واضح آرشیو وب فارسی:جوان آنلاین: سوژهاي كه جلوتر از فيلم قرار ميگيرد
«اروند» در برخورد اول دست به سوژهاي زده است كه براي همه ايرانيان ملتهب و تسليمكننده است، اين طرح كلي داستان به خودي خود درام تأثيرگذار خودش را دارد
نویسنده : حميد غفاريان
«اروند» در برخورد اول دست به سوژهاي زده است كه براي همه ايرانيان ملتهب و تسليمكننده است، اين طرح كلي داستان به خودي خود درام تأثيرگذار خودش را دارد و در پس اين سوژه يك نويسنده دغدغهمند را ميخواست كه بتواند شروع، وسط و پاياني كه همه از آن مطلع هستيم را به فرمي سينمايي تبديل كند. البته نميتوان از مهمترين وجه درام اين سوژه كه مطلع بودن مخاطب از پايان است گذشت و همين امر تا حدود بسياري دست نويسنده را بسته نگه ميدارد اما شيوه اجراي فرمي فيلم ميتواند فيلم را به اثري ماندگار تبديل كند.
براي روايت شهداي غواص در «اروند» از قالبي ابتدايي استفاده شده است؛ رزمندهاي كه بازمانده گرداني است كه پس از بازگشت به زندگي تصميم ميگيرد به دنبال پيكر همرزمندههايش برود و در اين فاصله هم از فلاش بكهايي استفاده شده است كه بازگشت به فضاي جنگ و رزمندههاي جواني كه در قامت شهداي غواص قرار ميگيرند و هيچ يك از آنها پرداخت كاملي نميشود و شخصيتها الكن باقي ميمانند تا اين فصل از فيلم هم عبور شود و به پاياني برسيم كه فيلمساز مشتاق اجراي آن است. فيلمساز در نمايش رزمندههاي جوان به فرمي دم دستي رضايت داده است و فيلمساز راكورد اين اجراي دم دستي را در هدايت بازيگران هم حفظ كرده است. حسين سليماني، مهرداد صديقيان و علي شادمان در عين حال كه نقشهاي اصلي را در دوران جنگ بازي ميكنند اما اجراي اين پرسوناژها با فضايي كه در اختيار دارند دم دستي است و گاه بيگاه با لبخندهاي تصنعي، جنگ را فضايي غيرمرسوم نشان ميدهند.
در ابتدا يونس با بازي سعيد آقاخاني بايد به هسته اصلي فيلم تبديل شود اما پرداخت فيلمساز به جزئيات بيمورد سبب ميشود تا فيلم چند پاره شود و آنچه بايد به چفت و بست زماني تبديل شود در سطح باقي ميماند اما اجراي فيلم در زمان حال به مراتب جلوتر از گذشته است.
نقطه قوت فيلم اجراي سكانس زنده به گور كردن شهداي غواص است اما از آنجايي كه مخاطب حقيقي بودن اين واقعه را ميداند، به راحتي ميتوان هرآنچه قبل از اين سكانس را ديده فراموش كند و دلش را به اين سكانس گرم كند و محو رشادت رزمندگان كشورش قرار گيرد و به حضور آنها افتخار كند، هر چند اين فيلم به لحاظ رسيدن نقطه a به b ضعيف عمل ميكند اما شهادت آنها به قدري ناراحتكننده است كه ديدن اين تصاوير هر انساني را به فكر فرو ميبرد. همواره اين سوژههاي مهم و ملتهب نشان داده است كه نيازمند فيلمسازي است كه اين فضا را درك كرده باشد و خودش را نزديك به آدمهاي فيلمش بداند، البته تجربه فيلم سينمايي «شيار ۱۴۳» نشان داد كه فيلمسازان جوان از جنس نرگس آبيار به درستي به اين فضا نزديك شدهاند و به همين دليل در فيلمش از نشان دادن صحنههاي جنگ عبور ميكند و به آدم اصلي فيلمش كه خوب شناخته است نزديك ميشود.
بهتر بود پوريا آذربايجاني كه تاكنون بيشتر به روايتهاي عاشقانه پرداخته است در اين فيلم هم با شناخت بيشتري ورود ميكرد تا از سوژه مهمي مثل شهداي غواص بهرهبرداري بهتري بشود. غافل نشويم كه سوژه شهداي غواص ميتواند دستمايه فيلمسازان ديگر نيز قرار گيرد.
منبع : روزنامه جوان
تاریخ انتشار: ۲۸ مهر ۱۳۹۵ - ۲۲:۳۳
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: جوان آنلاین]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 104]