تور لحظه آخری
امروز : سه شنبه ، 4 اردیبهشت 1403    احادیث و روایات:  پیامبر اکرم (ص):هر كس فرزندش را ببوسد ، خداوند عزّوجلّ براى او ثواب مى نويسد و هر كسى كه او را...
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

بلومبارد

تبلیغات متنی

تریدینگ ویو

خرید اکانت اسپاتیفای

کاشت ابرو

لمینت دندان

ونداد کولر

لیست قیمت گوشی شیائومی

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

دانلود سریال سووشون

دانلود فیلم

ناب مووی

تعمیر کاتالیزور

تعمیر گیربکس اتوماتیک

دیزل ژنراتور موتور سازان

سرور اختصاصی ایران

سایت ایمالز

تور دبی

سایبان ماشین

جملات زیبا

دزدگیر منزل

ماربل شیت

تشریفات روناک

آموزش آرایشگری رایگان

طراحی سایت تهران سایت

آموزشگاه زبان

اجاره سند در شیراز

ترازوی آزمایشگاهی

رنگ استخری

فروش اقساطی کوییک

راهبند تبریز

ترازوی آزمایشگاهی

قطعات لیفتراک

وکیل تبریز

خرید اجاق گاز رومیزی

آموزش ارز دیجیتال در تهران

شاپیفای چیست

فروش اقساطی ایران خودرو

واردات از چین

قیمت نردبان تاشو

وکیل کرج

تعمیرات مک بوک

قیمت فنس

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

سیسمونی نوزاد

پراپ تریدینگ معتبر ایرانی

نهال گردو

صنعت نواز

پیچ و مهره

خرید اکانت اسپاتیفای

صنعت نواز

لوله پلی اتیلن

کرم ضد آفتاب لاکچری کوین SPF50

دانلود آهنگ

طراحی کاتالوگ فوری

واردات از چین

اجاره کولر

دفتر شکرگزاری

تسکین فوری درد بواسیر

دانلود کتاب صوتی

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1797558152




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
 refresh

بررسی تطبیقی معرفت فطری خدا در الهیات کالوینی و الهیات اسلامی - بخش دوم و پایانی قلب، جایگاه معرفت فطری


واضح آرشیو وب فارسی:فارس: بررسی تطبیقی معرفت فطری خدا در الهیات کالوینی و الهیات اسلامی - بخش دوم و پایانیقلب، جایگاه معرفت فطری
خبرگزاری فارس: قلب، جایگاه معرفت فطری
از نظر علامه طباطبایی انسان داراى فطرتى خاص است که او را به سنت خاص زندگى و راه معینى که منتهى به هدف و غایتى خاص (خداوند) مى‏شود، هدایت مى‏کند.

  ج) بررسی تطبیقی یک. وجوه اشترک براساس آرای علامه طباطبایی و جان کالوین پیرامون معرفت فطری خداوند می­توان وجوه مشترک نظرات این­دو در تبیین معرفت فطری خدا را این­گونه بیان کرد: 1. قلب، جایگاه معرفت فطری براساس هر دو دیدگاه الهیاتی، معرفت فطری یک معرفت درونی و قلبی است. بنابر نظر علامه طباطبایی، فطرت یا همان آفرینش ویژه (ساختار وجودی ویژه)، انسان را به‌سوی علم به وجود خداوند هدایت می‌کند. در واقع انسان به­واسطه این آفرینش ویژه خود یک درک حضوری از خدای خویش می‌یابد. این نحو معرفت در لسان شرع «معرفت فطری خداوند» نامیده می‌شود (یثربی، 1383، ص215). آنچه از ظواهر کلمات علامه برمی‌آید آن است که این نوع معرفت به ذات اقدس الهی در انسان به­نحو مفهومی (چه تصوری و چه تصدیقی) نیست؛ بلکه به­صورت شهودی و حضوری، و منبع آن قلب انسان است. در الهیات کالوین نیز جایگاه معرفت فطری درون و قلب انسان است. کالوین دراین­باره می‌گوید: «اینکه از آغاز جهان تاکنون هیچ آیین، شهر و به‌طور خلاصه هیچ خانواده‌ای وجود نداشته است که بتواند بدون ایمان به وجود خداوند پیشرفت کند، این مسئله اعترافی تلویحی به این است که شناخت خداوند در قلوب همه حک شده است» (همان). وی می‌گوید: «در واقع لجاجت افراد ملحد ... گواه روشنی است بر اینکه این اعتقاد راسخ؛ یعنی اینکه خدایی وجود دارد، فطرتاً ذاتیِ همه است و در عمق جان و قلب همه حک شده است» (همان؛  p.173،Calvin, 1960). 2. هدایت­پذیری انسان وجود این آگاهی درونی، منبع مسئولیت انسان‌ها در قبال کارهای ناشایست خودشان است. حس الوهی در نهاد انسان مانع عذر و بهانه‌تراشی است. از دیدگاه کالوین، خداوند با قرار دادن این حس الوهی در درون انسان‌ها ایشان را از درک و فهم خاصی نسبت به عظمت و شکوه خود بهره‌مند کرده است تا آنها با تکریم الهی و اختصاص شئون زندگی خود به معبود خویش، راه سعادت را بپیمایند و راهی برای توسل به جهل و غفلت در برابر خداوند نداشته باشند. به تعبیر خود کالوین: «انسان‌ها خود را با این درک و گواهی درونی محکوم می‌کنند؛ چراکه آنها از تکریم خدا و اختصاص دادن زندگی خود در راه رضای خداوند کوتاهی کرده‌اند» (Ibid, p.4). انسان با توجه به آگاهی درونی به خداوند و باورهای دینی، در قبال کوتاهی‌های ارادی و آگاهانه خود مسئول است. او موظف است در علم و عمل در جهتی حرکت کند که خدشه‌ای به کرامت الهی و رضایت او وارد نشود. در نگاه علامه، خلقت انسان براساس هدایت به سمت غایت خویش شکل گرفته است. اصل هدایت­گری خداوند در این آیه کریمه مورد اشاره قرار گرفته است: «قَالَ رَبُّنَا الَّذِی أَعْطَى کُلَّ شَیءٍ خَلْقَهُ ثُمَّ هَدَى؛ گفت: پروردگار ما همان کسی است که به هر موجودی، آنچه را لازمه آفرینش او بوده، داده، سپس هدایت کرده است» (طه، 50)؛ همچنین آیه «سَبِّحِ اسْمَ رَبِّکَ الْأَعْلَى* الَّذِی خَلَقَ فَسَوَّى؛ منزه شمار نام پروردگار بلندمرتبه‌ات را؛ همان خداوندی که آفرید و منظم کرد» (اعلی، 2-1). این خلقت ویژه در لسان قرآن «فطرت» نام دارد. علامه طباطبایی معتقد است این فطرت انسان را به سنت خاص زندگی و راه معینی که منتهی به هدف و غایتی خاص می‌شود، هدایت می‌کند؛ راهى که جز آن راه را نمى‏تواند پیش گیرد، «فِطْرَتَ اللَّهِ الَّتِی فَطَرَ النَّاسَ عَلَیْها» (روم، 30). بنابراین انسان نیز مانند سایر انواع مخلوقات مفطور به فطرتى است که او را به­سوى تکمیل نواقص و رفع حوائجش هدایت نموده و به آنچه براى او نافع و آنچه مضر است، ملهم می­کند. خداوند فرموده است: «وَ نَفْسٍ وَ ما سَوَّاها فَأَلْهَمَها فُجُورَها وَ تَقْواها» (شمس، 8-7).  انسان در این حال مجهز به جهاز بدنى نیز هست که با آن اعمال مورد حاجت خود را انجام دهد. انسان که در این نشئه زندگى مى‏کند، نوع واحدى است که سودها و زیان­هایش نسبت به بنیه و ساختمانى که از روح و بدن دارد، سود و زیان مشترکى است که در افراد متفاوت اختلاف پیدا نمى‏کند (طباطبایی، 1374، ج16، ص268). آنچه می­توان فهمید این است که براساس هر دو دیدگاه، معرفت فطری انسان را در مسیر سیر الی الله هدایت می­کند.[6] 3. تأثیر گناه بر این نوع معرفت هرچند کالوین گرایش به اعتقاد به خدا را ذاتی و فطری می­داند، اما معتقد است این گرایش ممکن است تحت­تأثیر گناهان قرار گیرد. به­اعتقاد پلاتینگا «در واقع اگر در جهان گناهی نمی‌بود، همه انسان‌ها به خداوند اعتقاد پیدا می‌کردند؛ همان‌طور که به وجود اشخاص دیگر و جهان خارج اعتقاد دارند. آنچه که باعث می‌شود باور به خدا در نظر ما دشوار یا نامعقول جلوه کند، وضعیت گناه‌آلود و غیر طبیعی است» (پلانتینگا، 1380، ص157). پلانتینگا معتقد است هم‌اکنون حس الوهی انسان براثر زیستن در محیطی گناه‌آلود در وضعیت کارکردی خوبی قرار ندارد؛ هرچند در همین وضعیت نیز هنوز هنگام مواجهه با وضعیت‌های مناسب، باور ناظر به خداوند را تولید می‌کند. او معتقد است زمانی که این قوه معرفتی رو به زوال بینجامد و نتواند باور به خدا را تولید کند، انسان دچار بیماری معرفتی‌ای[7] شده است که کالوین هم آن را وضعیت غیر معمول[8]می‌نامد. پلانتینگا کسانی مثل فروید، مارکس و اصولاً هر فرد غیرمؤمن به خدا را بیماری می‌داند که از سوء عملکرد معرفتی رنج می‌برد. او معتقد است - همان‌گونه که کالوین می‌گوید - عدم اطاعت از فرامین الهی، اولین گناهی است که عملکرد قوه معرفتی (حس الوهی) را دچار کژکاری و انحراف می‌کند (Calvin, 1960, II,I, p.245). اینجاست که پای متافیزیک و کلام نیز به بحث وارد می‌شود. در واقع عقلانیت یا فقدان عقلانیت باور دینی، یک مسئله معرفت‌شناختی صرف نیست، بلکه باور دینی اساساً یک مسئله متافیزیکی و کلامی و دینی است؛ زیرا تأثیرات گناه بر معرفت انسان، به­خصوص در حوزه مسیحیت و باورهای دینی مثل آموزه گناه ازلی و فدیه مسیح، جزو مسائل غیر معرفت‌شناختی‌ای است که در مسئله عقلانیت باور دینی تأثیرگذار است. البته کالوین در این وضعیت گناه‌آلود، یأس و نومیدی را رد می‌کند و معتقد است افراد باید به‌دنبال کسب سعادت باشند. انسان‌ها با درک درست از پذیرش مخالفت الهی و اعتراف و توبه می‌توانند خود را در مقابل این خطر عظیم (بیماری معرفتی) مورد حمایت الهی قرار دهند. این حس حتی در موارد امکان ضعف ایمان می‌تواند در شرایط متعددی شکوفا و فعال شود؛ به‌ویژه مشاهده زیبایی‌های طبیعت مثل آسمان پرستاره شب یا آبشار می‌تواند باعث به­کار افتادن این احساس درونی شود (p.174 Plantinga, 2000,). کالوین معتقد است حتی با وجود مانع گناه نیز آدمی گریزی از دیدن خدا ندارد: «... در نتیجه انسان‌ها نمی‌توانند چشمان خود را باز کنند، ولی ناگزیر از دیدن او نباشند ... هرجا که چشمان خود را بدوزید، هیچ نقطه‌ای در جهان نیست که در آنجا نتوانید دست‌کم جرقه‌ای از جمال او را مشاهده نکنید» ( p.52،Calvin, 1960). پس می‌توان چنین نتیجه گرفت این حس در همه انسان‌ها یافت می‌شود و تولید باورمندی به خدا می‌کند. اگر انسان‌هایی یافت می‌شوند که منکر وجود خداوند هستند، به‌دلیل عدم وجود این حس نیست؛ بلکه به‌دلیل تأثیر محیط نامناسب پیرامونی بر عملکرد این قوه و در واقع وجود مرض معرفتی است. از نظر علامه طباطبایی معرفت فطری (شهودی و حضوری) انسان از خداوند، شناختی دائمی‌، اما قابل تشدید و تضعیف است. علامه رابطه مستقیمی بین معرفت خویش و معرفت الهی قائل است؛ هرچه نفس شناختِ حضوری قوی‌تری نسبت به خود داشته باشد، از معرفت حضوری شدیدتری‌ به خداوند بهره می‌برد: «اعرفکم لنفسه اعرفکم لربّه» (شعیری، بی­تا، ص4). این حدیث‌ شریف عکس نقیض آیه 19 سوره حشر «وَ لَا تَکُونُواْ کاَلَّذِینَ نَسُواْ اللَّهَ فَأَنسَئهُمْ أَنفُسَهُمْ» محسوب می‌شود (طباطبایی، 1374، ج6، ص170). ملاک شدت و ضعف علم حضوری به خداوند، انقطاع از تعلقات مادی است؛ گاهی انقطاع بدون اختیار انسان و در حالت اضطرار و قطع امید در شداید روزگار پدید می‌آید، که در آیاتی نظیر رکوب سفینه به آن اشاره شده است. در مواردی دیگر، انقطاع اختیاری است. از نگاه علامه طباطبایی، انسان‌ها برحسب انقطاع اختیاری از مادیات و صرف توجه به‌ ماورای آن، بر سه طبقه‌اند: طبقه اول، انسان‌هایی‌اند که علاوه بر یقین به معارف لازمه الهیه، در انقطاع قلبی از عالم‌ ماده استعداد دارند و دلبستگی‌شان فقط خداوند است. چنین افرادی با کسب ملکه تقوا تحت‌ ولایت الهی قرار می‌گیرند و با قلب به­عنوان نفس که مالک قوای شناختی و تحریکی آدمی‌ است، دراثر شناخت حضوری قوی از خداوند، به آگاهی‌هایی نائل می‌شوند که با منطق و فلسفه به­دست نمی‌آید و باطن آسمان و زمین را که همان وجه انتساب آنها به خداوند است، رؤیت کرده و در این راستا با حقیقت اشیا آشنا می‌شوند. طبقه دوم، افرادی هستند که به خداوند ایمان تام دارند، اما دراثر خواطر و واردات نفسانی،‌ تام‌الانقطاع از این عالم نیستند؛ لذا اگرچه خدا را چنان عبادت می‌کنند که گویی او را می‌بینند، اما ایمان ایشان به غیب، از پسِ حجاب است. طبقه سوم را عموم مردم تشکیل می‌دهند که می‌توانند اعتقاد صحیح درباره مبدأ و معاد به­دست آورند و فی‌الجمله طبق آن عمل کنند. ازآنجاکه طبقه اخیر تابع هوا و حب دنیایند و حرکات و سکناتشان دنیامحورانه‌ است، عبادت ظاهری‌شان تأثیری در اشتداد وجودی‌شان نداشته و هویتی نازله دارند. این ضعف وجودی ممکن است تا آنجا تنازل پیدا کند که آیه‌ نفس، در نظر صاحب آن هیچ دلالتی بر خداوند نداشته باشد. در چنین حالتی، فاعل شناسا علم به علم حضوری از خداوند ندارد و دچار غفلت از حق است (طباطبایی، 1382، ص17-12): «برای انسان یک نوع درک و شعورى است که با آن حقیقت و ذات هر چیزى درک مى‏شود، بدون اینکه چشم و یا فکر در آن به­کار رود؛ شعورى اثبات­کرده که آدمى با آن شعور به وجود پروردگار خود پى برده، معتقد مى‏شود، غیر آن اعتقادى که از راه فکر و استخدام دلیل به وجود پروردگار خود پیدا مى‏کند؛ بلکه پروردگار خود را به وجدان و بدون هیچ ستر و پرده‏اى درک مى‏کند، و اگر نکند، به­خاطر این است که به خود مشغول شده و دست­خوش گناهانى شده است که ارتکاب نموده، و این درک نکردن هم غفلت از یک امر موجود و مشهود است، نه اینکه علم به­کلى از بین رفته باشد. در هیچ جاى از قرآن هم آیه‏اى که دلالت کند بر زوال علم دیده نمى‏شود؛ بلکه همه­جا از این جهل به غفلت تعبیر شده که معنایش اشتغال به علمى دیگر و در نتیجه از یاد بردن اوست، نه اینکه علم به وجود او به­کلى از بین رفته باشد» (همو، 1374، ج8، ص309). دو. وجوه افتراق با بررسی آرای این دو الهی­دان پیرامون معرفت فطری خداوند می­توان برخی تفاوت­ها در نظرات آنها را این­گونه برشمرد: 1. انگیزه طرح کالوین به­عنوان یک مسیحی در دوران شکوفایی علم و تخطئه الهیات طبیعی از یک سو و دغدغه برای حفظ ایمان مسیحی از سوی دیگر با عنوان کردن حس الوهی اولاً مذهب خویش را از اعتراضات برآمده از فضای آن روز به­واسطه نقد الهیات طبیعی رهانید؛ ثانیاً مؤمنان مسیحی را در اعتقاد خویش به خدای مسیح دلگرم و خوشایند ساخت. این در حالی است که الهیون مسلمان ازجمله علامه طباطبایی چنین انگیزه­ای را نداشته­اند؛ بلکه فطرت دینی در لسان ایشان کاملاً سازگار و بلکه مکمل عقلانیت دینی است. نتیجه این دو ساحت معرفتی کاملاً منطبق و یکسان است. عقل و فطرت هردو انسان را به سنت خاص زندگى و راه معینى که منتهى به هدف و غایتى خاص مى‏شود، هدایت می­کنند. فطرت انسانی با تولید درک شهودی از خداوند و گرایشات دینی و عقل نیز با ابزار برهان و باورهای پایه (بدیهیات) راه انسان را در جهت نیل به ایمان دینی هموار و روشن می­کند (همان، ج20، ص543 ؛ ج12، ص240). 2. متعلق معرفت فطری متعلق معرفت فطری منبعث از حس الوهی کالوین، معرف خدای متشخص انسان­وار است. کالوین معتقد است حس الوهی به ما برخی آگاهی­ها پیرامون قدرت خدا، عظمت و یگانگی او را می­دهد (Calvin, 1960, I, III, p.2-3). البته این آگاهی انسانی دو خصیصه اصلی دارد: اولاً مبهم و مجهول است؛ ثانیاً با یک ترس[9] همراه است. این خداترسی در انسان وجود دارد و اگر هم در شرایط خاصی موقتاً از بین برود، در یک لحظه برمی­گردد و با نیروی تازه­ای به انسان یورش می­برد (3.p Ibid,). کالوین همواره در توصیف حس الوهی از واژه «fear» به­معنای ترس استفاده می­کند و چگونگی آشفتگی ذهن انسان توسط این ترس را به تصویر می­کشد (p.423 Jeffreys, 1997,). کالوین هیچ کجا ادعا نکرده است که این خداترسی چیزی پیرامون خیرخواهی خداوند آشکار می­کند؛ با این حال زیبایی طبیعت[10] می­تواند مقدمه­ای باشد بر اینکه حس الوهی باور به اینکه خداوند خیرخواه است را تولید کند (Ibid). اینجاست که الهیات کالوین با طبیعت گره می­خورد؛ به­گونه­ای که یکی از سؤالات مورد بحث الاهی­دانان این است که آیا کالوین معتقد است که الهیات طبیعی امکان­پذیر است؟[11] کالوین در آغاز کتاب خویش بیان می­کند که ما نمی­توانیم خویش را بدون درک و معرفت خداوند، درک کنیم؛ همین­طور نمی­توانیم به معرفت خدا نائل شویم، مگر اینکه خویش را درک کنیم. در اینجاست که او معتقد است ما به صرف اینکه بدانیم خدا هست، نمی­توانیم به خویشتن معرفت یابیم. ما برای این منظور بایستی به معرفتی والاتر دست یابیم و آن اینکه خداوند کسی است که همگان بایستی او را حرمت نهند و پرستش نمایند، و تصدیق اینکه خداوند منشأ همه خوبی­هاست و اینکه ما جویای هیچ چیزی به اندازه خدا نباشیم. معرفت حقیقی خداوند عبارت است از اینکه خداوند علت همه خوبی­ها، شعور و درستکاری در عالم است؛ علاوه بر اینکه او خیرخواه بندگان خویش است (Calvin, 1960, I, III, i). او این نوع معرفت را پارسایی[12] می­نامد. روح پارسا به این مسئله که خداوند خالق همه خیرهاست، ایمان و اطمینان قلبی دارد و دائماً نسبت به پروردگار ابراز عشق، اطاعت و سپاسگزاری می­کند (Ibid). بنابراین با توجه به رویکرد معرفت­شناختی کالوین، متعلق معرفت فطری برآمده از حس الوهی همان روح پارسایی است؛ یعنی خداوند علت همه خوبی­ها، شعور و درستکاری در عالم است. البته در مورد معارف مستخرج حس الوهی آنچه مورد تأکید و بررسی کالوین و پیروان او مثل پلانتینگا می­باشد، صفت خیرخواهی خداوند است ( p.422،Jeffreys, 1997). درحالی­که از نظر علامه طباطبایی متعلق معرفت فطری خداوند، توحید در ربوبیت و خالقیت است. علامه طباطبایی وجود امید در لحظه‌های بحرانی زندگی و شرایطی که انسان از همه اسباب طبیعی قطع امید کرده­اند را بیانی برای اثبات توحید فطری در ربوبیت خدای تعالی می‌داند (طباطبایی، 1374، ج12، ص393). ایشان معتقد است شعور انسان، هم فقر ذاتی خویش و هم حقیقتی که این فقر را علاج می­نماید را استدراک می‌کند. اعتراف نوع بشر به ربوبیت حق­تعالی در عالم ذر ناشی از فقر ذاتی انسان به خداوند است (همان).  انسان با تصور احتیاج و فقر ذاتی در خود، بلافاصله با علم حضوری به رب، مالک و مدبر خویش پی می‌برد. علهالعلل بودن خداوند از نظر علامه توسط عقل انسان فهم و درک می­شود (براساس اصل علیت)؛ درحالی­که کالوین علهالعلل بودن خداوند را فطری می­داند. صفتی که کالوین در فطری بودن آن اصرار می­ورزد، صفت خیرخواهی خداوند است؛ ولی آنچه علامه بر فطری بودن آن تأکید دارد، وحدانیت حضرت حق است. 3. ماهیت معرفت فطری آنچه از ظواهر کلمات علامه برمی‌آید آن است که این نوع معرفت به ذات اقدس الهی به­نحو مفهومی (چه تصوری و چه تصدیقی) نیست؛ بلکه این نوع معرفت در انسان به­صورت شهودی و حضوری است. در واقع این نوع ادراک در انسان از نوع علوم حضوری است؛ مانند علم معلول به علت خویش. علامه از این نوع فطریات به معلومات فطری نام می­برد و معتقد است خداشناسی جزو همین نوع فطریات است (ر.ک به: یثربی، 1383، ص216). اما آنچه از الهیات فطری کالوین فهمیده می­شود آن است که این نوع معرفت از سنخ گرایشات انسانی است. کالوین معتقد است معرفت به خدا گرایشی عمیق و فراگیر است که در قلوب ما استوار و راسخ می­باشد (p.174، Calvin, 1960). این کشش طبیعی، فرازمانی و فرامنطقه‌ای است؛ بر همین اساس است که یک فرد نامعتقد به خداوند، به‌لحاظ معرفتی فاقد این حس نیست، بلکه در یک وضعیت غیر طبیعی (نامناسب) قرار دارد و مانند انسان‌های وحشی و دور از تمدن است. این گرایش یک خصیصه همگانی برای موجودات انسانی است؛ البته همان‌طور که بیان شد، این گرایش به باورمندی خدا در شرایط محیطی مختلف فعال می‌شود. در واقع این تمایل به‌صورت بالقوه در هر انسانی هست و لازم است به فعلیت برسد؛ ازاین‌رو باید بستر را فراهم نمود و موانع، نواقص و بازدارنده‌ها را از سر راه آن زدود و نگذاشت سیمای حس الهی در وجود انسان به‌واسطه گناه مکدر شود. بر این اساس، کالوین به انسان‌ها توصیه می‌کند که مبادا شخص از دستیابی به سعادت محروم شود. خداوند نه فقط بذر دین (حس الوهی) که از آن سخن گفته‌ایم را در قلوب بشر کاشته است، بلکه پرده از خود می‌گیرد و هر روز خود را در همه مخلوقات جهان نمایان می‌سازد (پلانتینگا، 1380، ص 158). البته برخی کالوینیست­های مدرن، دیدگاه معرفتی کالوین را نظریه­ای در جهت اثبات عقلانیت گزاره «خداوند وجود دارد» تبیین و تفسیر کرده­اند. پلانتینگا معتقد است حکم حس الوهی مبنی‌ بر اینکه «خدا وجود دارد» می‌تواند به‌طور پایه‌ای مورد اعتقاد قرار گیرد و درعین‌حال شخص در باور خود به این گزاره هیچ تخلف معرفتی نیز نکرده باشد. در واقع آنها که در برابر حیرتشان از هنر الهی تسلیم و معتقد به وجود خدا می‌شوند، کاملاً در چارچوب وظیفه معرفتی خویش عمل کرده‌اند (Plantinga, 1983, p.670). بنابراین ماهیت معرفت فطری از نظر علامه از سنخ ادراک، و از نظر کالوین از سنخ گرایش است. نتیجه براساس دیدگاه کالوینی و اسلامی، محیط نامناسب موجب ضعیف شدن معرفت الهی نهفته در انسان می­شود. بنابر دیدگاه علامه طباطبایی، معرفت فطری خدا درکی شهودی و حضوری است که انسان در وضعیت­های سه­گانه (امید، نیاز و حب) آن را روشن و بدون شبهه درک می­کند؛ درحالی­که برمبنای دیدگاه کالوین، خداوند یک قوه معرفتی را در درون انسان­ها در عرض دیگر قوای معرفتی قرار داده که مکانیزم آن به­گونه­ای است که با قرار گرفتن در وضعیت­های مختلف، معرفت به خداوند در انسان می­تواند شکوفا گردد. دیدگاه اسلامی متعلق معرفت فطری خداوند را توحید در ربوبیت و خالقیت خداوند می­داند؛ درحالی­که کالوین معتقد است متعلق معرفت فطری برآمده از حس الوهی همان روح پارسایی است؛ یعنی خداوند علت همه خوبی­ها، شعور و درستکاری در عالم است. البته در مورد معارف مستخرج حس الوهی آنچه مورد تأکید و بررسی کالوین و پیروان او مثل پلانتینگا  می­باشد، صفت خیرخواهی خداوند است. پی نوشت: [6]. البته محدوده و منزلت عقل در کنار این نوع معرفت در دیدگاه اسلامی روشن­تر و متقن­تر است. در الهیات کالوین منزلت عقل در مقابله با عقل ابزاری برآمده از دوران شکوفایی افول کرده است و بیشتر اتکای ایمان مسیحی بر معرفت درونی است تا عقلانیت الهیات طبیعی افول­کرده آن دوران (باربور، 1362، ص24). [7]. Cognitive Disease [8]. Substandard position [9]. Dread [10]. Natrul beauty [11]. برای نمونه در مناظره بارت و برونر به این سؤال پرداخته شد (ر.ک به:Barth and Brunner, 1946). [12]. Piety مراجع -         قرآن کریم.       -         افلاطون، مجموعه آثار، ت‍رج‍م‍ه‌ محمدحسن لطفی، ج2، تهران: خوارزمی، 1380.‌ -         باربور، ایان، علم و دین، ترجمه بهاءالدین خرمشاهی، تهران: مرکز نشر دانشگاهی، 1362. -         پلانتینگا، آلوین، عقل و ایمان، ترجمه بهناز صفری، مقابله و تصحیح حمید بخشنده، قم: اشراق، 1380. -         دک‍ارت، ‌رن‍ه، تأم‍لات‌ در ف‍ل‍س‍ف‍ه‌ اولی، ت‍رج‍م‍ه‌ اح‍م‍د اح‍م‍دی، ت‍ه‍ران: م‍رک‍ز ن‍ش‍ر دان‍ش‍گ‍اهی، 1361. -         شعیری، محمد، جامع الاخبار، بی­جا: بی­نا، بی­تا. -         طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ترجمه سید محمدباقر موسوی همدانی، قم: دفتر انتشارات اسلامی، 1374. -         ــــــــــــــــــــــ ، اصول فلسفه و روش رئالیسم، قم: صدرا، بی­تا. -         ــــــــــــــــــــــ ، رس‍اله ال‍ولای‍ه‌، ترجمه ص‍ادق‌ ح‍س‍ن‌زاده‌، ق‍م‌: ک‍ت‍اب‍س‍رای‌ اش‍راق، 1382‌. -         کاپلستون، فردریک، تاریخ فلسفه غرب، ترجمه امیر جلال­الدین اعلم، تهران: انتشارات علمی و فرهنگی، 1386. -         مجلسی، محمدباقر، بحارالانوار، بیروت: دار احیاء التراث العربی، 1403ق. -         یثربی، سید یحیی، عیار نقد2، قم: بوستان کتاب، 1383.   -           Calvin, John, Institutes of the Christian  Religion,  Edited by John McNeill  and translated by Ford Lewis Battles, Westminster Press, 1960. -           Jeffreys, Derek.S, How Reformed is Reformed Epistemology? Alvin Platinga and Calvin’s Sensus Divinitatis, United  Kingdom: Cambridge University Press, 1997. -           Locke, John, An Essay Concerning Human Understanding, Pennsylvania: Pennsylvania State University, 1999.                         -           Plantinga, Alvin, “Reason and Belief in God”, in Faith and Rationality  Reasonand Belief in God, eds, Alvin  Plantinga and Nicholas Wolterstorff Grand Rapids,  Michigan: William B. Eerdmans, 1983. -           ـــــــــــــــــــــــــــــــ, Warranted Christian Belief, New York: Oxford University Press, 2000. نویسندگان: مهدی فدایی: دانشجوی کارشناسی ارشد فلسفه دین پردیس فارابی دانشگاه تهران  محمد جواد فلاح: دانش آموخته دکتری مدرسی معارف اسلامی و عضو هیئت علمی دانشگاه معارف اسلامی دو فصلنامه انسان پژوهی دینی شماره 30 انتهای متن/

95/05/14 :: 03:24





این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: فارس]
[مشاهده در: www.farsnews.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 80]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


گوناگون

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن