محبوبترینها
قیمت دیگ بخار و تولیدکننده اصلی دیگ بخار
معروف‌ترین هدیه و سوغاتی یزد مشخص شد!
آشنایی با انواع دوربین مداربسته ضد آب
پرداخت اینترنتی قبوض ساختمان (پرداخت قبض گاز، برق و آب)
بهترین دوره آموزش سئو محتوا در سال 1403 با نام طوفان ۱۴۰۳ در فروردین ماه شروع می شود
یک صرافی ارز دیجیتال چه امکاناتی باید داشته باشد؟
تعمیرگاه مجاز تعمیر ماشین لباسشویی در شرق تهران
تعمیرگاه مجاز تعمیر ماشین لباسشویی در شرق تهران
جراحی و درمان ریشه دندان عفونی با خانم دکتر صفوراامامی
چه مواردی بر قیمت کابین دوش حمام تاثیر دارند؟
صفحه اول
آرشیو مطالب
ورود/عضویت
هواشناسی
قیمت طلا سکه و ارز
قیمت خودرو
مطالب در سایت شما
تبادل لینک
ارتباط با ما
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
آمار وبسایت
تعداد کل بازدیدها :
1797829780
راه های آشتی با کتاب
واضح آرشیو وب فارسی:ایرنا: راه های آشتی با کتاب تهران- ایرنا- روزنامه اطلاعات در گزارشی به بهانه برپایی نمایشگاه کتاب بر اهمیت کتاب و کتابخوانی تاکید کرد و نوشت: آیا استاد دانشگاهی هست که خود کتاب بخرد و برای خواندن در اختیار دانشجویان قرار دهد؟ بی گمان نخستین غایب کتابخانه های دانشگاه، نه دانشجو بلکه استاد است.
در بخش پایانی این گزارش می خوانیم: کتابخانه دانشگاه باید جایی باشد که دانشجو پس از بیرون‌آمدن از کلاس درس، شوق رفتن به آنجا را داشته باشد و دریابد یگانه جایی است که می‌تواند استاد خود را در آنجا سرگرم خواندن کتاب ببیند. هنگامی که استاد دانشگاه کتاب نمی‌خواند و حتی وانمود به خواندن نمی‌کند، چه چشمداشت از دانشجو که در کلاس درس، سرگرم گوشی تلفن همراه خود نباشد؟ هیچ دانشجویی وجود دارد که زیرمیزی و دور از چشم استاد و پنهانی در کلاس، کتاب بخواند؟یا نمونه دیگر در خانه! چند روز پیش خانه یکی از فامیل‌ها مهمان بودم. در روشویی یک خرگوش دلقک قرارداده بودند که کودک با برداشتن خمیر از جاخمیردندان، خرگوش الکترونیکی، همراه با سوت زدن، آغاز می‌کرد به مسواک‌زدن. آیا برای تشویق کودک خود و خوکردن کودک به کتاب، کاری انجام می‌دهیم؟یا همان کودک که دلقک مسواک زدن را نشانم داد، عصری به مادرش گفت: «امروز عصر یادت رفت به من شکلات بدهی!»اگر مادر، کودک خود را با تشویق‌هایی هر عصر به خواندن کتاب عادت می‌داد، بی‌گمان کودک می‌گفت: «امروز یادت رفت برایم کتاب بخوانی.»در همه دانشگاه ها کافه هایی خوراکی میفروشند، چرا بروازه ای(غرفه) برای فروش کتاب برپا نیست؟ بی‌گمان با تلویزیون 24 ساعت روشن، نمی‌توان در خانه، دانشجوی کتابخوان بار آورد. تا زمانی که آوای ناخوشایند تلویزیون می‌آید، جایی برای تمرکز نیست و ذهن به جای دیگر خواهد رفت. روشن بودن تلویزیون، انگار بی‌زمان است؛ اگر لامپ اضافه روشن است، هشدار می‌دهیم که پول برق زیاد خواهد آمد، ولی گاهی میخوابیم و تلویزیون روشن می‌ماند!** فلسفه خواندناینک ارزش‌ها دستخوش دگردیسی شده است و کتاب گرایی و کتابخوانی دیگر در شمار آن ها نیست و برای همین مهمترین بخش جامعه(فرهنگ) آسیب دیده است و برنامه ریزی های فرهنگی پیشرویی هم وجود ندارد. علی پورآقایی مدرس علوم اجتماعی دانشگاه پیامد خواندن کتاب را آشناشدن با دنیاهای نو و کسب دانایی می‌داند: «خواندن» تعریف دیگرش به ژرفا رفتن است؛ روندی که از به کارگیری ذهن و برای دریافت داده و توجه پژوهشگرانه در باره یک پدیده انجام می‌گیرد. در این روند است که جوان به خوب‌دیدن، خوب شنیدن و خوب پرسیدن خو میکند. در خواندن، هدف‌های گوناگونی مانند آموختن، آگاهی و لذت و پرکردن زمان بیکاری نهفته است که گاهی همزمان همه این‌ها با هم است. تمدن‌هایی که در جهان میراثی از فرهنگ و رفتار و هنر و دانش(برای پیروی دیگران از خود) به جا گذاشته اند، انسان های باسواد و اهل کتاب و نیز کتابخانه های بزرگ داشتند.«شناحت شخصیت‌ها در پیکر پدیده‌ای به نام انسان، شناخت جانوران، تمرکز و رهایی از اندیشه‌های آزارنده، آرامش اندیشگی، یافتن دید زیباشناختی، توانایی بیشتر شریک‌شدن در دردها و شادی‌های مردم، از پیامدهای خواندن کتاب است.«جوانان برای آمادگی برای زندگی آینده، به داشتن آگاهی در زمینه های گوناگون نیاز دارند، به ویژه خواندن کتاب، که نسبت به دیگران داناتر جلوه‌گر شوند. جوانان باید بیاموزند که در هر زمینه‌ای اگر نیاز به داده دارند، نه در شبکه های اجتماعی سطحی‌نگر، بلکه در کتاب ها جستجو کنند.»** کتابخوانی، نه جدا از تحصیلپور آقایی در ادامه سخنان خود می‌گوید: بی‌گمان خواندن کتاب، راهی برای پیشرفت‌های تحصیلی نیز هست. مطالعه زمینه‌ای برای اندیشیدن و پرورش خلاقیت‌ها در مطالعه کتاب‌های درسی به وجود می‌آورد و تجربه‌هایی که از سوی دیگران به دست آمده، یک راه در جریان قرارگرفتن این تجربه‌ها، خواندن کتاب است.«شناساندن کتاب از سوی استادان، انگیزه‌ای برای خواندن در دانشجویان ایجاد خواهد کرد. استادان میتوانند در نشست‌های خود با دانشجویان، بگویند و حتی سوگند بخورند که در دوران اطلاعات، هنوز هم کتاب، بخش مهمی از زندگی انسان است.«تجربه به من فهمانده است که استادان با خود نگویند که دانشجویان همه چیز را می‌دانند و نیازی به این سخنان نیست. دانشگاه‌هایی که کتابخانه دارند، بهتر است نشست‌های خود را در همان کتابخانه برگزار کنند تا دانشجویان به کتاب نزدیک شوند.«برگزاری مسابقه های کتابخوانی و داستان گویی در جمع دانشگاهیان از کتاب‌هایی که دانشجویان خوانده‌اند، آموزش نامستقیم کتابخوانی است. آنان اینگونه با روش درست تندخوانی نیز آشنا خواهند شد و این توانایی را خواهند یافت که درباره کتاب خوانده شده بنویسند و روزنامه دوبرگی دانشجویی می‌تواند جایی برای بازتاب نگره آنان باشد.«خرید مرتب کتاب از سوی دانشجویان، آنان را علاقه‌مند به کتاب خواهد کرد، حتی اگر همه را مطالعه نکنند. اگر پدران و مادران خود نیز کتاب بخوانند، دانشجو از آنان پیروی خواهد کرد، به ویژه اگر در باره خوانده های خود هنگامی که گرد هم‌اند، سخن به میان آورند.«رفتن و همراهی دانشجو در نمایشگاه‌های کتاب، کتابفروشی ها و کافی شاپ هایی که کتاب دارند، سبب می‌شود دانشجویان مدام کتاب ببینند و این دیدن‌ها اُنس می‌آورد و دست به جیب‌کردن وخرید کتاب با پول توجیبی خود.«در این میان کتاب گویا برای دانشجویان خوب نیست، چرا که دانشجویانی با گویایی ضعیف بار می‌آورد. بسیاری از دانشجویان نمی‌توانند در کلاس به آوای بلند، متن بخوانند. ولی کتاب‌های کاغذی برای آنان خلاقیت‌آور است. برای تشویق کتابخوانی دانشجویان، خانواده‌ها به جای ولخرجی از ابزارها و امکانات ساده استفاده کنند تا بتوانند همیشه به پشتیبانی از دانشجو برای خواندن کتاب ادامه دهند. برای نمونه، اگر میبینیم دانشجوی ما با پول توجیبی خود کتابی خریده و به جای وررفتن با گوشی، گوشه خانه نشسته است به کتابخوانی، فردا به وی یک میلیون تومان پول توجیبی ندهیم!«دانشجو خوب می‌داند که استاد حتی اگر پُرفِسور باشد، باز همه داده ها و دانسته هایش را به کلاس درس نمی‌‍‌آورد و نیاز است که خود او در کتاب‌های غیر درسی بکاود. هرچه هم دانشجو از وجود استاد استفاده کند، باز هم نیاز است که برای راز پدیدههای موجود در جهان واقعیت، خود پژوهشگر باشد.«خانواده هایی‌که دانشجویان کنجکاو دارند، بهتر است با پیش‌کشیدن گزاره‌های گوناگون، زمینه گفت‌وگوی چالشی را در خانه فراهم آورند؛ کما این که استادان با هوش در کلاس درس چنین می‌کنند و کنجکاوی دانشجویان را می‌انگیزانند. از آن پس به دوش کتابفروش و ناشر و کتابدار است که خدمات مورد نیاز او را برآورده کنند و شیوه‌هایی بیشتر علاقه‌مندکردن او را به کار بندند.«تنها عضو شدن در کتابخانه بسنده نیست و لازم است پدر یا مادر، گاه گاه خود نیز کتابی بخرند و در اختیار دانشجوی خویش قرار دهند. در ذهن جوان، تصویر پدر یا مادرش در جستجوی کتابی در کتابفروشی یا کتابخانه، برای همیشه نقش خواهد بست و برایش یک نماد خواهد شد و بسیار بهتر از سفارش های زبانی «کتاب‌بخوان» در او کارایی خواهد داشت.«امروز یا همان دوران چیرگی شبکه های اجتماعی، دغدغه جامعه‌ها ایجاد گرایش به خواندن در جوانان به هر چیزی است که خواندنی و آموختنی نام دارد. برای همین حضور گهگاهی نویسندگان و ناشران در دانشگاه ها موثر خواهد بود. بردن کتاب به دانشگاه از سوی نویسنده یا ناشر، گونه ای شناساندن کالای فرهنگی است. در کشورهای پیشرفته که سانسور نیست، این کار آسان تر و بدون فیلتر انجام می شود و یگانه وارسی کننده، رئیس دانشکده است.«دانشجو حق‌اش است که در گزینش کتاب، اختیاری رفتار کند و آقابالاسر نداشته باشد و پس از خواندن کتاب، درباره کتاب گفت‌وشنود داشته باشد و درباره کتاب خوانده خود گپ بزند و دیگران (پدر و مادر) دیدگاه خود را بگویند. کتاب‌ها باید خوشایند دانشجو یا جوان باشد و نه برای خشنودی پدر و مادر! «دانشجو نباید کودک پنداشته شود یا جستجو از او گرفته شود. گشت آزاد در کتابخانه حق اوست. کتابدار نیز فقط برای این که کودکی کتاب می‌خواند، نباید به او احترام بگذارد. بلکه این مهربانی می‌تواند فقط برای حضور دانشجو در کتابخانه دانشگاه باشد.»** کودکان را دریابیدکتابخانه های شهر برای کودکان و نوجوانان ناشناس مانده است و برخی نیز که شناخته شده‌اند، کتاب را آسان در اختیار خواننده قرار نمی‌دهند. این وضعیت در مدرسه‌ها و اداره‌ها و سازمان‌ها نیز چیره است و کارکنان از این که در روز، نیم ساعت در کتابخانه به خواندن بگذرانند، بیم دارند. شهره نامی می‌افزاید: «انسان نیاز به دانستن دارد، دانایی نسبت به هنر، ادبیات، دانش روز، هنرهای پیشرو و پدیده های موجود در دور و بر خود یا در فضا.«برنامه ریزی برای کتابخوانی باید مناسب کودک باشد و از یک کودک تا کودک دیگر فرق میکند. چه خوب است که در کنار امکانات خانه، کتابخانه نیز در شمار دکوراسیون هر خانه‌ای، جایی برای خود داشته باشد.«تشویق فرزند به کتابخوانی، تهیه کتاب های دارای عکس و خرید مجله های مفید، انگیزه ساز کتابخوانی است. کودکان، بسیاری کتاب ها را در مجله‌ها می‌شناسند و قصه گویی، آشناسازی کودکان با انسان‌های بزرگ هنر و ادب، راهگشای بالندگی کودک است.«امروز بخش کمی از زمان آزاد کودکان به خواندن کتاب می‌انجامد. بیشتر آنان با روش درست‌خواندن آشنا نیستند. زمان زیادی برای یک کتاب می‌گذارند و برای همین در سال 2 یا 3 کتاب بیشتر نمی‌خوانند. برخی هم کتاب می‌خوانند، بی‌آن‌که لذت ببرند. برخی دیگر کتاب می‌خوانند و در ذهن‌شان باقی نمی‌ماند و خاطره‌ای برایشان بر جا نمی‌گذارد؛ که از میان برداشتن این ایرادها نیاز به آموزش دارد.«خواندن کتاب باید هر روز باشد و بهترین زمان پس از استراحت است، نه زمان استراحت. زیرا بدن خسته، پذیرای خواندن کتاب نیست. کودک پس از انجام کارهای مدرسه، آمادگیِ خواندن کتاب را ندارد. بامداد هر روز، زمان خوبی برای کتابخوانی است. خواندن کتاب، توان کودک را می‌گیرد، بنابراین پس از خواندن کتاب، درخواست انجام کارهای دیگر از او اشتباه است.«بهترین مکان برای کودک، خانه‌ای است که پدر و مادر نیز همزمان با او کتاب بخوانند» مانند کتابخانه‌های عمومی شهر که افراد داخل کتابخانه، به کارهای دیگری مگر کتاب‌خواندن سرگرم نیستند.«در خانه اکر امکانش هست و اتاق ویژه مطالعه وجود دارد، بهتر است کودک افزون بر بالای تخت خود، یک کتابخانه کوچک نیز در کنار کتابخانه بزرگ پدر و مادرش در خانه داشته باشد. اینگونه با شوق رفتن به درون اتاق مطالعه خواهد داشت، جایی که نه صدای تلویزیون است و نه نور آزارنده و نه گرمای توانفرسا. جایی که یک صندلی مناسب برای مطالعه وجود دارد.«کودک اگر قرار است فراتر از درسهای خود نیز بیاموزد، بهترین کار همین کتاب‌های غیر درسی است. تلویزیون جز سرگرمی، چیز دیگری به کودک یاد نمی‌دهد. زمانی که کودک یاد می‌گیرد بخواند، او را آزاد بگذارید، زیرا تاثیر خواندن بیش از زمانی است که ما «زبانی» داده‌هایی را می‌کوشیم به او انتقال دهیم. اما هنگامی که هنوز خواندن نمی‌داند، مادر بکوشد هربار بی این‌که کودک بپرسد، درباره یک شخصیت بزرگ به او داده‌هایی را انتقال دهد که کودک آن شخصیت را بشناسد و از او الگوبرداری کند.»** روش های آسان کتابخوانیروش هایی که خواندن را آسان‌تر و داده های کتاب را در ذهن ماندگارتر میکند، زیاد است. شهره نامی در این مورد می‌گوید: «مادر می‌تواند کودک و نوجوان را تشویق کند باهم مروری کلی به کتاب داشته باشند و اگر تصویر دارد، آن را نگاه کنند، درباره مضمون کتاب گپ بزنند تا ذهن کودک در برابر یک پرسش قرار گیرد و کنجکاو شود و آمادگی خواندن بیاید و آسان‌تر داده‌ها را پذیرا شود.«هنگامی که کتابی به کودک بخشیده می‌شود، باید او را آزاد گذاشت که با مدادی در حاشیه کتاب یادداشت کند یا شکل بکشد و در پایان خواندن از او خواسته شود، نظرش را در گوشه‌ای در همان کتاب بنویسد.» به یادسپاری، نیاز به زمان دارد. باید به آهستگی از کودک و نوجوان خواست در باره کتابی که خوانده است، گپ بزند. می‌تواند این یادآوری کتاب، نخست چند کلمه باشد و پس از مدتی، چکیده کل کتاب را کودک بازگو خواهد کرد. پس از خواندن چند صفحه، از کودک بخواهید موقت کتاب را کنار بگذارد و یک نوشیدنی بنوشد. اینگونه، خواندن برای او خوشایند خواهد شد، نه شکنجهزا!** نخست خود بخوانیم فقط خرید یک کتاب برای کودک و نوجوان کافی نیست. شهره نامی باور دارد: «برای کودک پرسش‌های بسیاری در زمان خواندن پیش می‌آید که چشمداشت‌‍‌اش این است که مادر پاسخگو باشد، بنابراین خواندن کتاب پیش از پیشکش‌کردن به کودک، نیاز است.»«کتابی برای کودک مناسب است که تصاویر رنگی داشته باشد. او هنگامی که به سن نوجوانی می‌رسد، کتاب‌هایی با تصاویر گرافیکی دورنگ یا سیاه وسفید نیاز دارد که به دریافت‌هایش کمک کند. بخشیدن کتاب نو به کودک باید همراه با بخشیدن آرامش فکری به او باشد. خرده‌گیری از کودک برایش اندیشه‌های آزارنده و کشمکش درونی به همراه می‌آورد و او را از خواندن کتاب تدور میکند».«خواندن بدون نوشتن، روش نادرستی حتی برای کتاب‌های داستان است. هنگامی که کودک سرگرم خواندن می‌شود، یک تکه کاغذ و یک مداد نیز کنارش بگذارید. برخی کودکان دارای ذهن مخیل، با خواندن کتاب، تصاویری به ذهن‌شان راه می‌یابد که دوست دارند آن را روی کاغذ بیاورند، حتی اگر هیچ بستگی‌ای با داستان درون کتاب نداشته باشد. »** پشتیبانی از نشرنمیتوان در جامعه هم کتابخوان داشت و هم از پشتیبانی از ناشران و نویسندگان برای تولید کتاب‌های مفید و ارزان‌بها سر باز زد. نگار ابراهیمی ویراستار در این مورد می‌گوید: «باید ابزارهای تبلیغ در اختیار تولیدکنندگان کتاب قرار داد که کالای فرهنگی خود را بشناسانند و مردم را به خواندن کتاب‌های نوی خود، فرا خوانند. «آگاه کردن مردم از کتاب‌های تازه درآمده از چاپ، پیش درآمد آگاهی برای خرید کتاب است. اینک برنامه‌ای برای در دسترس بودن وسایل ارتباط جمعی برای تولیدکنندگان کتاب، توانمندساختن آنان برای چاپ بروشور و ایجاد بنر و نشست‌های ماهانه یا فصلی در کتابفروشی‌ها با حضور نویسنده و خواننده وجود ندارد؛ و فقط همین نمایشگاه کتاب است که امید می‌آفریند».«در همین نمایشگاه نیز برای هدایت و راهنمایی خرید کتاب، کسی بهتر از خودِ ناشران و کتابفروشان وجود ندارند، البته اگر اهل مطالعه مستمر باشند و بدانند کتاب‌های برجسته کدامند یا چه موفقیت هایی در پهنه جهان داشته‌اند.»*منبع: روزنامه اطلاعات،1396.2.14**گروه اطلاع رسانی**9117**1732انتشار دهنده:لیلا رضوی
14/02/1396
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: ایرنا]
[مشاهده در: www.irna.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 46]
-
فرهنگ و هنر
پربازدیدترینها