تور لحظه آخری
امروز : سه شنبه ، 4 اردیبهشت 1403    احادیث و روایات:  امام کاظم (ع):حيا از ايمان و ايمان در بهشت است و بدزبانى از بى مهرى و بدرفتارى است و بدرفتارى در جهن...
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

بلومبارد

تبلیغات متنی

تریدینگ ویو

خرید اکانت اسپاتیفای

کاشت ابرو

لمینت دندان

ونداد کولر

لیست قیمت گوشی شیائومی

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

دانلود سریال سووشون

دانلود فیلم

ناب مووی

تعمیر کاتالیزور

تعمیر گیربکس اتوماتیک

دیزل ژنراتور موتور سازان

سرور اختصاصی ایران

سایت ایمالز

تور دبی

سایبان ماشین

جملات زیبا

دزدگیر منزل

ماربل شیت

تشریفات روناک

آموزش آرایشگری رایگان

طراحی سایت تهران سایت

آموزشگاه زبان

اجاره سند در شیراز

ترازوی آزمایشگاهی

رنگ استخری

فروش اقساطی کوییک

راهبند تبریز

ترازوی آزمایشگاهی

قطعات لیفتراک

وکیل تبریز

خرید اجاق گاز رومیزی

آموزش ارز دیجیتال در تهران

شاپیفای چیست

فروش اقساطی ایران خودرو

واردات از چین

قیمت نردبان تاشو

وکیل کرج

تعمیرات مک بوک

قیمت فنس

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

سیسمونی نوزاد

پراپ تریدینگ معتبر ایرانی

نهال گردو

صنعت نواز

پیچ و مهره

خرید اکانت اسپاتیفای

صنعت نواز

لوله پلی اتیلن

کرم ضد آفتاب لاکچری کوین SPF50

دانلود آهنگ

طراحی کاتالوگ فوری

واردات از چین

اجاره کولر

دفتر شکرگزاری

تسکین فوری درد بواسیر

دانلود کتاب صوتی

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1797507065




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
 refresh

اشعار شهادت امام رضا علیه السلام (4)


واضح آرشیو وب فارسی:بیتوته:



متن اشعار شهادت امام رضا, اشعار شهادت امام رضا
اشعار شهادت امام رضا (ع)   آقايمان آمد عبا روي سرش بود رنگ کبودي بر تمام پيکرش بود   در کوچه ياد ماجراي کوچه افتاد يافاطمه يافاطمه ذکر لبش بود   دستي به پهلو دست ديگر روي ديوار پهلو گرفتن يادگار مادرش بود   او در ميان حجره‌اي دربسته اما صدها فرشته در کنار بسترش بود   او دست و پا مي‌زد ولي با کام عطشان گويا که ديگر لحظه‌هاي آخرش بود   اما تمام فکر و ذهنش کربلا بود ياد غريبي‌هاي جد بي سرش بود   مردم گريز کربلايم اينچنين است آمد جواد و لحظه آخر برش بود   اما به دشت کربلا جور دگر شد اربابمان بالاي نعش اکبرش بود   بايد جوانان بني هاشم بيايند تا اين بدن را بر در خيمه رسانند حبيب باقرزاده  
اشعار شهادت امام رضا علیه السلام, اشعار شهادت امام رضا
اشعار شهادت امام رضا علیه السلام   آمدی در خاک ایران، خاک ایران سبز شد از جنوب کشور من تا خراسان سبز شد   ردِّ پایت شد مسیر رودهای بی قرار هر کجا که آمدی حتی بیابان سبز شد   می شود ردِّ تو را در نقشه ها ترسیم کرد چون به هرجایی که باریده ست باران، سبز شد   خواستم دورت بگردم در خیابان رضا تا که گفتم السلام از دوور میدان سبز شد   در خیابانِ رضا پشت چراغِ قرمزش بارها تا هشت خواندیم و خیابان سبز شد   بارها دیدم که مادر از زیارت آمد و تاک پیر خانه ی ما در زمستان سبز شد   گندم پس مانده های کفترانت را شبی ریختم در سفره دیدم صبح از آن نان سبز شد   روضه ی انگور می آمد به گوشم من خودم در شب سی صفر دیدم که ایوان سبز شد   دست در انگور بردی رنگ مشهد سرخ شد بعد از آن خورشید هر صبحی که سر زد سرخ شد   گشت جدش رو سپید آن جا که با یک خوشه زهر هشتمین پیغمبر آل محمد سرخ شد   مثل جدّش منتقم می خواست پس با این دلیل تا همیشه پرچم بالای گنبد سرخ شد   مثل زهرا مادرش در اتفاق کوچه ها رنگ رفتن شد کبود و رنگ آمد سرخ شد   در میان کوچه ها دستار بر سر زرد شد دست بر در زد به سرعت چهره ی در زرد شد   زهر از بس که قوی بود و امام از بس لطیف زهر چون رد شد همه دیدند حنجر زرد شد   در غلاف و در مصاف، این گشت روضه، هرکجا؛ راویان گفتند حنجر، روی خنجر زرد شد   سرخ بود و زرد بود و مرد کم کم شد کبود گفت یا زهرا رضا و بعد از آن دم شد کبود   با نبی و با حسن با یاعلی موسی الرضا پیش غم های صفر ماه محرم شد کبود   گوییا رنگین کمانی می رود زیرا به زهر؛ هم سپید و سرخ و زرد این مرد شد هم شد کبود   از خراسان روضه خیلی دور شد یابن الشبیب زهر وقتی قاطی انگور شد یابن الشبیب   اشک در چشمان آقا حلقه زد آنجا که گفت حال و روز جدِّ ما ناجور شد یابن الشبیب   در هجوم تیر ها و نیزه ها گم شد تنش در میان سنگ ها محصور شد یابن الشبیب   در میان علقمه عباس از بس تیر خورد پیکرش چون کندوی زنبور شد یابن الشبیب   حرف حرفِ جنگ بود اما پس از عباس ما حرف دشمن نیز حرف زور شد یابن الشبیب   آه زجرآورترین جای سفر آنجاست که زجر، شب بر جستجو مٲمور شد یابن الشبیب   عمه هرجایی به دشمن رو نمی زد پیش زجر؛ در بیابان عاقبت مجبور شد یابن الشبیب مهدی رحیمی  
متن اشعار شهادت امام رضا, اشعار شهادت امام رضا
متن نوحه شهادت امام رضا (ع)   ابری سیاه، چشم ترش را گرفته بود زهری توان مختصرش را گرفته بود   معلوم بود از وَجَناتش که رفتنی است یعنی که رُخصت سفرش را گرفته بود   از بس شبیه مادرش افتاد بر زمین در انتهای کوچه سرش را گرفته بود   تا رو به روی حجره خمیده خمیده رفت از درد بی امان، کمرش را گرفته بود   چشم انتظار دیدن روی جواد بود خیلی بهانه ی پسرش را گرفته بود   بر روی خاک بود که پیچید بر خودش آثار تشنگی، جگرش را گرفته بود   افتاد یاد جدّ غریبی که خواهرش ... ... در بین قتلگه خبرش را گرفته بود   دیگر توان دیدن اهل حرم نداشت از بس که نیزه دور و برش را گرفته بود   وقتی که شمر آمد و کارش تمام شد خلخال دختری نظرش را گرفته  محمد فردوسی   گردآوری:بخش فرهنگ و هنر بیتوته






این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: بیتوته]
[مشاهده در: www.beytoote.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 233]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


گوناگون

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن