واضح آرشیو وب فارسی:آخرین نیوز: هادی غفاری: احمدینژاد را رها کردهاند
حجت الاسلام غفاری میگوید: اگر به اتفاقات سال88 نگاهی عمیق بیندازیم متوجه میشویم که سخنان و اقدامات احمدینژاد و هوادارانش هم سبب تحریک هواداران جریان رقیب شد بنده سال48 و قبل از اینکه احمدینژاد به ریاستجمهوری دست پیدا کند متوجه شده بودم که وی چه اعجوبهای است. چندی قبل برخی از اصولگرایان و از جمله محمدرضا باهنر از رویکرد گفتوگوی بین اصولگرایان و اصلاحطلبان در جهت وفاق و همگرایی ملی حمایت کرده و خواستار چنین رویکردی شدند. دیدگاه شما در این زمینه چیست و چرا اصولگرایان به دنبال چنین رویکردی بوده و هستند؟
بنده لازم میدانم در ابتدا این نکته را عنوان کنم که برای آقای باهنر چندان اعتبار برجسته سیاسی قائل نیستم. ایشان هیچ سابقه انقلابی نداشتهاند و بیشتر در راستای جریانسازی دوران پس از انقلاب وارد فضای سیاسی شدهاند. عمدهترین دلیل حضور ایشان در فضای سیاسی نیز به نسبت خانوادگی با شهید باهنر باز میگردد و از این طریق بود که وارد فضای سیاسی ایران شدند. به نظر من آقای باهنر یک اصولگرای مطلق و صددرصدی است که امروز تلاش میکند به شکلهای مختلف به بخشهایی از بدنه جریان اصلاحات نزدیک شود. در نتیجه چنین فردی نمیتواند مدعی گفتوگو و تفاهم بین دو جریان سیاسی کشور شود. البته این وضعیت تنها مختص به آقای باهنر نیست و برخی دیگر از اصولگرایان نیز از چنین رویکردی پیروی میکنند. به نظر میرسد در شرایط کنونی «نان» اصولگرایان در نزدیکی به اصلاحطلبان است و «نان» خود را در جریان اصلاحات جستوجو میکنند. این افراد به این نتیجه رسیدهاند که اصولگرایی کارکرد خود را از دست داده است و هیچ حرف جدیدی برای جامعه و مردم ندارد. از سوی دیگر اصولگرایان که در درون جریان خود دعوا و چنددستگی دارند چگونه میتوانند مدعی گفتوگو با اصلاحطلبان شوند. اصولگرایان در مرحله نخست باید مشکلات درونی خود را حل کنند و به یک جمعبندی مشترک از وضعیت امروز و فردای جامعه دست پیدا کنند و سپس به دنبال گفتوگو و تفاهم با جریانهای دیگر سیاسی باشند. در شرایط کنونی اصولگرایان نمیتوانند به هیچ دستاورد خود در جهت اقناع افکار عمومی اتکا کنند و به همین دلیل تلاش میکنند از «نمد» اصلاحطلبی برای خود«کلاه» درست کنند.
آیا اصولگرایان با استفاده از رویکردها و شگردهای اصلاحطلبانه به دنبال احیای خود هستند؟
بله، اصولگرایان به این نتیجه رسیدهاند که حنای آنها دیگر پیش مردم رنگ ندارد و مردم رویکرد اصلاحطلبانه در پیش گرفتهاند. در شرایط کنونی اصولگرایان حرفی برای گفتن ندارند که قصد داشته باشند با اصلاحطلبان گفتوگو کنند. کسانی که مدعی گفتوگو با اصلاحطلبان شدهاند باید در مرحله اول صداقت خود را نشان بدهند و در فضای سیاسی گشایش ایجاد کرده و محدودیتها را کمتر کنند و سپس خواستار گفتوگو با اصلاحطلبان شوند. هنگامی که اصولگرایان هیچ تلاشی برای برابری بین فرصتها و موقعیتها بین جریانهای سیاسی نمیکنند چه انتظاری میتوان داشت که برای گفتوگو و وفاق ملی گفتوگو کنند.
اصولگرایان باید در مرحله اول از برخی از انحصارگراییها عدول کنند و رویکرد برابری نسبت به اصلاحطلبان در زمینه استفاده از امکانات عمومی در پیش بگیرند. اصولگرایان مدتهاست که تریبونهای عمومی ماند صداوسیما و نمازجمعه را در اختیار دارند واز این امکانات به خوبی برای رسیدن به اهداف خود استفاده میکنند. این در حالی است که اصلاحطلبان با حداقل امکانات به فعالیتهای خود ادامه میدهند و از کمترین سهم در استفاده از چنین تریبونها و امکاناتی برخوردار هستند. در شرایط کنونی که اصولگرایان در موضع ضعف قرار گرفتهاند و چیزی برای عرضه به مردم ندارند پیشنهاد مذاکره و گفتوگو مطرح میکنند. هنوز از یاد نبردهایم هنگامی که اصولگرایان در انتخابات سال48 با احمدینژاد به پیروزی رسیدند چه رفتاری با اصلاحطلبان داشتند. در آن مقطع زمانی اصولگرایان همه اصلاحطلبان را خانهنشین کردند و هیچ سهمی برای آنها در مدیریت کشور قائل نشدند. چرا آنزمان اصولگرایان پیشنهاد گفتوگوی ملی با اصلاحطلبان را مطرح نکردند؟در شرایط کنونی کفگیر اصولگرایان به ته دیگ خورده و به دلیل اینکه چیزی برای عرضه به افکار عمومی ندارند، به دنبال نزدیک شدن به جریان اصلاحات هستند که روز بهروز با اقبال بیشتری از سوی مردم مواجه شده است. بنده لازم میدانم در این زمینه یک مثال بزنم. در سال75 هنگامی که انقلابیون عرصه را بر شاه تنگ کرده بودند و انقلاب در آستانه پیروزی قرار داشت، شاه عنوان کرد که من صدای انقلاب شما را شنیدم. این در حالی بود که انقلاب در آستانه پیروزی قرار داشت و کار از کار گذشته و رژیم پهلوی به پایان راه رسیده بود. در شرایط کنونی نیز امثال آقای باهنر از روی ناچاری و از دوران افول خود چنین پیشنهاداتی را مطرح میکنند. اصولگرایان قصد دارند با گفتوگوی ملی و گفتوگو با اصلاحطلبان خود را بالا بکشند.
همین چند روز پیش بود که آقای باهنر عنوان کردند رئیس دولت اصلاحات را جزء سران فتنه نمیدانند. دیدگاه شما در این زمینه چیست؟
سال88 اتفاقاتی در کشور رخ داد که خوشایند هیچکس نبود.اگر به اتفاقات سال88 نگاهی عمیق بیندازیم متوجه میشویم که سخنان و اقدامات احمدینژاد و هوادارانش هم سبب تحریک هواداران جریان رقیب شد بنده سال48 و قبل از اینکه احمدینژاد به ریاستجمهوری دست پیدا کند متوجه شده بودم که وی چه اعجوبهای است. به همین دلیل کسانی که از او در سالهای 48 و 88 حمایت کردند و همه ابزار و امکانات کشور را در اختیار وی قرار دادند، یک عذرخواهی بزرگ به مردم بدهکارند.
اصولگرایان با رویکرد شبه اصلاحطلبانهای که در پیش گرفتهاند، چه چشم اندازی برای خود در دوران پساروحانی ترسیم کردهاند؟
اصولگرایان به دنبال یک «اصلاحطلب تقلبی» میگردند تا در شرایط کنونی کشور وی را مطرح کنند و زیر علم وی سینه بزنند و در نهایت به اهداف خود که همانا رسیدن به قدرت است دست پیدا کنند. با این وجود اصولگرایان این نکته را فراموش کردهاند که اصلاحطلبان باهوشتر از آن هستند که در چنین زمینی بازی کنند و فریب این گونه رفتار اصولگرایان را بخورند. نکته دیگر اینکه اصلاحطلبان در دو انتخابات سال29 و69 از حسن روحانی حمایت کردند تا بتوانند در آینده سیاسی کشور تأثیرگذار باشند. منبع: آرمان
دریافت عناوین آخرین خبرها در تلگرام
شنبه, 23 دی 1396 ساعت 12:56
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: آخرین نیوز]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 60]