تور لحظه آخری
امروز : پنجشنبه ، 6 اردیبهشت 1403    احادیث و روایات:  امام علی (ع):حكيم نيست آن كس كه مدارا نكند با كسى كه چاره اى جز مدارا كردن با او نيست.
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

بلومبارد

تبلیغات متنی

تریدینگ ویو

خرید اکانت اسپاتیفای

کاشت ابرو

لمینت دندان

ونداد کولر

لیست قیمت گوشی شیائومی

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

دانلود سریال سووشون

دانلود فیلم

ناب مووی

تعمیر کاتالیزور

تعمیر گیربکس اتوماتیک

دیزل ژنراتور موتور سازان

سرور اختصاصی ایران

سایت ایمالز

تور دبی

سایبان ماشین

جملات زیبا

دزدگیر منزل

ماربل شیت

تشریفات روناک

آموزش آرایشگری رایگان

طراحی سایت تهران سایت

آموزشگاه زبان

اجاره سند در شیراز

ترازوی آزمایشگاهی

رنگ استخری

فروش اقساطی کوییک

راهبند تبریز

ترازوی آزمایشگاهی

قطعات لیفتراک

وکیل تبریز

خرید اجاق گاز رومیزی

آموزش ارز دیجیتال در تهران

شاپیفای چیست

فروش اقساطی ایران خودرو

واردات از چین

قیمت نردبان تاشو

وکیل کرج

تعمیرات مک بوک

قیمت فنس

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

سیسمونی نوزاد

پراپ تریدینگ معتبر ایرانی

نهال گردو

صنعت نواز

پیچ و مهره

خرید اکانت اسپاتیفای

صنعت نواز

لوله پلی اتیلن

کرم ضد آفتاب لاکچری کوین SPF50

دانلود آهنگ

طراحی کاتالوگ فوری

واردات از چین

اجاره کولر

دفتر شکرگزاری

تسکین فوری درد بواسیر

دانلود کتاب صوتی

تعمیرات مک بوک

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1797958362




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
 refresh

چگونه Beyond: Two Souls به من کمک کرد تا یک درد شخصی را به اشتراک بگذارم


واضح آرشیو وب فارسی:پردیس گیم:

چگونه Beyond: Two Souls به من کمک کرد تا یک درد شخصی را به اشتراک بگذارم "به قلم Peter Tieryas از وبسایت Kotaku" در ادامه مقاله‌ای را می‌خوانید که توسط آقای “Peter Tieryas” نوشته شده است که اگر چه بازی را تجربه‌ای ناقص می‌داند اما تجربه‌ی آن را اثرگذار و رهایی دهنده از درد‌های روحی بر می‌شمارد و در طول مقاله می‌بینیم که چگونه تجربه‌ی یک بازی به او در این راه کمک کرده است. هر یک از بازی‌های "دیوید کیج" در مقیاس خودش یک تجربه‌ی تمام عیار است، از بازی عجیب و غریب Indiago Prophecy گرفته تا عنوان معمایی، جنایی و رمزآلود Heavy Rain و عنوان ناقص اما بلند‌پروازانه‌ی Beyond Two Souls، همگی تجربه‌های بزرگی هستند. Beyond: Two Souls  که در سال 2013 بر روی PS3 عرضه شد و در سبک «درام تعاملی ماجراجویی اکشن» قرار دارد و داستانش در مورد دختری به نام "جودی هولمز" است که قدرت‌های ماوراءطبیعی دارد. به طور کلی این قدرت ماورائی او به ارتباط جودی با یک روح به نام "آیدن" بر می‌گردد که در طول بازی او را همراهی می‌کند. صنعت بازی، بیش از هر رسانه‌‌ی دیگری با سوالات متعدد در مورد ادامه‌ی حیات و تکاملش رو‌ به رو شده است. بازی‌های مستقل به طور مداوم مرز‌ها را جا‌‌به‌جا می‌کنند و این درحالی است که بازی‌های ماجراجویی بزرگ و به ویژه‌ آن‌هایی که از قابلیت Full Motive Video که در عناوینی که فیلم‌های از پیش ظبط شده‌ی زیادی دارند و به آن‌ها وابسته‌اند، استفاده می‌کنند محبوبیت همیشگی خود را دیگر ندارند. (آیا این عناوین، فیلم هستند یا یک بازی هستند؟ هویت اصلی آن‌ها چیست؟) به طور کلی یکی از انتقاداتی که به آخرین پروژه‌ی ساخته‌ شده توسط David Cage  یعنی Beyond: Two Souls دارم این است که بازی بیشتر شبیه یک فیلم به شدت طولانی با کمترین حد ممکن کنترل است. من همچنین متوجه شدم که Beyond شامل چند تناقض بزرگ در داستان می‌شود و انتخابات شما در طول گیم‌پلی بازی به اندازه‌ی عنوان قبلی کیج  یعنی Heavy Rain در شاخه‌های روایتی تاثیرگذار نیست.  البته Beyond  لحظات خاص و منحصر به فردی به قدرتمندی Heavy Rain دارد که من را آن‌چنان تحت‌تاثیر قرار داد که هیچ فیلم یا رمانی نمی‌تواند این‌چنین موثر واقع شود، دلیل اصلی این بود که من کاملا در کنترل بودم. مرحله‌ی «بی‌خانمان» (Homeless) با شیوه‌های گوناگونی کل تجربه‌ی بازی را منحصر به فرد جلوه‌ می‌دهد و به بازیکنان تصمیماتی می‌دهد که در هیچ مقیاس و رسانه‌ی دیگری نمی‌توان این تجربه را تصور کرد. هشدار: ادامه مقاله بخشی‌هایی از بازی را اسپویل می‌کند.


برف سنگین
این مرحله با طوفان برفی شروع می‌شود. جودی برای ایستادن بر روی پاها‌ی خود به سختی تلاش می‌کند و شما باید به طور مکرر “X” را فشار بدهید وگرنه به‌ زمین خواهید خورد. به سختی قدم بر می‌دارد و این را به خوبی احساس می‌کنید و شما می‌توانید نالیدن او در مقابل سرما را بشنوید. او نگاهی به عقب می‌اندازد، چشمانش نااُمید‌کننده و حرکاتش آرام است، نفسش در سرما مه می‌سازد. این یک تقلای طولانی برای رسیدن به انتهای خیابان است. او در نهایت غش می‌کند و "آیدن" باید توجه یک غریبه را جلب کند، و آن شخص "استن" (Stan) است، کسی که در سطل‌زباله به‌ دنبال غذا می‌باشد. این شروع، درماندگی جودی را به خوبی و به صورت متقاعد‌ کننده‌ای نشان می‌دهد. مدل شخصیت‌ها و طراحی‌ چهره‌ها جزو‌ بهترین‌ها است. (من بر روی چنین چیز‌های بسیار سختگیر هستم چرا که شغل من نیز در مورد طراحی شخصیت‌ها و طراحی‌چهره می‌باشد) حتی وقتی که شخصیت‌ها حرکت می‌کنند، ترکیب مختلفی از چرخه‌های غیرمنظم وجود دارد که بازی را طبیعی‌تر جلوه می‌دهد. به طور مثال او می‌دود سپس آرام پیاده روی می‌کند و در آخر در برف کمی با حالت خمیدگی استراحت می‌کند. نمای‌ نزدیک و جزئیات خارق‌العاده در بافت‌ها، جودی و همراهیانش را بسیار واقع‌گرایانه جلوه می‌دهد. در طول بازی به شما که در نقش جودی قرار دارید دو بار این اختیار داده می‌شود که خود را بکشید. اولین بار، به وسیله‌ی یک چاقو و دومین بار، با پریدن به وسط یک بزرگراه می‌توانید جان خود را بگیرید. نااُمیدی در هر دو موقعیت غیر‌قابل تحمل و تکان‌دهنده است،  به ویژه که بازیگر نقش جودی یعنی «الن پیج» با قدرت نقش خود را ایفا کرده است. اگرچه در هر دو صورت Aiden شما را نجات خواهد داد اما این برای من بسیار جالب و عجیب بود که بازی حتی این انتخاب را به بازیکن داده است. من نمی‌توانم بازی‌های زیادی را به خاطر بیاورم که چنین انتخابی را به بازیکن داده باشند. در قسمت بعد شما به خیابان می‌روید و باید گدایی کنید. هوا به شدت سرد است و استن به شما یادآوری می‌کند که هدف شما این است که برای خرید غذای‌گرم باید پنج دلار پول بدست آورید.
چگونه Beyond: Two Souls به من کمک کرد تا یک درد شخصی را به اشتراک بگذارم

شما فکر می‌کنید که این ساده است، اما بدست آوردن آن پنج دلار یکی از سخت‌ترین کار‌هایی بود که من در این بازی انجام داده‌ام. این بسیار ناراحت‌کننده است که درخواست غذا کنی و توسط پلیس تهدید شوی.  سپس در رستوران برای درخواست یک لقمه غذا به شما گفته می‌شود " گورت را از اینجا گم کن”. راه‌های مختلفی برای بدست آوردن پول وجود دارد. شما می‌توانید با کمک آیدن و از طریق یک ATM به راحتی پول کسب کنید. همچنین در یک قسمت تخریب‌کننده در ازای درخواست بی‌شرمانه یک مرد به شما پیشنهاد پول می‌شود. در این میان استن به شما می‌گوید که بعضی وقت‌ها پنج دلار در طول یک هفته بدست می‌آید، اما من در نهایت ‌یک گیتار پیدا کردم و کل روز‌ را گیتار زدم تا توانستم کمی پول کسب کنم. من برای کسب آن پنج دلار هیچ حس خوشحالی نداشتم. به دلایل شخصی من این قسمت را ناراحت‌کننده و محرک می‌دانم. 
چگونه Beyond: Two Souls به من کمک کرد تا یک درد شخصی را به اشتراک بگذارم

وقتی من 19 سال داشتم، بخاطر یک سری اتفاقات خارج از کنترل خودم، ناگهان بی‌پول شدم و هیچ خانه‌ای نداشتم و کسی را هم نداشتم که به او مراجعه کنم. آن زمان یکی از سخت‌ترین موقعیت‌های زندگی من بود و من مطمئن نبودم که چگونه خود را با این شرایط سازگار کنم. وقتی به گذشته نگاه می‌کنم، شرمندگی درخواست کمک از مردم و خرد شدن برای چند بار بسیار نیش‌دار بود. در آن زمان صحبت در مورد این اتفاقات برای من بسیار سخت بود و الآن هم بدین گونه است. وقتی که بازی را به همراه همسرم آنجلا پیش می‌بردم خاطرات دردناکی برایم زنده می‌شد اما همچنین به من کمک کرد که برای همسرم آن اتفاقات دردناک را توضیح بدهم. می‌دانم که این‌ها همه در قالب یک بازی بود و تجربیات من در مقابل جودی بسیار متفاوت است، با وجود این از این بازی بسیار متشکرم که این فرصت را به من داد تا با همسرم در مورد گذشته‌ی خود بحث کنم.

فارنهایت بیشتر وقتی استن می‌بیند که شما مقداری پول بدست آورده‌اید بسیار هیجان‌زده می‌شود و من از این که واکنش‌ او ناامیدی نبود بسیار شوکه شدم. استن برای خرید مقداری مواد‌غذایی به بیرون می‌رود اما در میانه‌ی راه چند اراذل و اوباش سعی می‌کنند از او دزدی کنند، من به یاد دارم که هیوقت تا این میزان از دشمنان خود در یک بازی ویدیویی عصبانی نشده بودم. فکر می‌کنم با استفاده از تکنیک‌های تمرینات CIA جودی توانستم آن‌ها شکست دهم. باز هم باید بگویم که من کاملاً در دنیای تعاملی بازی غرق شده بودم. با این که این مبارزه و دعوا بخاطر 15 دلار پول بود، حس واقعی‌تری نسبت به نجات دادن تمام دنیا در سایر بازی‌ها به من دست داد. چیزی که در ادامه رخ می‌دهد می‌تواند یکی از محرک‌ترین و جذاب‌ترین تجربه‌ها در یک بازی باشد و یا این که یک تجربه‌ی باورنکردنی به یک عصر آرام و بدون حادثه تبدیل شود و همه‌ی این‌ها به نحوه‌ی بازی شما بستگی دارد. شما یک شام خوشحال‌کننده خواهید داشت و اگر‌چه من به صورت فیزیکی نمی‌توانستم آن کنسرو ماهی را مزه کنم اما قسم می‌خورم که آن یکی از بهترین خوراکی‌هایی بود که تا به حال داشته‌ام. آن زمانی است که شما می‌توانید با اختیار خود آیدن را به سایر شخصیت‌ها متصل کنید و به وسیله‌ی آن کارکتر‌های دیگر را بررسی کنید. این شامل درمان بیماری جسمی "جیمی" و اطمینان دادن به "ساندِی" در مورد سلامتی بچه‌اش که در رحم او می‌باشد خواهد شد. شما همچنین می‌توانید به وسیله‌ی آیدن به استن متصل شوید تا روح زن اسرارآمیزی که در کنار او است را مشاهده کنید، جودی به وسیله‌ی آیدن با آن زن ارتباط برقرار می‌کند و متوجه می‌شود که او همسر استن است که چهار سال پیش فوت کرده است. این لحظه‌ای بسیار غم‌آنگیز است و گفت‌وگویی که بعد از آن پیش می‌آید باعث شد تا نتوانم جلوی اشک‌های خود را بگیرم. 
چگونه Beyond: Two Souls به من کمک کرد تا یک درد شخصی را به اشتراک بگذارم

نکته‌ی قابل توجه این است که هر کس تجربه‌ی خاص خود را از این حوادث خواهد داشت چرا که شما می‌توانید از همه‌ی اتفاقات بالا گذر کنید و از تجربه‌ی آن‌ها دور بمانید و همه چیز به تصمیمات خود شما بستگی دارد. به هر حال، پس از کمک کردن به این افراد، همه می‌خوابند و صبح روز بعد "ساندِی"متوجه می‌شود که بچه‌اش زودتر از آن‌چه که تصور کرده است به دنیا‌ می‌آید. حال این وظیفه‌ی جودی است که فرزند او را به دنیا بیاورد و باز هم باید بگویم که هیچ عنوان دیگری را به یاد ندارم که به دنیا آوردن بچه در گیم‌پلی آن گنجانده شده باشد.  در طول انجام آن عملیات در حالی که همسر من بسیار استرس داشت و با تعجب به روند بازی نگاه می‌کرد من هم بسیار نگران بودم که با حرکتی اشتباه همه چیز را خراب کنم، در حالی که هر دوی ما می‌خواستیم بدون هیچ مشکلی بچه به دنیا بیاید و این موقعیتی به شدت استرس‌آور برای هر دوی ما بود. 
چگونه Beyond: Two Souls به من کمک کرد تا یک درد شخصی را به اشتراک بگذارم

تجربه‌ی Beyond بسیار هیجان‌انگیز بود. وقتی که بازی شروع می‌شود جودی به شکل نااُمید‌کننده‌ای می‌خواهد بمیرد. اما وقتی به انتهای بازی می‌رسید او میل به زندگی را به خوبی پیدا می‌کند. بهترین نکته این است که داستان امیدبخش با بازیکنان به اشتراک گذاشته شده است. وقتی که من یک عنوان از سری Zelda یا Persona را بازی می‌کنم، متوجه‌ی این موضوع هستم که تجربه‌ی آن با یک بازی از نابغه‌ای مثل دیوید کیج متفاوت خواهد بود. به عنوان یک نویسنده در زمینه‌ی بازی‌های ویدیویی باید بگویم که آقای کیج سبک و شیوه‌ی متمایز کننده‌ای دارد که می‌شود او را با شخصیت بزرگی مانند میاموتو در صنعت بازی‌های‌ویدیویی و کارگردانان بی‌نظیری مانند فلینی و کوبریک در سینما مقایسه کرد. او به خوبی اتفاقات غم‌انگیز و پیروزی‌های کوچک و بزرگی که ممکن است در زندگی هر کسی رخ دهد را به تصویر می‌کشد. همانند هر اثر دیگری Beyond: Two Souls هم کاستی‌های خود را دارد اما به طور کلی  تجربه‌ای فراتر از انتظار من بود. نظر شما در رابطه با این مقاله و تجربیات نویسنده‌ی آن چیست؟ آیا Beyond: Two Souls برای شما هم تاثیرگذار بوده است؟  مترجم: علیرضا کریمی



26 دي 1396





این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: پردیس گیم]
[مشاهده در: www.pardisgame.net]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 98]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


علم و فناوری

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن