واضح آرشیو وب فارسی:جوان آنلاین: بيكار، قرباني است يا متهم؟!
رسانهها از زبان مسئولان خبر از 5 ميليون فارغالتحصيل بيكار در كشور دادهاند و افق بيكاري ايران را تا 1400حدود 10 ميليون نفر تصوير كردند.
نویسنده : حسن فرامرزي
يك: اگر در ادامه همين خبرها به تحليلهاي كارشناسان توجه شود، ريشه بيكاري در ايران اقتصاد ناكارآمد، ناتواني دولت در گشودن فضاهاي جديد اشتغال، كمبود سرمايهگذاري خارجي، صادرات كجدار و مريز و نظاير آن عنوان ميشود اما رسانهها كمتر از منظر فرهنگ عمومي به موضوع بيكاري توجه ميكنند.
دو: كافي است شما به محتوايي كه رسانهها به مناسبت و بيمناسبت درباره كار توليد ميكنند توجه كنيد تا به يكي از رموز اصلي بيكاري در ايران پي ببريد. ما شبانهروز چه تصويري از كار، كارگر و كار كردن به جامعه پمپاژ ميكنيم؟ اگر تصوير اغلب آدمهاي يك سرزمين از كار، امري مشقتبار، سياه و پر از زحمت باشد در آن صورت آيا ميتوان اميدوار بود آدمهاي آن جامعه با رغبت به سمت كار و كارآفريني حركت كنند؟
سه: يكي از اشتباهات رايج ما اين است كه هنوز درك نكردهايم مطالبهگري درباره كار را از سمت رأس هرم به قاعده آن تغيير دهيم. به خاطر همين است كه امروز حتي اغلب نخبگان دانشگاهي ما هم تصويري به شدت غيرواقعي از كار و بازارهاي كار دارند. ما سالها در رسانهها طوري تبليغ كردهايم كه انگار مسئول اول و آخر ايجاد اشتغال در كشور دولتها هستند، بنابراين حتي نخبگان ما هم به اين انديشه تن دادهاند و كمتر فضا به سمت كارآفريني چرخيده است؛ متكي بودن دولتها به درآمدهاي نفتي نيز اين وضعيت را تشديد كرده و اجازه نداده شركتهاي خصوصي و كارآفرينها طرحي نو در فضاي اشتغال دراندازند.
چهار: اما آيا وقت آن نرسيده است كه به جاي اينكه رسانهها در كنار جويندگان كار به عنوان قرباني قرار گيرند، آنها را خطاب قرار دهند؟ به جاي آنكه با يك دكتر يا فوقليسانس بيكار به عنوان قرباني مصاحبه كنند و با او همدردي كنند به او بگويند كه چرا او نتوانسته خود را چنان توانمند كند كه مهارت و دانش او در بازارهاي داخلي يا منطقهاي و بينالمللي به كار گرفته شود؟ امروز با توسعه ابزارهاي ارتباطي و تجارت الكترونيك پديدهاي در بازارهاي جهان شكل گرفته و تا حد زيادي مرزهاي جغرافيايي كمرنگ شده است. از همين روست كه بخش قابلتوجهي از جنبش اقتصادهاي نوپا اما رو به رشد دنيا مثل هند متكي به توليد در بازارهايي است كه بدون تأسيس شركتهاي بزرگ و اشغال فضاهاي زياد و استخدامهاي دولتي بتوان براي هزاران كيلومتر دورتر كالايي پرطرفدار مثل كالاهاي بازار رو به رشد نرمافزارها را فراهم كرد. پس شگفتزده نميشويم وقتي ميشنويم كه چند جوان هندي در يك شركت كوچك نشستهاند و نرمافزاري را براي بازارهاي جهان طراحي ميكنند و ارزآوري خوبي براي كشورشان داشتهاند.
پنج: دانشگاههاي ما چقدر اين ذهنيت را به فارغالتحصيلان خود ميدهند كه آنها به موازات آموختن علم، اين فضاي ذهني را هم بايد داشته باشند كه براي خود و كشورشان پولساز باشند؟ متأسفانه قياس سراسر اشتباه «علم بهتر است يا ثروت» هنوز هم در اذهان ما ايرانيها رخنه كرده و برخي از دانشگاهيها چنان با تبختر به بازارشناسي و بازاريابي فكر ميكنند و دامن خود را برميچينند كه انگار بازاريابي امري دون پايه و دور از شأن آنهاست، در حالي كه دانشگاههاي نسل سوم امروز در دنيا بعد از عبور از دانشگاههاي آموزش محور و پژوهش محور به دانشگاههاي كارآفرين رسيدهاند و اين مهارت را به فارغالتحصيلان خود ميدهند كه آنها ميتوانند نه تنها بازارها را بشناسند، بلكه بازارها را متحول كنند.
شش: اگر امروز ايران از بيكاري رنج ميبرد، به خاطر اين است كه ما هنوز تصوير مفرح و خلاقانهاي از كار به جامعه ايراني ارائه نكردهايم و همچنان با تهيه عكس و فيلم فقط از معدنها و كورهپزخانهها اصرار داريم كه اين تفكر را جا بيندازيم كه كار كردن امري رنجآور است، در حالي كه، امام علي عليهالسلام بزرگترين تفريح را كار ميداند اما ما چقدر كار را به مثابه يك تفريح و امري خلاقانه و شيرين به تصوير كشيدهايم؟ يك نمونه روشن از تصوير سياه رسانهها از كار، وقتي است كه آنها سراغ رابطه كار و كودك ميروند و از همه اشكال موجود درباره كار و كودك فقط از يك پنجره به آن نگاه ميكنند: كودكانِ كار.
منبع : روزنامه جوان
تاریخ انتشار: ۰۵ آبان ۱۳۹۵ - ۲۲:۱۱
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: جوان آنلاین]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 36]