تور لحظه آخری
امروز : شنبه ، 1 اردیبهشت 1403    احادیث و روایات:  امام علی (ع):هرگاه بنده اى بخواهد چيزى بخواند و يا كارى انجام دهد و بسم اللّه  الرحمن الرحيم بگويد...
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

بلومبارد

تبلیغات متنی

تریدینگ ویو

خرید اکانت اسپاتیفای

کاشت ابرو

لمینت دندان

لیست قیمت گوشی شیائومی

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

لوله پلی اتیلن

دانلود سریال سووشون

دانلود فیلم

ناب مووی

مرجع خرید تجهیزات آشپزخانه

خرید زانوبند زاپیامکس

رسانه حرف تو - مقایسه و اشتراک تجربه خرید

کلاس باریستایی تهران

تعمیر کاتالیزور

تعمیر گیربکس اتوماتیک

دیزل ژنراتور موتور سازان

سرور اختصاصی ایران

سایت ایمالز

تور دبی

سایبان ماشین

جملات زیبا

دزدگیر منزل

ماربل شیت

تشریفات روناک

آموزش آرایشگری رایگان

طراحی سایت تهران سایت

آموزشگاه زبان

اجاره سند در شیراز

ترازوی آزمایشگاهی

رنگ استخری

فروش اقساطی کوییک

راهبند تبریز

ترازوی آزمایشگاهی

قطعات لیفتراک

وکیل تبریز

خرید اجاق گاز رومیزی

آموزش ارز دیجیتال در تهران

شاپیفای چیست

فروش اقساطی ایران خودرو

واردات از چین

قیمت نردبان تاشو

وکیل کرج

تعمیرات مک بوک

قیمت فنس

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

سیسمونی نوزاد

پراپ تریدینگ معتبر ایرانی

نهال گردو

صنعت نواز

پیچ و مهره

خرید اکانت اسپاتیفای

صنعت نواز

لوله پلی اتیلن

کرم ضد آفتاب لاکچری کوین SPF50

دانلود آهنگ

طراحی کاتالوگ فوری

واردات از چین

اجاره کولر

دفتر شکرگزاری

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1797038976




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
 refresh

جوی‌ افیون توده‌هاست


واضح آرشیو وب فارسی:پردیس گیم:

جوی‌ افیون توده‌هاست
"به قلم محمد کاظمی" کارل مارکس فیلسوف آلمانی در نوشته‌ای معروف که دیگر امروز به ضرب‌المثل تبدیل شده‌ اشاره می‌کند که مذهب افیون توده‌هاست، فارغ از پذیرش یا عدم پذیرش همچین موضوعی ما همواره می‌توانیم موارد بسیار زیادی را به جا و یا کنار لفظ مذهب در این جمله بنشانیم، از جمله بسیاری از اید‌ئولوژی‌ها همانند انواع قومیت‌گرایی و نژادپرستی و اید‌ئولوژی‌های دیگری همچون لیبرالیسم و تز پایان تاریخ و حتی چیز‌هایی بسیار روز‌مره‌تر به مانند تلوزیون و تولیداتی از قبیل محصولات بسته‌بندی شده‌ی هنری اعم از محصولات سینمایی و بسیاری از گیم‌ها یا به کلامی دیگر تمامی اجزای خرد و درشت وضعیت موجود یا وضعیت‌های ارتجاعی.

در واقع یکی از چندین کارکرد این قبیل افیون‌ها در زندگی روزمره مردم این است که با مصرف آن‌ها زشت‌ترین چهره‌های واقعیت را می‌توان در هیبت زیبایی و فریبندگی بهشت و اید‌ه‌آل‌های آن افیون ببینید، یعنی این افیون می‌تواند چنان رضایتی دروغین به ما ارائه دهد که ما برای کسب رضایت واقعی خود در جهان دیگر دست به عملی در جهت برآورده ساختن این رضایت نزنیم. این اید‌ه‌‌ افیون و تاثیراتش پیشتر بارها در آثار مختلف هنری منجمله در سینما، ادبیات و غیره به کار گرفته‌ شده، مثال بارزش پروپاگاندهای برادر بزرگ در رمان 1984، اشاره‌ی مستقیم جان لنون در آهنگ قهرمان طبقه کارگر و خیلی موارد دیگر، و خب نکته جالب اینجاست که این امر حتی در هنر بازی‌سازی (توجه کنید که بازی‌سازی به مثابه‌ یک هنر مستقل و نه یک صنعتی همچون هالیوود که اخیرا توسط استدیو‌های مستقل در حال رشد است) که عمری کوتاه‌تر از باقی موارد مذکور دارد نیز صادق است مثل بایوشاک‌ها و مثلا سری ماندگار Half Life، با وچود تمامی این موارد هرچند این ایده‌ در عرصه‌ی گیم در جاهای مختلفی به کار رفته است، اما به دلایل زیادی اعم از محوری بودن ایده، تمرکز بالای اثر مذکور بر روی ایده و خیلی موارد دیگر بازی We Happy Few را می‌توان یکی از درخشان‌ترین این قبیل تجربیات نام برد.

We Happy Few در یک تاریخ دگرگون شده رقم می‌خورد که شاید فراتر از بسیاری از واقع‌گراترین آثار، شبیه به دوران و زندگی ماست. در ابتدا ما در نقش یک مامور سانسورچی ایفای نقش می‌کنیم. از سرتیتر چند خبری که در همان ابتدای بازی می‌توانیم بخوانیم، می‌یابیم که اخبار از چیرگی نظم موجود بر کمونیسم حاکی است، کمی ‌می‌گذرد بعد از اتفاقاتی کسی به شما یک قرص می‌دهد به نام جوی (Joy) که شما می‌توانید انتخاب کنید که آن را بخورید یا نه! این همان انتخاب اصلی است که سرنوشت شما را تغییر می‌دهد. اگر قرص را بخورید بازی همان جا به اتمام می‌رسد و شما به زندگی روزمره‌ی خود خارج از بازی ادامه‌ می‌دهید و اگر قرص را نخورید تازه متوجه‌ اطراف خود و فجایع حقیقی پیرامونتان می‌شوید، با انتخاب این روند در ادامه کمی جلوتر شما توسط نیروی قهریه بازی دستگیر می‌شوید و به یک جزیره‌ی قرنطینه‌ که‌ مخصوص کسانیست که به جوی نه گفته‌اند فرستاده می‌شوید و در آنجا داستان بازی تازه آغاز می‌شود. همان‌طور که از معرفی این جهان متوجه شده‌اید یک عنصر در این بین بسیار حیاتی و مهم است، آری. قرص "جوی" که در واقع در نقش همان افیونیست که پیشتر از آن سخن به‌ میان آوردیم.

 "جوی" برلب تمام مردم لبخند‌ می‌نشاند، جهان را نه در واقع بلکه در دیدگان ما زیبا می‌کند و هر نوعی از بی‌نظمی، ناهنجاری و میل به تغییر واقعیت برای جهان بهتر را در نطفه خفه می‌کند. محیط بازی به شکل عجیبی به دو بخش کلی تقسیم می‌شود شهر‌ها و محدود‌ه‌های قرنطینه، هر کدام از این دو دارای تکینه‌ساز‌هایی ویژه هستند که بسیار جالب است. شهر‌ جاییست که همه در آن‌جا جوی مصرف می‌کنند. حتی در قهوه‌ یا دیگر غذا‌ها نیز جوی‌پیل حل شده‌ است و هر کس که از خوردن جوی در آن سرپیچی کند مجازات می‌شود. نیاز‌های اولیه‌ی اقتصادی برای مصرف در شهر تامین‌ شده‌ است و مردم مشغول انجام هیچ کاری به جز زندگی‌ ایده‌آل سیستم نیستند. اما بخش قرنظینه؛ دراین بخش انسان‌هایی افسرده، لاغر و فاقد ملزمات نیازهای اولیه‌ی خود هستند و بر سر تامین این نیازها مجبورند حتی گاهی به جان هم بیفتند. این بخش جایی‌ست داخل همان اجتماع، جایی که برای کسی که بعد از نه گفتن به نظم موجود در وضعیتی قرار گرفته است که دیگر نیازی به سرکوبش نیست. فاقد از هرگونه روحیه‌ی جمعی برای جنگیدن، فاقد از هر نشانه‌ای برای فعالیت، انسان‌هایی که فعالیت‌شان تداوم نوعی انفعال است و آنچه از این کنشِ ضدکنش‌شان به دست می‌آید تنها ادامه‌ی یک کابوس همیشگی است: الآن و اکنون.

در کنار خیابان‌ها انسان‌های تنهایی را می‌بینیم که در جایی میان جنون و سلامت با خود صحبت می کنند و می‌گرینند. صحبت‌هایی از خاطرات گمشده ‌یا اجتماعی که همچون یک داستان رازآلود در پرده‌ای از مه پنهان است. اما شاید مهم‌ترین کلامی که در تمام بازی شنیده می‌شود سوالیست که شخصیت شما در این بخش از خود می پرسد، چیزی شبیه اینکه: "آیا این واقعا شادیست وقتی که همه چیز دروغ است؟" این همان سوالیست که وقتی شخصیت از خود می پرسد شما به عنوان شخصی پشت یک مانیتور دقیقا آنرا از خود می پرسید. اینجا و تنها اینجا‌ست که بازی خود را از تمام مفهوم اکثریت گیم‌های پیشین که مبتنی بر نوعی صنعت هالیوودی و سرگرمی در راستای از خود بیگانگیست، جدا می‌کند. این افق نوینی در گیم است، افقی از آینده‌ی گیم نه به عنوان یک افیون بلکه به عنوان یک مدیوم نوین هنری که می‌تواند در کنار تئاتر، سینما، ادبیات و غیره به مبارزه بپیوندد. باید یادمان باشد این تازه آغاز یک راه است و تلاش‌های بسیاری برای رسیدن به بازی به عنوان یک مدیوم مستقل هنری باید انجام داد؛ مدیومی که می‌تواند خود را از یک افیون برای از خودبیگانگی انسان، به مثابه یک سطل آب یخ برخواب سنگین مصرف کنندگان این افیون‌ها بریزد و حتی اگر خود به عنوان یک افیون به کار رود باز امید هست که این افیون بتواند افیونی ضدافیون باشد. ....... با تشکر از گروه DeCreation



6 اسفند 1395





این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: پردیس گیم]
[مشاهده در: www.pardisgame.net]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 109]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


علم و فناوری

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن