واضح آرشیو وب فارسی:جوان آنلاین: پرواز ماهيها در تعريف جديد از اشيا
خلاقيت تار و پود حوزه فرهنگ است.
نویسنده : حسن فرامرزي
يک: خلاقيت تار و پود حوزه فرهنگ است. هر تابلوي نقاشي که خلق ميشود، هر مستند و فيلم سينمايي که توليد ميشود، هر نمايشي که روي صحنه ميرود، هر رمان يا اثر داستاني که نوشته ميشود، هر اثر موسيقايي که خلق ميشود، بدون خلاقيت و فرا رفتن از سطح روزمره و تکرارشونده پديدهها معنايي نخواهد داشت. تورق ما در لايههاي داستانها، خيره شدن به خطوط و رنگها در سطح بوم و دنبال کردن پلان به پلان يک اثر سينمايي به اين اميد و به خاطر آن است که ببينيم آن اتفاقي که بايد در آن اثر افتاده است يا نه، آن «آن» روي داده است؟ وگرنه باز تکرار دستاوردهاي گذشتگان هنري نيست.
دو: امروز اگر ما در زبان منتقدان چه منتقدان آثار داستاني، چه منتقدان آثار نمايشي و تجسمي يا سينمايي ميبينيم که از تکراري بودن و ضعيف بودن آثار گلايه ميکنند و مثلاً ميگويند در سالي که گذشت اتفاقي رخ نداد - نمونه عيني و اخير آن را ميتوان در همين جشنواره فيلم فجر ديد که به گفته اکثر منتقدان سطح آثار ارائه شده در جشنواره به گونهاي نبوده که رضايت اهل فن را برآورده کرده باشد - در درجه اول به خاطر آن است که آن اتفاق خلاقانه کمتر در اين آثار روي ميدهد، اما براي اينکه يک اثر فرهنگي و هنري بتواند ارائه خلاقانهاي داشته باشد به چه عناصري نياز دارد؟ در چند يادداشت سعي ميکنيم به چند عنصر مؤثر در اين باره اشاره كنيم.
سه: يکي از مهمترين سرچشمهها و آبشخورهاي نگاه خلاقانه داشتن زاويه ديد متفاوت است، چشمهايي شسته شده از عادات. زاويه ديد متفاوت به اين معنا که شما با يک چرخش ذهني به يک پديده و رخداد به گونهاي نگاه کنيد که در عين حال که آن پديده را تحريف نميکنيد و نسبتهاي درون آن را به هم نميزنيد، اما زاويهاي را براي مشاهده در روابط و اجزاي آن انتخاب ميکنيد که کمتر کسي سراغ آن رفته است و از آن زاويه گزارش خود را از آن پديده و رخداد ارائه کرده است. از اين زاويه ما به سان غارنورداني هستيم که هر آن ميتوانند دالاني تازه و تالاري نو را در منظر ما بگشايند که پيشتر گشوده و کشف نشده بود.
چهار: شايد يک مثال در اينباره بتواند بحث را روشنتر کند. فرض کنيد يک تور عکاسي در حال برگزاري است. عکاسان به يک درياچه يا آبگير کوچکي رفتهاند و در حال گرفتن عکس از درختان اطراف درياچه و ماهيهاي داخل آبگير يا درياچه کوچک هستند. آنها زاويههايي را براي اين کار انتخاب کردهاند که بارها آزموده شده است. حال در ميان آنها عکاسي به اين موضوع فکر ميکند که آيا ميتوان تصوير متفاوتتري از آبگير درختان و ماهيها ارائه کرد؟
برای مثال احسان کمالي - عکاس خبرگزاري تسنيم در عکس آبگیر محلی زاويه ديد کاملاً متفاوت است. در واقع او به گونهاي عکس گرفته که انگار ماهيها در سطح آسمان شناور هستند و به نوعي آسمان و درخت و ماهيها به يک پيوند سوررئال رسيدهاند. اين عکسها به شدت زيبا و متفاوت هستند، در حالي که يک عکاس آماتور و معمولي نهايتاً از سطح آب يا از درختان ميتواند چند عکس بگيرد، اما هنرمندي که نگاه متفاوتي دارد ميخواهد از سطح عادي روايت اشيا بگريزد و به لايههاي دروني و پنهانتر برسد. اين مرز و مميز ميان يک نگاه معمول و متفاوت است که به يک اثر خلاقيت ميبخشد يا نميبخشد. کسي نديده است که ماهيها در آسمان پرواز کنند، اما هنرمند با خود ميانديشد که آيا ميتوان بالهها را بال ديد؟ آيا حرکت ماهيها در اين برکه، بيشباهت به نوعي پرواز نيست؟ پس آيا ميشود به گونهاي به آنها نگاه کرد که چنين حس و دريافتي را به مخاطب القا کند؟ اينجاست که دوربين به زير آب ميرود و ماهيها در بالاي لنز دوربين قرار ميگيرند، به گونهاي که از بالاي سطح آب ميتوان تصاويري را از آسمان آبي و ابرها و درختان هم ديد. اما رسيدن به اين نوع نگاه متفاوت و خلاقانه هم به سادگي ممکن نيست و اصليترين راهبرد در اينجا اين است که بتواني در افق موجودات قرار بگيري، به آنها نزديک شوي، با آنها به زبان خودشان گفتوگوي دروني داشته باشي تا آنها راه را به تو نشان دهند که چگونه ميتوان ساختارهاي معمول را شکست و به روايتي متفاوت از پديدهها رسيد.
منبع : روزنامه جوان
تاریخ انتشار: ۰۹ اسفند ۱۳۹۵ - ۲۲:۰۰
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: جوان آنلاین]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 41]