تور لحظه آخری
امروز : پنجشنبه ، 6 اردیبهشت 1403    احادیث و روایات:  پیامبر اکرم (ص):بدانيد هر كس قرآن را بياموزد و به ديگران آموزش دهد و به آنچه در قرآن است عمل كند، ...
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

بلومبارد

تبلیغات متنی

تریدینگ ویو

خرید اکانت اسپاتیفای

کاشت ابرو

لمینت دندان

ونداد کولر

لیست قیمت گوشی شیائومی

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

دانلود سریال سووشون

دانلود فیلم

ناب مووی

تعمیر کاتالیزور

تعمیر گیربکس اتوماتیک

دیزل ژنراتور موتور سازان

سرور اختصاصی ایران

سایت ایمالز

تور دبی

سایبان ماشین

جملات زیبا

دزدگیر منزل

ماربل شیت

تشریفات روناک

آموزش آرایشگری رایگان

طراحی سایت تهران سایت

آموزشگاه زبان

اجاره سند در شیراز

ترازوی آزمایشگاهی

رنگ استخری

فروش اقساطی کوییک

راهبند تبریز

ترازوی آزمایشگاهی

قطعات لیفتراک

وکیل تبریز

خرید اجاق گاز رومیزی

آموزش ارز دیجیتال در تهران

شاپیفای چیست

فروش اقساطی ایران خودرو

واردات از چین

قیمت نردبان تاشو

وکیل کرج

تعمیرات مک بوک

قیمت فنس

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

سیسمونی نوزاد

پراپ تریدینگ معتبر ایرانی

نهال گردو

صنعت نواز

پیچ و مهره

خرید اکانت اسپاتیفای

صنعت نواز

لوله پلی اتیلن

کرم ضد آفتاب لاکچری کوین SPF50

دانلود آهنگ

طراحی کاتالوگ فوری

واردات از چین

اجاره کولر

دفتر شکرگزاری

تسکین فوری درد بواسیر

دانلود کتاب صوتی

تعمیرات مک بوک

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1797911048




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
 refresh

پدر زهرا موها و ابروهای دخترش را تراشید و پایش را به زنجیر بست! / این دختر بازیچه کثیف مردان بود


واضح آرشیو وب فارسی:پایگاه خبری آفتاب: پدر زهرا موها و ابروهای دخترش را تراشید و پایش را به زنجیر بست! / این دختر بازیچه کثیف مردان بود
حوادث رکنا:زهرا با هرکسی دوست می شد مورد سو استفاده جنسی قرار می گرفت تا اینکه..!
آفتاب‌‌نیوز : همه هستی و زندگی ام را در آشنایی های خیابانی از دست دادم درحالی که فکر می کردم این گونه ارتباطات پنهانی به عشق و محبت می انجامد و من می توانم با کسی که بیشتر دوستم دارد ازدواج کنم اما متاسفانه هر بار مورد سوء استفاده های جوانان هوسران قرار گرفتم و اکنون دیگر امید به ازدواج را هم از دست داده ام چرا که ...


دختر 21 ساله  به نام زهرا که با موها و ابروهای تراشیده وارد کلانتری شده بود درحالی که عنوان می کرد از همه اتفاقات و اعمال گذشته ام بسیار پشیمان هستم به تشریح ماجرای زندگی اش پرداخت و به کارشناسی اجتماعی کلانتری  گفت: در خانواده ای بزرگ شدم که مادرم عقب ماندگی ذهنی دارد و پدرم نیز از ضریب هوشی پایینی برخوردار است.


 ازدواج آن ها موجب شد تا برادرم نیز که از من بزرگ تر است عقب مانده ذهنی به دنیا بیاید. به خاطر شرایط خاص خانواده ام مردم می ترسیدند منازلشان را به ما اجاره بدهند اگرچه پدرم کارگر یک کارخانه است و حقوق مناسبی هم دارد اما مالکان منازل پس از برخورد با مادر و برادرم از ثبت قرارداد خودداری می کردند. به خاطر همین مشکلات مجبور شدیم در منزل پدربزرگم زندگی کنیم. 


با آن که همواره در مدرسه به خاطر شرایط خاص پدر و مادرم تحقیر می شدم و مورد تمسخر دانش آموزان قرار می گرفتم اما تا کلاس سوم راهنمایی ادامه تحصیل دادم این درحالی بود که مادرم نمی توانست به درستی کارهای منزل را انجام بدهد و پدر بزرگ و مادر بزرگم هم به دلیل کهولت سن نمی توانستند به او کمک کنند بنابراین من ترک تحصیل کردم و برای کمک به مادرم در خانه ماندم .تصمیم به ارتباطات خیابانی گرفتم و در طول چند سال گذشته با چندین نفر ارتباط برقرار کردم. 


من برای رفت و آمد با دوستان خیابانی ام مشکلی نداشتم چرا که پدرم معمولا سرکار بود و پدر بزرگ و مادر بزرگم نیز به خاطر بیماری های ناشی از کهولت سن همواره در بستر بودند و کاری به کارم نداشتند. آن روزها فکر می کردم ارتباطات پنهانی در نهایت منجر به عشق و دوست داشتن می شود و من می توانم خلاء های عاطفی ناشی از کمبود محبت را در کنار آن ها جست وجو کنم ولی پسران هوسران تنها مرا بازیچه هوس های خود قرار دادند و بدین ترتیب مورد سوء استفاده قرار گرفتم به طوری که هستی ام را از دست دادم و همه آرزوهایم به باد فنا رفت تا این که سال گذشته در صف نانوایی با پرویز آشنا شدم و به صورت تلفنی با یکدیگر ارتباط داشتیم.


حدود 2 ماه بعد از این ماجرا پرویز مرا به باغ یکی از دوستانش دعوت کرد و دوباره مورد سوء استفاده قرار گرفتم او قول ازدواج به من داده بود به همین خاطر هم مجبور بودم به خواسته هایش تن بدهم اما چند شب قبل پرویز در نیمه های شب به سراغم آمد و با یکدیگر بیرون رفتیم وقتی سپیده دم به منزل بازگشتم پدرم که متوجه موضوع شده بود به شدت کتکم زد و با تراشیدن موهای سروابروهایم، پاهایم را نیز با زنجیر بست. حالا که فهمیدم پرویز هم قصد ازدواج با مرا ندارد از کارهای گذشته ام پشیمانم اما ..
ركنا 





۱۸ بهمن ۱۳۹۶ - ۰۸:۰۷





این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: پایگاه خبری آفتاب]
[مشاهده در: www.aftabnews.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 26]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


اجتماع و خانواده

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن