محبوبترینها
قیمت دیگ بخار و تولیدکننده اصلی دیگ بخار
معروفترین هدیه و سوغاتی یزد مشخص شد!
آشنایی با انواع دوربین مداربسته ضد آب
پرداخت اینترنتی قبوض ساختمان (پرداخت قبض گاز، برق و آب)
بهترین دوره آموزش سئو محتوا در سال 1403 با نام طوفان ۱۴۰۳ در فروردین ماه شروع می شود
یک صرافی ارز دیجیتال چه امکاناتی باید داشته باشد؟
تعمیرگاه مجاز تعمیر ماشین لباسشویی در شرق تهران
تعمیرگاه مجاز تعمیر ماشین لباسشویی در شرق تهران
جراحی و درمان ریشه دندان عفونی با خانم دکتر صفوراامامی
چه مواردی بر قیمت کابین دوش حمام تاثیر دارند؟
صفحه اول
آرشیو مطالب
ورود/عضویت
هواشناسی
قیمت طلا سکه و ارز
قیمت خودرو
مطالب در سایت شما
تبادل لینک
ارتباط با ما
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
آمار وبسایت
تعداد کل بازدیدها :
1797688221
لیلا میگفت برای این نقش اشتباهم!
واضح آرشیو وب فارسی:جام جم آنلاین: مواجهه با «آذر» در فیلم «من» حسی دوگانه ایجاد میکند، دچار تردید میشوی که او را دوست داشته باشی یا سری به تاسف تکان دهی که «وای عجب دختری!» اما سرانجام لااقل بهزعم خود من با هر متر و معیاری هم که او را محک بزنیم، نمیتوانیم دوستش نداشته باشیم، هرچند خلاف جهت آب شنا میکند، اما اینکه چطور میشود یک آنارشیست به تمام معنا را دوست داشت به هنر کسی برمیگردد که خودش هم ناآرامی است به دنبال آرامش.
سهیل بیرقی خالق شخصیت «آذر» جوانی است خوشذوق و حرفهای که با نگاه متفاوتی که به جهان پیرامونش دارد، تمامقد پای فیلم و البته کاستیهایش ایستاده و از آن دفاع میکند. «من» داستان زنی است به نام آذر؛ زنی قانونگریز، باهوش، خودرأی و جدی که خلاف میکند و اتفاقا در تمام خلافهایش هم موفق است. او الگوهای اخلاقی رایج را میشکند، دست به کارهایی مثل شرخری، قاچاق انسان، تلکه کردن، دور زدن قانون و... میزند، اما به کسی باج نمیدهد. با بیرقی درباره «من» که با وجود تم خاصش توجهات زیادی را به خود جلب کرده، گفتوگو کردهایم که البته طولانیتر از این حرفها بود و به خاطر کم بودن جا خیلی از آنها بیرون ماند.
شروع و هسته اولیه فیلم متفاوت و ساختارشکن «من» از کجا و چطور در ذهن شما شکل گرفت؟ عصر یک روز جمعه بود و من در سینمای حرفهای در بخش برنامهریزی کار میکردم. آن روز احساس کردم هر چقدر هم در این سینما با قراردادهای عالی کار کنم، اما در نهایت چیزی به عنوان یک اثر به نام خودم ثبت نمیشود. بنابراین فکر کردم باید فیلم بسازم، اما اینکه فیلمی که ساختم متفاوت است! خب شاید به این دلیل است که خودم هم متفاوت هستم و این شخصیت فردی، ناخودآگاه در فیلمم هم تاثیر گذاشته. راستش را بخواهید اصلا طراحی نکردم که فیلمم را چطور و چگونه بسازم و ایده این فیلم در ذهن من به شکلی کاملا شهودی شکل میگرفت و انگار بخشی از خودم را در این سوژه میدیدم. یعنی خودتان هم انسان ناآرامی هستید؟ بله، خیلی. ژانر پلیسی و کارآگاهی چطور وارد داستان شد؟ آذر (شخصیت اصلی داستان) تنهاست و تنهایی بدبینی میآورد. آذر هم پارانوئید است؛ یعنی بدبینی افراطی. طوریکه در پیادهرو با تردید راه میرود و مدام به اطرافش نگاه میکند و... به نوعی من خیلی اتفاقی در اواسط فیلمنامه دیدم که فیلمنامه ناخودآگاه به سمت ژانر پلیسی میرود. در صورتیکه هیچکدام از مولفههای ژانر پلیسی را نداشت. آدمی با تناقضات شخصیتی آذر یکجا ممکن است مثل یک دختر آرام موسیقی تدریس کند و یکجا درست مثل یک دلال تمامعیار دست به کلاهبرداری بزند. قطعا کارهای ناهمگونی که این آدم انجام میدهد، ریشه در عواملی مثل فقر اقتصادی، تحقیر اجتماعی، خانواده و... دارد، اما به نظرتان شما به عنوان یک هنرمند که وظیفهاش آسیبشناسی است، با پررنگ نشان دادن وجه معصومانه این آدم او را تا حدی در رفتار آنارشیستش محق جلوه ندادهاید؟ کاملا این کار را کردم، چون حق با اوست، چون از همه باهوشتر، نخبهتر، باعرضهتر و... است و جامعه او را طرد کرده. او انتقام تواناییهایش را از آدمهای بیاستعداد اطرافش میگیرد و میشود یک آنارشیست؛ یعنی جامعه او را با استعدادهای فروخوردهای که دارد، به سمت یک آنارشیست هل میدهد. او میداند در چه جامعهای زندگی میکند و با علم به اینکه اتفاقا روزی دستش رو میشود، میماند و مبارزه میکند، چون آدم فرار نیست. در آذر یک حس رابینهودی و کمک به مردم وجود دارد. درواقع او را به سمت خشونتطلبی پیش بردند، اما او دوستداشتنی است، چون کار مردم را راه میاندازد. به عنوان مثال در مورد خودم میگویم، اگر شرایط فیلمسازی برایم به عنوان فیلمساز جوانی که دوست دارد در کشورش کار کند، مهیا نشود، من هم میشوم یک آنارشیست و اگر نهادهای ذیربط با من با لبخند مهربانتری برخورد کنند، حس امنیت بیشتری میکنم و همه چیز خیلی بهتر و آرامتر جلو میرود. اتفاقا در این صورت است که فیلمهای جسورتر و بهتری میسازم و مردم شبکههای ماهوارهای را کنار میگذارند و به تماشای فیلمهای خودمان میپردازند. با تمام این تفاسیر بعضیها معتقدند در این فیلم به یک آدم بزهکار حق دادهاید! به هیچ وجه. من به عنوان یک فیلمساز اصلا وظیفه ندارم به کسی حق بدهم یا ندهم. من فقط در مورد زندگی کسی که خلاف جریان رایج جامعه میرود فیلم ساختم، همین. خودتان این شخصیتها را چقدر از نزدیک میشناسید؟ من آذر را از یک نمونه مستند برنداشتم، اما این مدل زن را که علیه وجاهت یک زن، آبرو، قضاوت، خوشنامی و... حرکت میکند خیلی خوب میشناسم. آذر تنهایی خودش را پذیرفته. او کاری به کار کسی ندارد و فقط دیگران را به دلیل نبوغی که دارد به خودش نیازمند میکند. هیچ شادی و ذوقی در زندگی او وجود ندارد و این کارها را انجام میدهد تا از تنهایی بیرون بیاید. شاید بتوان گفت خواستید علت اصلی بروز هر مشکل و اتفاقی را دوری از کانون خانواده نشان دهید؟ کاملا همینطور است و این مساله هنگام نگارش در ناخودآگاه من بود. همیشه دغدغه خانواده را دارم و دقیقا متوجه فرق بین کسانی که با خانواده زندگی میکنند با کسانیکه تنهایند هستم. نظر خانواده خودتان راجع به فیلم چه بود؟ برای خانوادهام خیلی خوشحالکننده بود که یکی از آنها فیلم ساخته، اما در عین حال نگرانی را در چشمانشان میدیدم، چون از آن طرف برایشان ناراحتکننده بود که در ذهن من چه میگذرد که ماحصلش شده این فیلم، اما به هر حال با اینکه از آنها دورم، ولی به شکل خودشان تشویقم کردند. کلا به نظرم شخصیتهای فیلمتان دارای شناسنامه و هویتی مستقلاند. از بهنوش بختیاری که نقش یک خانم متدین را دارد تا امیر جدیدی که نقش یک هنرمند زیرزمینی را بازی میکند. چطور به این شخصیتپردازی دقیق رسیدید؟ من به آدمها خیلی دقت میکنم و همین دقت در نوشتن به کارم میآید. هر آدمی برای من مثل یک سرزمین ناشناخته است و به همین خاطر است که اتفاقا همیشه در روابطم با آدمها به مشکل برمیخوردم، چون بعد از مدتی که میشناسمشان تصویری که در ابتدا از آنها داشتم، فرو میریزد. شخصیتهای «من» باورپذیرند و همه ما در زندگی روزمرهمان آنها را دیدهایم و میشناسیم. به نوعی شخصیتهای خاکستریای که فصل مشترک همهشان تنهایی است و اینطور میشود که نام فیلمتان میشود «من»! تمام اینها از خودم میآید. خودم هم تنهام. همین تنهایی باعث شد من ریسک کنم و حتی به قیمت از دست دادن خیلی چیزها این فیلم را بسازم. الان اما راضیام، چون حتی کسانیکه فیلم را دوست نداشتند، شخصیتپردازی «آذر» را میپسندند و این یک برد است. من به قهرمانان سینمای ایران «آذر» را اضافه کردم. مردم ما خیالپردازی در فیلم یا سریال را دوست دارند، اما ما به عنوان فیلمساز خیلی وقت است که به این علاقه توجهی نمیکنیم. فکر میکنید دلیل این بیتوجهی فیلمسازان چیست؟ ترس. نمیدانم چرا آدمها از هرگونه کلیشهشکنی و حرکت علیه جریان رایج فیلمسازی میترسند! شاید ترس از عدم بازگشت سرمایه در گیشه را دارند که آن هم اگر فیلم را با اعتقاد بسازند، حتما این اتفاق میافتد. همانطور که برای خودم یا «اژدها وارد میشود» مانی حقیقی یا خیلی از فیلمهای دیگر افتاد. من فریم به فریم فیلمم را با تمام باورها، کینهها، اعتقادات و... خودم ساختم و درواقع در «من» تمام من نهفته است. از شرایط اکرانتان راضی هستید؟ از مردمی که پشت فیلمم ایستادند راضیام و افتخار میکنم که مردم از فیلمم حمایت میکنند، چون مطمئن باشید اگر غیر از این بود، نابود میشدم. ادامه حیات من، تهیهکننده و... منوط به فروش فیلم بود که خوشبختانه با وجود عدم برخورداری از تبلیغات محیطی، بیلبورد، بلیت ارگانی و... نهتنها فروخت، از هفته دومی که اکران شد به سوددهی هم رسید و حتی در کنار «فروشنده» تنها فیلمی بود که بسیار کم افت کرد. با توجه به بازتابهایی که تاکنون دریافت کردهاید، اگر الان بخواهید دوباره این فیلم را بسازید چه تغییرهایی در آن میدهید؟ به نظرم جاهایی از فیلمم (مثل انگیزههای آذر برای کارهایی که میکند و...) برای تماشاگر عام گنگ است و اگر بخواهم الان دوباره آن را بسازم، کمی واضحتر و گویاتر فیلم را میساختم که همه فهمتر شود. برای فیلم بعدیتان چه برنامهای دارید؟ این روزها برای فیلم بعدیام در راهروهای وزارت ارشاد میدوم و الان حدود دو ماه است که در نوبت پروانه ساخت هستم. آن فیلم هم اتفاقا داستان زنی است که کارهای به مراتب عجیبتری نسبت به آذر انجام میدهد. درباره کارگردان سهیل بیرقی متولد 62 و فارغالتحصیل رشته مهندسی صنایع است. بیرقی تاکنون در بیش از 30 پروژه سینمایی کار کرده که از آنها میتوان به سابقه دستیار کارگردانی و مدیر برنامهریزی در فیلمهای «اسب حیوان نجیبی است»، «کیفر»، «تردید»، «بیخود و بیجهت»، «استراحت مطلق»، «زندگی با چشمان بسته»، «هر شب تنهایی» و «من دیهگو مارادونا هستم» اشاره کرد. او همچنین تئاتر «چاله» را در سال 91نوشته و کارگردانی کرده و فیلم کوتاه «تعطیل» را هم ساخته است. لیلا درستترین بود برای نقش آذر نمیخواستم انتخابی را که همه برای این نقش دارند، داشته باشم. لیلا خودش هم وقتی فیلمنامه را خواند، نقش را خیلی دوست داشت، اما میگفت من برای این نقش اشتباه هستم و من به او گفتم اتفاقا شما درستترینی. برای من جذابترین بخش این فیلم کار با لیلا حاتمی بود، چون با او راحت بودم و در نهایت توانستیم هر دو با هم آذر را خلق کنیم. ساناز قنبری
یکشنبه 4 مهر 1395 ساعت 02:04
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: جام جم آنلاین]
[مشاهده در: www.jamejamonline.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 64]
صفحات پیشنهادی
فرهاد قائمیان نقش اصلی «تاریکی شب، روشنایی روز» شد/ امین زندگانی و لیلا اوتادی در جمع بازیگران
فرهاد قائمیان نقش اصلی تاریکی شب روشنایی روز شد امین زندگانی و لیلا اوتادی در جمع بازیگران فرهاد قائمیان که تجربه بازی در سریال های یادآوری سرزمین کهن تعبیر وارونه یک رویا شوق پرواز نردبام آسمان و را در تلویزیون دارد قرار است در تازه ترین تجربه حجت قاسم زاده اصل نقش محامین زندگانی و لیلا اوتادی به «تاریکی شب، روشنایی روز» پیوستند - ایسنا
تهیهکننده سریال تلویزیونی تاریکی شب روشنایی روز با تاکید بر فیلمنامه سریال گفت این اثر حتماً برای مخاطبان جذاب خواهد بود چرا که جنس قصه از خود مردم انتخاب شده است به گزارش ایسنا محمد هاشمی اصل تهیهکننده در پاسخ به این سئوال که هدف شما از ساخت مجموعه تاریکی شب روشنایینمایشی که «اصغر همت» در آن ۸ نقش دارد!
نمایشی که اصغر همت در آن ۸ نقش دارد یکی از کارگردانان پرتره مرد ریخته درباره این نمایش توضیح داد که اصغر همت در آن نقش هشت شخصیت را بر عهده دارد خبرگزاری مهر آراز بارسقیان درباره نمایش پرتره مرد ریخته که از ۱۵ شهریور در تماشاخانه سنگلج روی صحنه رفته است گفت ما برای نمهران احمدی، متخصص نقشهای معمولی
روزنامه شرق - بهناز شیربانی مهران احمدی چندان به تفکیک سینما و تلویزیون قائل نیست بههمیندلیل هرجا احساس کند نقش دلخواهش به او سپرده شده حضور خواهد داشت نمونهاش مجموعه چرخفلک که سهم مهران احمدی از این مجموعه ایفای نقش روحانیای به نام سیدرضی بود نقشی به گفته خودش بسیارابرت دنیرو در نقش پاپ مقدس ظاهر میشود
خبرگزاری مهر رابرت دنیرو بازی در نقش پاپی از قرن نوزدهم در ایتالیا را پذیرفته است به نقل از آسوشیتدپرس رابرت دنیرو بازی در فیلمی را پذیرفته است که موضوع آن مشابه فیلم بعدی استیون اسپیلبرگ است در حالی که اسپیلبرگ قرار است فیلم آدمربایی یک پسر بچه ۶ ساله را روایت کند که تحویل کلکامبرباچ بازیگر نقش مزدور اسیر شد
روزنامه بانی فیبلم بنه دیکت کامبرباچ هنرپیشه ۳۹ ساله بریتانیایی که در ۱۰ سال اخیر پیوسته مشهورتر شده است طرح ساخت فیلمی از روی یک رُمان کلاسیک بریتانیایی به نام Rogue Male را در دست گرفته است ستاره سریال تلویزیونی شرلوک که در ایران هم در چند نوبت پخش شده است و فیلم سینماشورجه: بازیگر نقش «حضرت موسی(ع)» انتخاب شد
شورجه بازیگر نقش حضرت موسی ع انتخاب شد کارگردان سینما و تلویزیون گفت در مورد نقش حضرت موسی ع بازیگری ناشناس را انتخاب کرده ایم و چهره حضرت در این مجموعه دیده خواهد شد این موضوع از سوی مراجع تقلید و معاونان سیما تایید شده است به گزارش فرهنگ نیوز جمال شورجه نویسنده و کارگرنقش ریحانه در «عاشقانه» به پانتهآ بهرام رسید
نقش ریحانه در عاشقانه به پانتهآ بهرام رسید شناسهٔ خبر 3763627 - چهارشنبه ۱۷ شهریور ۱۳۹۵ - ۱۳ ۱۷ هنر > رادیو و تلویزیون jwplayer display inline-block; گروه تولید مجموعه عاشقانه با پانتهآ بهرام نیز برای حضور در این مجموعه به توافق رسیدند به گزارش خبرگزاری مهر گروهبازیگر نقش «حضرت موسی(ع)» انتخاب شد
تراز کارگردان سینما و تلویزیون گفت در مورد نقش حضرت موسی ع بازیگری ناشناس را انتخاب کرده ایم و چهره حضرت در این مجموعه دیده خواهد شد این موضوع از سوی مراجع تقلید و معاونان سیما تایید شده است به گزارش تراز جمال شورجه نویسنده و کارگردان سینما و تلویزیون در گفت و گو با میزانرابرت دنیرو در نقش پاپ
رابرت دنیرو بازیگر مشهور که در این سالها بسیار پر کار هم شده است بازی در نقش پاپی از قرن نوزدهم در ایتالیا را پذیرفته است به گزارش جام جم آنلاین به نقل از مهر رابرت دنیرو بازی در فیلمی را پذیرفته است که موضوع آن مشابه فیلم بعدی استیون اسپیلبرگ است در حالی که اسپیلبرگ قرار است ف-
سینما و تلویزیون
پربازدیدترینها