تور لحظه آخری
امروز : پنجشنبه ، 6 اردیبهشت 1403    احادیث و روایات:  پیامبر اکرم (ص):چه چيزى مانع توست كه زندگى پسنديده و مرگ با سعادت را داشته باشى، چرا كه من براى...
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

بلومبارد

تبلیغات متنی

تریدینگ ویو

خرید اکانت اسپاتیفای

کاشت ابرو

لمینت دندان

ونداد کولر

لیست قیمت گوشی شیائومی

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

دانلود سریال سووشون

دانلود فیلم

ناب مووی

تعمیر کاتالیزور

تعمیر گیربکس اتوماتیک

دیزل ژنراتور موتور سازان

سرور اختصاصی ایران

سایت ایمالز

تور دبی

سایبان ماشین

جملات زیبا

دزدگیر منزل

ماربل شیت

تشریفات روناک

آموزش آرایشگری رایگان

طراحی سایت تهران سایت

آموزشگاه زبان

اجاره سند در شیراز

ترازوی آزمایشگاهی

رنگ استخری

فروش اقساطی کوییک

راهبند تبریز

ترازوی آزمایشگاهی

قطعات لیفتراک

وکیل تبریز

خرید اجاق گاز رومیزی

آموزش ارز دیجیتال در تهران

شاپیفای چیست

فروش اقساطی ایران خودرو

واردات از چین

قیمت نردبان تاشو

وکیل کرج

تعمیرات مک بوک

قیمت فنس

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

سیسمونی نوزاد

پراپ تریدینگ معتبر ایرانی

نهال گردو

صنعت نواز

پیچ و مهره

خرید اکانت اسپاتیفای

صنعت نواز

لوله پلی اتیلن

کرم ضد آفتاب لاکچری کوین SPF50

دانلود آهنگ

طراحی کاتالوگ فوری

واردات از چین

اجاره کولر

دفتر شکرگزاری

تسکین فوری درد بواسیر

دانلود کتاب صوتی

تعمیرات مک بوک

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1797807500




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
 refresh

وظایف متربّی در رابطه با خالق


واضح آرشیو وب فارسی:فارس: وظایف متربّی در رابطه با خالق
خبرگزاری فارس: وظایف متربّی در رابطه با خالق
ابن عربی برای سالک، پیش از دریافت استاد، وظایفی را در رابطه با خالق و در رابطه با خود و در رابطه با خلق ذکر کرده است. وی در بخش اول، به نکاتی همچون توبه، طهارت، نماز، توکل و یقین اشاره نموده است.

چکیده ابن عربی برای سالک، پیش از دریافت استاد، وظایفی را در رابطه با خالق و در رابطه با خود و در رابطه با خلق ذکر کرده است. وی در بخش اول، به نکاتی همچون توبه، طهارت، نماز، توکل و یقین اشاره نموده، و در رابطه با وظایفی که مربوط به شخص است، بر دستورالعمل هایی همچون صمت، جوع، سهر، صبر و عزیمت تأکید کرده و در نهایت، وظایف مرید را نسبت به خلق الله، عزلت و صدق دانسته است. کلیدواژه ها: متربّی، ابن عربی، استاد، اخلاق، عرفان. مقدمه اخلاق و عرفان همانند دو بال است که انسان می تواند به وسیله آنها پرواز کند و خود را به اوج قله های کمال و سعادت برساند. اخلاق مقدمه و نردبان صعود به پله عرفان است. در اهمیت اخلاق، همین بس که رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم هدف از بعثت خود را اکمال مکارم اخلاق برشمردند(طوسی، 1414، ص598). گستردگی فضایل اخلاقی، جوارح و جوانح انسان را برای ورود به درجه عرفان آماده می سازد. در طول تاریخ اسلامی، کسانی بوده اند که خود را وقف کسب فضایل اخلاقی نموده و دامن خود را از آلودگی به رذایل پاک نگه داشته اند. اینان همزمان با اصلاح روابط اجتماعی و تعامل با همنوعان، رابطه خود با خالق را نیز به گونه ای تنظیم کرده اند که در زمره بندگان خوب خداوند قرار بگیرند. اینان خود را به دو سلاح کارگشا، یعنی اخلاق و عرفان مجهز کرده اند. شیخ اکبر، ابن عربی، علاوه بر اینکه خود مدارج عالیه عرفان و اخلاق را طی کرد، در زمینه نشر معارف عرفانی و اخلاقی نیز تلاش های فراوان نمود و با بیان راه کار ها و توصیه ها، مسیر صحیح را برای طالبان حقیقت معرفی کرد. از جمله مباحثی که وی مطرح ساخته وظیفه متربی پیش از رسیدن به محضر استاد است. در این مباحث، او مرید را از حیرت و سردرگمی نجات می دهد و تا زمان پیدا کردن استاد، او را از دسیسه های شیطان و انحرافات نفس در امان نگه می دارد. به سبب جایگاه ممتاز ابن عربی در عرفان و اخلاق، این مقاله تلاش دارد موضوعات مرتبط با وظایف متربی پیش از رسیدن به محضر استاد را از دیدگاه وی تبیین نماید. ابن عربی در کتاب التدبیرات الالهیه (1424ق، ص 110) به سه نمونه از وظایف مرید اشاره کرده و در کتاب فتوحات مکیّه (بی تا، ج 1، ص 277) به نُه دستورالعمل اشاره دارد. این مقاله دستورالعمل های وی را در قالب سه گفتار، با عناوین وظایف مرید در رابطه با خالق و وظایف مرید در رابطه با خود، وظایف مرید در رابطه با دیگران، ارائه می دهد: گفتار اول: وظایف مرید در رابطه با خالق تعدادی از دستورالعمل های ابن عربی به رابطه عبد با خالق مربوط می شود؛ مانند توبه، طهارت و نماز تفصیل این سه وظیفه را در ادامه ملاحظه می کنیم: 1. توبه وی اولین وظیفه متربی پیش از یافتن استاد را توبه می داند؛ زیرا توبه ناخالصی ها را از روح و جسم سالک می زداید و جان او را برای پذیرش انوار الهی آماده می سازد. او در توضیح این دستورالعمل، به جزئیات توبه اشاره کرده، راه کارهای عملی آن را بیان می کند. در این قسمت، ابتدا اهمیت توبه و سپس راه کارهای عملی آن را طبق دیدگاه وی بررسی می کنیم: الف. اهمیت توبه: توبه مبدأ حصول مراتب علّیه و مقامات سنیّه است که موجب تقرب عبد به معبود می گردد و او را مستعد حضور در حضرت قدس می گرداند. بدین روی، در آیات و روایات بر آن تأکید شده است. ابن عربی نیز آن را اولین وظیفه سالک پیش از دریافت استاد می داند. وی می نویسد: و اختلف اصحابنا ما اول منزل من منازل السالکین؟ فقال بعضهم: الیقظه، و قال بعضهم: الانتباه، ‏و قال بعضهم: التوبه (ابن عربی، بی تا، ج 2، ص 143). وی معتقد است: تواب نام خداوند است و خداوند اسم و صفت خود را دوست دارد. او می نویسد: تواب از اسما و صفات خداست. او دوست ندارد، مگر اسم و صفت خود را، و دوست دارد بنده را به خاطر اتصاف او به اسم و صفت الهی. او در صورتی عبد را دوست دارد که توبه اش منطبق با روش الهی باشد (ابن عربی، بی تا، ج2، ص341). ابن عربی با اشاره به مخفی بودن توابین در میان مردم، در پاسخ به این پرسش که چرا خداوند تواب را برای مردم معرفی نمی کند تا دیگران از آمرزش خطاهای او مطلع گردند، می نویسد: تواب، در میان مردم نامعلوم است؟ زیرا محبوب خداوند است. خداوند محبوب خود را از چشم مردم مخفی نگه می دارد؛ زیرا اگر او را بشناسند و از حقیقت او مطلع شوند، او را دوست می دارند (ابن عربی، بی تا، ج2، ص32). ب. راه کارهای عملی توبه: ابن عربی پس از آنکه اولین وظیفه مرید را پیش از پیدا کردن شیخ، توبه می داند، راه کار های عملی توبه را نیز بیان می کند. او در این زمینه به ردّ مظالم، ارضای خصوم و بکاء علی مافات اشاره کرده، به سالک توصیه می کند توبه را تا تحصیل یقین ادامه دهد. در این قسمت، به تعدادی از راه کارهای عملی توبه، که سفارش شیخ اکبر است، اشاره می شود: یک. ردّ مظالم: کسی که می خواهد روح و جان خود را با آب توبه شست وشو دهد یکی از وظایفش او این است که نسبت به مظالم عباد توجه ویژه داشته باشد. درصورتی که حقی از دیگران به گردن اوست و می تواند آن را به صاحبش برگرداند یا رضایت او را جلب نماید ولی به آن بی توجه باشد، توبه اش بی معنا خواهد بود. ابن عربی یکی از آثار مظالم عباد را تاریکی روز قیامت برای مدیون می داند و به مرید توصیه می کند که اگر می خواهی روز حساب، در ظلمات نباشی مظالم عباد را به آنان برگردان. او می نویسد: إیاکم و مظالم‏ العباد؛ فإنّ الظلم ظلمات یوم القیامه. و ظلم العباد أن تمنعهم حقوقهم التی أوجب اللَّه علیک أداءها إلیهم‏ (ابن عربی، بی تا، ج4، ص 452). ابن عربی، یکی دیگر از آثار مظالم عباد را حساب های شدید در روز قیامت می داند و با توجه به مراحل و مقدمات ورود به بهشت می نویسد: ... فیسأل عن المظالم‏ فإن کان لم یظلم أحدا جاز إلى الجنه‏ (ابن عربی، بی تا، ج1 ص 311). دو. إرضای خصوم: یکی دیگر از لوازم توبه، ارضای خصوم است؛ به این معنا که مرید برای اینکه توبه اش کامل و مقبول باشد باید از دیگران حلالیت بطلبد. ارضای خصوم حجاب معصیت را رفع می کند و سالک را به مقام توابین می رساند. فتح باب برای مرید، متوقف بر ارضای خصوم است. ارضای خصوم نردبان ترقی سالک است، تا جایی که در تفسیر لا تَنْفُذُونَ إِلاَّ بِسُلْطانٍ (الرحمن: 33) گفته شده است: الا بشهاده ان لا اله الا اللَّه و ارضاء الخصوم‏ و بعفو من اللَّه عزّ و جل (میبدی، 1371، ج9، ص415). ابن عربی معتقد است: خداوند برای هر بیماری معنوی، دوایی معین فرموده است. او معاصی را نوعی بیماری معرفی می کند و با اشاره به دوای آن می نویسد: دوای معاصی توبه است، و ارضای خصوم از شروط آن است، آن مقدار که که بر آن قادر است و شارع برای او معین نموده است(ابن عربی، بی تا، ج3، ص197). سه. گریه: شیخ اکبر تائب را سفارش می کند بر بکاء علی ما فات. طبق دیدگاه او، تا زمانی که مرید در جست وجوی استاد حاذق به سر می برد، باید از توبه، همراه با بکاء، برای قرب الی الله بهره ببرد. گریه سالک، خود رتبه والای توبه است که او به سبب دوران غفلت و رفتارهای ناشایستی که از او صادر شده و تأسف از فوت کمالات، در پیشگاه حضرت حق اظهار می نماید. گریه اثر محسوس توبه است و موجب اطمینان قلب می شود؛ زیرا توبه اثر ملموس دیگری ندارد و تائب نمی داند توبه او در چه مرتبه ای قرار دارد؟ آیا مقبول حق واقع می شود یاخیر؟ ولی اگر همراه با گریه باشد مرید احساس می کند که توبه اش در مرتبه جدی قرار دارد؛ زیرا موجب شده است که اثر کوچک آن، که عبارت باشد از ریختن اشک ندامت، ظهور پیدا کرده است. ابن عربی خوف از حق، تذلّل، خشوع، اعتراف به تقصیر، و محبوبیت عند الرب، را از آثار گریه می داند و درباره ویژگی های پیامبران علیهم السلام می نویسد: کانت أحوال الانبیاء الرسل فی الدنیا البکاء و النوح (ابن عربی، بی تا، ج3، ص 50). 2. طهارت دومین وظیفه مرید در رابطه با خالق از دیدگاه ابن عربی، دوام طهارت است. مقصود از طهارت در اینجا، هم طهارت ظاهری است و هم طهارت باطنی. همان گونه که سالک باید روح و جان خود را از منکرات و خبائث بزداید، باید تلاش کند دائم الوضو نیز باشد. ازآن روکه مرید هر لحظه خود را در محضر حضرت حق احساس می کند و انتظار کشف و شهود دارد، باید وجودش برای کسب کمالات، مهیا باشد. همچنین باید تمام افعال و رفتار سالک همراه با ذکر الهی باشد. زبان و جوارح او دایم باید به یاد خداوند مشغول باشد. این مراقبات، طهارت دایم او را می طلبد. طهارت باطنی و ظاهری، علاقه انسان را برای عبادات افزایش می دهد و او را در جهت بهره برداری عبادی از فرصت ها، یاری می دهد. ابن عربی طهارت باطنی را تقدیس و تنزیه نفس می داند و در رابطه با طهارت عبد می نویسد: طهارت بنده این است که هر ناشایستی را که در حق او شرعاً مذموم است و سزاوار نیست در آن دیده شود از نفس خود بزداید، اگرچه ممکن است در حق غیر او ممدوح باشد (ابن عربی، بی تا، ج 2، ص 342). شیخ اکبر نه تنها طهارت دایم را از ملازمات مرید می داند، بلکه اقامه دو رکعت نماز با هر طهارت را نیز توصیه می نماید. وی می نویسد: از چیزهایی که برای تو لازم است جلوس بر طهارت دایم است. هر زمان که محدث شدی وضو بگیر، و هر زمان که وضو گرفتی دو رکعت نماز بخوان (ابن عربی، بی تا، ج1، ص527). ابن عربی با اشاره به حدیث شریف نبوی، که وضو گرفتن کامل در هوای سرد را عامل ارتقای درجات می داند، می نویسد: علیک بإسباغ الوضوء خاصه فی البرد (ابن عربی، 1367، ص4). 3. نماز سومین وظیفه مرید پیش از رسیدن به محضر استاد، توجه به آداب نماز و عنایت به نمازهای مستحب است. نوافل پله های ترقی انسان هستند که او را به مقام قرب الهی نایل می کنند. از امتیازات نماز های مستحبی این است که به زمان و مکان خاص محدود نیستند. از این رو، سالک می تواند در همه اوقات، از فیوضات آنها بهره ببرد. ثواب و فضیلت نماز های مستحب و ترغیب روایی در رعایت آداب نماز، روشن تر از آن است که بخواهیم درباره آن چیزی بنویسیم، به همین سبب، تنها به ذکر مطالبی از ابن عربی در این باره اکتفا می کنیم: ابن عربی درباره آداب نماز می نویسد: در مصلّای خودت، مقابل پروردگارت بایست، بدون اینکه او را محدود کنی و او را به اشیا تشبیه نمایی. قلبت را به سمت او متوجه کن؛ همان گونه که صورتت را به سوی کعبه قرار می دهی، و تصور کن که در عالم غیر از تو و او کسی نیست (ابن عربی، 1424ق، ص232). شیخ اکبر با توجه به حدیث قدسی (شعیری، بی تا، ص81)، که به فضیلت نوافل اشاره دارد، نوافل را از اسباب جلب محبت پروردگار و قرب الهی می داند و می نویسد: و القریب فی النوافل (ابن عربی، 1424، ص 485). 4. توکل وظیفه بعدی مرید پیش از یافتن استاد، توکل به خداوند متعال در امور زندگی است. سالک باید با توکل، قلب خود را به صفات خداپسندانه متصف نماید و برای غلبه بر سختی ها و چاره جویی ناملایمات، از سلاح توکل بهره گیرد. توکل، هم پیش از دریافت استاد لازم است و هم پس از دریافت استاد. توکل در همه جا مفهومی واحد دارد، علت اینکه ابن عربی در این مرحله، بر آن تصریح دارد، اهمیت آن است. ابن عربی توکل در جمیع امور ظاهری و باطنی را از ابزار کمال می داند و می نویسد: من توکل تکمَّل‏ (قادری، 1427ق، ص 446). 5 . یقین از دیگر وظایف مرید پیش از یافتن شیخ، یقین است. معنای یقین در این مرحله آن است که عبادات و اعمالی را که انجام می دهد با شک و تردید نباشد، بلکه درباره آنها مطالعه و تحقیق کامل انجام دهد تا با اطمینان، به انجام آنها مشغول گردد؛ مثلاً، به ضرورت شیخ ـ که در پی یافتن اوست ـ یقین داشته باشد. یقین دارای درجات متعددی است که بین ابتدا و انتهای آن فاصله زیاد است. اولین مقام یقین، که به عوام و اصاغر و مرید اختصاص دارد، الثقه بما فی ید اللّه تعالى و الیأس ممّا فی أیدی الناس (العجم، 1999، ص 121) و بالاترین درجه آن، حق الیقین است که در آن تجلّیات صفاتی و ذاتی برای سالک رخ می دهد (کاشانی، 1426ق، ج2، ص 723). از آثار یقین، راضی بودن به مقدّرات و مقسّمات الهی است. ابن عربی یقین را مایه آرامش افراد مضطرب می داند و با اشاره به آیه شریفه حتی یأتیک الیقین (حجر: 99)، به دست آوردن یقین را صعب، و همه دوست داران کمال را در پی کسب آن می داند و می نویسد: فیکون الیقین هو الذی یسأل و یتعب... (ابن عربی، بی تا، ج2، ص 206). گفتار دوم: وظایف متربی در رابطه با خود ابن عربی برای مریدی که در پی جست وجوی استاد است، توصیه می کند نفس خود را به کسب فضایلی همچون صمت، جوع، سهر، صبر و عزیمت وادار سازد تا پس از دریافت استاد و استماع ارشادات او، انجام دادن آنها برایش سهل باشد. در این گفتار، تفصیل دستورالعمل های پنج گانه شیخ اکبر را، که به رابطه او با خود مربوط می شود، مرور می کنیم: 1. صَمت ابن عربی یکی از وظایف مرید را پیش از دریافت شیخ، صمت می داند. ایشان مقصود از صمت را در این مرحله، این گونه بیان می کند: أعنی بالصمت ترک کلام الناس و الاشتغال بذکر القلب و نطق النفس عن نطق اللسان إلا فیما أوجب اللَّه علیه... (ابن عربی، بی تا،
ج 2، ص 206). مقصود من از صمت، ترک سخن با مردم، و اشتغال به ذکر قلبی، و نطق نفسی به جای نطق لسانی است، مگر در مواردی که نطق لسانی واجب باشد (ابن عربی، بی تا، ج2، ص206). ابن عربی صمت را مقدمه اشتغال ذکر قلبی می داند و با اشاره به خطرات پرحرفی و لزوم صمت برای سالک می نویسد: کسی که صمت لسانی و قلبی داشته باشد، اسرار و تجلیات الهی بر او ظاهر می شود. کسی که تنها صمت قلبی داشته باشد. کلام او حکمت است. کسی که هیچ نوع صمتی نداشته باشد مسخّر شیطان است(ابن عربی، 1376ق، ص4). او صمت را به دو قسم لسانی و قلبی تقسیم می کند. سپس صمت لسانی را به معنای بازداشتن لسان از کلام غیرخدایی می داند و می نویسد: کسی که در جمیع احوال، ملتزم صمت باشد همیشه با پروردگارش حدیث می کند (همان). 2. جوع یکی دیگر از وظایف مرید، که ابن عربی آن را در ردیف اعمال چهارگانه ظاهری قرار داده، جوع است. مقصود از جوع، گرسنگی مشروع است که از فضول طبع مى‏کاهد، اما به بدن زیان نمى‏رساند. این جوع با خوردن غذا به مقدار لازم، که وسیله صلاح مزاج و قوام بنیه آن است، منافات ندارد. جوع از ریاضت های جسمانی است که به رابطه سالک با خودش مربوط می شود. با توجه به اهمیت جوع، ابن عربی وجود استاد را برای کمال و اثرگذاری آن ضروری می داند، ولی برای کسی که هنوز به دریافت استاد موفق نشده است نیز دستورالعمل خفیف ارائه می دهد و می نویسد: تنها به مقداری که توانایی اقامه نماز واجب را داشته باشد، غذا بخورد (ابن عربی، بی تا، ج1 ص277). شیخ اکبر یکی از آثار جوع را حساب آسان در روز قیامت می داند و در رابطه با آثار مذموم شبع می نویسد: بقدر فضول الأکل، و الشراب یکون المکث فی طول الحساب‏ (قادری، 1427ق، ص 371). وی جوع را از ویژگی های طالبان کمال بر می شمارد و در مقابل، شبع را صفت حیوان می داند، و درباره عوامل ظهور لطایف نهفته در نهاد انسان می نویسد: من ترک أکل الحیوان شاهد لطائف الإنسان‏.. (همان). او پرخوری را موجب کسالت و از بین رفتن زیرکی می داند و ضمن توصیه مرید به أکل به قدر حاجت، درباره آداب آن می نویسد: بر تو باد دوری از پرخوری؛ زیرا زیرکی تو را از بین می برد. غذا را برای زنده ماندن، و زندگی را برای عبادت بخواه و زندگی را برای خوردن و خوردن را برای چاق شدن مطلب. 3. سَهر یکی دیگر از وظایف مرید پیش از دریافت شیخ، سَهر و شب زنده داری است. سهر قلب را مصفّا و منور می گرداند تا جمال حق در آن بتابد. سحرخیزی سالک را به مقامی می رساند که رفعت درجات آخرت و حقارت دنیا را با چشم دل مشاهده می کند. ابن عربی سهر را زاییده جوع می داند و ضمن اشاره به نقش رطوبت و نوشیدن آب در افزایش خواب، فایده سهر را این گونه بیان می نماید: فایده سهر، بیداری از غفلت و اشتغال به خداوند است؛ چیزی که او همیشه دنبال آن است. کسی که خواب است به عالم دیگر منتقل می شود و بر اعمال خیر او چیزی افزوده نمی شود، و از او خیری کثیر فوت می گردد که تنها در حال سهر می تواند آن را درک کند (قادری، 1627، ص288). ابن عربی سهر را کم خوابی شب و روز می داند و با اشاره به آداب خواب ضروری برای سالک، می نویسد: اگر خوابید، مثل حالت عادی نخوابد که فرش پهن کند و متکّا بیندازد و خود را با لحاف بپوشاند و بر تخت دراز بکشد! (قادری، 1427ق، ص 288). او مراقبت دایم را، که مقامی از مقامات اولیاست، در سهر دایم می داند و با اشاره به آثار آن برای سالک می نویسد: اگر به مراقبت دایم ملتزم باشد، آثار سحرخیزی به قلب او سرایت می کند و چشم بصیرت او روشن می شود و مقامات و خیراتی را می بیند که فقط خدا می داند(همان). 4. صبر یکی دیگر از وظایف سالک در رابطه با خودش این است که تا زمانی که استاد حاذق نیافته است، خود را به زیور صبر ملبّس نماید. مقصود از صبر، صبر بر طاعت و صبر بر معصیت است. صبر در این مرحله، تکیه گاه توانمندی است که مرید را در مقابله با وسوسه های شیطان و نفس امّاره یاری می کند. جا دارد مرید آلام بلوی را به جان بخرد و از شکایت به غیر خدا درباره آن اجتناب کند و از گره گشایی صبر استفاده نماید. شیخ اکبر صبر بر طاعت را به معنای شکایت نکردن به غیر خداوند می داند و با اشاره به تفکر در اَسرار صبر می نویسد: صبر بازداشتن نفس است از شکایت به غیر و پناه بردن به او. در سِرّ این صبر، دقت کن که او از نیکوترین اسرار است (ابن عربی، بی تا، ج2، ص 206). ابن عربی ضمن سفارش به صبر، درباره آثار صبر بر نماز می نویسد: الصبر على الصلاه مؤثر فی الذکر و الشکر (ابن عربی، بی تا، ج2 ص 206). 5. عزیمت پنجمین وظیفه مرید در رابطه با خود، که ابن عربی آن را از وظایف باطنی مرید می داند، عزیمت است. عزیمت اولین قدم در وادی سیر الی الله بوده و بر سالک لازم است که در این مرحله، بر حدود شریعت، سلوک طریق فضیلت و ترک رذیلت ثبات قدم داشته باشد. عزیمت به معنای تصمیم و اراده جدی و مداومت بر آداب سیر و سلوک است. سالک باید با پروردگار خود عهد و میثاق ناگسستنی ببندد که در همه احوال، مطیع اوامر و نواهی او باشد. در کتاب التعریفات، با استفاده از آیه کریمه لَمْ نَجِدْ لَهُ عَزْماً (طه:115)، عزم را این گونه معنا نموده است: عزیمت عبارت است از: اراده جدی، و لم نجد له عزما، یعنی: تصمیم جدی در انجام مأموریت از او مشاهده نکردیم (جرجانی، 1379، ص64). ابن عربی عزیمت را یکی از امهات خیر می داند و می نویسد: طریقه سلوک در عزیمت جمع شده است. عزم داشته باش تا زمانی که شیخ را بیابی (ابن عربی، بی تا، ج1 ص277). گفتار سوم: وظایف متربی در رابطه با دیگران نوع دیگر از وظایف مرید پیش از دریافت استاد، وظایفی است که او باید در رابطه با دیگران رعایت کند؛ مانند عزلت و صدق. عزلت به معنای دوری گزینی از جمع است که در رابطه با دیگران معنا پیدا می کند. همچنین صداقت و راست گویی نیز در مقایسه با افراد دیگر، قابل تصور است. البته در بعض آثار، به عزلت از نفس نیز اشاره شده است. در این قسمت، این دو وظیفه مهم را مرور می کنیم، با ذکر این یاد آوری که مقصود از عزلت، عزلت شرعی است. 1. عزلت عزلت نوعی ریاضت و مجاهدتی است که در آن باب معرفت الله برای سالک مفتوح می گردد و راه های نیل به مقصود و اتصال به قرب الهی، برای او عیان می گردد. عزلت ـ فی الجمله ـ سیره انبیا و اولیا علیهم السلام بوده است؛ زیرا با مراجعه به حیات آن بزرگواران، نمونه ها و روش های گوناگون خلوت گزینی را مشاهده می کنیم. عزلت بر اساس دیدگاه شیخ اکبر، یکی از اعمال ظاهری است که از مقامات ابدال و اساس معرفت اهل الله به شمار می آید. وی با اشاره به ضرورت عزلت می نویسد: باید نسبت به مردم، عزلت را انتخاب کنی، و خلوت را نسبت به حضور در جمع ترجیح دهی؛ زیرا همان اندازه که از مردم ظاهراً و باطناً دور باشی به خداوند نزدیک می گردی (ابن عربی، 1421ق، ج 1، ص 270). ابن عربی عزلت را رأس امور معتبر برای مرید می داند و می نویسد: یکی از معانی عزلت این است که مرید هر صفت مذموم و خُلق ناپسند را کنار بگذارد (ابن عربی، بی تا، ج1، ص 277). ابن عربی خلوت نفس با پروردگار را یکی از وظایف مرید می داند و می نویسد: هر که طالب پروردگار خویش است باید برنامه خلوت نفس با پروردگارش داشته باشد؛ زیرا خداوند برای انسان، ظاهر و باطن قرار داده است تا در باطن، با خدا خلوت کند و در عالم ظاهر، او را در اسباب و مخلوقاتش مشاهده نماید. (ابن عربی، بی تا، ج3، ص 264) او عزلت حسی را انقطاع از خلق و مألوفات می داند و درباره آداب آن می نویسد: اگر در شهر است، طوری عمل کند که شناخته نشود. اگر در بیرون شهر است، سواحل و جبال و اماکن دور را انتخاب نماید (ابن عربی، بی تا، ج1ص277). وی بُعد از خَلق را لازمه قرب خالق می داند و با اشاره به لزوم اشتغال مرید به ذکر خدا می نویسد: در خانه ات را به روی مردم ببند، و درِ اطاقت را بر روی خانواده ات ببند. به ذکر خدا مشغول باش؛ زیرا به هر اندازه که از مردم دور باشی به خدا نزدیک می شوی(ابن عربی، 1367ق، ج1 ص60). 2. صدق دومین وظیفه مرید در رابطه با دیگران، پیش از یافتن استاد، صدق است. مفهوم صدق این است که ظاهر خود را همان گونه نمایش دهی که در باطن هستی. اقل صدق، تساوی رفتار سالک در عیان و نهان است. مقصود از صدق در اینجا، صدق قصد، صدق در عمل، و صدق در ادعاست. صداقت در اعمال و رفتار، نور اخلاص را در قلب سالک متجلی می گرداند. سالک باید هم با خدا صداقت داشته باشد و هم با خلق خدا. ابن عربی صدق را شعار مرید می داند و با اشاره به آثار معنوی آن می نویسد: هرگاه مرید با خدا صادق باشد، خداوند کسی را مقدر می سازد تا دست او را بگیرد... صدق بر هرچه که قرار داده شود ذات آن را تغییر می دهد (الغراب، 1414ق، ص 114). او صدق را مقدمه صِدِّیقِیَت می داند و در وصف آن می نویسد: نور سبزی است بین دو نور که به واسطه آن، مشاهده می کند چیزی را که مخبر به واسطه نور کرم، از پشت حجاب غیب آورده است (ابن عربی، بی تا، ج2 ص92). نتیجه گیری از آنچه بیان شد، چنین استنباط می شود که ابن عربی برای سالک، پیش از دریافت استاد، وظایفی در رابطه با خالق و در رابطه با خود و در رابطه با خلق، بیان می نماید. او در قسمت اول به اموری همچون توبه، طهارت، نماز، توکل و یقین اشاره می کند، و در رابطه با وظایفی که مربوط به شخص است بر دستورالعمل هایی همچون صمت، جوع، سهر، صبر و عزیمت را تأکید می کند و در نهایت، وظایف مرید را نسبت به خلق الله، عزلت و صدق می داند. منابع ابن عربی، محیی الدین، 1424ق، التدبیرات الالهیه فی اصلاح مملکه الانسانیه، طبع دوم، بیروت، دار الکتب العلمیه. ـــــــــ، 1367ق، مجموعه رسائل، بیروت، دار احیاء التراث. ـــــــــ، بی تا، الفتوحات المکیه، بیروت، دار احیاء التراث. ـــــــ1421ق، مجموعه رسائل ابن عربی، بیروت، دارالمحجه البیضاء. جرجانى، سید شریف على بن محمد، 1370، التعریفات، چاپ چهارم، تهران، ناصر خسرو. شعیری، محمد بن محمد، بی تا، جامع الأخبار، نجف، مطبعه حیدریه. طوسى، محمد بن حسن، 1414ق، الأمالی، قم، دار الثقافه. العجم رفیق، 1999م، موسوعه مصطلحات التصوف، بیروت، مکتبه لبنان الناشرون. الغراب، محمود محمود ، 1414ق، الطریق الى الله الشیخ و المرید من کلام الشیخ الاکبر، طبع دوم، دمشق، دار الکاتب العربی. قادری حسن بن موسى بن عبد الله، 1427ق، شرح حکم الشیخ الأکبر، بیروت، دار الکتب العلمیه. کاشانی، عبد الرزاق، 1426ق، لطائف الأعلام فى إشارات أهل الإلهام، قاهره، مکتبه الثقافه الدینیه. میبدى، ابوالفضل رشید الدین ، 1371، کشف الأسرار و عده الأبرار، طبع پنجم، تهران، امیر کبیر. علیجان حسنی: کارشناس ارشد تربیت مربی اخلاق مؤسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی حسین مظفری: استادیار گروه عرفان مؤسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی ره انتهای متن./

1395/06/02 :: 08:00





این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: فارس]
[مشاهده در: www.farsnews.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 315]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


دین و اندیشه
پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن