واضح آرشیو وب فارسی:فارس: سرمقاله جوان/ عبدالله گنجیتجربهای که بیت امام(ره) آموخت
اقدامی که فرزندان آیتالله منتظری در این زمان انجام دادهاند نشان میدهد که آنان هویت و مشروعیت امام را نشانه گرفتهاند و با بدیلسازی از سیداحمد خمینی به جای امام، درصدد تخطئه اصل رهبری امام هستند.
به گزارش گروه دیگر رسانههای خبرگزاری فارس روزنامه «جوان» در سرمقاله شماره امروز خود به قلم «عبدالله گنجی» نوشت: به تعبیر سید شهیدان اهل قلم، شهید آوینی، امام(ره) مظهر اسما و صفات الهی بود که با یک اشارهاش هزارهزار از جوانان این ملت پای در میدانهایی میگذاشتند که احتمالی برای زنده ماندنشان نبود. امام به معنی واقعی کلمه به حاکمیت اسلام و غلبه آن بر مظاهر پست مادیت اصرار و اعتقاد داشت و در دوران رهبری خود برای یک لحظه از موضع هجوم به موضع دفاع و انفعال وارد نشد. اما امام میدانست «شکارچیان استعمار همیشه در کمین نشستهاند» تا حیثیت مکتبیمان را لکهدار کنند. بدون تردید نقطه مشروعیتبخش، آرمانی و جهانی انقلاب اسلامی از این مرد بزرگ میگذرد. در نظام جمهوری اسلامی ایران بهرغم همه اختلافها و تنشهای سیاسی و هویتی، جایگاه امام به عنوان سمبل وحدت و بنیانگذار حفظ شده است. به همین دلیل باید همه انقلابیون خصوصاً بیت امام بدانند که نقطه عزیمت در مشروعیتزدایی از انقلاب اسلامی، مشروعیتزدایی از امام راحل است. شاید نوادگان امام بارها این جمله امام را که «بعد از من از فرزندم احمد انتقام خواهند گرفت» به آدرس و جغرافیای دیگری حواله داده باشند، اما اقدامی که فرزندان آیتالله منتظری در این زمان انجام دادهاند نشان میدهد که آنان هویت و مشروعیت امام را نشانه گرفتهاند و با بدیلسازی از سیداحمد خمینی به جای امام، درصدد تخطئه اصل رهبری امام هستند. برای آنان سیداحمد خمینی مسئله فرعی است، آنان از مسیر سیداحمد خمینی به دنبال چالش مشروعیت برای رهبری امام هستند. البته فرزندان آیتالله منتظری نمیتوانند 1367 را در 1395 تفسیر کنند، چراکه هم خودشان از قول پدر نقل میکنند که آیتالله خامنهای در تصمیمات 1367 نقشی نداشت و هم میرحسین موسوی بر این مسئله صحه میگذارد، پس معارضه فرزندان آیتالله منتظری جز انتقام از شخص امام دلیل دیگری نمیتواند داشته باشد. برخی بر این باورند که آنان به دنبال احیای منافقین هستند. شاید این تحلیل قابل تأمل باشد، اما نگارنده بر این باور است که ارائه چهرهای مخدوش و مسئولیتناپذیر از امام و تولید حقانیت برای پدر و خود، اساس این اقدام شیطانی است. هشدارهای امام به آیتالله منتظری که به تعبیر خودش از سینهای گداخته برمیخاست، در برخی از فرزندان آیتالله منتظری کینهای شتری ایجاد کرده است و منتظر فرصت برای هویدا کردن آن کینهها هستند. در این واقعه چه تجربهای میتواند برای نوادگان امام (آن بخش از نوادگان که اصرار بر پایبندی بر امام دارند) درسآموز باشد؟ مهمترین نکته تجربهآموز این است که هیچ چارهای ندارند جز اینکه امام را یکپارچه ببینند. به تعبیر مقام معظم رهبری نمیشود بخشی از امام را پنهان و بخشی را برجسته کرد. که اگر این گونه شد نسلی که امام را ندیده است در مواجهه با امثال فایل صوتی منتظری دچار بحران تحلیل خواهد شد. دوم اینکه جریانات و افراد سیاسی به میزانی که با حال نظام فاصله میگیرند، درصدد تأویل یا تخریب امام برمیآیند تا بتوانند نقطهای را که خود ایستادهاند، توجیه کنند. سوم اینکه امام به معنی واقعی کلمه یک شخصیت انقلابی است که نه در بوروکراسی هضم میشود و نه در عرف بینالملل و نه از اعدام و قصاص الهی به خاطر حقوق بشر غربی میگذرد و نه مثالآوری از اروپا را برای اداره کشور میپذیرفت. حضرت امام در سوم اسفند 67 برای کسانی که قصد بازگشت به دامن نظام را دارند شرط میگذارد و یکی از آن شروط این است که «[نگویند] چرا نسبت به منافقان و دشمنان اسلام حکم خدا را جاری کردید.» بیت امام نمیتواند تساهلگرایی نسبیگرایان را مبنای تأویل امام بداند. امام به معنی واقعی کلمه تجلی هر دو بعد جاذبه و دافعه در اسلام است. امام مصداق «اشداء» و «رحماء» است. سایت جماران نمیتواند با مصاحبه با امثال محمدرضا خاتمی و جلاییپور امام را بیخاصیت، غیرقاطع، تساهلگرا و مماشاتکننده معرفی کند. امام حتی یکبار از تعامل با جهان (بخوانید چندقدرت غربی) نام نبرد اما بارها «جهان کفر و بربریت» را فریاد زد و قدرتهای بزرگ را «مظاهر پست مادیت» اعلام کرد. بنابراین زمانی نوادگان امام در تراز امام معنادهی میشوند که مشی انقلابی امام را با همان شدت و حدت دنبال کنند. مگر میشود کسی با امام هویت یابد اما یک کلمه در رد امریکای جهانخوار سخن نگفته باشد. اگر قرار است پرچمداری امام در بیت باقی بماند باید مواضع امام هر روز بازخوانی شود. امام پنجه در پنجه قدرتهای مادی و فاسق جهان انداخت و در این مبارزه هیچ مسئلهای او را زمینگیر نکرد و آنجا هم که مصلحت را به کار میگرفت برای حفظ انقلابی ماندن کشور و نظام بود. مواجهه بیت آیتالله منتظری با امام میتواند به مثابه ریلی باشد که مارهای زخمخورده از امام را یکییکی بیدار کند. بیت امام باید برای مواجهه با این روند راهبرد و موضع جدی و همتراز از امام داشته باشد وگرنه مرجعیت خود را کمرنگ خواهد کرد و در حد پیوستگی نسبی باقی خواهد ماند. انتهای پیام/ز
95/05/25 :: 06:26
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: فارس]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 13]