تور لحظه آخری
امروز : چهارشنبه ، 29 فروردین 1403    احادیث و روایات:  امام علی (ع):ایمان هیچ کس کامل نمی شود مگر هر که را خدا دوست دارد دوست داشته باشد و آن که را خدا دشم...
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

بلومبارد

تبلیغات متنی

تریدینگ ویو

خرید اکانت اسپاتیفای

کاشت ابرو

لمینت دندان

لیست قیمت گوشی شیائومی

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

لوله پلی اتیلن

دانلود سریال سووشون

دانلود فیلم

ناب مووی

مرجع خرید تجهیزات آشپزخانه

خرید زانوبند زاپیامکس

رسانه حرف تو - مقایسه و اشتراک تجربه خرید

کلاس باریستایی تهران

تعمیر کاتالیزور

تعمیر گیربکس اتوماتیک

دیزل ژنراتور موتور سازان

سرور اختصاصی ایران

سایت ایمالز

تور دبی

سایبان ماشین

جملات زیبا

دزدگیر منزل

ماربل شیت

تشریفات روناک

آموزش آرایشگری رایگان

طراحی سایت تهران سایت

آموزشگاه زبان

اجاره سند در شیراز

ترازوی آزمایشگاهی

رنگ استخری

فروش اقساطی کوییک

راهبند تبریز

قطعات لیفتراک

وکیل تبریز

خرید اجاق گاز رومیزی

آموزش ارز دیجیتال در تهران

شاپیفای چیست

فروش اقساطی ایران خودرو

واردات از چین

قیمت نردبان تاشو

وکیل کرج

تعمیرات مک بوک

قیمت فنس

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

سیسمونی نوزاد

پراپ تریدینگ معتبر ایرانی

نهال گردو

صنعت نواز

پیچ و مهره

خرید اکانت اسپاتیفای

صنعت نواز

لوله پلی اتیلن

کرم ضد آفتاب لاکچری کوین SPF50

دانلود آهنگ

طراحی کاتالوگ فوری

واردات از چین

اجاره کولر

دفتر شکرگزاری

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1796434295




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
 refresh

جای خالی رسول !


واضح آرشیو وب فارسی:جام جم آنلاین: برای رسول ملاقلی‌پور، به انگیزه پانزدهم اسفند دهمین سالگرد دردناک وفاتش



سلام رسول جان! ده سال است که بالانشین شده‌ای بچه لب خط! ناغافل بردند ات، بالایت بردند، بالا، بالا و نشاندندت بر تخت وصال و وصل و شراب و مستی. با این همه من می‌گویم هستی. همچنان پرغرور و پرحشمت و سربلند؛ چون دماوند. همچو بالای رشید سبلان و الوند. هستی، همچون خلوت‌های ناب حیدربابا. چون جاری ارس و کارون و اروند. آنقدر هستی و زنده‌ای و انرژی همیشه جوشان ات جاری است که بسختی می‌توان گفت که نیستی و رفته‌ای و سایه‌های اثیری حضورت کمرنگ شده‌اند. مگر آن جنب و جوش و عصیان و سرگرانی و سرکشی و سرخوشی و خشم و خروش و خنده کودک درون همیشه بازیگوش و رعنایی آن روح همیشه جوان و تلخی‌ها و گلایه‌ها و بد و بیراه گفتن‌ها و مشتاقی و سرمستی و جذبه و سلوک و سوختن و سوختن و سوختن و باز برآمدن همچون ققنوس و... می‌تواند نباشد؟ که هست. پررنگ و پرحضور و سینه سپر و گردن فراز و حاضر یراق و پا به رکاب و جوینده و پوینده و پویا. و این همه را مگر می‌توان ندید؟ بلد نبودی ادا و اطوارهای رایج زمانه را، اما هرکس که جامی از شراب حضورت می‌نوشید بروشنی درمی‌یافت که چه سالک بیقرار و تشنه‌ای هستی و چقدر یافتن و بوییدن و چشیدن حقیقت برای‌ات دغدغه و تمنا و خواهشی همیشه زنده است و بی‌آن، حتی راه رفتن‌ات هم مشکل می‌شود چه رسد به فیلم ساختن و فیلم از آن گونه ساختن که «سفر به چزابه»، «پرواز در شب»، «هیوا»، «نجات‌یافتگان»، «مجنون» و «میم مثل مادر». که اینها همه از چشمه حقیقت‌خواهی تو می‌جوشید و می‌چشید و می‌چشاند. بسیاری تو را به آگاهی عقلانی و منطق رایج و ادبیات مالوف و تن دادن به مشهورات زمانه می‌خواندند، اما تو مسیر کج کرده بودی و به راه خود می‌رفتی. بی‌اعتنا به حرف و نقل بیکاران و بیعاران و بی‌هنران. برای رفتن، مسیر و راه جدید باز می‌کردی. راه می‌ساختی، و قلندروار، سینه به سینه‌ی زمانه می‌دادی. لج‌اش را درمی‌آوردی. و می‌دانستی که نمی‌دانندات. تو آگاهی عرفانی را برگزیده بودی و همین آگاهی نیز تو را. که برگزیدن و برگزیده شدن، در جام هنرمند است و هنرمندِ رهرو را برانگیختنِ دیگری در کار است و سهم‌اش از سلوک دانستن و شهود و تماشا و عشق و عاشقی را جز «او» نمی‌داند. و تکنسین و کاربلد و کاردان و هنرورز، نه برمی‌گزیند و نه برگزیده می‌شود. نه می‌رود و نه رفتن می‌داند. که در بودن اسیر است و به ماندن، دلبسته و خشنود و در کشکول جان و دل‌اش جز خالی و پوچ، هیچ نیست و نباید باشد. و مگر در کام هر صدفی مروارید رخشان و چشم‌نواز می‌توان یافت؟ شکیبایی می‌خواهد و خون جگر و تسلیم و رضا. پس آنگاه میلادی دوباره و برتر و مقامی آن‌گونه که باید، در خلق و هنر و هنرِ خلق. یافتن قدرت تکوین. و زیارت خورشید در آستین. که دست و چشم و دل و جان، دیگر از آنِ خداست و در چشم‌اندازِ تماشا جز خدا نیست. هرچه هست اوست. *** گفتم هستی رسول جان! و بر این گفته ناراست نبوده‌ام. چراکه در عکس به عکس، نما به نما، فصل به فصل و فیلم به فیلمِ ساخته‌هایت زنده‌ای و با ما همنفسی، اما این را نیز می‌دانم که وقتی «هیچکس سرباز به دنیا نمی‌آید» تا هنوز خاک می‌خورد، یعنی که کاش جسم‌ات بود و این سریال عظیم را می‌ساخت تا بدانند و بدانیم خرمشهر را و مردمان نجیب و حماسه سازش را. می‌دانی رسول! خرمشهر هنوز تنهاست. هنوز زخمی است. هنوز از رگ‌های کوچه‌ها و خیابان‌ها و خانه‌ها و نخل‌هایش خون می‌جوشد. این را به تو می‌گویم که عشق خرمشهر در رگ‌های ملتهب و پرخروش‌ات همیشه جاری و زنده بود. ... و رسول جان جایت در سینمای ایران و فرهنگ این سرزمین خیلی خالی است. کاش می‌دانستیم که چرا اینقدر زود دیر شد و لحظه پروازت چه ناهنگام رقم خورد... کاش می‌دانستیم و کاش می‌دانستی که این دریغ و درد سنگین بر سر ما چه آورده است در این ده سال. از آن روزی که ناگهان خیلی زود دیر شد و صبر ما در این ده سال پژمرد و پیر شد. اکبر نبوی منتقد سینما




یکشنبه 15 اسفند 1395 ساعت 08:00





این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: جام جم آنلاین]
[مشاهده در: www.jamejamonline.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 28]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


سینما و تلویزیون

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن