تور لحظه آخری
امروز : پنجشنبه ، 6 اردیبهشت 1403    احادیث و روایات:  پیامبر اکرم (ص):در راه خدا از ملامت و نكوهش ملامتگران نترس.
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

بلومبارد

تبلیغات متنی

تریدینگ ویو

خرید اکانت اسپاتیفای

کاشت ابرو

لمینت دندان

ونداد کولر

لیست قیمت گوشی شیائومی

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

دانلود سریال سووشون

دانلود فیلم

ناب مووی

تعمیر کاتالیزور

تعمیر گیربکس اتوماتیک

دیزل ژنراتور موتور سازان

سرور اختصاصی ایران

سایت ایمالز

تور دبی

سایبان ماشین

جملات زیبا

دزدگیر منزل

ماربل شیت

تشریفات روناک

آموزش آرایشگری رایگان

طراحی سایت تهران سایت

آموزشگاه زبان

اجاره سند در شیراز

ترازوی آزمایشگاهی

رنگ استخری

فروش اقساطی کوییک

راهبند تبریز

ترازوی آزمایشگاهی

قطعات لیفتراک

وکیل تبریز

خرید اجاق گاز رومیزی

آموزش ارز دیجیتال در تهران

شاپیفای چیست

فروش اقساطی ایران خودرو

واردات از چین

قیمت نردبان تاشو

وکیل کرج

تعمیرات مک بوک

قیمت فنس

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

سیسمونی نوزاد

پراپ تریدینگ معتبر ایرانی

نهال گردو

صنعت نواز

پیچ و مهره

خرید اکانت اسپاتیفای

صنعت نواز

لوله پلی اتیلن

کرم ضد آفتاب لاکچری کوین SPF50

دانلود آهنگ

طراحی کاتالوگ فوری

واردات از چین

اجاره کولر

دفتر شکرگزاری

تسکین فوری درد بواسیر

دانلود کتاب صوتی

تعمیرات مک بوک

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1797769416




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
 refresh

بازیگری بلد نیستم!


واضح آرشیو وب فارسی:جام جم آنلاین: برای این‌که از مهران رجبی بگوییم احتیاج به مقدمه‌چینی نداریم. چون مهران رجبی را می‌توان در یک کلمه معرفی کرد: صمیمی. او رفتاری دارد که در همان لحظه اول می‌توان با او راحت بود و جالب است که او سعی می‌کند خودش باشد و از نشان دادن چهره واقعی‌اش هراسی ندارد. رجبی این روزها با فیلم «ناردون» بر پرده سینماها حضور دارد تا مثل همیشه لبخند بر لب مردم بنشاند.



چطور شد برای بازی در فیلم «ناردون» دعوت شدید؟ جدا از مراسمی مثل دعوت و این حرف‌ها، من و آقای فریدون حسن‌پور (کارگردان فیلم) مثل دو برادر می‌مانیم. ما رفیق هستیم و انگار هر کاری ایشان انجام می‌دهد من باید یک گوشه‌اش را بگیرم. به خاطر همین علاقه وقتی ایشان شروع به کاری می‌کند دیگر نمی‌پرسم کار چیست یا نقش من چطور است یا... . من فریدون را می‌شناسم و می‌دانم نتیجه کارش دلنشین، بی‌دغدغه و دلچسب خواهد شد. کلا بعضی از اسامی هستند که وقتی پیشنهاد بازی می‌دهند دیگر جایز نیست سوالی بپرسیم. پس سابقه همکاری با آقای حسن‌پور را پیش از «ناردون» هم داشتید؟ بله، خیلی زیاد. هم در سینما و هم در تلویزیون. در مورد نقش‌تان کمی توضیح می‌دهید؟ حاجی محسن، معتمد روستاست که علاوه بر مردم روستای خودش از اطراف هم از او حرف‌شنوی دارند. حاجی محسن مقداری تمکن مالی دارد و در داستان این طور تعریف شده که او باید یک سری کارها را انجام دهد که یک زمین تبدیل به قبرستان شود تا پیرمردی در آن دفن شود... به نظرم روند ساخت آثار طنز در سینما به جایی رسیده که بعضا شاهد فیلم‌های ضعیف و مبتذلی هستیم که با عنوان طنز به خورد مخاطب داده می‌شوند. چرا سینما به این نقطه رسیده و خیلی از کارگردان‌ها هم اصرار بر ادامه این شیوه دارند؟ ‌ سینما هم مثل دیگر هنرها دستخوش فراز و نشیب‌هایی است. مثلا در ادبیات تمام شعرها قابل چاپ نیست یا این که تمام شعرهایی که چاپ می‌شوند لزوما خوب نیست. در تمام هنرها و مشاغل همین وضعیت است، هر ساخته‌ای خوب نمی‌شود و همان طور که کالای خوب داریم کالای بد هم داریم. منتها در سینما چون توجه روی آن زیاد است و اغلب مردم درباره آن نظر می‌دهند (که البته شاید هم حق داشته باشند، چون سینما برای مردم است) بیشتر مورد هجمه و نقد قرار می‌گیرد. فیلم‌های سخیف و مبتذل هم الان ساخته می‌شود و آنها هم بالاخره طرفداران خودش را دارد. اما در «ناردون» انگار شاهد اتفاق جدیدی هستیم که مخاطب نه تنها خسته از دیدن یک سری شوخی‌های کلامی سالن را ترک نمی‌کند که اتفاقا همراه با فیلم می‌خندد و لذت می‌برد! ببینید فیلم خوب یعنی نوشته خوب و نوشته خوب یعنی نویسنده خوب. پس اگر جایی فیلم بی‌مزه‌ای می‌بینید که بازیگر هر کاری می‌کند مخاطب خنده‌اش نمی‌گیرد یعنی فیلم از دست کارگردان به قول معروف در رفته. «ناردون» نوشته خوبی داشت و فریدون حسن‌پور هم بشدت بازیگران را کنترل می‌کرد. البته کلا شیوه کار حسن‌پور به این صورت است که بازیگران را کنترل می‌کند که چی بگو، کجا بگو، چطور بگو و... . در چنین فیلم‌هایی درست است که کار بازیگر سخت می‌شود، اما مسئولیت تمام خوب و بد شدن کار به عهده کارگردان است. اگر در «ناردون» مردم می‌خندند به خاطر این بوده که حسن‌پور وسواس و حساسیت بالایی سر کار داشت. شما معروف هستید به این‌که جلوی دوربین خیلی راحت بازی می‌کنید و اتفاقا همین مسأله باعث می‌شود مخاطب کاملا شما را باور کند. خودتان دلیلش را چه می‌دانید؟ یه کلام. چون هنر بازیگری ندارم و خودم را بازی می‌کنم. شما اهل بداهه‌گویی هم هستید؟ بشدت. البته در «ناردون» بداهه‌گویی خیلی کم بود، اما دیالوگ را مال خود کردن و بهتر ادا کردنش چیز دیگری است که در این فیلم زیاد اتفاق افتاد. بداهه‌گویی حضور ذهن بالایی می‌خواهد. این حضور ذهن از کجا می‌آید؟ بالاخره خصوصیاتی در هر فرد وجود دارد که نهادینه است از جمله بداهه‌گویی، خوشبینی، بذله‌گویی و ... . من کلا در زندگی شخصی هم همین طوری هستم. گفتم که اصلا من خودم را بازی می‌کنم. شما غیر از بازیگری کار دیگری هم انجام می‌دهید؟ من هیچ کار دیگری بلد نیستم. در واقع بازیگری را هم اصلا بلد نیستم. در کارنامه بازیگری‌تان کدام یک از کارها را نقطه عطف می‌دانید؟ من کلا در کارنامه‌ام هم کار حرفه‌ای و فاخر دارم، هم کار ضعیف و سطحی. نقطه عطف یا بهتر بگویم علاقه که زیاد دارم. در سینما «ناردون»، «خانه پدری»، «زیر نور ماه»، «پارادایس»، «از کنار هم می‌گذریم» و در تلویزیون «روزگار قریب»، «دوران سرکشی»، «سه در چهار»، «خوش‌نشین‌ها» و... بهترین فیلمی که بتازگی در سینما تماشا کردید کدام فیلم بوده؟ «من» و «امکان مینا» را در جشنواره سال گذشته دیدم که خیلی دوست داشتم. ظاهرا الان هم اکران عمومی هستند. در پایان اگر صحبتی باقی مانده بفرمایید؟ آرزوی سلامت و موفقیت برای همه مردم دارم و این که اگر بعضا کار ضعیفی از ما می‌بینند حلال کنند. درباره کارگردان فریدون حسن‌پور متولد 1340 در رامسر است. او فارغ‌التحصیل کارگردانی تئاتر از دانشکده هنرهای زیباست و فعالیت‌ خود را سال 1365 با دستیاری کارگردان در فیلم شیر سنگی «مسعود جعفری‌جوزانی» آغاز کرد. او فیلم‌هایی چون «تعطیلات تابستانی»، «دارا و ندار»، «من و زیبا» و حالا «ناردون» را به عنوان کارگردان در کارنامه کاری خود دارد. خلاصه داستان «ناردون» آقاجون (با بازی سیروس گرجستانی) که پایش لب گور است به دنبال قبری برای خود است، اما روستای کناری که قبرستان دارد حاضر نیست میزبان اجساد روستای آقاجون و جسد او باشد. آقاجون کابوس‌های متعددی می‌بیند، به فکر حلالیت طلبیدن از عشق قدیمی خود می‌افتد و این ماجرا او را به سوی زندگی دوباره سوق می‌دهد ساناز قنبری




یکشنبه 7 شهریور 1395 ساعت 05:24





این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: جام جم آنلاین]
[مشاهده در: www.jamejamonline.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 121]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


سینما و تلویزیون

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن