تور لحظه آخری
امروز : پنجشنبه ، 6 اردیبهشت 1403    احادیث و روایات:  امام موسی کاظم (ع):زراعت در زمين هموار مى رويد، نه بر سنگ سخت و چنين است كه حكمت، در دل هاى متواضع...
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

بلومبارد

تبلیغات متنی

تریدینگ ویو

خرید اکانت اسپاتیفای

کاشت ابرو

لمینت دندان

ونداد کولر

لیست قیمت گوشی شیائومی

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

دانلود سریال سووشون

دانلود فیلم

ناب مووی

تعمیر کاتالیزور

تعمیر گیربکس اتوماتیک

دیزل ژنراتور موتور سازان

سرور اختصاصی ایران

سایت ایمالز

تور دبی

سایبان ماشین

جملات زیبا

دزدگیر منزل

ماربل شیت

تشریفات روناک

آموزش آرایشگری رایگان

طراحی سایت تهران سایت

آموزشگاه زبان

اجاره سند در شیراز

ترازوی آزمایشگاهی

رنگ استخری

فروش اقساطی کوییک

راهبند تبریز

ترازوی آزمایشگاهی

قطعات لیفتراک

وکیل تبریز

خرید اجاق گاز رومیزی

آموزش ارز دیجیتال در تهران

شاپیفای چیست

فروش اقساطی ایران خودرو

واردات از چین

قیمت نردبان تاشو

وکیل کرج

تعمیرات مک بوک

قیمت فنس

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

سیسمونی نوزاد

پراپ تریدینگ معتبر ایرانی

نهال گردو

صنعت نواز

پیچ و مهره

خرید اکانت اسپاتیفای

صنعت نواز

لوله پلی اتیلن

کرم ضد آفتاب لاکچری کوین SPF50

دانلود آهنگ

طراحی کاتالوگ فوری

واردات از چین

اجاره کولر

دفتر شکرگزاری

تسکین فوری درد بواسیر

دانلود کتاب صوتی

تعمیرات مک بوک

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1797879122




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
 refresh

80 هزار شهيد و مجروح، قرباني بمباران كور


واضح آرشیو وب فارسی:جوان آنلاین: 80 هزار شهيد و مجروح، قرباني بمباران كور
جنگ شهرها اصطلاحي است كه در تاريخ دفاع مقدس بارها و بارها تكرار شده است. ماجرايش هم از آنجايي رقم مي‌خورد كه غالباً وقتي نيروهاي كشورمان عملياتي عليه دشمن انجام مي‌دادند، بعثي‌ها به بمباران شهرها مي‌پرداخت
نویسنده : عليرضا محمدي 


جنگ شهرها اصطلاحي است كه در تاريخ دفاع مقدس بارها و بارها تكرار شده است. ماجرايش هم از آنجايي رقم مي‌خورد كه غالباً وقتي نيروهاي كشورمان عملياتي عليه دشمن انجام مي‌دادند، بعثي‌ها به بمباران شهرها مي‌پرداخت تا روحيه رزمندگان و مردم از بين برود و تأثيرات رواني اين مسئله باعث عدم فتح رزمندگان در جبهه‌ها شود. براي جنگ شهرها مراحل متعددي قائل هستند، مثلاً مي‌گويند حوالي عمليات خيبر، بدر، كربلاها و... هر بار دشمن مرحله‌اي از جنگ شهرها را به كشورمان تحميل مي‌كرد. اما حقيقت آن است كه حتي يك روز از هشت سال دفاع مقدس خالي از بمباران شهرهايمان نبود و هر روز يك بخش غير نظامي از خاك ايران اسلامي مورد هجوم هوايي يا توپخانه‌اي دشمن قرار مي‌گرفت. در هفته بزرگداشت دفاع مقدس كه اكنون واپسين روزهايش را پشت سر مي‌گذاريم، در گفت‌و‌گو با سه نفر از شهروندان غير نظامي كشورمان كه از نزديك شاهد يكي از بمباران‌هاي وحشيانه دشمن بودند، مروري عيني و تجربي بر جنگ شهرها خواهيم داشت.
 بمباران خوشه‌اي كرمانشاه
شايد كمتر كسي از خوانندگان كشورمان در خصوص بمباران خوشه‌اي شهر كرمانشاه شنيده باشد. بمب‌هاي خوشه‌اي غالباً جزو سلاح‌هاي ممنوعه به شمار مي‌روند و استفاده آنها گاهي در مناطق جنگي نيز تحت شرايط خاصي صورت مي‌گيرد اما كاربرد بمب خوشه‌اي توسط نيروي هوايي ارتش بعث عراق عليه شهرهاي كشورمان نه تنها در كرمانشاه كه در شهرها و مناطق ديگري نيز انجام گرفته بود. در خود كرمانشاه دشمن حداقل در دو نوبت دست به بمباران خوشه‌اي زد. يكبار در هفتم آبان ماه 1365 و بار ديگر در 30 آذرماه همين سال.
شهناز رضايي، همسر خلبان بالگرد شهيد يحيي شمشاديان يكي از شاهدان بمباران خوشه‌اي هفتم آبان ماه 65 است كه در اين ماجرا پدرش علي اصغر رضايي و برادرش علي رضايي هر دو به شهادت مي‌رسند. خانم رضايي در شرح حال و هواي آن روزهاي شهرش (كرمانشاه) مي‌گويد: «دشمن از همان روزهاي آغاز جنگ شهرهاي نزديك مرز مثل كرمانشاه را بمباران مي‌كرد اما هرچه از جنگ مي‌گذشت اين بمباران‌ها بيشتر و وحشيانه‌تر مي‌شدند. اين روند ادامه داشت تا اينكه سال 65 براي اولين بار بعثي‌ها از بمب خوشه‌اي در بمباران كرمانشاه استفاده كردند. ما تا آن زمان چيزي از اين گونه بمب‌ها و اثرات مخربش نمي‌دانستيم. خبر نداشتيم كه چطور به چند قسمت تقسيم مي‌شوند و شعاع وسيعي را دربرمي گيرند و چقدر كشنده هستند.
من روز هفتم آبان ماه 65 را هرگز از ياد نمي‌برم. آن روز برادرم علي مقابل در خانه داشت موتور و فني اتومبيل را وارسي مي‌كرد. پدرم هم كمي آن طرف‌تر بود. ناگهان صداي غرش هواپيماها و انفجارهاي متعددي به گوش رسيد. انگار كه زمين و زمان به هم ريخته بود. در يك آن تعدادي از بمب‌ها به كوچه محل اقامت ما افتادند و برادرم در دم به شهادت رسيد. پدرم هم به شدت مجروح شد و او را به بيمارستان رسانديم. واقعاً صحنه‌هاي دردناكي را شاهد بوديم. حدود چهار سال قبل همسرم يحيي شمشاديان به شهادت رسيده بود و حالا به چشم خود مي‌ديدم كه چطور برادرم شهيد شده و پدرم هم در وضعيت وخيمي به سر مي‌برد. پدرم شهيد علي اصغر رضايي چند روز بيشتر دوري فرزندش را تاب نياورد و او هم از شدت جراحات وارده به شهادت رسيد. ما تا چند وقت ديگر در كرمانشاه مانديم، اما يك بار ديگر كه شهر باز به شدت بمباران شد و اين بار هم دشمن از بمب خوشه‌اي استفاده كرد، مادرم رضايت داد شهر را ترك كنيم و همگي به خرم آباد رفتيم. هرازگاهي به شهر برمي‌گشتيم تا مادر بتواند به مزار پدر و برادرم برود. در يكي از اين رفت‌وآمدها شاهد شهادت يك پيرمرد سبزي‌فروش بودم كه در كنار بساطش بمب روي او افتاد و به شهادت رسيد.»
در سي ام آذرماه سال 65 كه كرمانشاه باز مورد حمله بمب‌هاي خوشه‌اي قرار گرفت، برخي از آمارها از يك‌هزار مجروح و 640 شهيد در اين حادثه خونين خبر داده‌اند.
 پنجم مردادماه 65 اراك
شهر اراك به دليل اينكه يك شهر صنعتي است و كارخانجات بسياري در آن وجود دارد، يكي از اهداف بمباران دشمن بعثي در جنگ تحميلي به شمار مي‌رفت. بهانه‌شان براي اين كار نيز توليد محصولاتي بود كه به زعم آنها مي‌توانست در صنايع نظامي كاربرد داشته باشد. پنجم مردادماه 1365 يكي از شديدترين بمباران‌ها عليه منطقه صنعتي اراك صورت گرفت. در اين روز كارخانه‌هايي مثل آلومينيوم‌سازي، واگن پارس و آذرآب به شدت بمباران شدند و چندين شهيد و جانباز تقديم شد.
 سيدحسن سجادي يكي از مجروحان حادثه پنجم مردادماه 1365 اراك است كه طي اين حادثه 70 درصد جانبازي مي‌يابد. سجادي كه برادر شهيد دفاع مقدس سيدمرتضي سجادي نيز است، در شرح وقايع آن روز مي‌گويد: «ايرالكو، شمش آلومينيوم مي‌ساخت و اين شمش مي‌توانست در ساخت آلياژهاي مورد نياز صنايع متعددي از جمله اسلحه‌سازي كاربرد داشته باشد. همين مسئله بهانه لازم به دشمن براي بمباران كارخانه را داده بود. البته در واقعه پنجم مردادماه 65 كارخانجات ديگري هم از شهرك صنعتي اراك بمباران شدند اما بمباران كارخانه ما شديدتر بود و از 60 الي 70 شهيد اين واقعه، 40 شهيد مربوط به ايرالكو هستند. اين واقعه بيش از 200 جانباز و مجروح هم داشت كه 80 مجروح براي كارخانه ماست.
من صبح روز واقعه به بدرقه عمويم رفتم كه به حج مشرف مي‌شد. بعد به كارخانه برگشتم. ساعت حول و حوش 9 و نيم صبح بود كه ناگهان صداي مهيبي شنيدم. چون در جبهه تجربه داشتم، فهميدم صداي هواپيماهاي جنگنده است. به محض شنيده شدن صداي هواپيماها، يكي از همكاران خانم كنترلش را از دست داد و شروع به جيغ زدن كرد. او را هدايت كردم كه از در بيرون برود و خودم در سمت مخالف پيش بچه‌هاي حسابداري مي‌رفتم كه بمبي روي ساختمان افتاد و شيرجه زدم. هنوز متوجه نبودم بمب خوشه‌اي زده‌اند و خواستم دوباره بلند شوم كه ناگهان انفجار ديگري رخ داد و به هوا پرتاب شدم.
استفاده از بمب خوشه‌اي در ميدان جنگ هم ممنوع است اما بعثي‌ها براي بمباران مناطق غيرجنگي از آن استفاده مي‌كردند. تعدادي از بمب‌هاي كوچكتري كه از بمب اصلي منشعب مي‌شوند، در زمان‌هاي مختلف منفجر مي‌شوند، بنابراين در انفجار اوليه فكر كردم قضيه تمام است و وقتي بلند شدم، در انفجارهاي بعدي مجروح شدم. يادم است از شدت انفجار به هوا پرتاب شدم و چند ثانيه‌اي روي هوا بودم. وقتي به زمين افتادم تا مدتي فكر مي‌كردم پاهايم جايي آويزان است! چراكه هيچ حسي نداشتند. همه جا را گرد و غبار فرا گرفته بود. اولين نفري كه بالاي سرم آمد، برادرم بود. مدتي مي‌شد كه از خارج كشور برگشته و در اراك ساكن شده بود. برادرم با ديدن بمباران كارخانه سريع به ايرالكو آمده بود. يك شهيد در كنارم افتاده بود كه نمي‌دانستم كيست. برادرم ابتدا سراغ او رفت و بعد كه فهميد شهيد شده است، سراغ من آمد. دستم را گرفت و مرا با خودش كشاند. از نگاه‌هاي او متوجه شدم كه اوضاعم خراب‌تر از اين حرف‌هاست. وقتي به پايم نگاه كردم ديدم پاي چپم به پوستي بند است و پاي راستم زخم‌هاي كاري برداشته است. بعدها پاي چپم از لگن قطع شد و پاي راستم از زير زانو هيچ حس و حركتي ندارد. اكنون جانباز 70 درصد هستم.»
شهر اراك در طول دفاع مقدس بيش از 50 بار مورد هجوم هواپيماهاي دشمن قرار گرفت كه چيزي حدود 895 نفر در اين حملات وحشيانه كشته يا مجروح شدند.
 خاص‌ترين بمباران جنگ
بمباران شيميايي شهر سردشت يكي از خاص‌ترين بمباران‌هاي دفاع مقدس به شمار مي‌رود، چراكه براي اولين بار در تاريخ جنگ‌هاي جهان، يك شهر مسكوني مورد حمله شيميايي قرار مي‌گرفت. (سردشت اكنون خواهر خوانده شهر هيروشيماي ژاپن است كه براي اولين بار مورد بمباران اتمي قرار گرفت) سردشت تقريباً از چهار ناحيه بمباران شد و در ابتداي امر چيزي حدود يكصد نفر شهيد شدند اما استنشاق گازهاي سمي و اثرات برجاي مانده از اين گازهاي كشنده، تا سال‌هاي بعد مردم اين شهر را آزار داد و رفته‌رفته تلفات مردم سردشت بيشتر و بيشتر شد. به گونه‌اي كه هم اكنون با گذشت حدود سه دهه از اين واقعه، هنوز به طور كامل نمي‌توان گفت كه سردشت از آلودگي بمباران شيميايي هفتم تيرماه 1366 كاملاً رهايي يافته است.
حسن بيوران يكي از اهالي شهر است كه در گفت‌و‌گو با ما از مشاهدات خود در روز هفتم تيرماه مي‌گويد: «آن روز ما لحظات نسبتاً آرامي را سپري مي‌كرديم. هركسي مشغول كار خودش بود كه ناگهان صداي غرش جنگنده‌ها بر فراز شهر شنيده شد. قبلا هم تجربه بمباران را داشتيم، اما اين بار شرايط غير عادي به نظر مي‌رسيد. يكي از بمب‌هاي دشمن درست در كوچه ما افتاد. من آن وقت دانش‌آموز دوم دبيرستان بودم. از پنجره نگاه كردم ديدم بمبي روي زمين افتاده اما به جاي اينكه منفجر شود، گازي سفيد رنگ از آن خارج شده و مثل قارچ بالا آمده است.
مردم خيلي وحشت كرده بودند و هركسي به طرفي فرار مي‌كرد اما وقتي ديديم از انفجار خبري نيست، كمي بعد از بمباران برگشتيم و اهالي شهر با تعجب به بمب‌ها نگاه مي‌كردند. آن زمان كسي نمي‌دانست اصلاً بمب شيميايي يعني چه؟ خبر نداشتيم كه اثراتش خيلي بدتر از ساير بمب‌هاست. يادم است تعدادي از مردم كنار يكي از بمب‌ها ايستاده بودند و با تعجب نگاهش مي‌كردند. در حالي كه اگر مي‌دانستند شيميايي يعني چه، مسلماً كيلومترها از آن فاصله مي‌گرفتند. كمي كه اثرات بمب بيشتر نمايان شد، مردم به ورزشگاه تختي پناه بردند، غافل از اينكه با تجمع و نزديك شدن به يكديگر، آنهايي كه آسيب ديده‌اند اثرات شيميايي را به ديگران منتقل خواهند كرد. همين طور هم شد. مجروحيت مثل يك ويروس از يكي به ديگري منتقل شد و شيوع عجيبي يافت. شايد اگر بلدي بين ما بود و راهنمايي‌مان مي‌كرد، تعداد مصدومان حادثه اين قدر نمي‌شد. روز حادثه فقط يك نفر آن هم براثر برخورد بمب به سقف خانه‌اش و اصابت تركش به او كشته شد، اما آمار تلفات رفته‌رفته بالا رفت.»
برخي از منابع از شهادت صدها و مصدوم شدن هزاران نفر از مردم شهر خبر داده‌اند. به دليل اينكه مردم شهر به مرور به خيل شهدا يا مصدومان پيوسته‌اند، نمي‌توان آمار دقيقي ارائه داد. اما به گفته بيوران: «سردشت ديگر آن شهر سابق نشد. مردم ديگر آن نشاط قبل از بمباران را نداشتند. هنوز هم معلوم نيست اثرات اين بمب شيطاني در كدام قسمت‌هاي منطقه مانده است، چراكه هرازگاهي برخي از اهالي دچار تنگي نفس و مشكلات عديده‌اي مي‌شوند. شيميايي بيماري را در وجود آدم نهادينه مي‌كند و اگر به كسي سرايت كند، ديگر به اين راحتي‌ها ول‌كنش نيست.»
بمباران سردشت، اراك، تهران، اصفهان، تبريز، ميانه، جزيره خارك، انديمشك، دزفول، خرم آباد، كرمانشاه، خرمشهر، آبادان، بانه، اسلام آباد، گيلانغرب، اروميه، بروجرد، پاوه، پيرانشهر، سنندج، شيراز، مسجد سليمان، ايلام و... از جمله شهرها و مناطقي هستند كه طي جنگ تحميلي هركدام بارها و بارها بمباران شدند و به طور كلي نزديك به 80 هزار نفر طي اين بمباران‌ها مجروح شده يا به شهادت رسيدند.


منبع : روزنامه جوان



تاریخ انتشار: ۰۷ مهر ۱۳۹۵ - ۱۸:۴۵





این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: جوان آنلاین]
[مشاهده در: www.javanonline.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 62]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


گوناگون

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن