واضح آرشیو وب فارسی:فارس: دینانی مطرح کرد۳ عنصر دخیل در همدلی انسانها
چهره ماندگار فلسفه ایران گفت: برخی انسانها به لحاظ خلقیات نزدیک هم هستند، نکته دیگر ارتباط وطنی و خاکی است و سوم نیز ارتباطات زبانی است.
به گزارش خبرنگار آیین و اندیشه خبرگزاری فارس، غلامحسین ابراهیمی دینانی عضو مؤسسه پژوهشی حکمت و فلسفه ایران در برنامه اخیر معرفت که از شبکه چهارم سیما پخ شد، طی سخنانی عنوان کرد: اساس هستی علم و آگاهی است، آگاهی به این معنی که انسان به چیز دیگری آگاه میشود. وی در ادامه افزود: کلمه آگاهی، علم، معرفت و هر لغت دیگری به چیز دیگری است در این باره ابن سینا هزار سال پیش صحبتهایی کرده که علم همیشه منشأ توجه به چیزی است. ابن سینا کلام عجیبی گفته که ما انواع «اضافه» در عالم داریم، اضافه دختر به پدر، پدر به دختر، مادر به دختر، مالک به مملوک و ... در بین اضافات هیچ اضافهای مانند اضافه عالم به معلوم نیست. دینانی اظهار داشت: البته فخر رازی حقیقت علم را اضافه دانسته اما ابن سینا چنین نظری ندارد. فرق است بین اینکه یک علم را اضافه بدانیم و اینکه علم را حقیقت ذات اضافه بدانیم. یعنی حقیقی که در آن اضافهای است حال این اختلاف را ما کنار میگذاریم آنچه ابن سینا میگوید این است که در علم اضافه ثبت نمیشود اما همین پدری که اضافه به پسر است به حیث انسانیت میتوان این اضافه را از او سلب کرد این پدر میتواند بچهای نداشته باشد، پس اضافه به انسان عارض میشود اما از علم نمیتوان اضافه را سلب کرد. چهره ماندگار فلسفه ایران با بیان اینکه تمام این عالم معلوم بر خداوند است چرا که خداوند بر همه چیز علم دارد، گفت: آیا موجودات بودند و خداوند به آنها عالم شد یا چون خداوند علم داشت، اشیاء بر اساس علم او پیدا شدند؟ پاسخ این است که همه چیز در ذات حق حضور دارد و هیچ چیز از ذات حق غایب نیست. وی با تأکید بر اینکه رابطه علم و معلوم رابطه ناگسستنی است، توضیح داد: حق تعالی چون به ذات خود عالم بود همه چیز را میدانست اما برای ما، باید اشیاء باشند تا بدان علم پیدا کنیم و علم ما اکتسابی است اما علم خداوند ذاتی است. علوم انسان اکتسابی است اما حق تعالی اکتساب نمیکند از ازل که بوده به ذات خودآگاهی همه چیز حضور داشته است پس علم خداوند منشأ عالم است نه اینکه اول عالَم هست و بعد خداوند به آن عالِم میشود. دینانی در ادامه یادآور شد: اولین بار شیخ الرئیس به اتحاد عاقل و معقول عالم شده و بعد صدرالمتألهین بدان پرداخته و اضافاتی بر آن کرده است. یعنی در یک کلمه عالم با معلوم یک وحدتی دارد، البته منظور من این نیست که مثلا من با این میز یکی هستم اما این میز معلوم من است. این عضو مؤسسه حکمت و فلسفه گفت: علم از سنخ حضور است، اشیاء پیش ما حضور پیدا میکنند. ما به این عالم علم داریم در واقع عالم پیش ما حضور دارد. منظور عالم عینی خارجی نیست، بلکه ما جهان را معلوم خودمان کردیم و حال ما بر جهان تسلط داریم. وی همچنین اظهار داشت: ذات انسان ارتباط داشتن با غیر است. اگر این غیر نبود ارتباط ما با کسی هیچ معنی نداشت، پس ذات انسان در ارتباط معنی پیدا میکند حال این ارتباط با خدا یک نوع و با دیگران و زمین و آسمان یک نوع دیگر است. برخی حکما گفتهاند که این ارتباط از چند نوع است. برخی انسانها به لحاظ خلقیات نزدیک هم هستند، نکته دیگر ارتباط وطنی و خاکی است و سوم نیز ارتباطات زبانی است. ما با کسانی که همشهری ما و همزبان ما هستند احساس انس و الفت بیشتری میکنیم. انسانها در این سه عنصر همزبانی، هموطنی و همخلقی با هم همدل میشوند. انتهای پیام/ک
95/05/16 :: 13:44
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: فارس]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 11]