تور لحظه آخری
امروز : پنجشنبه ، 6 اردیبهشت 1403    احادیث و روایات:  امام صادق (ع):تسبيحات فاطمه زهرا عليهاالسلام در هر روز پس از هر نماز نزد من محبوب تر از هزار ركعت ...
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

بلومبارد

تبلیغات متنی

تریدینگ ویو

خرید اکانت اسپاتیفای

کاشت ابرو

لمینت دندان

ونداد کولر

لیست قیمت گوشی شیائومی

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

دانلود سریال سووشون

دانلود فیلم

ناب مووی

تعمیر کاتالیزور

تعمیر گیربکس اتوماتیک

دیزل ژنراتور موتور سازان

سرور اختصاصی ایران

سایت ایمالز

تور دبی

سایبان ماشین

جملات زیبا

دزدگیر منزل

ماربل شیت

تشریفات روناک

آموزش آرایشگری رایگان

طراحی سایت تهران سایت

آموزشگاه زبان

اجاره سند در شیراز

ترازوی آزمایشگاهی

رنگ استخری

فروش اقساطی کوییک

راهبند تبریز

ترازوی آزمایشگاهی

قطعات لیفتراک

وکیل تبریز

خرید اجاق گاز رومیزی

آموزش ارز دیجیتال در تهران

شاپیفای چیست

فروش اقساطی ایران خودرو

واردات از چین

قیمت نردبان تاشو

وکیل کرج

تعمیرات مک بوک

قیمت فنس

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

سیسمونی نوزاد

پراپ تریدینگ معتبر ایرانی

نهال گردو

صنعت نواز

پیچ و مهره

خرید اکانت اسپاتیفای

صنعت نواز

لوله پلی اتیلن

کرم ضد آفتاب لاکچری کوین SPF50

دانلود آهنگ

طراحی کاتالوگ فوری

واردات از چین

اجاره کولر

دفتر شکرگزاری

تسکین فوری درد بواسیر

دانلود کتاب صوتی

تعمیرات مک بوک

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1797891629




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
 refresh

امید به زنده ماندن نان‌آور خانواده


واضح آرشیو وب فارسی:جام جم آنلاین: حادثه پلاسکو فقط خانواده‌های آتش‌نشانان را داغدار نکرد و خانواده تعدادی از کسبه و افرادی که در این پاساژ کار می‌کردند هم پس از این حادثه چشم‌انتظار بازگشت همسر، فرزند یا پدر خود هستند. آنها هر روز مقابل محل آواربرداری می‌آیند تا شاید خبری از مفقودین به دست آورند.



معصومه، همسر قاسم 35 ساله یکی از نگهبانان ساختمان پلاسکوی تهران است که در زیر آوار گرفتار شده بود. امید دارد که او زنده باشد، اما هر روز که می‌گذرد امیدهای او نیز کمرنگ می‌شود. نمی‌داند جواب هستی هشت ساله و پسر شش ماهه‌اش ابوالفضل را چه بدهد. فرزندانش از صبح پنجشنبه چشم انتظار پدرشان هستند و چشمانشان به در خانه دوخته شده است. او با دیدن هر فردی که از محل آواربرداری خارج می‌شود به سمتش می‌رود، سراغ شوهرش را می‌گیرد تا شاید رد و نشانی از او پیدا کند. وی به جام‌جم می‌گوید: قاسم از 12 سال قبل نگهبان ساختمان پلاسکو بود. یک روز در میان در اینجا شیفت کاری‌اش بود. صبح چهارشنبه راهی ساختمان پلاسکو شد. وی ادامه داد: خانه‌مان در اسلامشهر است. شوهرم برای کسب روزی حلال این همه راه را از اسلامشهر تا اینجا طی می‌کرد. همه سختی‌ها را تحمل می‌کرد تا با روزی حلال زندگی‌مان را تامین کند. صبح پنجشنبه شیفت کاری‌اش تمام شد و قرار بود نزد من و بچه‌ها بازگردد. اما هر چه منتظر شدیم خبری از او نشد. ناگهان خواهرم سراسیمه نزدم آمد و گفت که در فضای مجازی خبری درباره آتش‌سوزی ساختمان پلاسکو دیده است. دلم ریخت. تلویزیون را روشن کردم و دیدم این خبر صحت دارد. این زن افزود: همان موقع با شماره تلفن همراه شوهرم تماس گرفتم جواب نمی‌داد. چند بار پشت سر هم شماره را گرفتم که بوق‌هایی خورد و یکباره تلفن از دسترس خارج شد. خیلی وحشت زده بودم. دوباره آمدم سمت تلویزیون که با صحنه ریزش آوار ساختمان پلاسکو روبه‌رو شدم. ضجه زدم. چادرم را سرم کردم و همراه خواهرم از اسلامشهر به تهران آمدیم. وی ادامه داد: کسی به ما جواب درستی نمی‌داد. چند نفر از کسبه ساختمان پلاسکو به من گفتند شوهرم زمانی که حادثه رخ داده، شیفت کاری‌اش تمام شده و می‌خواسته از ساختمان خارج شود که این حادثه رخ داده است. برای نجات دو نفر از همکارانش که نگهبان هستند و در موتورخانه گرفتار شده بودند، رفته که همانجا بعد از ریزش آوار محبوس شده است. زن جوان گفت: بچه‌هایم بی‌قراری می‌کنند. بی‌تاب بازگشت پدرشان هستند. هر جسدی که پیدا می‌شود، به سمتش می‌روم تا شاید ردی از شوهرم پیدا کنم که بی‌نتیجه می‌ماند. شامگاه یکشنبه جسد چهار نفر را از موتورخانه بیرون آوردند. نمی‌دانم یکی از آنها شوهرم است یا نه. اگر شوهرم در میان آنها باشد من چگونه به خانه نزد فرزندانم برگردم و بگویم بابا قاسم دیگر نمی‌آید. خانواده من و همسرم همه چشم انتظار او هستند. وی گفت: از من خواسته شده برای آزمایش دی ان ای همراه خانواده همسرم به پزشکی قانونی برویم. امیدوارم آخرین امیدهایم از بین نرود و شوهرم زنده باشد. ضمیمه تپش





پنج شنبه 7 بهمن 1395 ساعت 20:15





این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: جام جم آنلاین]
[مشاهده در: www.jamejamonline.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 38]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


حوادث

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن