واضح آرشیو وب فارسی:گیل نگاه:
گیل نگاه/ مهدیه عطایی: در آخرین روزهای پاییز و در عصر بارانی ۲۳ آذر رشت، کتابفروشی «ماه نو» میزبانِ نویسنده کتاب «یوسف آباد، خیابان سی و سوم» بود.سینا دادخواه که کتاب اولش «یوسف آباد خیابان سی و سوم» با استقبال خوب مخاطبان به چاپ دوازدهم رسید نام این نویسنده را تا مدتها در محافل ادبی سر زبانها انداخت. دادخواه کتاب اولش را در ۲۳ سالگی نوشت و در سال ۸۸ به چاپ رسید.رمان دوم این نویسنده جوان «زیباتر»؛ در سال ۹۴ با حواشی بسیار مجوز چاپ گرفت.به روح زیباتر خیانت کردماو درباره زیباتر میگوید: زمانی که در تلاش برای مجوز کتاب زیباتر بودیم اداره فرهنگ و ارشاد نشر چشمه را تعلیق کرد. دادخواه ادامه میدهد: «زیباتر» مجبور به اصلاحات اساسی شد و به نوعی آن را بازنویسی کردم که این منجر به بهم خوردن وحدت کتاب شد.دادخواه میگوید به روح «زیباتر» خیانت کردم و سعی کردم به آدمهایی نزدیک شود که خودم به آنها نزدیک نبودم.او عدم موفقیت رمان دومش را در بازنویسی دوباره آن معرفی میکند. البته دادخواه اصرار دارد که زیباتر که بیش از چاپ سوم دوام نیاورد و از نمایشگاه کتاب و کتابفروشیها جمع شد با شکست مواجه نشده است.سینا دادخواه در بلک لیست اداره ارشاد«زیباتر» یکی از کتبی بود که مورد اعتراض ارشاد به جهت ترویج زندگی غربی به نشر چشمه واقع شد. دادخواه درباره نگه داشت آثار به مدت دوسال در نشر چشمه میگوید: نویسندگان و روزنامه نگاران بسیاری به همراهی از «چشمه» دست به قلم شدند. و خیلی از آنها کتابهایشان را برای دوسال در چشمه نگه داشتند. او اضافه میکند: نگه داشت اثر برای نویسندههای حرفهای عمل نمادین نبود و بار مالی بسیاری داشت.او به مجموعه جستارهایی که درباره سه محله تهران به ارشاد ارائه کرد و ممنوع شدن آن میگوید و ابراز میکند در بلک لیست ارشاد بودم و امید نداشتم کتاب بعدی مجوز بگیرد اما در کمال شگفتی «شاهراه» در حد چند جمله مجوز گرفت. داداخواه از مسیری که برای چاپ کتابهایش طی کرد روایت میکند و بزرگترین ترس ذهنیاش برای مجوز «شاهراه».«شاهراه» اما مجوز گرفت و سه چهار ماه بعد روانه بازار شد. دادخواه میگوید شاهراه قصهٔ بزرگ شدن پسریست که میخواستم در زیباتر دنبال کنم. فردی در مسیر رشد و نه فقط بلوغ فردی بلکه آغشته به طنین سیاسی و مدنی.پی رنگ کتاب بلوغ استاین نویسنده جوان در توضیح پی رنگ جدی کتاب جدیدش به اروپای قرن ۱۸ و ۱۹ اشاره میکند و گوته که با «رنجهای ورتر جوان» آغازگر «رمان رشد» آن زمان بود. دادخواه اضافه میکند: رمانها دوران جوانی مردان بزرگ و عاشق شدن زنهای بزرگ را روایت میکردند. او ادامه میدهد میخواستم در کتاب بگویم که بزرگ شدن چقدر تجربه شگفت انگیزیست. او پی رنگ کتابش را بلوغ میداند. عشق، مرگ، فقدان، تجربه و شهر همراه این بلوغ در «شاهراه» هستند.
شاهراه وامدار تجربه ی جستارنویسی و داستان کوتاهدادخواه در دوران پسا۸۸، سه داستان برای مجله داستان همشهری نوشت. او این داستانها را تاثیر شگرف در تدوین رمان جدیدش و تغییر فضای ذهنیاش از زیباتر میداند. «آیدا نیست» یکی از این داستانهاست که فیدبک قابل قبولی در مجله داستان گرفت. مجله داستان همشهری مسابقه داستان تهران را برگزار کرد که سینا دادخواه در دور اول آن برگزیده و دور دوم با «دنیای آرام این چند نفر» دوم شد.دادخواه همچنین با همکاری دوستانش مجلهٔ «روایت» که یک فصلنامه مطالعات فرهنگی بود را روی پیشخوان آوردند. بنظر او روایت شکل جدیدی از روزنامه نگاری بود. تجربه تهران با ایده جستارها. او درباره جستارنویسی مهمترین کتاب بعد از انقلاب اسلامی را «ارکستر شبانه چوبها» اثر رضا قاسمی میداند و میگوید: سعی شد به آن جنس نزدیک شود و حرفهایی فرای قصهٔ دو آدم زده شود. جستارهایی به فضای ذهنی و جامعه مدنی.دادخواه «شاهراه» را وامدار تجربهٔ جستارنویسی و داستانهای کوتاه میداند. او عنوان میکند که نوشتن این کتاب بیست ماه طول کشید و انتظار این حجم را نداشت.بحث به تعدد نویسندهها میرسد و دادخواه میگوید شانس آوردم که کتاب اول من دیده شد. او معتقد است نویسنده باید کتاب به کتاب بهتر شود و چیز بهتری به دست مخاطب برساند.در توضیح پشت جلدِ «شاهراه» آمده است: تازهترین رمان دادخواه راوی جستوجوی زمانی است «گم شده». دعوت به تماشای رنگهایی که مدام در فضا دورتر میشوند. عیشِ زیستن و خون داشتن…
۲۳ آذر ۱۳۹۶
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: گیل نگاه]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 119]