تور لحظه آخری
امروز : سه شنبه ، 4 اردیبهشت 1403    احادیث و روایات:  پیامبر اکرم (ص):گريه مؤمن از (درون) دل اوست و گريه منافق از (ظاهر و) سرش.
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

بلومبارد

تبلیغات متنی

تریدینگ ویو

خرید اکانت اسپاتیفای

کاشت ابرو

لمینت دندان

ونداد کولر

لیست قیمت گوشی شیائومی

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

دانلود سریال سووشون

دانلود فیلم

ناب مووی

تعمیر کاتالیزور

تعمیر گیربکس اتوماتیک

دیزل ژنراتور موتور سازان

سرور اختصاصی ایران

سایت ایمالز

تور دبی

سایبان ماشین

جملات زیبا

دزدگیر منزل

ماربل شیت

تشریفات روناک

آموزش آرایشگری رایگان

طراحی سایت تهران سایت

آموزشگاه زبان

اجاره سند در شیراز

ترازوی آزمایشگاهی

رنگ استخری

فروش اقساطی کوییک

راهبند تبریز

ترازوی آزمایشگاهی

قطعات لیفتراک

وکیل تبریز

خرید اجاق گاز رومیزی

آموزش ارز دیجیتال در تهران

شاپیفای چیست

فروش اقساطی ایران خودرو

واردات از چین

قیمت نردبان تاشو

وکیل کرج

تعمیرات مک بوک

قیمت فنس

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

سیسمونی نوزاد

پراپ تریدینگ معتبر ایرانی

نهال گردو

صنعت نواز

پیچ و مهره

خرید اکانت اسپاتیفای

صنعت نواز

لوله پلی اتیلن

کرم ضد آفتاب لاکچری کوین SPF50

دانلود آهنگ

طراحی کاتالوگ فوری

واردات از چین

اجاره کولر

دفتر شکرگزاری

تسکین فوری درد بواسیر

دانلود کتاب صوتی

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1797586190




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
 refresh

شجریان، عندلیب هزاره‌ آواز ایران


واضح آرشیو وب فارسی:برترین ها: سید محمد حسین لواسانی در عصر ایران نوشت: "شجریان؛ از سپیده تا فریاد" عنوان پرونده ای ست که با یادداشتی تحت همین عنوان از سوی یکی از خبرگزاری های کشور کلید خورده و با اخذ سلسله گفت و گوهایی پیش می رود؛ فارغ از جزئیات گفت و گوهای تا به امروز منتشر شده، این عنوان و بخش هایی از آن یادداشت کافی بود تا بهانه چند بندی شود که در پی می خوانید.

با رصد گفت‌وگوی تنی چند از تاج‌داران موسیقی کلاسیک ایرانی درباره یار و همراه دیرین خود، "محمد رضا شجریان" در قالب پرونده‌ای با عنوان گزاف «شجریان؛ از سپیده تا فریاد» نیک درخواهیم یافت که بینش، آگاهی و قدرت و توان تحلیل، فقدان تازه از راه رسیده ایشان است، اگر البته به‌وجود لایه‌های پنهان رشک و حسادت - که امید می‌رود این‌چنین نباشد - با دیده اغماض بنگریم. شجریان، عندلیب هزاره‌ آواز ایران

اما فارغ از دو گفت‌وگوی تا به امروز منتشرشده یکی از خبرگزاری‌ها که فارغ از هر دیدگاهی انجام آن فعلی‌ست قابل تقدیر، و البته نقد مصاحبه‌شوندگان که تنها عنوان پرونده ایشان را برای امتناع از گفت‌وگو کفایت می‌کرد، پربیراه نیست سری به یادداشتی که مطلع این پرونده - انشاءالله بی‌طرف - است بزنیم.

در بندی از این یادداشت، اظهارات شجریان، «عامیانه» خوانده شده، که اگر این‌چنین است، چرا بعد از گذشت هفت سال دست از سر او برنمی‌دارید؟ اگر شجریان، «شجریان» نیست و فقط و فقط یک خواننده بازنشسته است، چرا تا به این‌جا از سخنان او به تنگ آمده‌اید؟ سخنانی که بسیار دیگر نیز گفته‌اند و از کنار آن ساده گذشتید؛ بله گذشتید چون شجریان، «شجریان» است.

اگر اظهارات او عامیانه و نابلدانه بود، چرا علیرضا افتخاری برایتان استاد شد و به‌یک‌باره یاد زنده‌یاد ذوالفنون کردید و گفت‌وگوی لطفی عزیز را پیرهن عثمان؟ کم نبود که اهالی موسیقی را به تور گفت‌وگوهای سیاسی خود انداختید وگرنه شما را چه به «عشق داند» و «معمای هستی»، چه به «دل مجنون» و «دلشدگان». این راه رفتید چون از واقعیت حال و روز موسیقی گفت، و چه هلاهل‌ گواهی بود لغو متعدد و مستمر کنسرت‌ها، از کیهان کلهر و علیرضا قربانی تا شهرام ناظری و سالار عقیلی.

در جایی از یادداشت یادشده، نگارنده که احتمال داده روزی خود را آن سوی جوی ببیند و از این‌رو جانب احتیاط گرفته و از ذکر نام خود سرباز زده، پرسشی مبنی بر این‌که «آیا او (شجریان) با اسلامیت نظام جمهوری اسلامی سر سازش ندارد؟» را مطرح کرده است. پرسشی که خود، سوال‌های متعددی را به همراه دارد. مثلا این‌که آیا پاسخ مثبت و منفی شجریان به پرسش نگارنده، به ما یا هر کس دیگری مربوط می‌شود یا خیر؟ یا اگر هنرمندی، جامعه‌شناسی، سیاست‌مدار یا فعال هر حوزه دیگری چه شفاهی و چه مکتوب پاسخ آری به این پرسش بدهد، دقیقا همان چیزی‌ست که در دل او می‌گذرد؟ شکر ایزد که حال و روز امروز برخی سکان‌داران دولت دیروز یا حرف و حدیث‌های پیرامون اختلاس‌ و سیاست‌مدارانی که پیش‌تر برای مدیریت در بانک یا هر نهاد دیگری شفاهی و کتبی از هفت‌خوان فورم‌ها و پرسش‌نامه‌های مدل به مدل گذشته‌ بودند، پاسخ پرواضحی به نگارنده می‌دهد.

باری؛ آنچه از بندهایی از این یادداشت و البته سابقه رسانه‌ای این‌دست رسانه‌ها برمی‌آید به‌سان همان ضرب‌المثل معروف دُم خروس است که بالاخره شجریان فقط یک خواننده بازنشسته با اظهارات عامیانه و نابخردانه است یا «شجریان»‌ی که هنوز بعد از گذشت این همه سال تا نام او به میان می‌آید، مشتی بر در می‌کوبید و پنجه‌ای بر پنجره‌ها می‌سایید؟

به هر رو، آن‌چه باید است، واکنش هنرمند به رویدادهای سیاسی – اجتماعی پیرامون خود است. آن‌چنان که پیر فارس سرود. «به صبر کوش تو ای دل که حق رها نکند / چنین عزیز نگینی به دست اهرمنی /   مزاج دهر تبه شد در این بلا حافظ / کجاست فکر حکیمی و رای برهمنی»

 یا به قول هوشنگ ابتهاج «برسان باده که غم روی نمود ای ساقی / این شبیخون بلا باز چه بود ای ساقی» و چه خوش خوانده است هر دو را شجریان بزرگ، یکی را در راست‌پنجگاه و دیگری را در بیات کرد؛ و چه بیداد بلندی بود «یاری اندر کس نمی‌بینیم یاران را چه شد» و چه خوش از حافظ  در شورخواند، «در آستین مرقع پیاله پنهان کن / که همچو چشم صراحی زمانه خون‌ریز است». سخن کوتاه کنیم در این باب که شاهدمثال بسیار است.

گر از دایره انصاف خارج نشویم، نگارنده به بهانه «نوا مرکب‌خوانی» سعی کرده ذکر خیری هم از این هنرمند جاوید کند و البته دوست‌داران هفت سال اخیر او را به دلیل ناتوانی در زمزمه «قاصدک»، محکوم؛ هرچند که خود نیک می‌داند زمزمه «قاصدک» یا آثار این‌چنینی نظیر «فریاد» و «بیداد» و «زمستان»، چندان به مذاق‌شان خوش نمی‌آید.

در پایان ضمن سپاس از نگارنده که به مقدار چند بندی بر ما افزود باید بگویم که زین‌پس اگر کسی را مشتاق سعدی و حافظ دیدم، او را وادار به خواندن تنها یک غزل از ایشان حتی از روی دیوان و البته بیان گونه‌هایی از آرایه‌های ادبی کنم، که اگر آن‌چه باید حاصل شد او را درجرگه خیل مشتاقان و طرفداران این دو بخوانم و اگر هم نه، علاقه‌مند «یهویی» و «طرفدارنما». ایضا اگر دوستی را علاقه‌مند پرویز پرستویی و اصغر فرهادی دیدم از او درباره متدهای بازیگری و پلان‌های سینمایی بپرسم که اگر پاسخ درخور افتاد، او را علاقه‌مند و در غیر این‌صورت آن را در زمینه علاقه به این دو، «همین الان یهویی» بخوانم‌اش. بدیهی‌ست که در سایر موارد و حوزه‌ها نیز درب بر همین پاشنه می‌چرخد و آش همان است و کاسه همان. و به حتم بیشتر گفتن از این فکاهی ناخواسته نگارنده، سخن را به درازا می‌کشاند.

سرآخر این‌که آقای پیرنیاکان، آقای علیزاده و دیگری و دیگران که بسیار آن‌چنانی ز ما آن‌چنان‌تر کرده‌اید، دوستان نخ دادند تا شما حرف بزنید و آنان طناب‌شان را ببافند که همین یک اشارت، عاقلان را بس. ای کاش تن به گفت‌وگویی مملو از محورهای تکراری که با هدفی دیگر مطرح شده‌اند نمی‌دادید، چه آن‌که هرچقدر هم که شما به راه عشاق زخمه بزنید، ایشان پرده بگردانند.

شجریان بزرگ، چشمه نوشی‌ست که بی «معمای هستی» و «سر عشق» او، بسر نمی‌شود. عندلیب خوش‌الحانی‌ست که بی «گلبانگ» و «نوا»‌ی او، «دلی مجنون» نمی‌شود و «یاد ایامی» مانا. که این را نه علم به نام گوشه و دستگاه نیاز است و نه چیرگی بر شعر شعرای کلاسیک و معاصر، چه آن‌که «رسوای دل» را برای دلدادگی و صید شدن، اندک ذوقی بس است.




۰۱ آبان ۱۳۹۵ - ۱۱:۲۵





این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: برترین ها]
[مشاهده در: www.bartarinha.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 27]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


فرهنگ و هنر

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن