واضح آرشیو وب فارسی:جوان آنلاین: ما و كوروش
بزرگداشت كوروش هخامنشي به عنوان يك پادشاه نامدار و مؤسس امپراطوري بزرگ آريائيان تضادي با مسلمان بودن و ايمان به حقانيت پيامبر اسلام ندارد...
نویسنده : محمد صادق دهنادي
بزرگداشت كوروش هخامنشي به عنوان يك پادشاه نامدار و مؤسس امپراطوري بزرگ آريائيان تضادي با مسلمان بودن و ايمان به حقانيت پيامبر اسلام ندارد، چه اينكه نه كوروش داعيه پيامبر بودن داشت و نه اگر چنين ادعايي داشت ذرهاي از كهكشان كرامت پيامبران از عربي و عبري تا ساير ذوات مقدس از خود بروز داده است. علم كردن وي در مقابل پيامبران و مقدسين توسط كساني كه به جاي يافتن حقيقت به دنبال اثبات خودشان هستند و در اين رواننژدي به جاي بهينه بودن، راه نژادپرستي را برگزيدهاند، امر عجيبي نيست.
نژادپرستي الگوي ذهني افرادي است كه خود چيزي براي آدمينگي ندارند و الا براي يك امريكايي يا كانادايي كه نه كوروش دارد و نه داريوش، چيزي جز نقد اقتدار و دانش نيافريده است. تصوير ذهني كه در صد ساله اخير، عمدتاً از سوي صهيونيسم براي توسعه اين بينش بيمارگونه براي هويت ايراني آفريده شده بيش از هر چيز وابسته به يك تصوير اينچنيني از تاريخ ايران است. يك شخصيت مبهم تاريخي كه به خاطر نجات يهود و پناه دادن به آنان پتانسيل مناسبي براي اين موج جاهلانه و خندهدار است. استاد پورپيرار (تاريخپژوه) در اين زمينه تحقيقاتي نموده كه گويي آبي است در خوابگه مورچگان و عدهاي را به اضطراب واداشته است. «من به صحت و سقم افسانه و تاريخ كوروش توجهي ندارم و در آن تخصصي هم ندارم اما همينقدر ميدانم كه ورود تورات و اسرائيليات در مبحث كوروش براي رضاي خدا نيست. نگره ما به مبحث كوروشپرستي بعد «رواننژندي» (در روانشناسي، نوعي سراسيمگي است كه پايه و اساس كالبدشناسانهاي ندارد) آن است.»
دكتر «اريك برن» در كتاب «بازيها» از بازي رواني بهنام «مال من بهتر است» نام برده كه دقيقاً وصف حال افرادي است كه وارد اين فضا شده و در مقابل هم گروهي را بر آن وا ميدارند كه به كوروش بد بگويند و او را نقد كنند. متأسفانه بخش بزرگي از جامعه ما در اين زمين بازي ميكنند و بسياري از نيروهايي كه ميتواند صرف ساختن تمدن امروز ما شود، در بازيهاي ايراني - عربي و جديداً مدرن به هدر ميرود. در ميان نظرات متضادي كه بين محققين و طرفداران سياسي و اجتماعي داده شده است، گروهي نيز نظر مرحوم علامه طباطبايي را حلال مشكل دانستهاند كه وي احتمال داده كه اين پادشاه همان ذوالقرنين قرآن است. البته اين نظر مربوط به مفسران متقدمي است كه در قرون ابتدايي اسلام در تفسير كهف و ساير سور به اين امر اشاره كرده بودند.
نكته مهم آنكه اگر قدما امروز از خاك برخيزند به اين مباحث آنها هم خواهند خنديد زيرا مليت در قاموس فرهنگ در آن زمان كه امپراطوريها داعيه حكومت جهاني را داشتهاند و با پيوند خونها و وصلت با اقوام مختلف از فضائل هم بهره ميبردند و با كوچ به طلب سرزمينهاي حاصلخيز و به شوق ساختن شهرهاي جديد حركت ميكردند، معناي ديگري داشت. كوروش و داريوش بازي مانند پهلوي دوم يك سويش در زمين فقدان هويت و يك پايهاش در دل ستيز با هويت جاري است و الا كوروش و داريوش و ارشك و مهرداد و ساسان سالهاست كه درگذشتهاند و خوب و بد كارنامهشان در محضر حضرت حق جل و علي است. اين ماييم كه بايد از دل تاريخ و بر شانه تمدن و با بال دين و سعادتطلبي و حقجويي آن باشيم كه روزي تاريخ به ما مباهات نمايد و نه ما به تاريخ كه تأسف براي ملتي كه افتخارات آن زير خاك باشد.
منبع : روزنامه جوان
تاریخ انتشار: ۰۷ آبان ۱۳۹۵ - ۲۲:۰۳
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: جوان آنلاین]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 84]