تور لحظه آخری
امروز : سه شنبه ، 28 فروردین 1403    احادیث و روایات:  امام موسی کاظم (ع):افطارى دادن به برادر روزه دارت از گرفتن روزه (مستحبى) بهتر است.
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

بلومبارد

تبلیغات متنی

تریدینگ ویو

خرید اکانت اسپاتیفای

کاشت ابرو

لمینت دندان

لیست قیمت گوشی شیائومی

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

لوله پلی اتیلن

دانلود سریال سووشون

دانلود فیلم

ناب مووی

مرجع خرید تجهیزات آشپزخانه

خرید زانوبند زاپیامکس

رسانه حرف تو - مقایسه و اشتراک تجربه خرید

کلاس باریستایی تهران

تعمیر کاتالیزور

تعمیر گیربکس اتوماتیک

دیزل ژنراتور موتور سازان

سرور اختصاصی ایران

سایت ایمالز

تور دبی

سایبان ماشین

جملات زیبا

دزدگیر منزل

ماربل شیت

تشریفات روناک

آموزش آرایشگری رایگان

طراحی سایت تهران سایت

آموزشگاه زبان

اجاره سند در شیراز

ترازوی آزمایشگاهی

رنگ استخری

فروش اقساطی کوییک

راهبند تبریز

قطعات لیفتراک

وکیل تبریز

خرید اجاق گاز رومیزی

آموزش ارز دیجیتال در تهران

شاپیفای چیست

فروش اقساطی ایران خودرو

واردات از چین

قیمت نردبان تاشو

وکیل کرج

تعمیرات مک بوک

قیمت فنس

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

سیسمونی نوزاد

پراپ تریدینگ معتبر ایرانی

نهال گردو

صنعت نواز

پیچ و مهره

خرید اکانت اسپاتیفای

صنعت نواز

لوله پلی اتیلن

کرم ضد آفتاب لاکچری کوین SPF50

دانلود آهنگ

طراحی کاتالوگ فوری

واردات از چین

اجاره کولر

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1796334474




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
 refresh

بررسی روابط متنی قرآن (مطالعة موردی سورة احقاف) - بخش اول حوزه‌های معنایی و مفاهیم کلّی سورة احقاف


واضح آرشیو وب فارسی:فارس: بررسی روابط متنی قرآن (مطالعة موردی سورة احقاف) - بخش اولحوزه‌های معنایی و مفاهیم کلّی سورة احقاف
خبرگزاری فارس: حوزه‌های معنایی و مفاهیم کلّی سورة احقاف
آیات سورة احقاف علاوه بر انسجام درون و بین‌آیه‌ای، از انسجام بین‌حوزه‌ای نیز برخوردار است.

  چکیده امروزه مطالعات میان‌رشته‌ای در تمامی علوم به‌ویژه علوم انسانی از اهمیّت زیادی برخوردارند. از جملة این مطالعات، می‌توان به مطالعات بین‌رشته‌ای علوم قرآنی و زبان‌شناسی اشاره کرد. هدف از پژوهش حاضر، ارائة یک نظریّة معنایی نظام‌مند برای توجیه روابط متنی موجود در قرآن می‌باشد. در این پژوهش، پژوهندگان به دنبال بررسی انسجام، پیوستگی و روابط متنی در سورة احقاف می‌باشد. بدین منظور، علاوه بر نظریّة انسجام، از نظریّة ربط که از رویکردهای جدید مطالعات زبان‌شناسی می‌باشد، نیز استفاده شده است. در راستای نیل به این هدف، ابتدا متن سوره به چند حوزة معنایی تقسیم شده، سپس انسجام درون و بین‌آیه‌ای هر حوزة معنایی بررسی شده است. ربط هر حوزة معنایی و عوامل ارتباطی که مجموعه‌ای از آیات را در یک حوزة معنایی قرار می‌دهد، در مرحلة بعد بررسی شده‌اند. در پایان انسجام بین همة حوزه‌های معنایی تشکیل‌دهندة سوره و نیز ربط و عوامل ربط بین‌حوزه‌ای نیز مشخّص شده‌اند. یافته‌های پژوهش پیش‌ رو حاکی از آن است که آیات سورة احقاف علاوه بر انسجام درون و بین‌آیه‌ای، از انسجام بین‌حوزه‌ای نیز برخوردار است. آیه‌های هر حوزة معنایی و نیز حوزه‌های معنایی مختلف، از طریق عوامل ربط همچون شمول معنایی، ارجاع ضمیر پیش‌آیندی، ارجاع ضمیر پس‌آیندی، قیاس، تقابل و تمثیل، به هم مرتبط می‌شوند. کلیدواژگان ربط؛ انسجام درون آیه‌ای؛ انسجام بین‌آیه‌ای؛ روابط متنی؛ حوزة معنایی اصل مقاله مقدّمه نزول قرآن پدیده‌ای بی‌نظیر در تاریخ بشر بوده است. خدا گام‌به‌گام در سفر و حضر، شب و روز، در جنگ و صلح و در شرایط گوناگون اجتماعی با پیامبر (ص) سخن می‌گفت. مسلمانان برای فهم آیات قرآن، تحقیقات بسیاری را در علوم ادبی و لغت انجام دادند و دانش‌های گوناگونی را که در تفسیر کلام خدا مورد نیاز بود، تدوین کردند و به تدریج آنها را گسترش دادند. بی‌تردید بازسازی دانش‌های اسلامی در پرتو دانش‌های جدید، یکی از مهم‌ترین آرمان‌های اندیشمندان مسلمان در عصر حاضر بوده است. یکی از دانش‌هایی که مورد اهتمام دانشمندان مسلمان قرار گرفته، بررسی روابط متنی موجود در قرآن است، چرا که آشکار شدن این روابط به درک بهتر و دقیق‌تری از قرآن منجر می‌شود. تحلیل روابط متنی در قرآن یک پُل ارتباطی بین زبان‌شناسی و تفسیر است. بحث‌های قابل توجّهی حول مطالعات قرآنی وجود دارد که آیا سوره‌های قرآن یک واحد ارگانیک هستند یا خیر. صاحب‌نظران تعالیم اسلامی بر حسب پاسخگویی به این پرسش به دو گروه طبقه‌بندی می‌شوند: برخی مانند مصطفی صدیق رفیعی، محمّد رشید رضا و أخیراً محمّد رجب بیومی معتقدند که اگر چه سوره‌های قرآن ممکن است شامل مجموعه‌ای متنوّع از موضوعات باشند که ضرورتاً وابسته به هم نیستند، ولی از آنجایی که همة این موضوعات در راستای انتقال تعالیم اسلام به بشر عمل می‌کنند، از هماهنگی و انسجام برخوردارند. گروهی دیگر مانند سیّد قطب، امین احسن اصلاحی و أخیراً محمّد عبدالله دَرّاز و نیل رابینسون معتقدند که متن هر سوره یک ایدة مرکزی دارد که کُلّ سوره بر حول آن می‌چرخد و اینکه تنوّع موضوعات در راستای ارتقای آن ایدة مرکزی و اصلی به کار رفته است. صاحب‌نظران غیرمسلمان که ترجمه‌های مناسبی از قرآن در دسترس ندارند، نظری دیگر دارند. از دید برخی از آنها متن قرآنی عمدتاً متنی غیرمنسجم است. از جملة این افراد می‌توان به ریچارد بل اشاره کرد (ر.ک؛ العوا، 2006 م.: 1). مطالعات زبانشناختی دو رهیافت برای مطالعة روابط متنی اتّخاذ می‌کنند. یکی از آنها نظریّة انسجام (Coherence) (Halliday and Hassan: 1976) و دیگری نظریّة ربط (Relevance) ( Sperber, and Wilson: 1986) است. این دو رهیافت کاربردی هستند و متن را تنها بر مبنای ساختارهای زبانی توصیف نمی‌کنند. یک تفاوت عمده بین نظریّة ربط و نظریّة انسجام این است که نظریّة انسجام، رابطة میان واحدهای زبانی (پاره‌گفتارها و اجزای متن) است و نظریّة ربط، رابطه‌ای است که نه فقط بر اساس پاره‌گفتارها، بلکه بر اساس پیش‌تصوّرات، یعنی واحدهای اطّلاعات یا اندیشه تعریف می‌شود. در این تحقیق، این دو نظریّه با ذکر نمونه آیاتی از متن قرآن بررسی می‌شود. تصوّر بر این است که یک گویشور زبان آنچه را که در فرآیندی زبانی ردّ و بدل می‌کند، جملاتی از هم گسیخته، نامرتبط و مستقل نیست، بلکه مجموعه‌ای است معنایی که متن (Text) نامیده می‌شود. به‌عبارتی، متن مجموعه‌ای از یک یا چند جمله است که دارای معنا یا پیامی معیّن باشد. بنابراین، «متن» یک واحد زبانی و معنایی است نه یک واحد دستوری مانند بند و جمله. برای متن نمی‌توان ملاک، اندازه یا مقیاس خاص قائل شد. به عبارتی، متن چیزی بزرگتر از جمله است. بین جملات یک متن روابط معیّنی برقرار است که آن متن را از مجموعة جملاتی که به طور تصادفی کنار هم قرار گرفته‌اند، جدا می‌سازد. یکی از این مشخّصه‌ها انسجام است (ر.ک؛ هلیدی و حسن، 1976م.: 1). از دیدگاه هلیدی و حسن (ر.ک؛ همان، 1976م.: 5) بخشی از انسجام از رهگذر دستور و بخشی دیگر از رهگذر انسجام تحقّق می‌یابد. بنابراین، می‌توان گفت دو نوع انسجام داریم: دستوری و واژگانی. عوامل انسجام دستوری شامل ارجاع، حذف و جانشینی می‌باشد و مهم‌ترین عوامل واژگانی نیز بازآیی و با هم‌آیی هستند. در ادامه، توضیح مختصری از ارجاع ضروری است؛ زیرا در تحقیق حاضر، از این عامل انسجامی استفاده شده است. هلیدی و حسن (ر.ک؛ همان: 31 و 33) عناصر ارجاعی را در رابطه با بافت موقعیّت و بافت متن به دو گروه تقسیم می‌کنند: 1ـ عناصر ارجاعی برون‌متنی. 2ـ عناصر ارجاعی درون‌متنی. عناصر ارجاع برون‌متنی عناصری هستند که مرجع آنها در خارج از متن و در بافت موقعیّت قرار دارد. عناصر ارجاع درون‌متنی، با توجّه به مرجعی که در متن دارند به دو گروه زیر تقسیم می‌شوند: 1ـ عناصر پیش‌مرجعی. 2ـ عناصر پس‌مرجعی. اگر مرجع ضمیر در متن و قبل از ضمیر واقع شود، آن را پیش‌مرجعی و اگر مرجع ضمیر در متن بعد از آن واقع شود، آن را پس‌مرجعی می‌گویند. ربط به عنوان یکی از مفاهیم نظری زبان‌شناختی و کاربردشناختی نخستین بار از سوی اسپربر و ویلسون مطرح گردید. این نظریّه با رویکردی شناختی به مسألة ربطبین پاره‌گفتارها می‌پردازد. اسپربر و ویلسون (1986م.) معتقدند که پاره‌گفتار زمانی برای شنونده‌اش معنادار است که از تأثیرات بافتی تبعیّت کند. تأثیرهای بافتی در سه حالت حاصل می‌شود: نخست پاره‌گفتار با تصوّر بافتی موجود می‌آمیزد و تصوّری جدید را خلق کند. دوم پاره‌گفتار با تصوّر موجود در تقابل قرار گیرد و آن تصوّر را کمرنگ و یا به کُلّ نفی کند. سوم پاره‌گفتار با تقویت تصوّر موجود، نگرش شنونده را تقویت کند (ر.ک؛ اسپربر و ویلسون، 1986م.: 142). شایان ذکر است که ربط نه تنها برای پاره‌گفتارها و دیگر پدیده‌های قابل مشاهده یک ویژگی بالقوّه است، بلکه تفکّر، خاطرات و نتیجة استنتاج‌ها (Reference) را نیز دربرمی‌گیرد. در اصطلاحات مربوط به نظریّة ربطهر محرّک بیرونی (External stimulus) یا بازنمود درونی (Internal representation) که یک درونداد برای فرآیندهای شناختی فراهم می‌کند، می‌تواند در برخی موارد به فرد مرتبط نباشد. بر مبنای نظریّة ربط، پاره‌گفتارها دارای انگیختگی ربطی هستند، نه به این خاطر که از گوینده انتظار می‌رود، از اصل تعاون یا اصول گرایس پیروی کند، بلکه چون جستجوی ربطیکی از ویژگی‌های شناختی انسان است که تعامل‌گران ممکن است آن را نقض کنند (ر.ک؛ همان، 2004م.: 608). باید این حقیقت را در نظر داشت که نقض آگاهانه خود می‌تواند به میزان زیادی مرتبط باشد؛ برای مثال ممکن است این طرز بیان راهی برای آشکار کردن تمایل به تغییر موضوع بحث باشد و این خواسته به خوبی مرتبط باشد (ر.ک؛ همان: 121). کتاب البرهان فی علوم القرآن اثربدرالدّین زرکشی، تفسیر مفاتیح الغیب اثر فخر رازی، نظم الدُّرَر فی تناسب آلایات و السّور اثر ابراهیم بقاعی، تفسیر مراغی اثر احمد مصطفی مراغی و مجمع‌البیان اثر طبرسی، تفسیر المیزان اثر علاّمه طباطبائی (ع) و تفسیر تسنیم آیت‌الله جوادی آملی نیز از جمله مطالعات صورت گرفته، در حوزة روابط متنی قرآن هستند. از میان پایان‌نامه‌هایی که به این موضوع پرداخته‌اند، می‌توان به موارد زیر اشاره کرد. هدیل بهبهانی‌زاده (1389) در پایان‌نامة خود با عنوان «بررسی برخی از نقش‌نماهای کلامی در قرآن مجید»، فاطمه نوری زارچ (1389) در پایان‌نامة کارشناسی ارشد خود با عنوان «بررسی ارتباط آیات سورة آل‌عمران»، مهدی مطیع (1379) در پایان‌نامة کارشناسی ارشد خود تحت عنوان «پیوستگی معنایی آیات در سُوَر قرآن کریم و راه‌های مطالعة آن (بررسی موردی 14 سوره از قرآن کریم)، قیطوری و گلفام (2008م.) در مقاله‌ای تحت عنوان «قرآن به عنوان متنی غیر خطّی؛ بازاندیشی پدیدة انسجام»، مهدی لطفی (1382) در پایان‌نامه‌ای با عنوان «چگونگی پیوستگی متنی سوره‌های قرآن کریم»، سلوا العوّا (2006م.) در رسالة دکتری‌اش با عنوان «روابط متنی در قرآن؛ ارتباط، انسجام و ساختار» و مسعود مبشّرنژاد (1377) در پایان‌نامة کارشناسی ارشد خود با عنوان «تناسب آیات و سُوَر جزء سی از دیدگاه فخر رازی، آلوسی و طبرسی» به بررسی روابط متنی موجود در قرآن پرداخته‌اند. تحقیق حاضر بر آن است که با در نظر گرفتن نظریّة ربط و نظریّة انسجام، گامی هرچند ناچیز در درک و فهم بهتر کلام الهی بردارد. با این هدف، پاسخ دادن به سؤالات زیر ضروری است: 1) رویکرد انسجام ـ بنیاد حسن و هلیدی (1976م.) و رویکرد ربط بنیاد اسپربر و ویلسون تا چه حدّ می‌توانند روابط معنایی موجود در سورة احقاف را تبیین کند؟ 2) روابط متنی سوره‌های احقاف چگونه است؟ 3) انسجام چگونه رابطه‌ای است؟ با توجّه به پرسش‌های پیش‌گفته فرضیّه‌های زیر در این تحقیق مطرح می‌گردد: 1) رویکرد انسجام ـ بنیاد حسن و هلیدی (1976م.) و رویکرد ربط بنیاد اسپربر و ویلسون (1986م.) می‌توانند تا حدّ زیادی روابط معنایی موجود در سورة احقاف را تبیین کنند. 2) سورة احقاف برخلاف پراکندگی موضوعی دارای انسجام درون‌متنی است. 3) انسجام یک رابطه خطی نیست، بلکه رابطه‌ای انباشتی است که در سراسر یک متن منسجم وجود دارد. 1ـ روش تحقیق در این تحقیق بر اساس نظریّة ربط اسپربر و ویلسون (1986م.) و نظریّة انسجام هلیدی و حسن (1976م.) و به روش توصیفی ـ تحلیلی، روابط متنی سورة احقاف بررسی خواهد شد. سورة احقاف چهل و ششمین سورة قرآن و از سوره‌های مکّی است. به نظر می‌رسد طبق تعریف‌هایی که از متن ارائه شد و متن را یک رابطة معنایی و زبانی دانست، لازم است در ابتدا هر سوره به چند حوزة معنایی تقسیم شود. با هدف مشخّص کردن حوزه‌های معنایی، تفسیر المیزان اثر علاّمه طباطبائی و تفسیر فی ضلال القرآن اثرسیّد قطب مورد مطالعه قرار گرفته است و پس از بررسی‌های لازم، از تفسیر المیزان برای مشخّص کردن حوزه‌های معنایی موجود در سورة مذکور استفاده شده است. همچنین در ترجمة سوره از ترجمة آیت‌الله ناصر مکارم شیرازی استفاده شده است.  بررسی انسجام درون و بین‌آیه‌ای و بین‌حوزه‌ای در مرحلة بعد صورت ‌گرفته است. به منظور بررسی ربط هر حوزة معنایی، گزاره‌های معنایی، آیات و عوامل ربط حوزة معنایی مربوط در جدولی ارائه می‌شود. در ادامه، گزاره‌های معنایی بیان شده است و تأثیرهایی که این گزاره‌ها و پاره‌گفتارها طبق نظریّة ربط بر هم دارند، بررسی شده است. لازم به ذکر است که در هر حوزة معنایی، روابط متنی چند آیه مورد بررسی قرار گرفته است. 2ـ یافته‌ها مطابق تفسیر المیزان، محتوای این سوره به چهار حوزة معنایی قابل تقسیم است. مفاهیم اساسی بیان شده در این حوزه‌ها، در جدول زیر به نمایش گذاشته شده است: جدول1: حوزه‌های معنایی و مفاهیم کلّی سورة احقاف حوزة معنایی مفاهیم کلّی اوّل (آیات 14ـ1) مفاهیم بنیادین دین اسلام اعمّ از توحید، نبوّت و معاد، هدفمند بودن خلقت، پوچ بودن عبادت معبودهای غیر واقعی، موضع‌گیری کفّار در مقابل پیامبر و قرآن. دوم (آیات 20ـ15) نحوة برخورد با والدین و روشن کردن جایگاه ویژة آنها، بیان پاداش افرادی که به پدر و مادرشان نیکی می‌کنند و ملتزم به باورهای دینی هستند، جزای افرادی که به والدین خود نیکی نمی‌کنند و ملتزم به باورهای دینی نیستند. سوم (28ـ21) دعوت مردم به عبرت گرفتن از سرگذشت اقوام پیشین، بیان سرگذشت قوم عاد به عنوان یکی از این اقوام. چهارم (آیات 35ـ29) شنیده شدن قرآن از سوی گروهی از جنّ و بازگشت عدّه‌ای از آنان به سوی قوم خویش و دعوت قوم خود به اسلام. 1ـ2) حوزة معنایی اوّل؛ آیات 14ـ1 1ـ1ـ2) انسجام درون‌آیه‌ای آیة 2: ﴿تَنْزِیلُ الْکِتَابِ مِنَ اللَّهِ الْعَزِیزِ الْحَکِیمِ﴾. «الْعَزِیزِ» و «الْحَکِیمِ» صفاتی هستند که به «الله» نسبت داده می‌شوند. آیة 11: ﴿وَقَالَ الَّذِینَ کَفَرُوا لِلَّذِینَ آمَنُوا لَوْ کَانَ خَیْرًا مَّا سَبَقُونَا إِلَیْهِ وَإِذْ لَمْ یَهْتَدُوا بِهِ فَسَیَقُولُونَ هَذَا إِفْکٌ قَدِیمٌ﴾. ضمیر متّصل «نا» در «سَبَقُونَا»، ضمیر متّصل «و» در «یَهْتَدُوا» و «فَسَیَقُولُونَ» به «الَّذِینَ کَفَرُوا» ارجاع داده می‌شوند. آیة 12: ﴿وَمِن قَبْلِهِ کِتَابُ مُوسَى إِمَامًا وَ رَحْمَةً وَ هَذَا کِتَابٌ مُّصَدِّقٌ لِّسَانًا عَرَبِیًّا لِّیُنذِرَ الَّذِینَ ظَلَمُوا وَ بُشْرَى لِلْمُحْسِنِینَ﴾. 2ـ1ـ2) انسجام بین‌آیه‌ای در آیة دوم، کلمة «کتاب» آمده است که با نمایة 1، مشخّص شده است. کلمة «هذا» در آیة 11 و 12 و نیز ضمیر متّصل «ه» در«قَبْلِهِ»، که همگی با نمایة 1 مشخّص شده‌اند، اشاره به قرآن دارند و مرجع تمام آنها کتاب است که در آیة 2 آمده است. بنابراین، علاوه بر عوامل ارتباطی که درون یک آیه یا بین آیات متوالی وجود دارد، بین آیاتی که با هم فاصله دارند نیز عوامل ارتباط‌دهنده وجود دارد. 2ـ2) ربط 1ـ2ـ2) حوزة معنایی اوّل این حوزة معنایی شامل14 آیه و 36 گزاره است. در جدول زیر علاوه بر تعداد گزاره‌ها و آیات، عوامل ربط هر آیه نیز آورده شده است. جدول 2: گزاره‌ها، آیات و عوامل ربط حوزة معنایی اوّل سورة احقاف گزاره شمارة آیه عوامل ربط گزاره آیه عوامل ربط 1 1 ارجاع ضمیر پیش‌آیندی 15 تلویحاً 7 ارجاع ضمیر پیش‌آیندی 2 2 16، 17 و 18 8 3،4 و6 3 19 تا 24 9 5 4 25 تا 28 10 7، 8 و9 5 29 11 مقایسه، تقابل و ارجاع ضمیر پیش‌آیندی 10 5ـ1 30 تا 32 13 11و12 4 33و34 14 13و 14 7 35و36 15 1) حم. 2) قرآن از جانب خدای عزیز و حکیم نازل شده است. حم در گزاره 1، از حروف مقطّعه است و در ارتباط آن با آیات بعد و کلّ سوره مباحث فراوانی وجود دارد؛ از جمله اینکه در بسیاری از موارد، بعد از حروف مقطّعه سخن از کتاب به میان آمده است و اینجا نیز بعد از حروف مقطّعه به نزول کتاب از جانب خدای نیرومند فرزانه اشاره شده است. 3) خلقت آسمان‌ها و زمین هدفمند است. از گزارة 3 می‌توان به گزارة 4 رسید: 4) هدفمند بودن جهان خلقت نشان‌دهندة وجود خداست. 5) عبادت معبودهای غیر واقعی بیهوده است. گزاره‌های 6، 7 و 8 تصوّرات بافتی حاصل از گزارة 5 را تقویت می‌کنند و گزاره‌های اطّلاعاتی تازه‌ای را به آن می‌افزاید که موجب درک بهتر آن می‌شود. 6) معبودهای غیرواقعی خالق نیستند. 7) معبودهای غیرواقعی یک دعای آنها را اجابت نمی‌کنند یا حتّی صدای آنها را نمی‌شنوند. 8) معبودهای غیر واقعی در روز قیامت دشمن عبادت‌کنندگان خود هستند. 9) پرستندگان غیر خداوند یکتا، گمراه هستند. گزاره‌های 1 تا 9 تلویحاً بیان می‌کنند که: 10) عبادت تنها شایستة خداوند یکتاست. همانگونه که مشاهده می‌شود، تصوّرات بافتی که در گزاره‌های 1 تا 9 آمده‌، تأثیرهای بافتی موجود در گزارة 10 را تقویت می‌کنند. آیة 3 تلویحاً بیان می‌کند که: 11) کتاب قرآن تصدیق‌کننده کُتُب آسمانی دیگر است. از طرفی آوردن دلیل علمی در کنار کُتُب آسمانی، تلویحاً بیانگر این نکته است که کُتُب آسمانی و علم راستین مکمُل یکدیگرند. بنابراین، می‌توان گزارة 12 را به عنوان برداشت ضمنی بیان کرد: 12) علم نیز تصدیق‌کنندة دین و کُتُب آسمانی است. در آیة 7 و 8 به ترتیب، گزاره‌های 13 و 14 بیان شده‌اند. 13) کافران حق بودن قرآن را منکر می‌شوند و آن را سِحر می‌دانند. 14) کافران به پیامبر افترا می‌زنند که قرآن از جانب خود اوست. با استفاده از گزارة 13 و 14 می‌توان به گزارة 15 رسید. 15) کافران قرآن را که از جانب خداوند نازل شده، انکار می‌کنند. پس منکر حقّانیّت خداوند نیز هستند. در آیة 8 گزاره‌های 16 و 17 آمده‌اند: 16) شما نمی‌توانید در برابر خداوند از من دفاع کنید. 17) شهادت خداوند بین من و شما برای من کافی است. می‌توان از این دو گزاره نتیجه گرفت که: 18) خداوند بر هر چیزی قادر است و غیر خدا هیچ تسلّطی بر امور ندارد. 19) من پیغمبری نوظهور نیستم. از گزارة 19 می‌توان تلویحاً به گزارة 20 رسید: 20) امر رسالت، امری جدید و تازه و در انحصار پیامبر نیست. 21) من خبر ندارم با من و شما چه خواهد شد و آنچه را که بر من وحی می‌شود، پیروی می‌کنم. از گزارة 21 می‌توان تلویحاً به گزارة 22 رسید: 22) پیامبر نیز انسانی مانند انسان‌های عادی است و  از جانب خود علم غیب ندارد. 23) پیامبر یک انذاردهنده است. از گزارة 23 می‌توان تلویحاً به گزارة 24 رسید: 24) پیامبر تنها یک پیام‌رسان است و از جانب خود علمی ندارد. 25) خداوند ستمگران را هدایت نمی‌کند. در آیة 10 ویژگی‌هایی برای ستمگران به شکل زیر بیان شده است: 26) کسانی که به ناحق به قرآن کفر ورزیده‌اند، نباید امید به هدایت داشته باشند. 27) کسانی که بعد از ایمان آوردن برخی از اهل کتاب، باز هم قرآن را نمی‌پذیرند و استکبار می‌کنند، نباید امید به هدایت داشته باشند. از کنار هم گذاشتن گزارة 25 و 26 و 27 می‌توان تلویحاً  به گزارة 28 رسید: 28) افرادی که به ناحق به قرآن کفر می‌ورزند و کسانی که بعد از ایمان آوردن برخی از اهل کتاب به قرآن باز هم ایمان نمی‌آورند، ستمگر هستند و خداوند ستمگران را هدایت نمی‌کند. کفّار در مورد قرآن این چنین اظهار نظر می‌کنند که: 29) قرآن یک افترای قدیمی است. در آیة 12 گزاره‌های زیر بیان می‌شود: 30) قبل از قرآن کتاب موسی بود که راهبر و رهنماست. 31) قرآن مصدّق کتاب موسی است. از این دو گزاره می‌توان نتیجه گرفت که: 32) قرآن مصدّق تورات است و مانند آن راهبر و رهنماست. با استناد به این گزاره می‌توان گزاره 29 را که از طرف کفّار مطرح شد رد کرد. 33) نیکوکاران می‌گویند که پروردگارشان «الله» است و پای این گفته خود مقاومت می‌کنند. 34) نیکوکاران نه ترسی دارند و نه اندوهگین می‌شوند. 35) نیکوکاران به خاطر اعمال نیکی که دارند در بهشت جاودانه‌اند. از گزاره‌های بیان شده می‌توان نتیجه گرفت که: 36) نیکوکاران به واسطه اعمال نیکشان نه ترسی دارند و نه اندوهگین می‌شوند زیرا اهل بهشت هستند. این گزاره‌ها هر کدام واحد جدیدی را از افکار و اطّلاعات در رابطه با نیکوکاران به ذهن خواننده متبادر می‌کنند و کمک می‌کنند تا تصوّری که خواننده از نیکوکاران دارد، به تدریج تکامل یابد. می‌توان گزاره‌های عنوان شده را به این صورت خلاصه کرد که: قرآن کتابی راهبر و راهنماست. خداوند در قرآن با دلیل و برهان مردم را به پرستش خویش فرامی‌خواند. معبودانی که اهل کفر به جای خدا برگزیده‌اند، هیچ دخالتی در آفرینش آسمان‌ها و زمین ندارند و در روز قیامت عبادتِ عبادت‌کنندگان خویش را منکر می‌شوند. چنین معبودانی چگونه می‌توانند ادارة امور جهان را بر عهده گیرند. کفّار به واسطة کفر خود مستحقّ گمراهی هستند و اهل ایمان به واسطة اعمال خویش مستحقّ بهشتند. مراجع قرآن کریم. بهبهانی زاده، هدیل. (1389). بررسی برخی از نقش نماهای کلامی در قرآن مجید. پایان‌نامة کارشناسی ارشد. تهران: دانشگاه علاّمه طباطبائی. طباطبائی، سیّد محمّدحسین. (1374). المیزان فی تفسیر القرآن. ترجمة محمّدباقر موسوی همدانی. تهران: بی‌تا. لطفی، سیّد مهدی. (1382). چگونگی پیوستگی متن سوره‌های قرآن کریم. پایان‌نامة کارشناسی ارشد. تهران: دانشگاه امام صادق(ع). مبشّرنژاد، مسعود. (1377). تناسب آیات و سُوَر جزء سی از دیدگاه فخر رازی، آلوسی و طبرسی. پایان‌نامه کارشناسی ارشد. تهران: دانشگاه امام صادق (ع). مطیع، مهدی. (1379). پیوستگی معنایی آیات در سُوَر قرآن کریم و راه‌های مطالعة آن. پایان‌نامة کارشناسی ارشد. تهران: دانشگاه امام صادق (ع). مکارم شیرازی، ناصر. (1373). ترجمة قرآن کریم. قم: دار القرآن الکریم (دفتر مطالعات تاریخ و معارف اسلامی). نوری زارچ، فاطمه. (1389). بررسی ارتباط آیات سورة آل‌عمران. پایان‌نامة کارشناسی ارشد. یزد: دانشگاه یزد. El-Awa, S.M.S. (2006). Textual Relations in the Quran: Relevance Coherence and Structure. London and New York: Routledge. Gheitury, Amer & Golfam, Arsalan. (2008). The Quran as a Non-Linear Text:Rethinking Coherence. Vol 15 (1). pp. 119-133. Halliday, M.A.k and Ruquia Hassan. (1976). Cohesion in English. London: Loangman. Sperber, D. and Wilson, D. (1986). Relevance, Communication and Cognition. Oxford: Blackwell. Wilson, D. and Sperber, D. (2004). “Relevance Theory”.In Hand book of Pragmatics. H. Laurence and W. Gregory. Oxford: Blackwell. نویسندگان: رضا مراد صحرایی: دانشیار دانشگاه علاّمه طباطبائی، تهران  فاطمه نصرتی موموندی: کارشناس ارشد زبان‌شناسی دانشگاه علاّمه طباطبائی، تهران فصلنامه سراج منیر شماره 14 ادامه دارد...  

95/04/26 :: 06:25





این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: فارس]
[مشاهده در: www.farsnews.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 288]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


دین و اندیشه
پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن