تور لحظه آخری
امروز : پنجشنبه ، 6 اردیبهشت 1403    احادیث و روایات:  امام علی (ع):هر كس نيّتش خوب باشد، توفيق ياريش خواهد نمود.
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

بلومبارد

تبلیغات متنی

تریدینگ ویو

خرید اکانت اسپاتیفای

کاشت ابرو

لمینت دندان

ونداد کولر

لیست قیمت گوشی شیائومی

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

دانلود سریال سووشون

دانلود فیلم

ناب مووی

تعمیر کاتالیزور

تعمیر گیربکس اتوماتیک

دیزل ژنراتور موتور سازان

سرور اختصاصی ایران

سایت ایمالز

تور دبی

سایبان ماشین

جملات زیبا

دزدگیر منزل

ماربل شیت

تشریفات روناک

آموزش آرایشگری رایگان

طراحی سایت تهران سایت

آموزشگاه زبان

اجاره سند در شیراز

ترازوی آزمایشگاهی

رنگ استخری

فروش اقساطی کوییک

راهبند تبریز

ترازوی آزمایشگاهی

قطعات لیفتراک

وکیل تبریز

خرید اجاق گاز رومیزی

آموزش ارز دیجیتال در تهران

شاپیفای چیست

فروش اقساطی ایران خودرو

واردات از چین

قیمت نردبان تاشو

وکیل کرج

تعمیرات مک بوک

قیمت فنس

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

سیسمونی نوزاد

پراپ تریدینگ معتبر ایرانی

نهال گردو

صنعت نواز

پیچ و مهره

خرید اکانت اسپاتیفای

صنعت نواز

لوله پلی اتیلن

کرم ضد آفتاب لاکچری کوین SPF50

دانلود آهنگ

طراحی کاتالوگ فوری

واردات از چین

اجاره کولر

دفتر شکرگزاری

تسکین فوری درد بواسیر

دانلود کتاب صوتی

تعمیرات مک بوک

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1797838158




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
 refresh

رفتار بی شرمانه داماد با نوعروس مشهدی!


واضح آرشیو وب فارسی:پایگاه خبری آفتاب: رفتار بی شرمانه داماد با نوعروس مشهدی!
می دانم چرا گل خوشبختی من هنوز غنچه نشده، پژمرده شد و این گونه روزگارم در همان چند ماه اول پس از ازدواج در تاریکی فرورفت چرا که همسرم تعادل روحی و روانی ندارد و تنها با کتک زدن من آرام می گیرد. در این میان دلم به حال مادرم می سوزد چرا که همه آرزوهایش به خاکستر یأس تبدیل شده و حالا باید ...
آفتاب‌‌نیوز : می دانم چرا گل خوشبختی من هنوز غنچه نشده، پژمرده شد و این گونه روزگارم در همان چند ماه اول پس از ازدواج در تاریکی فرورفت چرا که همسرم تعادل روحی و روانی ندارد و تنها با کتک زدن من آرام می گیرد. در این میان دلم به حال مادرم می سوزد چرا که همه آرزوهایش به خاکستر یأس تبدیل شده و حالا باید ...
به گزارش آفتاب نیوز به نقل از رکنا، دختر 21 ساله در حالی که آثار کتک کاری های بی رحمانه نامزدش روی سروصورتش پیدا بود، برگه تایید پزشکی قانونی را روی میز مشاور وکارشناس اجتماعی کلانتری سپاد مشهد گذاشت و با بیان این که می خواهم از نامزدم طلاق بگیرم اما از نگاه کردن به چشمان گریان مادرم شرم دارم، در تشریح روزگار تلخش گفت: از روزی که پدرم فوت کرد مادرم جای او را در زندگی ما گرفت. مادرم پرستاری از سالمندان را به عهده داشت و از این راه مخارج زندگی ما را تامین می کرد به طوری که هیچ گاه نمی گذاشت کمترین مشکلی در زندگی داشته باشیم یا احساس ناراحتی کنیم. در همین شرایط من مقطع متوسطه را به پایان رساندم و پس از گرفتن دیپلم در خانه ماندم و به آینده چشم دوختم. دو سال بعد پسری از طریق یکی از همسایگان به خواستگاری ام آمد. مادرم هیچ شناختی از «ابراهیم» نداشت اما به خاطر اطمینانی که به همسایه داشت با ازدواج ما موافقت کرد و بدین ترتیب من و ابراهیم از حدود یک سال قبل نامزد شدیم و مراسم عقدکنان برگزار کردیم. او در همان روزهای آغازین بعد از مراسم عقد به بهانه های مختلف مرا کتک می زد و ناسزا می گفت. وقتی موضوع را با مادرم در میان گذاشتم او مرا نصیحت کرد و گفت: اختلاف در ابتدای زندگی، امری طبیعی است چرا که با اخلاق یکدیگر آشنا نیستید و تو باید سعی کنی مطابق میل همسرت رفتار کنی. من هم به نصیحت مادرم گوش کردم اما هنوز شش ماه از دوران نامزدی ما سپری نشده بود که روزی متوجه شدم «ابراهیم» به مواد مخدر صنعتی اعتیاد دارد. هراسان نزد مادرم رفتم و موضوع را برایش شرح دادم اما او گفت نباید ماجرای اعتیاد همسرم را به طور مستقیم به رویش بیاورم. از آن به بعد فهمیدم ابراهیم برای استعمال مواد مخدر به خانه خواهرش می رود که در محله ما سکونت دارد و هنگامی که در منزل خواهرش حضور داشت در حیاط را به روی من باز نمی کردند. در همین شرایط مادرم همه پس اندازهایش را که از طریق پرستاری افراد سالمند به دست آورده بود با خوشحالی از حساب بانکی اش برداشت کرد و با مبلغی که وام گرفته بود خانه کوچکی برایم خرید تا در آغاز زندگی مستاجر نباشم. با این همه، همسرم همچنان به رفتارهای زشت خود ادامه می‌داد و حاضر به ترک مواد مخدر نبود. او چند بار قصد خفه کردن مرا داشت و معتقد است چون اعتیاد دارد نباید به او اعتراضی بکنم ، او یا خمار است و مرا کتک می زند یا به خاطر مصرف زیاد درحالت طبیعی نیست که باز هم مرا کتک می زند تا جایی که وقتی برای تمیز کردن منزلی که مادرم به من هدیه داده است، رفتیم ناگهان با کاردک بنایی به من حمله ور شد و با چند ضربه مرا زخمی کرد. حالا دیگر قصد طلاق دارم چرا که ...





۲۵ مرداد ۱۳۹۶ - ۰۸:۰۰





این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: پایگاه خبری آفتاب]
[مشاهده در: www.aftabnews.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 83]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


اجتماع و خانواده

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن