تور لحظه آخری
امروز : شنبه ، 1 اردیبهشت 1403    احادیث و روایات:  پیامبر اکرم (ص):دعا كردن را در هنگام رقّت قلب غنيمت شمريد، كه رقت قلب، رحمت است.
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

بلومبارد

تبلیغات متنی

تریدینگ ویو

خرید اکانت اسپاتیفای

کاشت ابرو

لمینت دندان

لیست قیمت گوشی شیائومی

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

لوله پلی اتیلن

دانلود سریال سووشون

دانلود فیلم

ناب مووی

مرجع خرید تجهیزات آشپزخانه

خرید زانوبند زاپیامکس

رسانه حرف تو - مقایسه و اشتراک تجربه خرید

کلاس باریستایی تهران

تعمیر کاتالیزور

تعمیر گیربکس اتوماتیک

دیزل ژنراتور موتور سازان

سرور اختصاصی ایران

سایت ایمالز

تور دبی

سایبان ماشین

جملات زیبا

دزدگیر منزل

ماربل شیت

تشریفات روناک

آموزش آرایشگری رایگان

طراحی سایت تهران سایت

آموزشگاه زبان

اجاره سند در شیراز

ترازوی آزمایشگاهی

رنگ استخری

فروش اقساطی کوییک

راهبند تبریز

ترازوی آزمایشگاهی

قطعات لیفتراک

وکیل تبریز

خرید اجاق گاز رومیزی

آموزش ارز دیجیتال در تهران

شاپیفای چیست

فروش اقساطی ایران خودرو

واردات از چین

قیمت نردبان تاشو

وکیل کرج

تعمیرات مک بوک

قیمت فنس

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

سیسمونی نوزاد

پراپ تریدینگ معتبر ایرانی

نهال گردو

صنعت نواز

پیچ و مهره

خرید اکانت اسپاتیفای

صنعت نواز

لوله پلی اتیلن

کرم ضد آفتاب لاکچری کوین SPF50

دانلود آهنگ

طراحی کاتالوگ فوری

واردات از چین

اجاره کولر

دفتر شکرگزاری

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1797060936




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
 refresh

عکاسی فقط دکمه فشار دادن نیست


واضح آرشیو وب فارسی:جوان آنلاین: عکاسی فقط دکمه فشار دادن نیست
مجید ایروانی یکی از عکاسان ایرانی است که سال ها در آمریکا فعالیت داشته و حالا پس ازمدت ها به ایران برگشته تا در شهر و دیار خود به عکاسی بپردازد. او که عکاسی را به صورت حرفه ای از سال 1990 آغاز کرده، عکس های پرتره و خاطره انگیز زیادی از مردم سراسر جهان گرفته و مهم ترین بخش عکاسی را گوش کردن و وقت گذاشتن برای مخاطب می داند.  
وی عکاسی را تنها فشار دادن دکمه دوربین نمیداند و معتقد است باید به انرژی و تلاش عکاس برای ثبت عکس نیز توجه کرد. در این گفتگو با ما همراه باشید: 
 
 
شما سال ها در عرصه عکاسی کار و فعالیت کردید. چه شد که تصمیم گرفتید پس از سال ها به ایران برگردید؟ 
حقیقت اش جواب اش ساده است. همیشه می خواستم بیایم ایران و عکاسی کنم و حالا این موقعیت جور شد که به ایران بیایم. البته دلایل دیگری هم دارد. یکی این که می خواستم کنار پدر و مادر و خانواده ام باشم و نیز می خواستم عکاسی کنم. زندگی؛ استفاده از لحظه هاست.  
 
چرا زودتر نیامدید؟ 
به این اتفاق می توانسنت 20 سال پیش بیفتد اما خودم آمادگی اش را نداشتم. 
 
همان طور که در سایت تان هم گفته اید عکاسی از مردم را دوست دارید و حتی برای عکاسی از لحظه های آن ها هم وقت گذاشته اید. دلیل این علاقه چیست؟ 
حدود34 سال پیش کنار شخصی به نام آقای بختیار در اصفهان کار می کردم. روی کارت تبلیغی اش این شعر را نوشته بود: ای عکس نمونه جوانی منی/ در دهر نشان جاودانی منی/ من می روم و تو در جهان خواهی ماند/ یعنی که تو نشان زندگانی منی، ثبت لحظه های زندگی، حالت چشمها و روحیه آدم ها؛ مهمترین دلیل روی آوردنم به عکاسی پرتره است. همیشه من از صورت آدم ها لذت می بردم. چون در صورت و نگاه احساس زیاد است ومن تلاش کرده ام زیبایی آن را در عکس هایم نشان دهم. 
 
و به نظر می رسد که برای تک تک آن ها هم وقت گذاشته اید؟ 
ضمن اینکه درعکاسی پرتره استفاده از تکنیک های خاص عکاسی مثل استفاده از نور ، رنگ ها ، ترکیب بندی با موقعیت سوژه مهم است اما هنگامی که عکاسی به پرتره می رسد یک حالت سایکولوژی نیز دارد و باید سوژه را درک کنید. اگر یک دکتر و یا کارگر است، باید مثل او بشوی و حتی با او صحبت کنی تا درک بهتری از شخصیتی که قرار است در قاب دوربین ثبت شود داشته باشید. در این سال ها بیش از همه یاد گرفته ام چگونه با مردم در سطح خودشان باشم. 
 
تفاوت تجربه کار در ایران با سایر کشورها در چیست؟ 
دنیا همه اش مثل هم است! ایران نیز خوبی ها و بدی های خودش را دارد! ولی زندگی همه جا یک نوع پیش می رود. از دور انگار فرق می کند اما همه اش مثل هم است. 
 
چرا اصفهان را برای کار و زندگی در ایران انتخاب کرده اید؟ 
خب خانواده ام آن جا بوده اند و ترجیح میدهم در کنار آن ها باشم وگرنه اگر می خواستم جای دیگر بروم، در همان خارج از کشور می ماندم. 
تهران اگر بخواهیم عکس بگیریم خوب است اما اگر بخواهیم زندگی کنیم، خیلی ماشینی و شلوغ است. البته تهران شهر هیجان انگیزی است اما من در اصفهان راحت ترم. 
 
مردم ایران عاشق و شیفته قرار دادن عکس های خود در اینستاگرام و فیس بوک هستند؛ آیا مردم امریکا یا  سایر نقاط دنیا نیزاین قدر عکس گرفتن را دوست دارند؟ 
من زیاد روی این موضوع توجه و تحقیق نکرده ام اما در آمریکا نیز مردم از خود عکس می گیرند، مثلا سر شام عکس می گیرند. اما در آمریکا اینستاگرام مثل ایران پرطرفدار نیست و بیشتر برای بیزینس است و شخصی نیست. به طور کلی علاقه ایرانی ها به عکاسی خوب و خیلی بیشتر است. 
 
زمانی که عکاسی را شروع کردید، فکر می کردید که از همه جا عکس بگیرید و این قدر به این کار علاقه مند شوید؟ 
من زمانی که عکاسی را شروع کردم 14 سالم بود که با مادرم به یک استودیو عکاسی در اصفهان رفتم. در ویترین مغازه یک عکس 20در۲۵ سیاه و سفید از یک خانواده 30 نفره بود! در آن عالم بچگی گفتم: که این ها الان کجا هستند؟ عکاسی که از این ها عکس گرفته الان کجاست؟  
و بعد گفتم: که چه کار خوبی است که همه این آدم ها با صورت های شان حفظ شوند. چون همه ما یک روزی می رویم و آخرش همین عکس است که می ماند. به هر حال، همان عکس نظر من را به خودش جلب کرد و هنوز تصویر آن در ذهنم باقی است و دلیل بزرگی شد تا به سمت عکاسی بروم و بعد هم پسردایی ام اصول اولیه عکاسی را به من آموزش داد. 
 
بیش از همه کدام زمینه عکاسی را دوست دارید؟ 
پرتره را خیلی دوست دارم. عکاسی طبیعت هم کار کرده ام ولی پرتره را دوست دارم چون نگاهشان زیباست. 
 
با ورود تکنولوژی و آسانتر شدن عکاسی، آینده این هنر را چگونه می بینید؟ 
زمان حاضر ، زمان سرعت است. طبیعی است که تکنولوژی هم در حال رشد باشد. عکاسی هم با تکنولوژی روز خود پیش می رود ...... الان دوربین های دیجیتالی خوبی به بازار عرضه شده و در حال حاضر این سیستم و تکنولوژی لااقل برای عکاسی خبری خیلی خوب و مناسب به نظر می رسد ولی واقعیت این است که با عکاسی طبیعت نمی توان همچین کاری را کرد. لااقل برای آدم حرفه ای دوربین دیجیتال به درد نمی خورد. 
 
درباره کسب درآمد و اقتصاد در این هنر برایمان بگویید؟ 
البته زندگی خرج هم دارد؛ چه در این جا و چه در آمریکا، و برای پول درآوردن عکاسی تبلیغاتی نیز کرده ام.متاسفانه با این دوربین های دیجیتال، پول در آوردن خیلی سخت شده است. در آمریکا خیلی عکاس ها هستند که آگهی می دهند که ما عکاسی می کنیم که کار را سخت کرده است. 
 
معمولا واکنش مخاطب به عکس ها به عنوان یک اثر هنری چطور بوده است؟ 
معمولا مردم می آیند و عکس ها را نگاه می کنند و می روند اما توجه نمی کنند که گرفتن این عکس ها چه انرژی برده است. من خطا کرده ام، یاد گرفته ام و تجربه ام بیشتر شده اما مردم به این انرژی که گذاشته شده توجه نمی کنند و این کمی اذیتم می کند! بعضی با خودشان می گویند: « ا چه قشنگه » و بعد می روند. باید بدانند تلاش زیادی پشت این چه "قشنگه" بوده است. 
  
از مخاطب چه انتظاری دارید؟ 
عکاسی فقط فشار دادن دکمه نیست. تنظیم نور، توجه به حالت و شخصیت سوژه؛ درست مانند عکس گرفتن از یک گل که باید دید نور از کجا تابیده و شما باید از چه سمتی عکس بگیری که زیباتر جلوه کند. شروع پروسه عکاسی از تجسم دنیای سه بعدی و انتقال صحنه به دنیای دو بعدی است، مرحله بعدی شامل بررسی نور و استفاده از آن برای بوجود آوردن برای اثر دلخواه است. 
 
به نظر شما مخاطب چگونه می تواند قدر هنر عکس را بداند؟ چه باید بکند؟ 
هر مخاطب در سطح خودش با کمی تفکر و نگاه به عکس می تواند به درک پروسه عکاسی از آغاز بازتاب نور تا ثبت تصویر و ایجاد حسی عمیق از یک صحنه برسد. متاسفانه بعضی اوقات با دیدن عکسهایم اول می پرسند: با چه دوربینی عکس گرفتی؟ این سوال موجب می شود تا حس کنم مخاطب تجسم و مهارت عکاس را نمی بینند.  
و اینکه مخاطب باید چه بکند گرچه تا حدودی این مسئله به کار هنری عکاس باز می گردد وعکس باید در بیننده یا مخاطب حسی بر انگیزد و بتواند با مخاطب ارتباط برقرار کند اما هر کاری آدابی دارد، مثلا شما برای تماشای تئاتر آدابی را رعایت می کنید. وقتی به گالری می روید تا آثار نقاشی هنرمندی را ببینید آدابی را رعایت می کنید؛ نمی پرسید جنس بوم نقاشی و یا مارک رنگ روغنتان چه بوده؟! بلکه در آن اثر عمیق می شوید و تلاش می کنید با ترکیب بندی ها و حس اثر هماهنگ شوید و در واقع همین موجب لذت بردن از آثار هنری می شود. در نهایت می خواهم بگویم مخاطب برای حس کردن عکس باید با آن هماهنگ شود و این هماهنگی با فهمیدن مارک و مدل دوربین بدست نمی آید. 
 
سخن پایانی: 
عکاسی برای من همیشه یک حس درونی است ... یک حس درونی آغاز کننده کار است یعنی چیزی که می تواند من را وادار کند که به آن توجه کنم . حال چه تصویر حاوی یک سوژه باشد یا یک ترکیب توانمند یا استفاده استادانه از نور .... من شیفته لحظاتی هستم که می توانم لحظاتِ سریعاً گذرا را با مهارت و هنر عکس بگیرم . همه ما یک روزی می رویم و آخرش همین عکس است که می ماند .


گفت و گو: نیلوفر رهگذر


منبع : جوان آنلاين



تاریخ انتشار: ۰۷ اسفند ۱۳۹۵ - ۰۳:۱۲





این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: جوان آنلاین]
[مشاهده در: www.javanonline.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 18]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


فرهنگ و هنر

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن