تور لحظه آخری
امروز : شنبه ، 1 اردیبهشت 1403    احادیث و روایات:  پیامبر اکرم (ص):کسی که نماز را از وقتش تأخیر بیندازد، (فردای قیامت) به شفاعت من نخواهدرسید.
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

بلومبارد

تبلیغات متنی

تریدینگ ویو

خرید اکانت اسپاتیفای

کاشت ابرو

لمینت دندان

لیست قیمت گوشی شیائومی

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

لوله پلی اتیلن

دانلود سریال سووشون

دانلود فیلم

ناب مووی

مرجع خرید تجهیزات آشپزخانه

خرید زانوبند زاپیامکس

رسانه حرف تو - مقایسه و اشتراک تجربه خرید

کلاس باریستایی تهران

تعمیر کاتالیزور

تعمیر گیربکس اتوماتیک

دیزل ژنراتور موتور سازان

سرور اختصاصی ایران

سایت ایمالز

تور دبی

سایبان ماشین

جملات زیبا

دزدگیر منزل

ماربل شیت

تشریفات روناک

آموزش آرایشگری رایگان

طراحی سایت تهران سایت

آموزشگاه زبان

اجاره سند در شیراز

ترازوی آزمایشگاهی

رنگ استخری

فروش اقساطی کوییک

راهبند تبریز

ترازوی آزمایشگاهی

قطعات لیفتراک

وکیل تبریز

خرید اجاق گاز رومیزی

آموزش ارز دیجیتال در تهران

شاپیفای چیست

فروش اقساطی ایران خودرو

واردات از چین

قیمت نردبان تاشو

وکیل کرج

تعمیرات مک بوک

قیمت فنس

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

سیسمونی نوزاد

پراپ تریدینگ معتبر ایرانی

نهال گردو

صنعت نواز

پیچ و مهره

خرید اکانت اسپاتیفای

صنعت نواز

لوله پلی اتیلن

کرم ضد آفتاب لاکچری کوین SPF50

دانلود آهنگ

طراحی کاتالوگ فوری

واردات از چین

اجاره کولر

دفتر شکرگزاری

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1797058934




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
 refresh

حرفهای راننده ای که کودکی را زیر گرفت: پدرش او را جلوی ماشینم پرت کرد؛نتوانستم کنترل کنم و او فوت کرد


واضح آرشیو وب فارسی:عصر ایران: حرفهای راننده ای که کودکی را زیر گرفت: پدرش او را جلوی ماشینم پرت کرد؛نتوانستم کنترل کنم و او فوت کرد
روزنامه اعتماد نوشت: روز گذشته خبری مبنی بر انداختن پسربچه‌ای به دست پدرش از روی عمد مقابل خودروی یکی از شهروندان منتشر شد.


روزنامه اعتماد در پيگيري اين خبر با راننده خودرويي كه كودك مقابل آن انداخته شده بود، صحبت كرد.


چطور اين اتفاق افتاد؟


هفته پيش نزديكي‌هاي غروب در خياباني خلوت مشغول رانندگي بودم. به نزديكي‌هاي چهارراهي رسيدم كه چراغ راهنمايي آن در حال قرمز شدن بود. مي‌خواستم با شتاب قبل از قرمز شدن چراغ از چهارراه عبوركنم كه ناگهان متوجه شدم شخصي مي‌خواهد پسربچه ٦ ساله‌اش را به خيابان پرتاب كند. از آنجا كه فاصله‌مان صدمتر بيشتر نبود نتوانستم ماشينم را كنترل كنم و با او برخورد كردم. سريع با اورژانس تماس گرفتم تا بچه را به بيمارستان ببرند.


وقتي ماجرا را براي پليس تعريف كرديد چه اتفاقي افتاد؟


آنها بازداشتم كردند. من به بازپرس گفتم كه آن پدر بچه‌اش را جلوي ماشين من انداخت. آن وقت غروب كسي در خيابان نبود و من نتوانستم اين ماجرا را ثابت كنم. قاضي گفت بايد براي ثابت كردن ادعايم تصاوير دوربين‌هاي مداربسته محل را بررسي كنند. براي اينكه از زندان بيرون بيايم يك وثيقه ١٠٠ ميليون توماني گذاشتم و همان روز آزاد شدم. 


روز بعد بازپرس پرونده به من گفت كه ماشين شما بيمه دارد، خودتان هم كه گواهينامه داريد پس مشكلي وجود ندارد. ولي چون اين اتفاق بسيار زياد ناراحتم كرده بود مي‌خواستم مطمئن شوم كه واقعا اين اتفاق افتاده يا نه. مي‌خواستم كاري كنم كه ديگر پدر اين كودك از فرزندانش سوءاستفاده نكند.


موضوع را چگونه ثابت كرديد؟


بازپرس گفت خودم بايد اين موضوع را ثابت كنم. همان موقع به محل تصادف رفتم و متوجه شدم دوربين بانك و طلافروشي در همان محل، به شكلي قرار داده شده كه به احتمال زياد صحنه تصادف را ضبط كرده است. روز شنبه دوباره به همان مكان رفتم و براي گرفتن حكم بررسي دوربين بانك به دادگاه رفتم. حكم را گرفتم و دوباره به بانك رفتم. در بانك فيلم را ديدم و بعد آن را براي ارايه به دادگاه بردم. همانجا بود كه مشخص شد ادعاي من درست است و بازپرس پرونده هم مطمئن شد كه آن پدر به عمد بچه‌اش را به خيابان پرتاب كرد.


چطور از حال آن كودك باخبر شديد؟


روز جمعه به بيمارستاني كه كودك را به آنجا برده بودند مراجعه كردم و متاسفانه از پرستارهاي آنجا شنيدم كه آن كودك فوت شده. وقتي موضوع را شنيدم مصمم شدم تا پدر اين كودك را پيدا كنم و با او در اين باره حرف بزنم تا مانع اين شوم كه همين بلا را سر بچه‌هاي ديگرش هم بياورد. روز دوشنبه دوباره به اداره پليس رفتم و همراه با آنها به منزل پدر مجرم رفتيم. آنها مشغول انجام مراسم تدفين پسربچه شان بودند. پليس همانجا پدر خطاكار را بازداشت كرد. اما چيزي كه من را بيشتر از همه رنجاند اين بود كه اين پدر يك بچه ديگر داشت كه دست و پايش شكسته بود. حدس زدم شايد اين بچه هم به خاطر همين موضوع دست و پايش شكسته باشد.


وضعيت زندگي آنها چگونه بود؟


آنها زندگي فقيرانه‌اي داشتند ومعلوم بود كه اين مرد نيز نه شغل درست و حسابي ندارد و نه اينكه مي‌تواند زندگي‌اش را تامين كند. به خاطر تامين زندگي روزانه‌اش بچه‌اش را زير ماشين‌هاي گذري در خيابان‌ها مي‌انداخت تا به خاطر آن پول ديه بگيرد و با آن زندگي‌اش را بگذراند. در خانه اين خانواده حتي امكانات اوليه زندگي وجود نداشت. آنها حتي پولي براي برگزاري مراسم ترحيم پسرشان هم نداشتند و مراسمي كه گرفته بودند اصلا شبيه به مراسم ختم نبود. خانه‌اي كه در آن عده زيادي آدم در كنار هم زندگي مي‌كردند و هيچ كدام شغلي نداشتند.


تاریخ انتشار: ۰۹:۰۰ - ۲۸ تير ۱۳۹۶ - 19 July 2017





این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: عصر ایران]
[مشاهده در: www.asriran.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 74]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


سیاسی

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن