تور لحظه آخری
امروز : جمعه ، 7 اردیبهشت 1403    احادیث و روایات:  پیامبر اکرم (ص):داناترين مردم كسى است كه دانش ديگران را به دانش خود بيفزايد.
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

بلومبارد

تبلیغات متنی

تریدینگ ویو

خرید اکانت اسپاتیفای

کاشت ابرو

لمینت دندان

ونداد کولر

لیست قیمت گوشی شیائومی

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

دانلود سریال سووشون

دانلود فیلم

ناب مووی

تعمیر کاتالیزور

تعمیر گیربکس اتوماتیک

دیزل ژنراتور موتور سازان

سرور اختصاصی ایران

سایت ایمالز

تور دبی

سایبان ماشین

جملات زیبا

دزدگیر منزل

ماربل شیت

تشریفات روناک

آموزش آرایشگری رایگان

طراحی سایت تهران سایت

آموزشگاه زبان

اجاره سند در شیراز

ترازوی آزمایشگاهی

رنگ استخری

فروش اقساطی کوییک

راهبند تبریز

ترازوی آزمایشگاهی

قطعات لیفتراک

وکیل تبریز

خرید اجاق گاز رومیزی

آموزش ارز دیجیتال در تهران

شاپیفای چیست

فروش اقساطی ایران خودرو

واردات از چین

قیمت نردبان تاشو

وکیل کرج

تعمیرات مک بوک

قیمت فنس

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

سیسمونی نوزاد

پراپ تریدینگ معتبر ایرانی

نهال گردو

صنعت نواز

پیچ و مهره

خرید اکانت اسپاتیفای

صنعت نواز

لوله پلی اتیلن

کرم ضد آفتاب لاکچری کوین SPF50

دانلود آهنگ

طراحی کاتالوگ فوری

واردات از چین

اجاره کولر

دفتر شکرگزاری

تسکین فوری درد بواسیر

دانلود کتاب صوتی

تعمیرات مک بوک

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1797989062




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
 refresh

یوگا و رهایی از اضطراب مادربودن


واضح آرشیو وب فارسی:بیتوته:



اضطراب و دلشوره

غم و ناراحتی جز اتفاقات زندگی است و این احساسات را نباید پنهان کرد‎   من به خاطر بی‌خوابی، در یک دوره یوگا ثبت‌نام کردم. یکی از دوستانم به من گفت که یوگا می‌تواند در تنظیم الگوهای خواب مفید باشد. یوگا به من کمک کرد تا بهتر بخوابم. اما در کمال تعجب، در بسیاری دیگر از جنبه‌های زندگیم بی‌نهایت به من کمک کرد. یکسال بعد از شرکت در دوره، من اولین فرزندم را باردار شدم. در آن زمان نمی‌دانستم، اما تمرینات ذهنی یوگا یکی از بهترین تمرینات آمادگی بارداری بود که انجام دادم. در اینجا به چند درس ارزشمندی که آمادگی مادرشدن را در من ایجاد کردند، اشاره می‌کنم:   ۱ ) یاد گرفتم که تسلیم لحظات شوم از اولین لحظات حاملگی تا دوران شیردهی و سالهایی که کودک اولین قدم‌هایش را بر می‌دارد، و حتی بعد از آن، مادر بودن سرشار از لحظاتی پر از چالش، نگرانی، و استرس زا است. مقاومت در برابر این لحظات، می‌تواند درد و ناراحتی را بیشتر کند. درحالیکه، تسلیم شدن در برابر آنها می‌تواند نشانه قدرت و توانایی باشد. وقتی کودک من در دو هفتگی بیمار شد و به عمل جراحی نیاز پیدا کرد، بجای مقاومت یا ناراحت شدن راضی شدم او را جراحی کنند. او  لحظه به لحظه بهبود پیدا کرد. این بهترین لحظه زندگی من نبود، اما توانستم در گرداب افکار منفی غرق نشوم و در لحظاتی که پسر بیمارم به من نیاز داشت، با تمام توان در کنار او باشم و هرآنچه را که از دستم برمی‌آمد برای او انجام دهم.   ۲ ) یاد گرفتم که روی زمان حال تمرکز کنم بعد از جراحی پسرم، او را به خانه آوردم و کم کم بهبود پیدا کرد. من روی بودن با او، مراقبت و پرستاری از او تا زمان بهبودی کامل تمرکز داشتم. فکر می‌کنم بسیاری از والدین اینکار را به طور غریزی انجام می‌‌دهند، اما من مطمئن نیستم که بدون تمرینات یوگا و نیایش با پروردگار، می‌توانستم بدور از حواس‌پرتی در کنار او باشم. غذا دادن به فرزندم در خلوت، بدون اینکه موضوعی توجه من را از او برگرداند، شادترین احساسی را به من داد که تاکنون تجربه کرده بودم.   ۳ ) یاد گرفتم که مقایسه را کنار بگذارم وقتی پسرم بزرگتر شد و فرزند دومم از راه رسید، گاهی بچه‌هایم را با بچه‌های دیگران مقایسه می‌کردم. به چیزهایی مثل “چرا آنها نمی‌توانند مثل بقیه رفتار کنند؟ چرا آنها اجتماعی‌تر نیستند؟ چرا بچه‌های مردم وقتی از آنها می‌خواهند، کفشهایشان را می‌پوشند، اما بچه‌های من نه؟”   مقایسه‌هایی از این قبیل، غالباً احساس بازندگی به شما می‌دهند. با این وجود، یوگا به من کمک کرد تا ماهیت منفی این افکار را درک کنم. بچه‌های من ممکن است در پوشیدن کفشهایشان سریع نباشند، اما در بسیاری از کارهای دیگر فوق‌العاده هستند.   ۴ ) یاد گرفتم افکار منحرف کننده را کنار بگذارم بچه‌های من در کانون توجه من قرار داشتند. این بدان معنا نیست که من مجبور بودم دائماً آنها را سرگرم کنم، بلکه بدان معناست که وقتی با هم بودیم، من سعی می‌کردم به هیچ چیز دیگری در مورد کار، شبکه‌های اجتماعی، و هر چیزی که حواس من را از آنها برگرداند، توجه نکنم. همیشه موفق نمی‌شدم، و وقتی آنها بزرگتر می‌شدند، اینکار برایم چالش برانگیز می‌شد. اما وقتی با خود عهد می‌کنم که با تمام وجود با آنها باشم، همگی حس شادتری داریم.   ۵ ) یاد گرفتم عیب‌های دیگران را بپذیرم بچه‌های من وقتی ناراحت می‌شوند، به غیرقابل تحمل‌ترین روشها برخورد می‌کنند. گریه می‌کنند، بهانه می‌گیرند، و سعی می‌کنند به احساسات من آسیب بزنند. من یک مادرکامل نیستم، و گاهی به رفتارهای بد آنها واکنش نشان می‌دهم. فریاد زده‌ام، سرزنش کرده‌ام، و حرفهایی زده‌ام که از گفتن آنها پشیمانم. در عوض، دریافته‌ام که این زمانیست که آنها به محبت و پذیرش من بیشتر از هر زمان دیگری نیاز دارند. این بدان معنا نیست که به بچه‌هایمان اجازه دهیم هر کاری دلشان خواست بکنند، گاهی محبت را با قانون همراه کنید، اما وقتی موفق می‌شوم به رفتارهای بد آنها واکنش نشان ندهم، به آنها می‌گویم که بی‌قید و شرط دوستشان دارم و لزومی ندارد، از هر نظر خوب باشند تا شایسته عشق و محبت من گردند. این یک پیام بسیار قوی برای بچه‌های من است.   ۶ ) یاد گرفتم عیب هایم را بپذیرم همانطور که گفتم، من یک مادر کامل نیستم. گاهی اوقات بعنوان یک مادر کم می‌آورم، گاه گاهی یک مادر فوق‌العاده می‌شوم، و بیشتر اوقات مابین این دو حالت قرار دارم. پذیرفتن خودم، محدودیتهایم، و اشتباهاتم بخشی از مادر بودن من است. وقتی در دام لحظات می‌افتم و دچار سردرگمی می‌شوم، کمکی از خودم و از دست بچه‌هایم ساخته نیست. تمام سعی‌ام را می‌کنم که بتوانم در این لحظات برای خودم و بچه‌هایم مفید باشم. وقتی اشتباه می‌کنم، به آن اعتراف و از بچه‌هایم معذرت خواهی می‌کنم و فضا را برای ادامه زندگی مهیا می‌کنم.   ۷ ) یاد گرفتم که حق‌شناس باشم از زمانیکه یوگا آموختم، باید بگویم پیش آمده که روزهای سخت را پشت سر گذاشته باشم، با این وجود، آنها را از بچه‌هایم مخفی نکردم. به آنها می‌گویم که غمگین هستم و چیزی که به من آرامش و شادی می دهد، فکر کردن به نعمت‌هاییست که خداوند به من داده است. با آنها می‌نشینم و آن نعمت‌ها را یک به یک اسم می‌برند. با هم این نعمتها را  یادداشت کرده و از خداوند به خاطر این همه محبت تشکر می کنیم. اغلب این برنامه به یک کار سرگرم کننده و مفرح تبدیل می‌شود.   پسرم قدردان بستنی مورد علاقه اش است. دخترم با صدایی از اعماق سینه فریاد می‌زند که کفشهای صورتی عیدش را دوست دارد. خوشحالم از اینکه در این لحظات، آنها یاد می‌گیرند که غم و ناراحتی جز اتفاقات زندگی است و این احساسات را نباید پنهان کرد.   منبع: بانوی شهر    






این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: بیتوته]
[مشاهده در: www.beytoote.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 144]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


سبک زندگی
پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن