واضح آرشیو وب فارسی:ایلنا: آزاد کردن هیروی درون پیکه و راموس؛ رقیبانی با رفتار کاملا مشابه (گزارش ویژه)
برای اشاره به بازیکنی مثل فرناندو هیرو، شما معمولاً از توصیفی غیر از اینکه او یکی از بهترین بازیکنان نسل بعد از جنگ بوده است استفاده نمیکنید، بازیکنی که در خارج از کشورش عمیقاً دستکم گرفته شده است. به گزارش ایلنا، بعد از بازنشستگیاش زمانی بود که هیرو، اسماً بهعنوان یک مدافع میانی و رسماً بهعنوان بازیکنی با تواناییهای یک هافبک، برای مدتی رکورددار گلزنی در میان مدافعان تاریخ فوتبال اسپانیا ماند. علاوه بر این او زمانی که هنوز داشت برای تیم ملی اسپانیا بازی میکرد، در واقع بهترین گلزن آن تیم هم بود که البته بعدها رکورد او را داوید ویا، رائول، فرناندو تورس و این اواخر داوید سیلوا پشت سر گذاشتند. بیشتر میخواهید؟ کنی دالگلیش که از هر لحاظ جزو مهاجمان تاپ فوتبال اروپا در نسل خودش بود، با 30گلی که در 102 بازی ملیاش زد، رکورددار گلزنی برای تیم ملی اسکاتلند بود. هیرو اما 29 گل ملیاش را در 89 بازی زد. یک گل کمتر اما میانگین گلزنی بسیار بهتر. بعداً دوباره به سراغ اسطوره رئال مادرید و مربی حال حاضر رئال اویهدو برمیگردیم اما الان بگذارید از او تنها بهعنوان معیاری برای ارزیابی دو تن از جنجالیترین، محبوبترین، متعصبترین و جنگندهترین مدافعان دنیا استفاده کنیم: بله درست حدس زدید؛ جرارد پیکه و سرخیو راموس.
در طول هفتهای که یک بار دیگر این دو برابر هم قرار گرفتند و در درون زمین و در فضای مجازی تقابل سختی داشتند، هیرو حداقل میتواند همان نقطه اشتراکی باشد که آنها را متحد کند. پیکه، هیرو را همان اسطوره پرتلاش، جنگنده و باشکوهی میداند که بخشی از درسهایش برای ایفای نقش بهعنوان یک سوئیپر- هافبک میانی را از او آموخت. پیکه، هیرو را الگوی خود قرار داد، اگرچه به لطف بازیهای خوب او رئال مادرید بارها بارسلونا را در الکلاسیکوها شکست داده بود. پیکه یک بار درباره هیرو گفت: «هیرو برای رقیب ابدی ما بازی کرد اما زمانی که من بازیهایش را تماشا میکردم، چیزهایی میدیدم که واقعاً تحسینبرانگیز بودند. من سعی کردم از او بهعنوان یک معیار استفاده کنم تا کیفیت بازی خودم را بسنجم.» اعتراف پیکه به اینکه یک بازیکن تیم رقیب را الگوی خود قرار داده است، یک حرکت تحسینبرانگیز است چون با وجود بینش تک بعدی که برای دفاع از هویت بارسا دارد، از اینکه برای انگیزه گرفتن چشم به قلمرو حریف بدوزد، هیچ ابا و شرمی ندارد و علناً به این موضوع اذعان میکند. این یک رویکرد سالم است. در مورد راموس هم که الان پیراهن شماره 4 رئال مادرید را برای ادای احترام به اسطوره همشهریاش میپوشد، این موضوع صدق میکند. زمانی که کاپیتان فعلی رئال در سال 2005 به این تیم ملحق شد و بهعنوان اولین خرید اسپانیایی فلورنتینو پرس با رقمی معقول کارش را در سانتیاگو برنابئو آغاز کرد، چیزی جز یک بازیکن جوان خام و کم تجربه نبود. راموس پیش از آن تنها 35 بار بهعنوان بازیکن ترکیب اصلی در لالیگا بازی کرده بود که آمار چشمگیری محسوب نمیشد اما او خیلی زود از انگیزهاش برای تکرار موفقیتهای هیرو صحبت کرد. راموس میخواست از هر نظر شبیه هیرو باشد، از فرماندهیاش در زمین بازی گرفته تا افتخارآفرینی، کسب جام، داشتن جایگاه نمادگونه برای رئال مادرید و توانایی بازیسازی از خط دفاع و گلزنی. زمانی که پای گلزنی به میان بیاید، هیرو از هر دو مرید جوانش آمار بهتری دارد. او در تمام دوران بازیگریاش 130 گل زده است که تقریباً دو برابر تعداد گلهای راموس و سه برابر تعداد گلهای پیکه است. با این حال واقعیت معناداری که در مورد این سه مدافع وجود دارد، این است که آنها روی هم رفته 65 جام بردهاند و مجموعاً برای تیمهای مختلفشان 250 گل زدهاند. اینها اما تنها وجوه اشتراک میان این سه مدافع نیستند. اگرچه پیکه از نظر انضباطی به هیچ وجه سابقه بد دو نفر دیگر را ندارد اما او با کارت قرمز هم بیگانه نیست. او در دوران بازیگریاش مجموعاً هشت بار اخراج شده است که البته در قیاس با آمار کارت قرمزهای هیرو (14) و راموس (22) ناچیز جلوه میکند. این سه نفر، سه رهبر آهنی هستند، سه جنگجوی بیرحم که در شرایطی خاص انگیزهشان برای کسب پیروزی به جایی میرسد که دیگر چشمانشان روی سایر چیزها بسته میشود. وقتی کار به چنین جایی میرسد، آنها کسانی میشوند که تکلهای پر از ریسک لحظهآخری میزنند و سعی میکنند با قلدری و جو دادن به اوضاع، داور را بترسانند و او را برای مجازات کردن بازیکنان حریف تحت فشار بگذارند.
مسلماً گاهی اوقات شاید زیادهرویهایی هم صورت گرفته است اما این هم بخشی ضروری و اصلی از بازی آنهاست. درباره شخصیت غیرفوتبالی این سه نفر هم وجه اشتراکی هست که آنها را به هم شبیه میکند. اینکه آیا همیشه خودشان را در موضع حق میدانند یا اینکه صرفاً معتقدند که گاهی اوقات آتشی روشن کنند. من فکر میکنم این چیزی است که همیشه مردم دربارهاش اختلاف نظر خواهند داشت اما تا جایی که به فوتبال اسپانیا مربوط میشود، در حال حاضر راموس و پیکه دوقلوهای «متخصص جوسازی در شبکههای اجتماعی» هستند. آنها با طعنهها، کنایهها و مشاجراتشان با یکدیگر عموماً به بزرگتر شدن تفرقه در کشورشان کمک میکنند – نه در حوزه سیاسی یا اجتماعی – بلکه به واسطه رنگهای الکلاسیکو. در اسپانیا، الکلاسیکو یک سنآدریاس فوتبالی است.
در دورهای که هیرو بازی میکرد، نه تنها توئیتر، اینستاگرام و اسنپچت بر زندگی خصوصی یک فوتبالیست سیطره نداشت بلکه هنوز فیسبوک هم وجود خارجی پیدا نکرده بود. البته راستش را بخواهید مطمئن نیستم که اگر این چیزها وجود داشت هم هیرو خودش را برای استفاده از آنها به دردسر میانداخت. البته مانند دو مرید جوانترش، هیرو هم ذهنیتی مستقل و شخصیتی سرسخت داشت که او را هر آن در معرض یک مشاجره و درگیری لفظی در یک کیوسک تلفن قرار میداد.
زمانی که پرس تصمیمش را گرفته بود فرناندو مورینتس را از رئال مادرید بیرون براند، این هیرو بود که جلویش ایستاد و خیلی رک گفت که اعضای تیم از تصمیم او ناراضی هستند. این اما تنها باری نبود که هیرو جلوی مدیران باشگاه قد علم کرد و حاضر به پذیرش دستورات آنها نشد که البته در نهایت تاوانش را هم داد زمانی که رییس باشگاه زیر قولش به او برای تمدید قراردادش زد و وقتی هم که او را از باشگاه بیرون انداختند دلیلش را اینطور عنوان کردند: «رفتارت را دوست نداریم.» هیرو بعدها وقتی از او پرسیده شد که چه اتفاقی برایش رخ داده است، گفت: «مردم میگویند که من و رائول همیشه در متن اختلافاتی هستیم که میان تیم و مسوولان باشگاه وجود دارد. من همین جا از مردم میخواهم به یاد آورند که ما سنگ خودمان را به سینه نمیزدیم بلکه فقط بهعنوان نمایندههای تیم، به وظایفمان عمل میکردیم. من برای دفاع از رئال مادرید روبهروی هر کسی میایستم.» در کل این همان نگاهی است که من به پیکه و راموس دارم.
کاری که آنها در جنگهایشان در زمین بازی و فضای مجازی انجام میدهند در واقع آزاد کردن «هیروی درون» شان است که به آنها میگوید به هر قیمت باید از اعتبار تیمهایشان دفاع کنند و مهم نیست که مردم دربارهشان چگونه قضاوت میکنند. در واقع فقط رنگ پیراهن و نسل است که این سه مدافع را از هم متمایز کرده است. گناههای هیرو فراموش شده است. الان از او فقط جنگندگیاش، افتخاراتش و وقارش در فرماندهی تیم است که به یاد مانده و خواهد ماند و این همان آیندهای است که در انتظار پیکه و راموس است.
منبع: گراهام هانتر - سایت NPSE
۱۳۹۶/۰۲/۰۸ ۰۰:۳۱:۵۹
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: ایلنا]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 22]