزوجل واگذارد، خداو...
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

بلومبارد

تبلیغات متنی

تریدینگ ویو

خرید اکانت اسپاتیفای

کاشت ابرو

لمینت دندان

لیست قیمت گوشی شیائومی

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

لوله پلی اتیلن

دانلود سریال سووشون

دانلود فیلم

ناب مووی

مرجع خرید تجهیزات آشپزخانه

خرید زانوبند زاپیامکس

رسانه حرف تو - مقایسه و اشتراک تجربه خرید

کلاس باریستایی تهران

تعمیر کاتالیزور

تعمیر گیربکس اتوماتیک

دیزل ژنراتور موتور سازان

سرور اختصاصی ایران

سایت ایمالز

تور دبی

سایبان ماشین

جملات زیبا

دزدگیر منزل

ماربل شیت

تشریفات روناک

آموزش آرایشگری رایگان

طراحی سایت تهران سایت

آموزشگاه زبان

اجاره سند در شیراز

ترازوی آزمایشگاهی

رنگ استخری

فروش اقساطی کوییک

راهبند تبریز

ترازوی آزمایشگاهی

قطعات لیفتراک

وکیل تبریز

خرید اجاق گاز رومیزی

آموزش ارز دیجیتال در تهران

شاپیفای چیست

فروش اقساطی ایران خودرو

واردات از چین

قیمت نردبان تاشو

وکیل کرج

تعمیرات مک بوک

قیمت فنس

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

سیسمونی نوزاد

پراپ تریدینگ معتبر ایرانی

نهال گردو

صنعت نواز

پیچ و مهره

خرید اکانت اسپاتیفای

صنعت نواز

لوله پلی اتیلن

کرم ضد آفتاب لاکچری کوین SPF50

دانلود آهنگ

طراحی کاتالوگ فوری

واردات از چین

اجاره کولر

دفتر شکرگزاری

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1796817975




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
 refresh

شیاطین کوچک در جستجوی رستگاری!


واضح آرشیو وب فارسی:پردیس گیم:

شیاطین کوچک در جستجوی رستگاری!  "به قلم علی قربانی" مروری مختصر بر سری بازی Devil May Cry
"شیاطین کوچک" مسیول ساخت نسخه بعدی Resident Evil به رهبری هیدکی کامیا بودند، اما تغییرات آنقدر وسیع بودند که که نتایج اولیه هم کوچکترین شباهتی به یک عنوان RE نداشت. نهایتا بازی تغییر شکل، نام و داستان داد و با هویت جدیدی خودش را شناخت. Devil May Cry در ابتدا قرار بود روایتگر قتل عام زامبی‌ها بوسیله شمشیر و یک اسلحه اتوماتیک باشد، اما زامبی‌ها جای خود را به شیاطین دادند و این تغییر موجب شد تا دانته تبدیل به یکی از کاریزماتیکترین پروتاگونیست بازیهای کامپیوتری شود. Devil May Cry برداشتی آزاد از "کمدی الهی" دانته آلیگری، شاعر ایتالیایی است و در طراحی و نامگذاری دشمنان از این اثر وام‌گیری بسیار شده است. نسخه دوم برخلاف انتظارها، پروسه ساخت و طراحی‌اش را دیگر زیرنظر کامیا نگذراند و هیدِآکی ایتسانو وظیفه ساخت نسخه دوم را برعهده داشت. تغییر در فضاسازی و شخصیت‌پردازی و تلاش برای جدی و تاریک جلوه دادن نمای کلی بازی، موجب شد تا بازی با برخورد سرد هواداران و منتقدین روبرو گردد. در پاسخ به این برخورد منفی، کپکام در نسخه سوم، با چرخشی 180 درجه‌ای نسبت به موضع قبلی خود، تلاش کرد تا با روایت سرگذشت دانته جوان‌تر، نظر مساعد مخاطبان خود را دوباره جلب کند. نسخه چهارم اما در تلاش برای معرفی جایگزین دانته، شکست نسبتا سنگینی می‌خورد و در ادامه و راستای سیاست‌های اشتباه خود، تصمیم به ریبوت مجموعه می‌گیرد و این وظیفه سنگین را برعهده استودیوی انگلیسی تبار Ninja Theory می‌گذارد. ادامه، نگاهی تفصیلی بر یکی از خاطره‌انگیزترین عناوین کپکام است که با تاثیر برروی هم‌سبکان پس از خود، تبدیل به یکی از پیشگامان Hack & Slash گردید.


سرود اول: و چه دشوار است وصف این جنگل وحشی و سخت و انبوه، که یادش ترس را در دل بیدار میکند! روایت درهم و برهم،شروع نامناسب و عدم تمرکز برروی روایت محیطی با وجود ابزار و ادوات لازم، در 2001 ضعف به شمار نمی‌رفت؛ چرا که تمرکز اساسی بازی برروی گیم‌پلی و معرفی مکانیزم‌های جدید و انقلابی بود. کمبوهای روان و امکان ترکیب آن‌ها با یکدیگر جهت بوجود آوردن زنجیره‌های چشم‌نوازی از حمله، در کنار دشمنان جان سخت و طراحی مفهومی و دقیق آن‌ها که هر کدام نشان‌گر یکی از گناه‌های هفت‌گانه و کبیره بودند، شاید این کار تنها از دست سازندگان شرقی برمی‌آید، موجب شدند تا بازی بیشتر از قبل، نوآور و تازه باشد. پدر و مادر دانته به دست شیاطین کشته شده‌اند و وی برای انتقام از دست آن‌ها، مغازه‌ای زده و به تماس‌های مشتریانی که شاکی از شیاطین اطراف محل زندگی خود هستند رسیدگی می‌کند! تریش با ورود اسرارآمیزش، شغل جدیدی برای دانته دارد. موندوس، شیطان قدیمی‌ای که دست بر قضا قاتل پدر و مادر دانته نیز هست، قصد بازگشت و نابودی همیشگی دنیای انسان‌ها را دارد. قهرمان جویای‌نام ما، اقدام به گذر از قلعه سحرآمیز در جزیره‌ای ناشناخته می‌کند و در این مسیر با سورپرایز‌های بسیاری روبرو می‌شود که یکی از آن‌ها نبرد با برادر خودش، ورجیل یا نِلو‌آنجلو است. داستان بازی با چندین پیچش ریز و درشت تلاش می‌کند بازیکن را تا آخرین لحظه با خودش همراه کند و در نهایت دانته موفق می‌شود تا با گذر از موانع ریز حتی خیانت تریش به خودش، موندوس را شکست بدهد و او را یکبار برای همیشه راهی دنیای شیاطین کند و دستش را از جهان انسان‌ها کوتاه نماید. طراحی خوب باس‌فایت‌ها، تعامل و یکپارچگی خوب آن‌ها با محیط و داستان بازی، سیستم ارتقای شخصیت، دوربین ثابت و کمبوهای فراوان از ساده و یکی دو دکمه‌ای گرفته تا پیچیده و چندین دکمه‌ای، موجب گردیدند تا بازی تبدیل به یکی از خاطره‌انگیزترین عناوین برای گیمرهای سرتاسر جهان شود.


سرود دوم: برگها رنگ سبز نداشتند، بلکه رنگی تیره داشتند؛ و شاخه ها نرم و صاف نبودند، زیرا همه‌جا پر از خارهای زهرآگین بود. تیم کامیا مشغول اضافه کردن زبان‌های جدید به بازی بود که تصمیمی در رده‌های بالای کپکام گرفته شد. ساخت نسخه دوم بازی، به تیمی جدید سپرده شد و کامیا در ادامه اعلام کرد حس خوبی نسبت به این تصمیم نداشته است. تمرکز اصلی تیم تولید در نسخه دوم، برروی گسترش بازی بوده و در بعضی گزارشات، نسخه دوم نُه برابر نسخه اول بوده است. البته لازم به ذکر است کارگردانی شماره دوم برعهده فرد ناشناسی بوده و در میانه‌های پروسه ساخت، به علت عدم رضایت مدیران، ایتسانو مسئولیت به اتمام رساندن ساخت بازی را برعهده می‌گیرد و در نهایت تنها نام او به عنوان کارگردان ذکر می‌شود. حضور شخصیت قابل بازی جدیدی به نام لوسیا در کنار دانته‌ای که اینبار چهره‌ای جدی‌تر به خود گرفته بود و مشاهده او برای اولین بار، برای بازیکنانی که شماره اول را تجربه کرده بودند و با دانته شوخ طبع خو گرفته بودند، همچون یک خیانت بزرگ به شمار می‌رفت! داستان بازی از آن حالت شخصی خارج شد و تلاش کرد تا دغدغه‌ای بزرگتر که در سطح جهان است را به تصویر بکشد. روایتی بزرگ اما کم عمق و نادیده گرفتن تمام سنگ‌بناهای شخصیت پردازی نسخه اول و چرخش بسیار آن هم در شماره دوم یک مجموعه، نه تنها نشانگر عدم اعتماد بنفس سازندگان بود، بلکه موجب فروریزی بخشی از فن بیس بازی گردید. گیم‌پلی اما همچنان امضای مجموعه را داشت. کمبوهای دیوانه‌وار اینبار نقش پررنگ‌تری داشتند و با کمتر شدن پازل‌ها و تمرکز صرف برروی مبارزات، سرعت بازی نیز افزایش چشم‌گیری داشت. بزرگترین مشکل نسخه دوم شاید بحران هویتی بود که بدلیل تصمیم اشتباه مدیران کپکام خلق شده بود. اما هنوز هم تماشا و کنترل دانته در این هیبت، لذتی وصف ناشدنی برای بازیکنان و طرفداران پر و پا قرص مجموعه دارد.


سرود سوم: ... و اکنون ماه در زیر پای ماست و جز فرصتی کوتاه برایمان نمانده است و چیزی دیگر نیز برای دیدن هست که نمی‌بینی. بازگشت درجه سختی بی‌رحم و همان دانته مغرور و دوست داشتنی در کنار یک سیستم دوربین جدید، موجب شد تا مجموعه به واسطه شماره سوم خودش، بار دیگر به موفقیت چشمک بزند. داستان بازی تلاش داشت تا با نمایش پیشینه رابطه بین ورجیل و دانته و تلاش برادر بزرگتر برای ایجاد ارتباط بین دنیای شیاطین و انسان‌ها، توجیهی برای نبرد آن‌ها در نسخه اول آورده باشد. نگاهی دوباره به گشت و گذار در محیط و استفاده چشمگیرتر از عناصر پلتفرمینگ و پازل‌ها نقس تازه‌ای در بازی دمیده بود. باس‌فایت‌ها نقش پررنگ‌تری ایفا می‌کردند و بیش از یک دشمن جان سخت در طول بازی بودند. هریک از آن‌ها پیش‌زمینه داستانی و نقش مشخصی را در نقشه‌های شیطانی آرکهام(همکار ورجیل و در انتها دشمنش) و ورجیل ایفا می‌کردند و حتی پس از مرگشان، تبدیل به سلاحی در دست دانته می‌شدند و قدرت‌های خودشان را در قالب سلاح، تقدیم به بازیکن می‌کردند. تمرکز برروی ورجیل اینبار بیشتر از قبل بود و حضور او در ابتدا به عنوان یک نقش منفی و در ادامه به عنوان ضدقهرمان موجب گردید تا پس از سال‌ها، همچنان از حضورش در بازی به نیکی یاد شود و هواداران وقت و بی‌وقت ویدیوی درگیری دو برادر را دوباره نگاه کنند. عرضه Special Edition یکسال پس از عرضه نسخه اصلی پاسخ به درخواست و سوال بسیار هواداران بود. بازیکنان به آرزوی خود رسیدند و در نهایت کنترل ورجیل را در دست گرفتند. برادر بزرگتر با تمام قدرت‌هایش، یک شخصیت کاملا نو و از پایه ساخته شده بود. نسبت به دانته قدرتمندتر بود، اما کنترلش سخت‌تر بود. تجربه بازی دوباره و دوباره اینبار با یک شخصیت جدید، لذتی چندین برابر داشت و کپکام با هوشمندی تمام، نهایت استفاده را از تمامی پتانسیل‌های این بازی برد.


سرود چهارم: پیرامون خویش، در هرجا که می‌روم، به هرجا که می‌چرخم، و هرجا که می‌نگرم، عذاب‌هایی تازه و عذاب کشانی تازه می‌بینم. در بخش داستانی ورجیل در نسخه سوم، عنوان شد که وی در جهت شناخت هرچه بیشتر پدر خودش اسپاردا، سرتاسر جهان را سفر کرده و در یکی از سفرهایش، یادگاری از خود بجا می‌گذارد. نِرو فرزند ورجیل در شهر Fortuna است. یاماتو را به همراه دارد و در ابتدا، دانته را دشمن خودش می‌بیند. شهر Fortuna در کنترل شوالیه‌های سفید‌پوشی است که شیطان پدر، اسپاردا را پرستش می‌کنند و با این پوشش، سران این فرقه نقشه‌های شوم خود را پیش می‌برند. نِرو شخصیت درست و درمانی ندارد و آنطور که باید و شاید نمی‌تواند جایگزین مناسبی برای ورجیل باشد. بازی به دو بخش اصلی تقسیم می‌گردد. نیمه اول که بازیکنان کنترل نِرو را در اختیار دارند و مراحلی را پشت سر می‌گذرانند و در کمال ناباوری، نیمه دوم بازی که بازیکنان همان مراحل نِرو را اینبار از انتها به ابتدا و با دانته طی می‌کنند. ضعف غیرقابل باور در طراحی مراحل و ماموریت‌ها، تلاش برای زورچپان کردن نِرو به عنوان دانته یا ورجیل بعدی با وجود ضعف‌های واضح و قابل مشاهده در شخصیت پردازی موجب شد تا نسخه چهارم نتواند از پتانسیل‌هایش آنطور که باید و شاید استفاده کند و در فروش شکست بخورد. نتیجه این شکست، انتظاری 5 ساله برای تجربه نسخه اصلی و بعدی در مجموعه بود.


سرود پنجم: ... و چون چنین گفت، حیات این فروغ مقدس بدان خورشیدی که آکنده‌اش دارد و صفای آن همه چیز را بس است بازگشت. 5 سال گذشته و ماجرا آن حساسیت سابق را ندارد. موی مشکلی دانته دیگر تیری در چشم هواداران نیست و پوشش نامناسبش چنین و چنان نمایانگر ابتذال غربی نیست. بگذارید رک و راست بگویم؛ DmC بازی خوبی بود! حتی بهتر از نسخه چهارم. تلاش NT برای بازآفرینی شخصیت‌هایی که می‌شناختیم و بازگویی داستان 12 ساله با رنگ و روی امروزی، تیری بود که به هدف خورد، اما به واسطه خودبینی کپکام و کوته‌نظری هواداران، از نظرها دور ماند. در محافل نقد و بررسی دستمایه کم لطفی شد و هواداران و بازیکنان داستان سرایی خارق‌العاده و روایت امروزی از موندوس را نادیده گرفتند و موی مشکی دانته را پیراهن عثمان کردند تا ریبوتی که می‌توانست مسیری کاملا جدید و قابل درک به مجموعه بدهد، برای ادامه نادیده گرفته شود. دانته نسخه ریبوت، شوخ طبع و کم‌تجربه است. به اندازه سن و سالش رفتار می‌کند و ورجیل برادرش هم، رفتاری به مراتب منطقی‌تر از خود برای رسیدن به اهداف پنهانش نشان می‌دهد. داستان بازی پس از سال‌ها چهارچوب مشخصی دارد و روایت سینمایی از تمام پتانسیل قصه قدیمی کپکام استفاده می‌کند. اما گیم‌پلی بازی، آن جادوی قدیمی را ندارد. لقمه گنده گرافیکی موجب شده 30 فریم جای 60 فریم قدیمی را بگیرد و اینطور بنظر برسد که سرعت گیم‌پلی کمتر شده. هرچند در نقطه مقابل، مبارزات بازی تنها سر و روی منطقی‌تری به خود گرفته بودند و تلاش شده بود مبارزات و پلتفرمینگ بیش از پیش دست در دست یکدیگر، روند پیشروی در بازی را کنترل کنند. 5 سال گذشته و شاید تصمیم اشتباه کپکام درنظر نویسنده برای عدم ادامه ریبوت، خیانتی دیگر در حق شخصیت‌های دوست داشتنی این جهان باشد. سخن آخر هرروز شایعه‌های بیشتری نسبت به ادامه مجموعه شنیده می‌شود و شاید عرضه HD Collection مهر تاییدی بر این شایعات باشد. نسل هشتم یک دانته و ورجیل تمام کم دارد و شاید وقت آن رسیده کپکام اشتباهاتش را کنار بگذارد و همانطور که رزیدنت اویل را با نسخه هفتم جان دوباره بخشید، نیم نگاهی هم به دو فرزند شیطان درست‌کار و بشردوست، اسپاردا داشته باشد. Verdict Everyday, there are more rumors about a new entry in the series and the HD Collection moght be the final proving point. The 8th gen needs a proper Dante and Virgil . So I think it"s time for Capcom to right its wrongs and just like Resident Evil 7, make amends with the Sparta"s iconic and loveable twins






16 فروردين 1397





این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: پردیس گیم]
[مشاهده در: www.pardisgame.net]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 128]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


علم و فناوری

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن