تور لحظه آخری
امروز : پنجشنبه ، 30 فروردین 1403    احادیث و روایات:  پیامبر اکرم (ص):كسى كه در دنيا به امانتى خيانت كند و آن را به صاحبش برنگرداند و آنگاه بميرد بر دين...
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

بلومبارد

تبلیغات متنی

تریدینگ ویو

خرید اکانت اسپاتیفای

کاشت ابرو

لمینت دندان

لیست قیمت گوشی شیائومی

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

لوله پلی اتیلن

دانلود سریال سووشون

دانلود فیلم

ناب مووی

مرجع خرید تجهیزات آشپزخانه

خرید زانوبند زاپیامکس

رسانه حرف تو - مقایسه و اشتراک تجربه خرید

کلاس باریستایی تهران

تعمیر کاتالیزور

تعمیر گیربکس اتوماتیک

دیزل ژنراتور موتور سازان

سرور اختصاصی ایران

سایت ایمالز

تور دبی

سایبان ماشین

جملات زیبا

دزدگیر منزل

ماربل شیت

تشریفات روناک

آموزش آرایشگری رایگان

طراحی سایت تهران سایت

آموزشگاه زبان

اجاره سند در شیراز

ترازوی آزمایشگاهی

رنگ استخری

فروش اقساطی کوییک

راهبند تبریز

ترازوی آزمایشگاهی

قطعات لیفتراک

وکیل تبریز

خرید اجاق گاز رومیزی

آموزش ارز دیجیتال در تهران

شاپیفای چیست

فروش اقساطی ایران خودرو

واردات از چین

قیمت نردبان تاشو

وکیل کرج

تعمیرات مک بوک

قیمت فنس

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

سیسمونی نوزاد

پراپ تریدینگ معتبر ایرانی

نهال گردو

صنعت نواز

پیچ و مهره

خرید اکانت اسپاتیفای

صنعت نواز

لوله پلی اتیلن

کرم ضد آفتاب لاکچری کوین SPF50

دانلود آهنگ

طراحی کاتالوگ فوری

واردات از چین

اجاره کولر

دفتر شکرگزاری

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1796734097




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
 refresh

مرحوم دولابی: از جوانی شروع کن


واضح آرشیو وب فارسی:فرهنگ نیوز:
مرحوم دولابی: از جوانی شروع کن
مرحوم دولابی: از جوانی شروع کن مرحوم میرزا اسماعیل دولابی می فرمود: کتاب اخلاق، زیاد نوشته‌اند. اما تا بروی و آنها را بخوانی و عمل کنی، فایده ندارد. از خانه‌ات و از پدر و مادرت مشغول شو، تا به رفقایت. از جوانی شروع کن. پس از آن، برکتش با خداست.


به گزارش فرهنگ نیوز، مرحوم میرزا اسماعیل دولابی می فرمود: پس معلوم شد که صدق و پاکی از اساس راه این امّت است، لذا اخلاقیات و صفات، خیلی اهمیّت دارد. عملش هم خیلی خوب است. اگر علم به لفظ آن هم نداری مهم نیست. کتاب اخلاق، زیاد نوشته‌اند. اما تا بروی و آنها را بخوانی و عمل کنی، فایده ندارد. از خانه‌ات و از پدر و مادرت مشغول شو، تا به رفقایت. از جوانی شروع کن. پس از آن، برکتش با خداست. بی‌خود نیست که می گوید بهشت، زیر پای مادران است، زیرا فرمان بردن از مادر سخت است، مدام می‌گوید اینجایم را بگیر، آنجایم را بگیر. کجا رفتی؟ کجا می‌روی؟ بسم‌الله بگو، چرا راه نمی‌روی، چرا ... و همین طور مرتباً مادر به بچه‌اش وَر می‌رود. خدا هم فرموده است بهشت، زیر پای آنهاست. بعد از پدر و مادر که اولیاء انسان هستند، بعد معلّم است تا به حجّت خدا می‌رسد که فرموده است اَنَا وَعَلیٌ اَبَوا هذِهِ الامَّهَ (بحارالانوار جلد 16 صفحه 364). من و علی دو پدر این امت هستیم. همه پدر بزرگ‌ها پیدا شدند. دو پدر، هم شأن نیستند، زیرا انسان نمی‌تواند دو پدر هم سن و هم شأن داشته باشد. پدرمان یکی باید باشد، ولی پدر بزرگ، می‌شود. لذا پیامبر(ص) پدر بزرگ است و امیرالمومنین و ائمه(ع) پدران بعدی.
 
چقدر بوی پدر برای بچه‌ها خوب است. بعضی از شما هنوز جوانید و یادتان است وقتی را که بچه بودید و پدر بغلتان می‌گرفت. می‌گفت بچه جان بیا بغلم. عطر پدر را می‌شناسید. من کسی را بیست سال دوست داشتم. در این اواخر در قم به رحمت خدا رفت. پیاده به کربلا و نجف و مشهد می‌رفت. وقتی او را دیدم با خود مرتّب می‌گفتم چرا من او را این قدر دوست دارم. بعد دیدم گردنش یک چینی دارد عین پدرم بیچاره او شدم و از او مثل پدرم بهره هم بردم. هرچه می‌گفت من از او می‌پذیرفتم. هر چه من می‌گفتم او می‌پذیرفت. خدا او را رحمت کند و رحمت خدا گوارایش باشد.
 
به حرم حضرت معصومه(ع) علاقه داشت و اغلب کسانی که او را می‌شناختند، هر وقت می‌رفتند، می‌دیدند پای ضریح نشسته است. حرم حضرت رضا(ع) نیز همین طور. اگر مشهد بود از پیش از اذان تا بالا آمدن آفتاب، پای ضریح نشسته بود. در نجف و کربلا هم همین طور بود. هر جا که بود باید بین‌الطلوعین، در حرم باشد. با این حال بعضی وقت‌ها که من می‌رسیدم، یا تازه رسیده بودم و یا حال نداشتم، او به حرم نمی‌رفت. می‌گفت تو که اینجایی من نمی‌روم. می گفتم حرمت را برو، به اقتضاء عادت هم که شده باید بروی. ملکات که هیچ، آنجا حرم امام من است، تو برو. می‌گفت: نه، تو اینجا آمده‌ای من نمی‌روم. مرا داغ می‌کرد. می‌دانی با من چه می کرد؟ می گفتم پروردگارا من اینجا آمده‌ام که یک سلامی به او کنم، او حرم را رها می‌کند و برای من چای درست می‌کند تا بخورم.
 
 کتاب طوبی محبت؛ جلد3 – ص 166
مجلس حاج محمد اسماعیل دولابی
 









95/10/28 - 00:09 - 2017-1-17 00:09:20





این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: فرهنگ نیوز]
[مشاهده در: www.farhangnews.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 26]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


فرهنگ و هنر

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن