محبوبترینها
قیمت دیگ بخار و تولیدکننده اصلی دیگ بخار
معروف‌ترین هدیه و سوغاتی یزد مشخص شد!
آشنایی با انواع دوربین مداربسته ضد آب
پرداخت اینترنتی قبوض ساختمان (پرداخت قبض گاز، برق و آب)
بهترین دوره آموزش سئو محتوا در سال 1403 با نام طوفان ۱۴۰۳ در فروردین ماه شروع می شود
یک صرافی ارز دیجیتال چه امکاناتی باید داشته باشد؟
تعمیرگاه مجاز تعمیر ماشین لباسشویی در شرق تهران
تعمیرگاه مجاز تعمیر ماشین لباسشویی در شرق تهران
جراحی و درمان ریشه دندان عفونی با خانم دکتر صفوراامامی
چه مواردی بر قیمت کابین دوش حمام تاثیر دارند؟
صفحه اول
آرشیو مطالب
ورود/عضویت
هواشناسی
قیمت طلا سکه و ارز
قیمت خودرو
مطالب در سایت شما
تبادل لینک
ارتباط با ما
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
آمار وبسایت
تعداد کل بازدیدها :
1797631084
چرا Rime فراتر از یک کپی ساده از ICO است؟
واضح آرشیو وب فارسی:پردیس گیم:
%20-%20Co.jpg)
چرا Rime فراتر از یک کپی ساده از ICO است؟ "به قلم Rich Stanton از kotaku" ماه گذشته من موفق شدم به استودیو "تِکیلا وُرکس"، سازنده بازی "رایم" بروم و کمی پس از آنکه شروع به تجربه بازی کردم، صحبت‌های کارگردان بازی با روزنامه‌نگار دیگری را شنیدم. آنها داشتند در مورد کیفیت این صنعت بدون توجه به زیبایی و بزرگی اهدافش صحبت می‌کردند. "رائول رابیو" کارگردان رایم می‌گفت در رایم هر مرحله با احساسات گوناگونی سروکار دارد و شما تجربه‌ای بسیار متنوع را از بازی دریافت خواهید کرد. در این لحظه من دوباره بر چیزی که در مقابلم بود تمرکز کردم. رایم با راه رفتن پسری در ساحل و جستجو کردن اطرافش آغاز می‌شود، یکی از مجموعه شباهت‌های بازی به سری زلدا. واضح‌ترین مثال‌های قابل مقایسه برای رایم که ما ممکن است با آنها برخورد کنیم، زلدا و ایکو می‌باشد. رایم یک بازی سوم‌شخص ماجراجویی، معمایی و اکتشافی است که نقش اصلی آن را پسرِ جوانِ بدام افتاده در جزیره‌ای با برجی مرموز بر عهده دارد و او باید (یا می‌خواهد) از آن برج بالا برود. طراحی نسبتا مینیمال، عدم وجود HUD و هیچ راهنمایی واضحی بجز کنترل‌های ابتدایی در کنار عشق به زیبایی و محیطی عظیم درون‌مایه‌هایی هستند که مستقیما از ایکو وام گرفته شده است. ولی ویرانی محیط بازی کمتر از ایکو است و شما با وجود خوک‌هایی که در اطراف با ریتمی تصادفی خرخر کرده و معماهایی خلاقانه، روح بازی‌های بزرگ نینتندو را هم احساس می‌کنید.
%20-%20Co.jpg)
اما چیزی که اهمیت دارد این است که رایم با وجود این شباهت‌ها و الهام‌ها، حس و حال متفاوتی دارد. ایکو و زلدا بازی‌های بزرگی هستند ولی این بازی عناصری را از هردوی آنها گرفته و پس از ترکیب با ایده‌هایی جدیدی از خود، گونه متفاوتی از ماجراجویی را می‌آفریند. پس از غرق شدن کشتی، شما از تپه کوچکی بالا رفته و خود را در جزیره‌ای می‌یابید، و این مکان ابتدایی نوعی آموزش برای رسیدن به برج است. در اینجا مکانیک‌های اصلی معرفی می‌شوند یعنی کشیدن و هل دادن جعبه‌ها، استفاده از صدای پسرک برای فعال کردن اشیای حساس و سپس این موارد با عناصری جدید همانند پرسپکتیو ترکیب می‌گردند. راه‌حل یکی از معماهای ابتدایی بازی شامل تنظیم قطعات و سپس استفاده از سایه خودتان برای تکمیل تصویری بود. با اینکه معماهای ابتدایی بازی راه‌حل‌های مشخصی برای خود دارند ولی شما می‌توانید آنها را به نوعی سرهم‌بندی کرده و این یکی از لذت‌بخش‌ترین جنبه‌های رایم است. یکی از مثال‌های ابتدایی این مورد شامل توپی میشد که شما باید آن را می‌چرخاندید تا وزنش را در مکان مناسبی قرار دهید و سرانجام به بالای سکو برسید، با این تفاوت که من در همان ابتدا توپ را از سکو دیگری انداختم و خوشبختانه بر روی لبه آن باقی ماند. البته همه معماها راه میانبر چنین آسانی ندارند ولی این حقیقت که شما می‌توانید از عناصر مختلفی برای حل معما استفاده کنید و یا صرفا در آن خوش‌شانس باشید، باعث می‌شوند تا نسبت به پازل‌های بازی حس قابل باور بیشتری دریافت کنید. نام پسرک رایم "انو" (Enu) است که البته در هیچ کجای بازی به آن اشاره نمی‌شود چون دیالوگی وجود ندارد. صدا یکی از عناصر مهم برای حل معماها است هرچند پسرک با فشردن یک دکمه و با توجه به زمینه یا فریاد می‌ز‌ند یا شعر می‌خواند و یا همهمه می‌کند که البته همه آنها به زبانی غیرقابل فهم هستند. این صدای کودکانه در آن محیط گسترده و پهناور، اتمسفر خاص خود را می‌آفریند و بدلیل گیرا بودن و درست بودن خلق این اتمسفر، اغلب خود را درحال ایجاد سرو صدا می‌بینید.
دو مرحله‌ای که من با دقت بسیار بازی کردم، دارای دو مجموعه رنگ‌آمیزی مجزا بودند، مرحله آغازین با رنگ‌های آبی و سبز و سفید زیبا و فرح‌بخش بوده و مرحله دوم به فضای داخلی رفته و همه چیز با رنگ‌های قرمز تیره، قهوه‌ای و نارنجی گرم‌تر می‌نمود. جزئیات محیطی در حضور پسرک افزایش پیدا کرده و افکت‌های غیرمعمولی در مراحل بخصوصی وارد بازی می‌شدند. در مرحله اول با نزدیک شدنتان به در، چراغ‌ها روشن‌تر میشد، باد به شدت می‌وزید و توده‌های شن شروع به تکان خوردن در اطراف صحنه می‌کردند. درحالی که پسرک به زحمت پیش می‌رفت، موسیقی اوج گرفته و صفحه سفید میشد ... مرحله دوم با محاصره پسرک در میان هیبت‌های سنگی آغاز می‌شود که بلافاصله جان می‌گیرند، ارواح شبه انسان‌های تیره و مبهمی که دهانِ بزرگی بجای صورت دارند و در فضای مرحله وجود دارند. در اینجا بازی تفاوت خود با سایر عناوین را نشان می‌دهد، ارواح کاملا درون شما ابهام بوجود می‌اورند زیرا آنها حمله نمی‌کنند و به نظر متخاصم هم نمی‌آیند اما شما می‌توانید آنها را برای همیشه بکشید! این حسی دو گانه را برای شما ایجاد می‌کند و خطر‌های محیطی بازی را در قالب یک روند خطی نشان نداده و از لحاظ ذهنی شما را در دوراهی‌های جالبی برای کشتن یا زنده نگه داشتن قرار می‌دهد. ماهیت پدیده‌ها یکی از کلیدواژه‌های اصلی رایم است، مثلا همین ارواح سنگی چرا به آن شکل نزدیک شما می‌شوند؟ قصد خوشامد گویی دارند؟! قصد کشتن شما را دارند؟ از این دست سوالات در سراسر بازی زیاد یافت می‌شود.
در بازی تهدیدات آشکار بیشتری وجود دارد ولی رایم واقعا علاقه‌ای به ایده Game Over ندارد. روباه راهنمای پسرک همچنین از او محافظت هم می‌کند و حتی ربوده شدن توسط مخالفین بزرگ به معنای بازیافت مجدد در همان نزدیکی می‌باشد. مرحله دوم بر پرنده عظیمی تمرکز دارد که شما را به عنوان شامی عالی در نظر گرفته و سبک بازی را به گونه‌ای تغییر می‌دهد که مجبور به دویدن از پناهگاهی به پناهگاه دیگر شوید و سرانجام درحالی که از پرنده نفرین شده به ستوه آمده‌اید به آسیابی رسیده و با آزاد شدن ابرهای سیاه به امان برسید. به‌هرحال در هنگام جستجو در این مکان، پرنده باقی می‌ماند و تلاش می‌کند تا در لبه‌ها شما را برچیند. 5 یا 6 ثانیه آن را فراموش کنید و چنگال‌های ناگهانی شما را وادار به پرش می‌کند. شما در اطراف پرسه می‌زنید، در تلاشید تا سر در بیاورید که کجائید و به کجا می‌روید تا اینکه به پهنه وسیعی از آب می‌رسید. پرنده منتظر است تا با چنگال‌های خود حمله کند. فقط یک مکان وجود دارد که شما می‌توانید بروید و آن موجود نمی‌تواند. حیرت‌انگیزترین لحظه من در زمان تجربه رایم در این مکان بود، همانجا که به جلو می‌دویدم و قبل از رسیدن سرپنجه‌های پرنده شیرجه زدم و دنیای جدیدی در آن زیر برای من آشکار شد. آبی عمیقی که در همه سمت گسترش یافته بود، نقش‌های مرجانی که کف را پوشانده و دسته‌های ماهی به جلو و عقب شنا می‌کردند. زیبا خواندن رایم به اندازه کافی آسان است ولی در لحظاتی شبیه این، بازی واقعا این لقب را بدست می‌آورد.
رایم از خیلی جهات بازی غیرمتعارفی است ولی باید صبر کرد و دید که آیا می‌تواند ریتم معماهای خلاقانه و کارهای محیطی خود را در طول داستان 10 تا 12 ساعته خود حفظ کند یا خیر؛ هر چند مشکلات کوچکی هم وجود دارد، مثلا هنگامی که پسرک با تکانه و سرعت سقوط می‌کند، به جلو غلت خورده که ممکن است باعث زنجیره‌ای از غلت‌زدن‌هایی پیاپی در لبه‌ها شود که در نهایت می‌تواند باعث مرگ گردد. همچنین گاهی آرزو می‌کنید که روباه شما را رها کرده تا از منظره لذت ببرید! و البته شاید بعصی افراد مقدار بیشتری مرحله و چالش فرعی بخواهند هر چند من مشکلی با این موضوع ندارم. به طور کلی هیچکدام از این مشکلات لذتِ بودن در این دنیا و یا کنجکاوی من در مورد ماجراجویی پسرک را کمرنگ نمی‌کنند. به دلیل جایگاه رفیع بازی ایکو، استودیوهای کمی چیزی همانند آن می‌سازند. کسی چه می‌داند، شاید رایم هم سرانجام در این مقایسه کم بیاورد ولی با هنر و عشقِ موجود در مراحل گسترده‌اش مطمئنا به استحقاقش خواهد رسید. عنوان "رایم" در تاریخ 19 اردیبهشت سال 96 بر روی PS4، Xbox One و PC منتشر خواهد شد. مترجم: صادق بستانی
16 اسفند 1395
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: پردیس گیم]
[مشاهده در: www.pardisgame.net]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 32]
-
علم و فناوری
پربازدیدترینها