تور لحظه آخری
امروز : چهارشنبه ، 5 اردیبهشت 1403    احادیث و روایات:  پیامبر اکرم (ص):هر كس غمى از غم‏هاى دنيا را از مسلمانى برطرف نمايد، خداوند غمى از غم‏هاى روز قي...
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

بلومبارد

تبلیغات متنی

تریدینگ ویو

خرید اکانت اسپاتیفای

کاشت ابرو

لمینت دندان

ونداد کولر

لیست قیمت گوشی شیائومی

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

دانلود سریال سووشون

دانلود فیلم

ناب مووی

تعمیر کاتالیزور

تعمیر گیربکس اتوماتیک

دیزل ژنراتور موتور سازان

سرور اختصاصی ایران

سایت ایمالز

تور دبی

سایبان ماشین

جملات زیبا

دزدگیر منزل

ماربل شیت

تشریفات روناک

آموزش آرایشگری رایگان

طراحی سایت تهران سایت

آموزشگاه زبان

اجاره سند در شیراز

ترازوی آزمایشگاهی

رنگ استخری

فروش اقساطی کوییک

راهبند تبریز

ترازوی آزمایشگاهی

قطعات لیفتراک

وکیل تبریز

خرید اجاق گاز رومیزی

آموزش ارز دیجیتال در تهران

شاپیفای چیست

فروش اقساطی ایران خودرو

واردات از چین

قیمت نردبان تاشو

وکیل کرج

تعمیرات مک بوک

قیمت فنس

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

سیسمونی نوزاد

پراپ تریدینگ معتبر ایرانی

نهال گردو

صنعت نواز

پیچ و مهره

خرید اکانت اسپاتیفای

صنعت نواز

لوله پلی اتیلن

کرم ضد آفتاب لاکچری کوین SPF50

دانلود آهنگ

طراحی کاتالوگ فوری

واردات از چین

اجاره کولر

دفتر شکرگزاری

تسکین فوری درد بواسیر

دانلود کتاب صوتی

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1797625514




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
 refresh

اظهارات دامادی که پدرزنش را کشته/ من فقط از خودم دفاع کردم؛او حالش دست خودش نبود


واضح آرشیو وب فارسی:خبر آنلاین: جامعه > حوادث - ایران نوشت:داماد جنایتکار که در جنایتی شبانه پدر همسرش را به قتل رسانده بود، زمانی که مقابل بازپرس جنایی ایستاد ادعایی متفاوت با اظهارات شاهدان مطرح کرد و مدعی شد که این جنایت ناخواسته به خاطر دفاع از خود بوده است.

آثار کبودی روی صورت رامین از درگیری شب جنایت حکایت داشت. او همان متهم به قتلی است که چند شب قبل پدر همسرش را مقابل خانه او به قتل رساند. مرد جوان پس از قتل به اردبیل گریخت. اما 48 ساعت بعد از سوی کارآگاهان جنایی پایتخت ردیابی و دستگیر شد.
صبح دیروز، متهم 39 ساله برای بازجویی به شعبه 6 بازپرسی انتقال داده شد. رامین درحالی که قتل را پذیرفت در حضور بازپرس «مدیرروستا»، ادعای متفاوتی نسبت به اظهارات شهود و خانواده مقتول بیان داشت.
متهم جوان در گفت‌وگو با خبرنگار «ایران» درباره علت، انگیزه قتل و سایر جزئیات حادثه گفت. شب جنایت چه اتفاقی افتاد؟
ساعت  ده ونیم شب بود که به خانه رفتم اما همسرم نبود. با او تماس گرفتم که گفت خانه پدرش است. فاصله خانه ما تا خانه پدرزنم 2 کوچه بود. بعد از پایان تماس راهی خانه پدرزنم شدم. زمانی که به کوچه آنها رسیدم، مادرزنم را دیدم که سرکوچه ایستاده بود.
چرا مادرزنت آنجا بود؟
گفت منتظر همسرش است. چون که می‌دانستم پدرزنم تا دقایقی دیگر می‌آید، در کنار مادرزنم به انتظارش ایستادم و به خانه آنها نرفتم.
از کجا می‌دانستی پدرزنت تا چند دقیقه دیگر به آنجا می‌آید؟
با او تماس گرفته بودم و می‌خواستم او را ببینم. گفت تا 20 دقیقه دیگر خودش را می‌رساند.
برای چه می‌خواستی او را ببینی؟
چند وقتی بود که همسرم در آرایشگاهی مشغول به کار شده بود. کار او باعث شده بود که شب‌ها دیر به خانه بیاید و سر این موضوع بشدت ناراحت بودم و می‌خواستم با پدرزنم صحبت کنم با دخترش حرف بزند.
بعد چه اتفاقی افتاد؟
حدود یک ربع با مادرزنم سر کوچه ایستاده بودم و حرف می‌زدم که پدرزنم سوار بر نیسانش رسید. او بدون آنکه حرفی بزند چوبی را از داخل ماشینش برداشت و مرا به باد کتک گرفت.
چرا؟!
حال خوبی نداشت. پدرزنم حالت طبیعی نداشت. همان موقع با سروصدای ما همسایه‌ها بیرون ریختند و حتی چند باری مادرزنم از آنها خواست تا دستش را بگیرند، اما کسی جلو نیامد. حدود یک ربع کتکم زد و در همین حین ناگهان پیچ‌گوشتی از جیبش بیرون افتاد. من که روی زمین افتاده بودم و در تاریکی شب کتک می‌خوردم پیچ‌گوشتی را برداشتم یک ضربه به او زدم. ضربه من باعث شد که او دست از کتک زدنم بردارد و فرصتی پیدا کردم که فرار کنم.
چطوری فرار کردی؟
رفتم آن طرف خیابان و تاکسی گرفتم و به خانه پدرم در خانی‌آباد رفتم. از آنها مقداری پول گرفته و به اردبیل رفتم.
به آنها گفتی چه اتفاقی افتاده است؟
نه. فقط گفتم که با خانواده همسرم درگیر شده‌ام.
اما شاهدان گفته‌اند آن شب تو از خودروی پرایدی که 3 سرنشین داشت پیاده شدی و پدرزنت را با چاقو زدی و دوباره سوار بر همان پراید فرار کردی؟
دروغ می‌گویند. خودروی پراید آنجا بود اما سرنشینانش بعد از اینکه من به پدرزنم ضربه زدم و او داد و بیداد کرد، به دنبالم دویدند تا دستگیرم کنند. کوچه آنها یکطرفه است و درگیری وسط کوچه بود. چطور من از خودروی پراید پیاده شده‌ام. آثار کبودی روی صورتم، حکایت از ضربات چوب او دارد.
چرا به اردبیل فرار کردی؟
خانواده‌ام آنجا خانه داشتند، می‌خواستم آنجا مخفی شوم. اما چون کلید نداشتم به ناچار به مهمانسرا رفتم.
شب حادثه با همسرت دعوایت شده بود؟
نه از زمانی که همسرم سرکار می‌رفت بچه‌ را پیش مادرزنم می‌گذاشت و بعد از کار به خانه آنها می‌رفت تا بچه را با خودش به خانه بیاورد.
با همسرت اختلاف نداشتی؟
مشکل خاصی که بخواهم در مورد آن صحبت کنم، نه.
با پدرزنت چطور؟
من با او مشکل نداشتم اما پدرزنم هروقت حال طبیعی نداشت، تعادلش را از دست می‌داد. در نامزدی پسرش هم مرا با چوب زد حتی می‌خواست بچه‌ام را از پنجره بیرون بیندازد که من به پلیس زنگ زدم و آنها بچه را نجات دادند. چند روزقبلش هم انگشت همسرم را شکسته بود. او حتی خانواده‌اش را نیز کتک می‌زد.
از اینکه همسرت کار می‌کرد، ناراحتی بودی؟
از اینکه دیروقت به خانه می‌آمد، ناراحت بودم. قبول این موضوع برایم سخت بود.   23302




پنجشنبه 11 شهریور 1395 - 09:12:52





این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: خبر آنلاین]
[مشاهده در: www.khabaronline.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 94]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


اجتماع و خانواده

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن