محبوبترینها
قیمت دیگ بخار و تولیدکننده اصلی دیگ بخار
معروفترین هدیه و سوغاتی یزد مشخص شد!
آشنایی با انواع دوربین مداربسته ضد آب
پرداخت اینترنتی قبوض ساختمان (پرداخت قبض گاز، برق و آب)
بهترین دوره آموزش سئو محتوا در سال 1403 با نام طوفان ۱۴۰۳ در فروردین ماه شروع می شود
یک صرافی ارز دیجیتال چه امکاناتی باید داشته باشد؟
تعمیرگاه مجاز تعمیر ماشین لباسشویی در شرق تهران
تعمیرگاه مجاز تعمیر ماشین لباسشویی در شرق تهران
جراحی و درمان ریشه دندان عفونی با خانم دکتر صفوراامامی
چه مواردی بر قیمت کابین دوش حمام تاثیر دارند؟
صفحه اول
آرشیو مطالب
ورود/عضویت
هواشناسی
قیمت طلا سکه و ارز
قیمت خودرو
مطالب در سایت شما
تبادل لینک
ارتباط با ما
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
آمار وبسایت
تعداد کل بازدیدها :
1796962127
اينجا چراغي روشن است
واضح آرشیو وب فارسی:جوان آنلاین: اينجا چراغي روشن است
وقتي از ايستگاه متروي حسنآباد خارج شدم فضاسازي ايستگاه يك آتشنشاني مرا تحتتأثير قرار داد. روبهروي ايستگاه ميزي گذاشته بودند، پر از دستههاي گل و شمعهاي آب شده.
نویسنده : محبوبه قربانی
وقتي از ايستگاه متروي حسنآباد خارج شدم فضاسازي ايستگاه يك آتشنشاني مرا تحتتأثير قرار داد. روبهروي ايستگاه ميزي گذاشته بودند، پر از دستههاي گل و شمعهاي آب شده. روي آن پارچه مشكي انداخته بودند كه دو روز قبل نبود. انگار پرسنل ايستگاه از دست دادن همكارانشان را باور كرده بودند. روي ديوار بالاي ميز جملات و اشعاري خاص آتشنشانها نصب شده بود و روي ضلع ديگر ديوار، نقاشيهاي كودكاني كه هر كدامشان گوياي تصور معصومانه آنها از آتشنشانها بود. ميز مشابه ديگري در ورودي ايستگاه گذاشته شده بود تا مردم دسته گلهايشان را روي آن بگذارند و بعد از قرائت فاتحه و تقدير ميرفتند. ديوار ايستگاه، ديگر جاي نصب بنر نداشت. بنرهاي تقديمي از سازمانهاي دولتي و غيردولتي به همراه دسته گلهاي بزرگ و كوچك. زن و مرد نداشت. هركس را ميديدي چه بانوان با احساسات لطيف و چه مردان با همه غرورشان جلوي ايستگاه بعد از شكستن بهتشان، بغضشان ميشكست و ناخودآگاه اشك از چشمانشان سرازير ميشد.
همدردي سوختگان شينآباد با سوختگان پلاسكو
در اين بين دختري را ديدم كه همراه دو مرد با دسته گلي جلوي در ايستگاه رفتند. ظاهر صورتش توجهم را جلب كرد از او خواستم تا حرف بزند. گفت: اجازه دهيد، اول دسته گل را تقديم كنم و وظيفهام را انجام دهم. بعد از آن نزديك آمد. وقتي خودش را معرفي كرد، متوجه شدم «آمنه راك» است؛ دختر بچهاي كه به خاطر آتشسوزي مدرسهاش در شينآباد دچار سانحه شده بود. او فقط براي تسليت و همدردي همراه پدرش از شهرستان پيرانشهر آذربايجانغربي آمده بود. درباره علت حضورش گفت: من آتشنشانها را آن روز كه مدرسهام آتش گرفت، شناختم. با اينكه دروازه ورودي مدرسهمان خيلي تنگ بود، اما آنها هر طور بود خودشان را به ما رساندند و ما را نجات دادند. اگر آنها نبودند، شايد من و دوستانم زنده نبوديم. به همين دليل وظيفه داشتم اينجا بيايم و از شجاعت و انسانيت آنها تقدير كنم، چون جانم را مديون آنها هستم. در ادامه پدرش يوسف راك گفت: اين همه راه آمدم تا به خانواده آنها بگويم با آنها همدردم. خيلي سخت است و از خدا ميخواهم به خانواده قربانيان حادثه صبر دهد و براي بقيه دست به دعاييم. از مسئولان خواهش كردم ما را به محل حادثه ببرند تا دسته گلي را هم آنجا تقديم كنيم. آنها بعد از نصب بنري كه همراه داشتند بنا بر هماهنگيهاي انجام شده به محل حادثه رفتند تا حاضرين و مأموران در صحنه بدانند كه آمنهها در تمام نقاط دور و نزديك ايران قدردان زحماتشان هستند.
درس معلم
معلمي را ديدم كه او نيز دسته گلي آورده بود و بعد از سلام و عرض تسليت به چند مأمور حاضر گفت: انگار يك عضو از خانوادهام را از دست دادهام. جگرم سوخت. به بچههايم گفتهام، اين حادثه ثابت كرد در حوادث بعد از خدا دلمان به اين عزيزان خوش است. به آنها اعتماد داشتيم، ولي اين اتفاق اعتمادمان را تقويت كرد. بعد جلوتر رفت و به يكي از مأموران گفت اجازه دهيد از طرف همه مردم و فرهنگيان كشور دستتان را ببوسم. او وقتي ميخواست دسته گلش را روي ميز قرار دهد، گفت: خدايا به ياد شهداي عزيز كجا را ببوسم... آقا معلم در خصوص وظيفه مردم و مسئولان در قبال شهداي اين حادثه و همكاري با مأموران ديگر گفت: ما و مسئولان همان وظيفهاي را داريم كه در برابر شهداي دفاع مقدس داشتيم. براي همكاري با ديگر مأموران در حال خدمت حاضر بوديم با چنگ و دندان پيكر عزيزانمان را خارج كنيم، ولي حيف كه امكانش نيست.
از زبان آتشنشان
وارد حياط ايستگاه شدم. چند متر از زمين حياط با گلهاي گلايل و بينشان با گلهاي داوودي پرپر شده به ياد شهداي آتشنشان تزئين شده بود. فضا خيلي غمآلود بود و چهرهها افسرده و لبخند در آنجا معنايي نداشت. از يكي از پرسنل ايستگاه خواستم برايمان از حادثه و بعد از آن صحبت كند. او گفت: من روز حادثه ديرتر به صحنه رسيدم و از دور شاهد فروريختن ساختمان بودم. ساختمان كه ريخت دل ما هم ريخت. زماني نزديك پلاسكو شديم كه تعدادي از همكارانمان زير آوار گرفتار شده بودند. اين اتفاق خيلي روحيه بچهها را خراب كرد، اما حضور گسترده مسئولان باعث دلگرمي بچهها شد. او ادامه داد: براي خانواده عزيزاني كه زير آوار ماندهاند، دعا كنيد. خيلي روزهاي سختي است. اين حادثه روحيه خانواده بقيه همكاران را نيز آزرده است. آنها هر روز به ايستگاه ميآيند و پيگير سلامتي عزيزانشان هستند. او از تلاش ديگر همكارانش گفت: بچهها را بعد از اتمام شيفت كاري با اصرار برميگردانيم. وقتي هم وارد ايستگاه ميشوند، حاضر نيستند به خانه بروند و همينجا استراحت ميكنند تا در مواقع لزوم سريع اعزام شوند.
آتشنشان بازنشسته
مرتضي اصفهاني، مدير اسبق ايستگاه يك آتشنشاني با وجودي كه دو سال از بازنشستگياش گذشته بود، اما آنجا حاضر بود و در گفتوگو شركت كرد و گفت: هنوز در مواقع حساس براي كمك فكري و پشتيباني آمادهام. هر كدام از آنها براي خودشان مدير هستند و شايد به امثال ما نيازي نداشته باشند، اما وقتي در بين آنها قرار ميگيرم گويا جان تازهاي ميگيريم. او در خصوص اين حادثه گفت: بچههايي كه روز پنجشنبه شیفت بودند، به خاطر از دست دادن همكارانشان شديداً دچار آسيب و تعلقات روحي شدهاند. امروز يك تيم از بهترين روانپزشكان ايران مستقر شدهاند تا با سلامت كامل به جمع خانوادههايشان برگردند. او در خصوص تعداد مفقودان گفت: سه نفر به نامهاي روحاني، علي تبار و آقايي از مفقودان اين ايستگاه هستند. او در ادامه با اشاره به اتفاق چند سال قبل در خيابان جمهوري گفت: گرچه در آن حادثه مردم ما را مقصر ميدانستند، اما امروز يكي از رفتارهايي كه باعث قوت قلب ماست، حضور مردم است. او همچنين به يكي از دغدغههاي كاركنان آتشنشاني اشاره كرد و گفت: يكي از دغدغههاي ذهني مأموران، رفاه خانوادههايشان است. آنها با چنين حوادثي نگرانند اگر در آينده دچار سانحهاي شوند، آيا مسئولان پاسخگو خواهند بود و خانواده آنها در آرامش هستند يا نه؟
عمليات تازه
حين گفت و گو با مدير اسبق ايستگاه، عده زيادي از كاركنان بانك ملي روبهروي ايستگاه با بنر و دسته گل بزرگي براي عرض تسليت وارد شدند. به دنبال آنها تعدادي از دانشآموزان دبيرستان ماندگار صنعتي نيز همراه با بنر وارد شدند. رئيس ايستگاه و همه كاركنان به استقبال آمدند و بعد از تشكر از حضور آنها رئيس بانك ملي گفت: ما وظيفه خودمان ميدانستيم كه فقدان همكاران محترمتان را تسليت و به شما خدا قوت بگوييم. او بعد از قرائت صلوات و فاتحه گفت: همه ما به عنوان همسايه و يك هموطن از اتفاق پيش آمده بسيار ناراحت هستيم. روحشان غريق رحمت الهي. اميدواريم بقيه كاركنان اين ايستگاه و ايستگاههاي ديگر محكمتر از گذشته در راه نجات هموطنان كوشا باشند. در آخر وي با اعلام همدردي گفت: اميدواريم شاهد اين دسته از حوادث نباشيم و پيشبينيهاي لازم از طرف همگان و مسئولان انجام گيرد. بعد از صحبتهاي رئيس بانك مركزي در حالي كه مدير دبيرستان ماندگار صنعتي در حال عرض تسليت به رئيس شعبه بود، آژير ايستگاه به صدا درآمد و دوباره مأموران در حالي كه جان تازهاي گرفته بودند، بلافاصله محل را ترك كردند و سوار بر ماشين راهي شدند تا هر خطري را به جان بخرند و نجاتبخش باشند.
پيام رهبر را دريافت كرديم
يكي از رانندههاي بالابر به نام مهدي عسگري كه از ايستگاه 62 به آنجا مأمور شده بود، به عنوان يكي از شاهدان حادثه گفت: روز حادثه شرايط خيلي حساس بود، با وجود اينكه احساس همه بچهها جريحهدار شده بود اما آنها با همه توان در حال خدمت بودند. كنار اين همه دغدغه حضور مسئولان باعث دلگرمي شد به خصوص پيام حضرت آقا كه بسيار كارساز و دلگرمكننده بود. اين پيام به بچهها و هم به مسئولان قوتي تازه داد تا با پشتوانه محكمتري كارها را پيش ببرند. پرسنل ديگري از ايستگاه جلو آمد و گفت: با توجه به تذكرات متعدد اين اتفاق به خاطر كمتوجهي صورت گرفت، اما بايد به فكر بافتهاي فرسوده ديگري مثل علاءالدين و آلومينيوم بود كه ديگر شاهد اين تلخيها نباشيم. وقتي از ايستگاه خارج شدم، آتشنشان ديگري توجهم را جلب كرد. جلوتر كه رفتم، متوجه شدم از ايستگاهي ديگر براي كمك آمده است. او در مورد روزهاي ابتدايي حادثه گفت: با شنيدن اين خبر بلافاصله به محل اعزام شديم. بعد از دو روز با تزريق نيرو آنجا را ترك كرديم. وي همچنين در خصوص خانواده بزرگ آتشنشانی گفت: ما و همه همكاران به خاطر ساعتهاي طولاني كار خيلي به هم وابسته هستيم. 24 ساعت با هم هستيم چطور ميشود نسبت به اتفاقاتي كه براي رفقايمان پيش ميآيد، بيتفاوت بود. وقتي براي يكي از دوستمان اتفاقي ميافتد، گويا برادرمان را از دست دادهايم. آنجاست كه حاضريم با هر بهاي سنگيني او را نجات دهيم. همين كاري كه الان دوستانم دارند انجام ميدهند. او نيز با اشاره به پيامهاي متعدد اين روزها گفت: حقيقتاً اين پيامها خيلي براي تقويت روحيه بچهها لازم بود. اما پيام رهبري در اين ميان نقش بسزايي داشت و باعث شد مسئولان و ديگر نهادها با جديت بيشتري وارد صحنه شوند.
اينجا چراغي روشن است
بعد از آن وانت پيكاني را ديدم كه دو عدد چلچراغ را به داخل حياط ايستگاه ميبرد. سرنشينانش اجازه ميخواستند به خاطر جوانهاي مفقود چلچراغها را نصب كنند. خانم رهگذري ميگفت: اين حادثه خيلي اسفناك و دردناك بود. وقتي عكسهايشان را ميبينم قلبم درد ميگيرد. من مقصر نبودم، اما به خاطر مقصرها به همه آنها ميگويم شرمندهايم. هم شرمنده آنها و هم خانوادههايشان.
نگاهي به بافتهاي فرسوده و ساختمانهاي اطراف ايستگاه انداختم. نگراني كسبه مغازهها را ميشد احساس كرد، اما وقتي به ايستگاه نگاه ميكردند قرص و محكم به كسبشان ادامه ميدادند و با افتخار از اينكه همجوار چونان مرداني هستند، سرشان را بالا ميگرفتند. يكي از آنها گفت: اين ايستگاه و مأموران، پشتوانه محكمي براي ما هستند. آنها را كه ميبينيم با خودمان ميگوييم پس زندگي ادامه دارد... اما بايد پيشبيني كرد تا آنها را از دست ندهيم...
در خيابان حسن آباد راننده هر وسيلهاي كه تردد ميكرد، وقتي فضاي جلوي در ايستگاه را ميديد، براي عرض تسليت نيش ترمزي ميزد و انگار زير لب ميگفت روحتان شاد...
براي ترك محل وارد ايستگاه مترو شدم. با خودم فكر ميكردم شايد هر حادثهاي اتفاق بيفتد، اما پاهايم نلرزيد و قدمهايم سست نشد، چون در سايه اعتماد احساس امنيت ميكردم. آتشنشانها اثبات كردند كه ميشود اعتماد كرد.
منبع : روزنامه جوان
تاریخ انتشار: ۰۳ بهمن ۱۳۹۵ - ۲۲:۰۸
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: جوان آنلاین]
[مشاهده در: www.javanonline.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 133]
صفحات پیشنهادی
بازداشت فروشندگان سوالات کنکور قلم چی
خبرآنلاین پلیس فتای استان یزد فردی را که سوالات کانون قلمچی قبل از کنکور آموزشی دورهای را در فضای مجازی می فروخت شناسایی و بازداشت کرد به نقل از پایگاه اطلاع رسانی پلیس فتا سرگرد مرتضی ابوطالبی در تشریح جزئیات این خبر گفت در پی شکایت مسئول نمایندگی کانون فرهنگی آموزش قلفروشندگان سوالات کنکور قلمچی دستگیر شدند
پلیس فتای استان یزد فردی را که اقدام به فروش سوالات کانون قلمچی قبل از کنکور آموزشی دورهای در فضای مجازی مینمود را شناسایی و دستگیر کرد به گزارش جام جم آنلاین از پلیس فتا سرگرد مرتضی ابوطالبیگفت در پی شکایت مسئول نمایندگی کانون فرهنگی آموزش قلم چی یزد مبنی برزخمی شدن فروشنده سوپر مارکت با ضربه چاقو
خبرگزاری میزان فرد زورگیری که با ورود به یک سوپر مارکت واقع در شهرک ولی عصر قصد زورگیری داشت شناسایی و بازداشت شد با تشکیل پرونده مقدماتی با موضوع سرقت به عنف اماکن و به دستور دادیار شعبه دوم دادسرای ناحیه 18 تهران پرونده ای در رابطه با اقدام زورگیری یک جوان در یک سوپر۷ قصه از دهه ۴۰ تا ۹۰ در «شب های روشن روزهای تاریک» روایت میشود
محمد مهاجران در گفتگو با مهر ۷ قصه از دهه ۴۰ تا ۹۰ در شب های روشن روزهای تاریک روایت میشود شناسهٔ خبر 3866535 - جمعه ۱۷ دی ۱۳۹۵ - ۱۰ ۲۳ هنر > تئاتر jwplayer display inline-block; کارگردان شب های روشن روزهای تاریک با بیان اینکه هفت قصه از دهه ۴۰ تا ۹۰ در این نمایشفارس گزارش میدهد ۵ ابهامی که پیش از اجرای رجیستری باید روشن شود / لزوم بازنگری در تعرفه واردات
فارس گزارش میدهد۵ ابهامی که پیش از اجرای رجیستری باید روشن شود لزوم بازنگری در تعرفه واردات اجرای طرح رجیستری موبایل که قرار بود از اول مرداد اجرا شود در حالی به تعویق افتاد که سوالاتی از تجربه شکست خورده رجیستری بی پاسخ مانده و سرنوشت تعرفه واردات موبایل پس از آن در ابهام اسبیمارستانی برای درمان محرومین/ اینجا خدمت حال و هوای دیگری دارد
ارائه خدمات بهداشتی به ۵۶۰۰ نفر از مردم دلفان بیمارستانی برای درمان محرومین اینجا خدمت حال و هوای دیگری دارد شناسهٔ خبر 3869801 - جمعه ۱۷ دی ۱۳۹۵ - ۱۰ ۵۸ استانها > لرستان jwplayer display inline-block; دلفان- دهستان میربگ جنوبی دلفان یکی از محرومترین نقاط لرستان و حدستگیری فروشندگان مواد مخدر/عكس
دستگیری فروشندگان مواد مخدر عكس روز نو تاریخ انتشار ۱۶ دی ۱۳۹۵ - ۱۹ ۵۰روسها حاضر نشدند «سوخو» به ما بفروشند/ توقع دارند ما سرمایه گذاری کنیم
روسها حاضر نشدند سوخو به ما بفروشند توقع دارند ما سرمایه گذاری کنیم اسدالله عسگراولادی در مصاحبه ای در باره روابط ایران و روسیه اظهارنظر کرد آفتابنیوز به گزارش شرق رئیس اتاق مشترک بازرگانی ایران و روسیه در بخشی از سخنانش گفت روسها درحالحاضر هیچ سرمایهگذاری در داخل ایراستقلال خوزستان سال گذشته معادلات قهرمانی را برهم زد کربکندی: صحبتهای ویسی نشان داد هنوز قدرشناسی وجود دارد/ب
استقلال خوزستان سال گذشته معادلات قهرمانی را برهم زدکربکندی صحبتهای ویسی نشان داد هنوز قدرشناسی وجود دارد بهترین مربی سال حقش بود و با تلاش به اینجا رسید سرمربی اسبق سپاهان گفت همین که ویسی این حرفها را میزند نشان میدهد هنوز قدرشناسی وجود دارد رسول کربکندی در گفتوگو با خبلاریجانی در مراسم تودیع و معارفه شیخ الاسلام و امیرعبداللهیان: دیپلماسی پارلمانی مکمل دیپلماسی رسمی است/هیاته
لاریجانی در مراسم تودیع و معارفه شیخ الاسلام و امیرعبداللهیان دیپلماسی پارلمانی مکمل دیپلماسی رسمی است هیاتهای پارلمانی با ماموریت روشن به سفر بروند رئیس مجلس شورای اسلامی دیپلماسی پارلمانی را مکمل دیپلماسی رسمی خواند و گفت در بسیاری از مواقع دیپلماسیهای رسمی نیازمند رایزنی ها-
حوادث
پربازدیدترینها