تور لحظه آخری
امروز : جمعه ، 31 فروردین 1403    احادیث و روایات:  پیامبر اکرم (ص):شعبان ماه من است. هر كه ماه مرا روزه بدارد، روز قيامت شفيع او خواهم بود.
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

بلومبارد

تبلیغات متنی

تریدینگ ویو

خرید اکانت اسپاتیفای

کاشت ابرو

لمینت دندان

لیست قیمت گوشی شیائومی

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

لوله پلی اتیلن

دانلود سریال سووشون

دانلود فیلم

ناب مووی

مرجع خرید تجهیزات آشپزخانه

خرید زانوبند زاپیامکس

رسانه حرف تو - مقایسه و اشتراک تجربه خرید

کلاس باریستایی تهران

تعمیر کاتالیزور

تعمیر گیربکس اتوماتیک

دیزل ژنراتور موتور سازان

سرور اختصاصی ایران

سایت ایمالز

تور دبی

سایبان ماشین

جملات زیبا

دزدگیر منزل

ماربل شیت

تشریفات روناک

آموزش آرایشگری رایگان

طراحی سایت تهران سایت

آموزشگاه زبان

اجاره سند در شیراز

ترازوی آزمایشگاهی

رنگ استخری

فروش اقساطی کوییک

راهبند تبریز

ترازوی آزمایشگاهی

قطعات لیفتراک

وکیل تبریز

خرید اجاق گاز رومیزی

آموزش ارز دیجیتال در تهران

شاپیفای چیست

فروش اقساطی ایران خودرو

واردات از چین

قیمت نردبان تاشو

وکیل کرج

تعمیرات مک بوک

قیمت فنس

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

سیسمونی نوزاد

پراپ تریدینگ معتبر ایرانی

نهال گردو

صنعت نواز

پیچ و مهره

خرید اکانت اسپاتیفای

صنعت نواز

لوله پلی اتیلن

کرم ضد آفتاب لاکچری کوین SPF50

دانلود آهنگ

طراحی کاتالوگ فوری

واردات از چین

اجاره کولر

دفتر شکرگزاری

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1796785779




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
 refresh

روایت طلبه نابینا از یک زندگی متفاوت +عکس


واضح آرشیو وب فارسی:فرهنگ نیوز:
روایت طلبه نابینا از یک زندگی متفاوت +عکس
روایت طلبه نابینا از یک زندگی متفاوت +عکس «حجت الاسلام لطفعلی باقریان» یک طلبه نابیناست که به رغم نابینایی، بارها به عنوان مبلغ نمونه کشوری انتخاب شده است.


به گزارش فرهنگ نیوز، «جابر زمانه» لقبی است که اطرافیانش به او داده‌اند. کسی که از کودکی از نعمت دیدن محروم بوده و برای همین  او را به‌سختی  به حوزه علمیه راه داده‌اند و به‌سختی هم  او را در منبرها و همایش‌ها به‌عنوان یک سخنران پذیرفته‌اند؛ اما توانایی و شهرت او در این زمینه به‌قدری زیاد شده است که هرکس برای برپایی یک همایش به سخنرانی «لطفعلی باقریان» باید چیزی حدود دو ماه در انتظار باشد. کسی که زمانی حتی او را به خاطر ندیدنش در حوزه علمیه نمی‌پذیرفتند. «حجت‌الاسلام باقریان» طلبه نابینایی است که حالا مبلغ نمونه کشوری است و به خاطر طنازی‌ها و بذله‌گویی‌هایی که چاشنی سخنرانی‌هایش می‌کند به یک منبری محبوب در بین جوانان تبدیل‌شده است.
 
نود ثانیه حرف می‌زنم، ۳۰ ثانیه آواز می‌خوانم 
 
«لطفعلی باقریان» متولد سال ۱۳۵۲ در شهرستان دهق استان اصفهان است. در کودکی به دلیل یک بیماری ارثی بینایی‎‌اش را به‌تدریج از دست می‌دهد؛ اما این قضیه مانع او در رسیدن به علائقش نمی‌شود. «در خانواده ما من و دو خواهر و مادرم نابینا هستیم. من در نوجوانی صدای خوبی داشتم و با فکر کودکی خودم می‌گفتم چه خوب که هم خودم بخوانم و هم خودم بزنم! برای همین یک سنتور خریدم و حتی در کلاس موسیقی هم ثبت‌نام کردم؛ اما درنهایت پشمان شدم. البته از این صدا بعداً در منبرها برای مداحی و الان برای سخنرانی‌هایم استفاده کردم. من در جشن‌های بزرگ چند هزارنفری ۹۰ ثانیه حرف می‌زنم، ۳۰ ثانیه می‌خوانم.»
 
برای طلبه شدن ده هزار نوار گوش دادم
 
از ماجرای طلبه شدنش که می‌پرسیم می‌گوید داستان آن طولانی است و سال‌ها طول کشیده تا او را به‌عنوان یک طلبه نابینا بپذیرند. «اوایل به من اجازه ورود به حوزه علمیه نمی‌دادند و می‌گفتند طلبه باید سلامت کامل داشته باشد و اتفاقاً درست هم می‌گفتند. کتاب‌های حوزه در قدیم خیلی ریز و با حاشیه‌های زیاد بود. من آن موقع هنوز مقداری دید داشتم و اگر سرم را خیلی به کتاب نزدیک می‌کردم، تا حدی می‌توانستم متن کتاب را بخوانم و البته یکی از مزایای حوزه این بود که نوار و فایل صوتی همه کتاب‌ها موجود بود و شاید به شما بگویم در این مدت بیش از ده هزار نوار گوش دادم. اوایل به من می‌گفتند شما نمی‌توانید در حوزه موفق باشید اما بعدازاینکه دیدند مرتب ۲۰ می‌گیرم، مرا در حوزه نگه داشتند. مثلاً کتابی در حوزه داریم به اسم «صرف میر» و آن‌قدر این کتاب سخت است که درباره آن می‌گویند هر که خواند صرف میرِ میر را/ بشکند صد قفل و صد زنجیر را؛ اما من موفق شدم در این درس نمره ۲۰ بگیرم که مثل بمب صدا کرد و همین‌ها باعث شد در حوزه علمیه ماندنی شوم و درنهایت در کمتر از ده سال دروس حوزه را تمام کنم.»
 



 
نمی‌توانم مردم را نخندانم! 
 
حاج‌آقای باقریان حالا درزمینهٔ تربیت فرزند و ازدواج به یکی از مبلغان شناخته‌شده اصفهان تبدیل شده و حتی سه سال پیش به‌عنوان مبلغ نمونه کشوری در ایران انتخاب شده است. به قول خودش زبان کودکان را خوب بلد است و خوب با آن‌ها هم‌زبان می‌شود. اما این مربی شدنش هم کاملاً اتفاقی بوده است. «جریان مربی کودک شدن من به یک پیامک برمی‌گردد. سال‌ها پیش یک پیامک عمومی به همه طلبه‌ها ارسال شد مبنی بر اینکه هر کس می‌خواهد در مسابقه کودک و نوجوان شرکت کند، به این همایش بیاید. این پیام برای من هم آمد و من هم یک روز با سختی خودم را به این همایش رساندم. یک حاج آقایی که مسئول کار بود، تا من را دید خیلی ناراحت شد که چرا به من هم پیام دادند و با این وضعیت من را به‌زحمت انداختند. من به این بنده خدا گفتم: می‌خواهید من هم یک اجرایی بکنم حالا که تا اینجا آمده‌ام؟ من دوستی با خودم به این همایش برده بودم‌ می‌گفت این آقا تمام مطالب شما در حین اجرا یادداشت می‌کرد و چون با شعر و طنز با بچه‌ها حرف می‌زنم فقدان قلم و تابلو در کارم مشخص نمی‌شود و الان وقتی محرم من دو عزا می‌گیرم. یکی اینکه محرم است و دوم اینکه نمی‌توانم بخندانم! در بعضی از کلاس‌ها و همایش‌ها آن‌قدر می‌خندانم که از فرط خنده، دستمال به دست می‌گیرند و گریه می‌کنند.»
 
هر سخنرانی ۳۰۰ ساعت وقت می‌گیرد
 
آقای باقریان برای تهیه متن سخنرانی زمان زیادی صرف می‌کند و متن هر سخنرانی ساعت‌ها از او انرژی می‌گیرد. «من برای تهیه مطالبم برای سخنرانی‌ها و کلاس‌ها یک روند طولانی طی می‌کنم. اول با یک فردی از دوستان تا راننده‌ام به کتابخانه می‌روم. کتاب موردنظر را انتخاب می‌کنم. گوینده کتاب از صبح تا شب به منزل ما می‌آید و کتاب را برای ما می‌خواند و هرکجا که من دوست داشته باشم تیک می‌زند. این تیک‌ها بعداً داخل دستگاهی خوانده می‌شوند. بعد این خلاصه‌ها را به خط بریل تبدیل می‌کنم و این متن‌ها را حفظ می‌کنم و در سخنرانی‌ها بیان می‌کنم. یعنی گاهی اوقات آماده کردن برخی سخنرانی ها ۳۰۰ الی ۴۰۰ ساعت طول می‌کشد.»
 
بمب انرژی نابینایان هستم
 
بسیاری از مردم در برخورد با این طلبه، زود قضاوت کرده‌اند و زود هم پشیمان شده‌اند. «خیلی‌ها وقتی مرا با عصا می‌بینند، فکر می‌کنند دیگر حرف زدن هم بلد نیستم. در یکی از همایش‌ها آخر جلسه، یک خانمی گریه‌کنان سراغ من آمد و گفت من را حلال کن. من وقتی شما را دیدم، هم به شما بدبین شدم همه به مسئولین که شما را برای ما انتخاب کردند و کلی فحش دادم. اما تا یک ربع شما حرف زدید و همه قلم‌به‌دست شدند، پشیمان شدم.» 
 



 
حجت‌الاسلام باقریان بااینکه نمی‌بیند؛ نگاهش به دنیا زیباست و از تمام موقعیت‌های تلخ، خاطره‌های شیرین می‌سازد و به همین خاطر است که از نابینایی‌اش هم خاطره بانمک دارد. «یک روز از ماشین پیاده شدم، یک آقایی به من گفت دستت را به من بده. خیلی خوشحال شدم که نمی‌خواهم صبر کنم کسی دست من را بگیرد را از خیابان رد شوم. تا اینکه پایش به یک سری میله‌ها گیر کرد و خورد زمین و بلند فریاد کشید: آقا مگه نمی‌بینی؟! من هم گفتم نه! او هم گفت: منم نمی‌بینم. حالا این بنده خدا می‌خواست من دست او را بگیرم من هم امیدم به او بود. حالا از این به بعد هرکسی می‌خواهد دست مرا بگیرد، اول به چشم‌هایش دست می‌کشم و تستش می‌کنم ببینم چشم‌هایش سالم است یا نه (با خنده)»
 
حجت‌الاسلام باقریان یکی از رسالت‌های اصلی خودش را روحیه دادن به نابینایان می‌داند و برای همین هفته‌ای یک‌بار سراغ آن‌ها می‌رود تا ثابت کند نابینایی مانع رسیدن به آرزوهایشان نمی‌شود. 
 


منبع: مهر


95/8/1 - 17:06 - 2016-10-22 17:06:12





این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: فرهنگ نیوز]
[مشاهده در: www.farhangnews.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 131]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


فرهنگ و هنر

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن