تور لحظه آخری
امروز : پنجشنبه ، 6 اردیبهشت 1403    احادیث و روایات:  امام علی (ع):هرگاه رسول اكرم صلى‏الله‏عليه‏و‏آله يكى از اصحاب خود را غمگين مى‏ديدند، با شوخى او...
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

بلومبارد

تبلیغات متنی

تریدینگ ویو

خرید اکانت اسپاتیفای

کاشت ابرو

لمینت دندان

ونداد کولر

لیست قیمت گوشی شیائومی

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

دانلود سریال سووشون

دانلود فیلم

ناب مووی

تعمیر کاتالیزور

تعمیر گیربکس اتوماتیک

دیزل ژنراتور موتور سازان

سرور اختصاصی ایران

سایت ایمالز

تور دبی

سایبان ماشین

جملات زیبا

دزدگیر منزل

ماربل شیت

تشریفات روناک

آموزش آرایشگری رایگان

طراحی سایت تهران سایت

آموزشگاه زبان

اجاره سند در شیراز

ترازوی آزمایشگاهی

رنگ استخری

فروش اقساطی کوییک

راهبند تبریز

ترازوی آزمایشگاهی

قطعات لیفتراک

وکیل تبریز

خرید اجاق گاز رومیزی

آموزش ارز دیجیتال در تهران

شاپیفای چیست

فروش اقساطی ایران خودرو

واردات از چین

قیمت نردبان تاشو

وکیل کرج

تعمیرات مک بوک

قیمت فنس

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

سیسمونی نوزاد

پراپ تریدینگ معتبر ایرانی

نهال گردو

صنعت نواز

پیچ و مهره

خرید اکانت اسپاتیفای

صنعت نواز

لوله پلی اتیلن

کرم ضد آفتاب لاکچری کوین SPF50

دانلود آهنگ

طراحی کاتالوگ فوری

واردات از چین

اجاره کولر

دفتر شکرگزاری

تسکین فوری درد بواسیر

دانلود کتاب صوتی

تعمیرات مک بوک

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1797870353




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
 refresh

ناصر محمدخانی:زنم گفت کاری می‌کنم فیلم جدید از زندگی‌ات بسازند!/ مي‌خواستند مجبورم كنند كه خواهرشان را عقد كنم


واضح آرشیو وب فارسی:عصر ایران: ناصر محمدخانی:زنم گفت کاری می‌کنم فیلم جدید از زندگی‌ات بسازند!/ مي‌خواستند مجبورم كنند كه خواهرشان را عقد كنم
من شاكي هستم. جرم آنها هم آدم‌ربايي است. با دو ماشين و دو موتور مرا در اتوبان آزادگان دزديدند. تعدادشان زياد بود.
ناصر محمدخانی از سوی همسرش تهدید شده بود.


به گزارش تماشاگران امروز، ناصر محمدخاني روزي ستاره اول فوتبال ايران بود. عنوان غزال تيزپا را اولين‌بار براي او استفاده مي‌كردند. اما حال اقلا دو دهه است كه ديگر خبري از آن اسطوره محبوب فوتبال نيست. هر خبري از او شده درباره بحران‌هاي زندگي‌‌اش بوده. ابتدا مرگ همسرش به دست شهلا جاهد و حاشيه‌هاي آن دادگاه و حالا ماجراي دزديده شدنش توسط خانواده همسر جديدش سر پول. حرف‌هايش را در اين باره بخوانيد. حرف‌هايي كه به تماشاگران امروز زده است!


*شما ربوده شده بوديد؟ دوباره درباره يك اتفاق خانوادگي خبرساز شديد. 


بله صحت داشته. من را تهديد كردند. در اتوبان آزادگان زماني كه در ماشين دوستم بودم با چند ماشين و موتور به من حمله كردند و من را گروگان گرفتند. 


*گفته بودند به شما پول قرض داده‌اند و پول‌هاي‌شان را پس نداده‌ بودید.


 اصلاً چنين چيزي نيست. يك هزار توماني هم به من نداده‌اند. پول به خواهرشان داده‌اند؛ بروند از او بگيرند. من به پول‌هاي اين آدم‌ها نيازي ندارم. 


*ماجراي چك و پلاسكو كه گفتند پول‌هاي شما در پلاسكو بوده، را توضيح مي‌دهيد؟


من چك دادم. اين چك مال يكي از دوستانم بود. يكي از اين افرادي كه مغازه‌شان در پلاسكو بود. سوخت رفت پي كارش. چطور بايد پُرش مي‌كردم؟ تازه من يك چك ضمانت به اين خانم و خانواده‌‌اش داده بودم كه بروند حساب‌شان را پر كنند. پول خودشان كه نبود. اصلاً صحبت‌هايي كه مي‌كنند صحت ندارد. 


* اين خانم با شهلا جاهد دوست بوده؟ اين موضوع صحت دارد؟ 


نمي‌دانم. خواهرش با روزنامه همشهري مصاحبه كرده و این حرف‌ها را زده. من چنين چيزي را نمي‌دانم. خودم هم در همشهري ماجرا را خواندم و شوكه شدم!


*شما چند سال است با اين خانم زندگي مي‌كنيد؟


چهار پنج سال است كه با هم زندگي مي‌كنيم ولي همه اين مشكلات به خاطر خانواده‌‌اش بود كه در زندگي ما دخالت مي‌كردند. 


*يعني كاملاً قانوني با هم زندگي مي‌كرديد؟


بله. كاملاً قانوني و فرزندانم هم در جريان بودند. 


* زندگي‌‌تان كلاً تبديل به داستان‌های سينمايي شده است. 


بله. همين زنم تهديدم كرد که كاري مي‌كنم يك فيلم ديگر هم برايت بسازند. برادر و خواهرانش در زندگي ما دخالت مي‌كردند. من به خودش هم گفتم كه مقصر هستي. او هم قبول كرد و خواهش كرد كه باهم زندگي كنيم اما من گفتم نه ديگر تمام شده است. 


*الان شما شاكي پرونده هستيد؟


بله. من شاكي هستم. جرم آنها هم آدم‌ربايي است. با دو ماشين و دو موتور مرا در اتوبان آزادگان دزديدند. تعدادشان زياد بود. سه چهار ساعت هم مرا دزديده بودند و در را قفل كرده بودند و مي‌خواستند مجبورم كنند كه خواهرشان را عقد كنم. من هم گفتم باشد! بمانيد تا برويم عقدش كنيم! دنبال وقت بودم چون مي‌دانستم پسرم به پليس خبر مي‌دهد. از همان‌جا به پسرم پيام دادم. بعد نيروي انتظامي با حكم قضايي وارد منزل شد و مرا نجات دادند. 


*كتك‌‌تان كه نزدند؟


در اتوبان با آنها درگير شده بوديم. برادرهايش من را زدند. من هم زدم ولي آنها تعدادشان خيلي بيشتر بود. مرا دزديدند و بردند به خانه خودم. زنداني‌ام كردند. من يك ماهي بود كه به خانه خودم نمي‌رفتم و از دست اين افراد آرامش نداشتم. رفت‌و‌آمدشان زياد بود. خانمم الان گريه مي‌كند و مي‌گويد ديگر اجازه نمي‌دهم كسي پايش را به خانه ما بگذارد. من گفتم ديگر فايده‌ ندارد و دوباره همين‌‌ آش است و همین كاسه. 


*پس شما نمي‌دانيد كه با شهلا ارتباط داشته‌اند یا نه؟


نه من چنين چيزي نمي‌دانستم. شايد بعضي افراد از خانواده‌شان در ارتباط بوده‌اند اما خود خانمم ارتباطي با شهلا نداشت. 


*اين فيلم‌هايي كه درباره شما ساخته‌اند را ديده‌ايد؟


«خشم‌و‌هياهو» را ديدم.‌ چي بايد بگويم. قصه كه مشخص است درباره چه كسي است. ولی «يادم تو را فراموش» را نديده‌ام.


*گلايه‌اي نداريد؟


چه بگويم، ولي به موقعش حتماً اقدام خواهم كرد. 


تاریخ انتشار: ۱۰:۳۷ - ۲۶ بهمن ۱۳۹۵ - 14 February 2017





این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: عصر ایران]
[مشاهده در: www.asriran.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 31]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


اجتماع و خانواده

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن