تور لحظه آخری
امروز : سه شنبه ، 4 اردیبهشت 1403    احادیث و روایات:  امام صادق (ع):سنگهاى زیربناى اسلام سه چیز است: نماز، زکات و ولایت که هیچ یک از آنها بدون دیگرى درس...
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

بلومبارد

تبلیغات متنی

تریدینگ ویو

خرید اکانت اسپاتیفای

کاشت ابرو

لمینت دندان

ونداد کولر

لیست قیمت گوشی شیائومی

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

دانلود سریال سووشون

دانلود فیلم

ناب مووی

تعمیر کاتالیزور

تعمیر گیربکس اتوماتیک

دیزل ژنراتور موتور سازان

سرور اختصاصی ایران

سایت ایمالز

تور دبی

سایبان ماشین

جملات زیبا

دزدگیر منزل

ماربل شیت

تشریفات روناک

آموزش آرایشگری رایگان

طراحی سایت تهران سایت

آموزشگاه زبان

اجاره سند در شیراز

ترازوی آزمایشگاهی

رنگ استخری

فروش اقساطی کوییک

راهبند تبریز

ترازوی آزمایشگاهی

قطعات لیفتراک

وکیل تبریز

خرید اجاق گاز رومیزی

آموزش ارز دیجیتال در تهران

شاپیفای چیست

فروش اقساطی ایران خودرو

واردات از چین

قیمت نردبان تاشو

وکیل کرج

تعمیرات مک بوک

قیمت فنس

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

سیسمونی نوزاد

پراپ تریدینگ معتبر ایرانی

نهال گردو

صنعت نواز

پیچ و مهره

خرید اکانت اسپاتیفای

صنعت نواز

لوله پلی اتیلن

کرم ضد آفتاب لاکچری کوین SPF50

دانلود آهنگ

طراحی کاتالوگ فوری

واردات از چین

اجاره کولر

دفتر شکرگزاری

تسکین فوری درد بواسیر

دانلود کتاب صوتی

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1797515072




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
 refresh

یادداشتی برای راننده زیر برف پاک کن!


واضح آرشیو وب فارسی:عصر ایران: یادداشتی برای راننده زیر برف پاک کن!
از پنجره سرک ها کشیدم تا واکنش راننده را ببینم. بعد از چند ساعت راننده رسید و یادداشتم را در کاغذ یادداشت با طرح پروانه دید. یادداشت را خواند. با عصبانیت کاغذ را مچاله کرد و روی زمین انداخت.
عصرایران؛ مژگان افروزی*- در باغچه جلوی خانه چند نهال کاشتیم. بعد از چند روز با بی مبالاتی رانندگانی که اتومبیل خود را مقابل باغچه پارک می کنند دو  عدد از نهال ها شکست. نهال باقی مانده را با طناب به درخت کنارش تکیه دادیم تا قامتش ایستاده بماند. دلم می گیرد. دفعه اولی نیست که گیاهی کاشته ایم و عابران در حق شان بی مهری می کنند. 


شمشادهای کوچکی که هر عابر به سهم خود شاخه ای نازک از آن شکسته و خلال دندانش کردند و تمام آن شمشادهای سبز زرد شده و غم زرد به جای شادی سبزشان نشست.


درخت های سرسبز میدان هم حال خوشی ندارند. بارها با شهرداری منطقه تماس گرفته و از آبیاری بیش از حد درختان گِله کرده ام. تماس ها بی نتیجه ماند و درختان بالا بلند میدان زرد و بیمار شده و در حال پوسیدن در خود هستند.


باغبان های آموزش ندیده، باغبان های بی خیال و باری به هرجهت که فقط می خواهند دستمزد بگیرند و درختان را فرزندان خود نمی دانند. باغبان هایی که فکر می کنند آب های زیر زمینی که هر روز ساعت ها آن را پای درختان ریخته و کوچه می شویند جزو منابع اندک آب این سرزمین تشنه نیستند.
یادداشتی برای رانند زیر برف پاک کن!



حق دارد طبیعت که از ما خشمگین باشد. حق دارد طبیعت که با خشکسالی و سیل از ما انتقام بگیرد. حق دارد طبیعتی که به میزبانی اش احترام نگذاشته و نمک خورده و نمکدان شکستیم ما را از بخشش خود محروم کند. حق دارد...


دیروز راننده ای هنگام پارک کردن خودرو چنان به حریم باغچه مقابل خانه وارد شد که نهال کوچک ما خمیده شده بود. برایش روی کاغذی کوچک این یادداشت را نوشتم و زیر برف پاک کنش گذاشتم: 


همشهری،گرامی! مراقب طبیعت باشیم! 
نهالی که پشت اتومبیل شماست، کودکی است که رویای درخت شدن و کمک به هوای پاک را دارد. شما کودکی را نمی کُشید. می کُشید؟


از پنجره سرک ها کشیدم تا واکنش راننده را ببینم. بعد از چند ساعت راننده رسید و یادداشتم را در کاغذ یادداشت با طرح پروانه دید. یادداشت را خواند. با عصبانیت کاغذ را مچاله کرد و روی زمین انداخت. سوار ماشین شد و با رفتنش نهال ما برای ساعتی نفس راحتی کشید تا راننده ای دیگر به جان قامتش بیفتد.


اگر مثل کودکی ها که عروسک ها و تمام عناصر جهان را زنده فرض می کردیم و در خیالمان عروسکی یک چشم از نداشتن یک چشم درد می کِشید به طبیعت نگاه می کردیم، رنج طبیعت را می فهمیدیم. ما بزرگ شدیم و دغدغه های زندگی ارزش حیات را برایمان بی معنا کرد. ما بی رحمانه بزرگ شدیم تا زنده باشیم و زندگی نکنیم و حق زنده بودن را از طبیعت و تمام جانداران سلب کنیم. 


پروانه کاغذی ام مچاله کف آسفالت خیابان جان می داد. راننده ای از رویش رد شد و نهال ما را خمیده کرد.


* روزنامه نگار


تاریخ انتشار: ۱۲:۲۶ - ۰۳ ارديبهشت ۱۳۹۶ - 23 April 2017





این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: عصر ایران]
[مشاهده در: www.asriran.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 21]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


اجتماع و خانواده

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن