واضح آرشیو وب فارسی:گیل نگاه:
گیل نگاه/گروه اجتماعی: فردین علیخواه جامعهشناس گیلانی در همایش «صیانت از کاربران فضای مجازی» گفت: برخی از محققان معتقدند که با ورود و گسترش شبکههای اجتماعی موبایلی، برخی از رسانههای سنتی یا قدیمی نظیر رادیو، تلویزیون، روزنامه و مجله با چالش بقاء مواجه شدهاند.علیخواه که در سالن باغچهبان اداره کل بهزیستی استان گیلان و در حضور مدیرکل بهزیستی گیلان، معاونین، روسای دوایر ستادی، روسای شهرستانها و کارشناسان حوزه بهزیستی سخنرانی میکرد افزود:در واقع پرسش اساسی آن است که تا چند سال آینده؛ برای نمونه رسانهای همچون رادیو وجود خواهد داشت یا باید از لابهلای خاطرات پدر و مادربزرگها درباره آن شنید؟کارکرد رسانههای سنتی نظیر رادیو و تلویزیوناین جامعهشناس اضافه کرد:در رسانههای سنتی نظیر رادیو و تلویزیون، تولیدکننده پیام معمولاً سازمانهای رسانهای هستند. در واقع تولیدکننده پیام در این نوع رسانهها کموبیش دورهی مخصوص کار در رسانه را گذرانده است. او میداند که پیام چیست؟ او کموبیش سواد رسانهای دارد. مسئولیت اجتماعیاش را در مقابل جامعه و مخاطبان میداند. بسیاری از آنها برای آنکه مورد بازخواست مخاطبان و دولتها قرار نگیرند حداقل حقوق ارتباطات را میخواندند. منظورم آن است که اولاً تولیدکننده پیام یک فرد عادی نیست و معمولاً با کار در رسانه آشناست و دوم آنکه تااندازهای از اثرگذاری پیامش بر مخاطب آگاهی دارد.ما میتوانیم پیام تولید کنیمعلیخواه با ذکر این نکته که وقتیکه شبکههای اجتماعی موبایلی آمدند این شادمانی شکل گرفت که دیگر دوره ارتباط یکطرفه تمامشده است اضافه کرد؛دیگر یک “عقلِ کل” به نام تلویزیون وجود ندارد که یکطرفه هر آنچه میخواهد را برای ما پخش کند و ما هم یک تماشاگر یا مصرفکنندهی منفعل باشیم. ما هم میتوانیم پیام تولید کنیم. ما میتوانیم در عرض چند ثانیه هر آنچه دلمان میخواهد را تولید کنیم و از طریق گوشیمان و تنها با فشار دادن دگمهی سند، به جهان اطرافمان ارسال کنیم. ما میتوانیم ایدههایمان را به شکلهای مختلف به اشتراک بگذاریم. این وضع بسیار مطلوب بود. رسانههای سنتی روزبهروز عقبنشینی کردند.شهروند-خبرنگارانی که خبر را کهنه میکننداین عضو هیات علمی دانشگاه افزود: در طی این مدت، پدیده « شهروند-خبرنگار» شکل میگیرد. این هم پدیده مبارکی بود. وقایع بلافاصله با گوشیها فیلمبرداری؛ و کمتر از چند ثانیه وارد شبکههای اجتماعی میشدند. قبل از آنکه خبرنگاران رسانههای سنتی به محیط وقوع حوادث برسند شهروند-خبرنگاران خبر را کهنه کرده بودند. این جای خوشحالی داشت.چند مشکل اساسی در بحث استفاده از فضای مجازیعلیخواه درعینحال با ذکر مثالی به جنبههای تاریک ماجرا هم اشاره کرد و گفت: چرا من عنوان این سخنرانی را گذاشتم ” موبایلت را زمین بگذار”؟ چون ما هماکنون با چند مشکل اساسی در بحث استفاده از فضای مجازی مواجه هستیم.فیلمهایی که از مراسم عروسی منتشر میشوداین جامعهشناس در ادامه به مشکلات مدنظر اشاره کرد و گفت:یکی از این موارد نقض حقوق اساسی افراد است؛چند ماه قبل مهمانِ یک عروسی (به شکل پنهانی یا آشکار) از یک مراسم عروسی فیلم میگیرد که در آن عروس از مسئلهای عصبانی و مضطرب است. در فیلم دیگری در یک عروسی دعوای شدیدی رخداده است و مهمانان بهسوی یکدیگر صندلی پرتاب میکنند. این فیلمها در شبکههای اجتماعی بازنشر میشود. آیا این دو مراسم، عمومی بودهاند؟ آیا هرکدام از ما اگر در عروسیمان تنشی رخ دهد خوشحال خواهیم شد که تنها چند ساعت پس از مراسم، دوستان تماس بگیرند و از علت حادثه سؤال کنند؟ آیا ما به آبروی آدمها فکر میکنیم؟تمسخر افراد کمتوان ذهنی در شبکههای اجتماعیاو دومین مشکل مدنظرش را اینگونه شرح داد:تمسخر افراد کمتوان ذهنی و دارای مشکلات روانی از دیگر موارد آسیب است؛ متأسفانه در ماههای اخیر کلیپهایی در حال بازنشر است که در آنها رفتار و حرفهای افراد کمتوان ذهنی یا اوتیسمی برای خنده و تمسخر به تصویر کشیده میشوند یا با تصویر این افراد استیکرهایی حاوی فحش ساخته میشود. در برخی از آنها از یک فرد کمتوان ذهنی که بر رفتار و گفتارش کنترلی ندارد خواسته میشود تا آلت تناسلیاش را به دوربین نشان دهد یا فحش رکیک بدهد!والدینی که با نقض حقوق کودکانشان از آنها سلبریتی میسازندنقض حقوق کودکان مورد بعدی مورد اشاره از سوی علیخواه بود.او با ذکر این نکته که متأسفانه در برخی از کلیپها والدین با کودکانشان حرف میکنند تا خوشصحبتی و عاقل بودن آنان را به رخ بکشند گفت:در برخی از موارد از کودکان خواسته میشود جملهای را تکرار کنند چراکه تلفظ برخی کلمات در آن جملهها مانند ادای برخی از فحشهاست! نکته دیگر آنکه برخی از والدین تلاش دارند تا از کودکانشان سلبریتی/ستاره بسازند. روزی دویست عکس در حالتهای مختلف از کودکشان در اینستاگرام پست میکنند تا از طریق کودکان، منزلت اجتماعی خودشان را ارتقاء دهند. مسئله آن است که کودکان هنوز نمیتوانند برای زندگیشان تصمیم بگیرند. آیا وقتی آنها بزرگ شدند و برای مثال وارد دبیرستان یا دانشگاه شدند از اینکه تمام همکلاسیهایشان عکس دوره کودکی آنها با پوشک را دیدهاند خوشحال خواهند بود؟نکتهای برای آنانی که باعجله در شبکههای اجتماعی فیلم و عکس ارسال میکننداین جامعهشناس با ذکر این نکته که انعکاس اخبار حوادث کلیپهای مختلفی درباره خودکشی، چاقوکشی، حیوان کشی هم در شبکههای اجتماعی بهوفور منتشر میشود جملاتش را اینگونه پایان داد: بهراستی قبل از ارسال این کلیپها بهتر نیست از خودمان بپرسیم که هدفمان چیست و میخواهیم چه کمکی به جامعه داشته باشیم؟ آیا به دنبال خبررسانی هستیم یا افزایش فالوئر و لایک؟ آیا مجاز هستیم صحنههای فجیع قتل یا خودکشی را برای دیگران ارسال کنیم؟
۴ خرداد ۱۳۹۶
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: گیل نگاه]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 55]