تور لحظه آخری
امروز : چهارشنبه ، 5 اردیبهشت 1403    احادیث و روایات:  امام علی (ع):نـادانى، مايـه مرگ زندگان و دوام بدبختى است.
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

بلومبارد

تبلیغات متنی

تریدینگ ویو

خرید اکانت اسپاتیفای

کاشت ابرو

لمینت دندان

ونداد کولر

لیست قیمت گوشی شیائومی

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

دانلود سریال سووشون

دانلود فیلم

ناب مووی

تعمیر کاتالیزور

تعمیر گیربکس اتوماتیک

دیزل ژنراتور موتور سازان

سرور اختصاصی ایران

سایت ایمالز

تور دبی

سایبان ماشین

جملات زیبا

دزدگیر منزل

ماربل شیت

تشریفات روناک

آموزش آرایشگری رایگان

طراحی سایت تهران سایت

آموزشگاه زبان

اجاره سند در شیراز

ترازوی آزمایشگاهی

رنگ استخری

فروش اقساطی کوییک

راهبند تبریز

ترازوی آزمایشگاهی

قطعات لیفتراک

وکیل تبریز

خرید اجاق گاز رومیزی

آموزش ارز دیجیتال در تهران

شاپیفای چیست

فروش اقساطی ایران خودرو

واردات از چین

قیمت نردبان تاشو

وکیل کرج

تعمیرات مک بوک

قیمت فنس

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

سیسمونی نوزاد

پراپ تریدینگ معتبر ایرانی

نهال گردو

صنعت نواز

پیچ و مهره

خرید اکانت اسپاتیفای

صنعت نواز

لوله پلی اتیلن

کرم ضد آفتاب لاکچری کوین SPF50

دانلود آهنگ

طراحی کاتالوگ فوری

واردات از چین

اجاره کولر

دفتر شکرگزاری

تسکین فوری درد بواسیر

دانلود کتاب صوتی

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1797741970




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
 refresh

معجزه نجات دو خلبان در عملیات مرصاد


واضح آرشیو وب فارسی:فرهنگ نیوز:
معجزه نجات دو خلبان در عملیات مرصاد
معجزه نجات دو خلبان در عملیات مرصاد شهید صیاد شیرازی تعریف می کرد که رسیدیم به روستا و خیالمان راحت شد که دیگر نجات پیدا کردیم. تا رفتیم توی روستا مردم دور ما را گرفتند. منافقین! منافقین! گفتیم ای بابا! ما خودی هستیم، ما خلبانیم. گفتند: نه شما لباس خلبانی نپوشیدید و شروع کردند به کتک زدن ما.


به گزارش فرهنگ نیوز؛ شهید سپهبد علی صیاد شیرازی نماینده امام در شورای عالی دفاع در زمان عملیات مرصاد و از جمله فرماندهانی بود که نقش مهمی در فرماندهی نیروهای تحت فرمان داشت. تا جایی که برخی علت شهادت شهید صیاد شیرازی به دست منافقین را به دلیل فعالیت های اثرگذار ایشان در عملیات مرصاد می دانند. متن زیر بخشی از خاطره شهید صیاد شیرازی از نجات دو خلبان در جریان عملیات مرصاد است.

گفتیم برویم اینها را ببندیم که فرار نکنند. باز دوباره دوتا هلی کوپتر کبری گیر آوردیم و یک هلی کوپتر 214، که رفتم به طرف گردنه پاطاقو از اسلام آباد که رد می شدم جاده را نکاه می کردم که ببینم منافقین چگونه رفت و آمد می کنند. دیدیم یک واقتی با سرعت دارد می رود. حقیقتش دلمان نیامد که این یکی از دستمان در برود. به خلبان کبری گفتم از بغل با آن توپت یک رگباری بزن، ترتیبش را بده. گفت اطاعت میشه. تا آمدم بجنبم دیدم هلی کوپتر رفته بالای سرش، مثل اینکه میخواهد این ها را بگیرد. من گفتم جلو نرو زیرا اگر بروی جلو، میزندت. یک دفعه هلی کوپتر را زدند. دیدم هلی کوپتر رفت، خورد به زمین. یک دود غلیظی مثل قارچ بلند شد. مثل اینکه دود از کله ما بلند شد که ای کاش نگفته بودین برو.

حالا چکار کنیم؟ خلبان را نجات بدهم مارا می زدند، آنجا پر منافق بود به هر صورت خلبان ها را راضی کردم که برویم یک آزمایش کنیم ببینیم می توانیم خلبان را نجات بدهیم. دیدیم هلی کوپتر دومی گفت: من توپم کار نمی کند نمی توانم پشتیبانی کنم، برویم آنجا می زنند. گفتم: هیچی، اینها که شهید شدند برویم به طرف ادامه هدف.

رفتیم محل را شناسایی کردیم. حدود یکی دو گردان نیرو را من توی گردنه پاطاق پیاده کردم و راه را بر آن ها بستم که رار نکنند. برگشتیم، شب شد. صبح ساعت 8 بود که من توی طاق بستان بودم. کباره تلفن زنگ زد. فرماندهی هوانیروز گفت: فلاکس! دوتا خلبان پیش من هستند، دوتا خلبانی که دیروز گفتی شهید شدند. گفتم: چی؟ من خودم دیدم شهید شدند! گفت: آنها آمده اند.ک بعد خودمان را به خلبان ها رساندیم.

تعریف کردند و گفتند: ما رفتیم آن ها را از نزدیک کنترل کنیم، ما را زدند، سیستم های فرمان هلی کوپتر قفل شد. یعنی دیگر کنترلی نبود. ما فقط با هنر خودمان زدیم به صورت سینه‌مال زدیم به خاک که سقوط نکنیم. وقتی زدیم یک دفعه دیدیم موتور دارد آتش می گیرد ولی ما زنده ایم. هنوز یکی از کابین ها باز می شد. لکن کابین دیگری باز نمی شد، قفل شده بود. شیشه اش را شکستیم، آمدیم بیرون، دوتابب از این دود استفاده کردیم و به طرف تپه مقابل فرار کردیم. بعد منافقین آمدند دیدن جایمان خالی است رد پایمان را دیدند و فهمیدند که ما داریم پای تپه می رویم. افتادند دنبال ما. بالای تپه رسیدیم. نه اسحه ای داشتیم نه چیزی؛ خدایا! کار خدا یکدفعه دیدیم از طرف ایلام دو کبری که اصلا نمی دانستیم چطوری یکدفعه آن جا پیدا شدند آمدند به طرف جاده، شروع کردند به زدن اینها و آن ها هم پا به فرار گذاشتند. حالا اینها از این طرف فرار می کنند، ما از آن طرف فرار می کنیم. ماهم از فرصت استفاده کردیم و به طرف روستاهایی که فکر کردیم داخل آن ها دیگر منافق نیست رفتیم. بعد رسیدیم به روستا و خیالمان راحت شد که دیگر نجات پیدا کردیم. تا رفتیم توی روستا مردم دور ما را گرفتند. منافقین! منافقین! گفتیم ای بابا! ما خودی هستیم، ما خلبانیم. گفتند: نه شما لباس خلبانی نپوشیدید و شروع کردند به کتک زدن ما. کار خدا یکی از برادرهای سپاه آنجا پیدا شده، گفته: شما کی را دارید می زنید؟ کارتشان را ببینید. کارتمان را دیدند، گفتند: نه بابا! اینها خلبانند. شروع کردند به روبوسی و پذیرایی گرم. صبح هم هلی کوپتر کبری آنجا پیدا شده بود. هلی کوپتر کمیته، ساعت 8 آن ها را رسانده بود به محل پایگاه که آن ها را ما حالا دیدیم.

منبع: دفاع پرس


95/5/10 - 10:58 - 2016-7-31 10:58:37





این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: فرهنگ نیوز]
[مشاهده در: www.farhangnews.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 31]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


فرهنگ و هنر

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن