واضح آرشیو وب فارسی:جوان آنلاین: عقربههاي ساعت دروغ بعضيها مثل پنكه ميچرخد!
يك حكايت افسانهاي هست كه ميگويند مرد دروغگويي ميميرد و به جهان آخرت ميرود. در آنجا مقابل دروازههاي بهشت او را نگه ميدارند...
نویسنده : مصطفي مولوي
يك حكايت افسانهاي هست كه ميگويند مرد دروغگويي ميميرد و به جهان آخرت ميرود. در آنجا مقابل دروازههاي بهشت او را نگه ميدارند. در اين حال چشمش به ديواري ميافتد كه ساعتهاي مختلفي روي آن را پوشاندهاند. مرد از يكي از فرشتگان ميپرسد: اين ساعتها براي چه اينجا قرار گرفتهاند؟ فرشته لبخندي ميزند و پاسخ ميدهد: اين ساعتها ساعتهاي دروغسنج هستند و هر كس در اين دنيا يك ساعت دروغسنج دارد. هر بار فردي يك دروغ بگويد عقربه ساعتش يك درجه جلوتر ميرود. مرد از ساعتهاي جور و واجور شگفتزده شده و ساعتي را كه عقربهاش هيچ حركتي نكرده به فرشته نشان ميدهد و ميپرسد: چه جالب آن ساعت كيست؟ فرشته نام شخصي را ميگويد و ادامه ميدهد: او حتي يك دروغ هم نگفته. بنابراين ساعتش اصلاً حركت نكرده است.
نگاه مرد به ساعت ديگري ميافتد و دوباره ميپرسد آن ساعت مال كيست؟ فرشته باز نام كسي را ميگويد و ادامه ميدهد: عقربهاش دو بار تكان خورد! مرد در حالي كه از تعجب چشمانش از حدقه بيرون زده ميگويد: خيلي جالب است! راستي ساعت من كجاست؟ فرشته همراه با لبخند ميگويد: آن در اتاق كار سرپرست فرشتگان است و از آن به عنوان پنكه استفاده ميكنند. داستان اين مرد، داستان زندگي بسياري از انسانهاي امروزي است. افرادي كه سادهترين جملاتي را هم كه به زبان ميآورند، كذب است و خبري از راستگويي در گفتار آنها نيست. انگار دروغگويي برايشان ملكه شده و زبانشان به صدق نميچرخد. رذيلهاي كه از بدترين خلقهاست.
حضرت امير(ع) ميفرمايد: خصلتى زشتتر از دروغگويى نيست. چيزي كه نتيجهاش در دنيا خواري و در آخرت عذاب را به همراه ميآورد. اين فرموده اميرالمؤمنين على(ع) است كه متذكر ميشوند: دروغ گفتن در دنيا ننگ است و در آخرت مايه عذاب آتش.
خوار بودن انسان دروغگو نه تنها در بين انسانهاي ديگر نيز مطرح است بلكه در ميان فرشتگان هم فرد دروغگو منفور است. پيامبر خدا (ص) فرمودند: هر گاه بنده دروغ بگويد، از بوى گندى كه پديد آورده است، فرشته به مسافت يك ميل از او فاصله گيرد. دروغگو با دروغگويى خود سه چيز به دست مى آورد: خشم خدا را نسبت به خود، نگاه تحقيرآميز مردم را نسبت به خود و دشمنى فرشتگان را نسبت به خود. همه اينها خبر از ننگين بودن كذب در كلام دارد كه برخي زبانشان به آن عادت كرده است.
دروغ، كليد تمام پليديها
دروغ جداي از اينكه بدترين خويهاست، كليد تمام پليديها نيز هست. امام عسكرى(ع) در اين خصوص ميفرمايند: همهپليديها در يك خانه نهاده شده و كليد آن، دروغ قرار داده شده است. روايت شده است كه مردى به پيامبر خدا(ص) عرض كرد: اى رسول خدا! چهار كار خوشايند من است: زنا، شرابخوارى، دزدى و دروغ. اما هر كدام را كه بفرماييد به خاطر شما ترك مى كنم. حضرت در پاسخ فرمودند: دروغ را رها كن. مرد رفت و تصميم گرفت زنا كند اما با خودش گفت: پيامبر از من مى پرسد كه زنا كردهاى يا نه؟ اگر انكار كنم، قولى را كه به ايشان دادهام شكستهام و اگر اقرار كنم، حد مى خورم. سپس تصميم گرفت دزدى كند. بعد از آن هم تصميم گرفت شراب بخورد اما هر بار همين فكر را با خود كرد. در آخر هم نزد رسول خدا برگشت و عرض كرد: شما راه را به كلى بر من بستيد. من همه اين كارها را رها كردم. دروغگويي از اخلاق اسلام نيست؛ اين فرموده امير بيان، مولاي متقيان، حضرت علي(ع) است.
دروغگويي براي كسب جايگاه اجتماعي
افرادي كه دروغ ميگويند، بيشتر به خاطر كمبودهاي شخصيتي است كه با آن دسته و پنجه نرم ميكنند. از اين جهت افراد دروغگو با اين هدف كه يك تصوير خوب از خود ارائه دهند و ديگران آنها را بهتر از شخصيتي كه دارند ببينند، به دروغ روي ميآورند. دروغگوها از دروغ به صورت يك مكانيسم دفاعي براي دور شدن از شخصيت خود كه نه خود به افشاي آن راغب هستند و نه آن را براي ديگران جذاب ميبينند استفاده ميكنند و با گذاشتن نقابهاي پي در پي بر چهره شخصيت حقيقيشان اندك اندك از خود واقعي دور شده و يك خود كاذب براي خويشتن ميسازند تا جايگاه اجتماعيشان را به دست آورند! آنها به جاي درمان بيماري خود كمبيني و احساس حقارت و عدم جرئت مندي به استفاده از اين ابزار دفاعي روي ميآورند.
دروغگويي براي رسيدن به آرامش دروني!
برخي دروغ را براي رسيدن به آرامش خود نسبت به بيمسئوليتيها و خطاهايشان انتخاب ميكنند اما غافل هستند كه دروغ تشويش آدمي را افزايش ميدهد و آسايش خاطر را از بين ميبرد. فرد دروغگو با كذبي كه در كلام خود دارد هميشه خاطري مشوش دارد كه نكند حرف دروغش معلوم و از آبرو و حيثيتش كاسته شود. از اين جهت است كه رسول صدق و راستي بيان ميفرمايند: راستگويى مايه آرامش و دروغگويي موجب تشويش است. بدان كه راستگويى پر بركت است و دروغگويى، شوم. بيشك چيزي كه شوم است آرامشي را به همراه نخواهد داشت.
سلامت رواني، ماحصل راستگويي
در مقابل رذيله دروغ كه يك بيماري محسوب ميشود، خوي نيك راستگويي است كه انسانها را ارزشمند ميكند و از رشديافتگي و سلامت رواني افراد خبر ميدهد. چنانچه حضرت امير(ع) ميفرمايند: راستگويي كمال بزرگواري است. امام صادق(ع) نيز آن را مايه عزت دانسته و فرمودند: دروغگويى زياد، شكوه و جلال را از ميان مىبرد. دروغ نه تنها از ارجمندي آدمي ميكاهد بلكه به قول اميرالمومنين(ع) همه چيز را نيز تباه ميكند. همه انسانها راستگويان روزگار را باادبان روزگار ميخوانند. امام على(ع) فرمودند: برگزيدن راستى و دورى از دروغ، زيباترين خوى و برترين ادب است. خويي كه جلبكننده روزي است و از بهترين سخنها محسوب ميشود. ايشان از آن در روايات نيز به عنوان زينت كلام ياد كرده و صدق در گفتار را از نشانههاي ايمان و عقل و مايه عزت آدمي خواندهاند. صداقت چيزي است كه پيامبر(ص) آن را عاملي براي بهشتي شدن سفارش فرمودهاند. شخصى خدمت پيامبر خدا(ص) آمد و پرسيد: چه كارى موجب رفتن به بهشت مى شود؟ حضرت فرمودند: راستگويى. هرگاه بنده راست بگويد، نيكى كرده و هر كه نيكى كند، ايمان آورده است و هر كه ايمان آورد، به بهشت مى رود.
ائمه و معصومين(ع) در تشخيص مسلمانان و مؤمنان واقعي صفت راستگويي را ملاك مهمي شمرده و تأکید فرمودهاند به زيادي حد نماز افراد و روزه و حج و بخشش و نالههاى شبانه افراد نگاه نكنيد، بلكه به راستگويى و امانتدارىشان بنگريد. از اين دست احاديث بسيار است كه راستگويي را نشانه ايمان و كلام آغشته با دروغ را از نمودهاي بيايماني افراد شمردهاند. طوري كه گويا دروغ و ايمان با يكديگر همخواني ندارند و ممكن نيست كه در يك جا جمع شوند. چه شيرين و زيبا است كلام اميرالمومنين(ع) كه ميفرمايند: نشانه ايمان اين است كه راستگويى را هر چند به زيان تو باشد بر دروغگويى، گرچه به سود تو باشد، ترجيح دهى.
منبع : روزنامه جوان
تاریخ انتشار: ۲۷ مهر ۱۳۹۵ - ۲۱:۰۰
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: جوان آنلاین]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 105]