واضح آرشیو وب فارسی:جوان آنلاین: شروعي نچسب و نااميدكننده در ساعات طلايي پربيننده
سال 92 درست در همين ايام بود كه تلويزيون همزمان با پخش بازيهاي ليگ جهاني واليبال و سهلانگاري ناظران پخش و نمايش تصاوير منشوري به آغوش حاشيه و جنجال رفت.
نویسنده : وحيد پناهلو
سال 92 درست در همين ايام بود كه تلويزيون همزمان با پخش بازيهاي ليگ جهاني واليبال و سهلانگاري ناظران پخش و نمايش تصاوير منشوري به آغوش حاشيه و جنجال رفت. مسابقاتي كه به گفته رئيس وقت سازمان صدا و سيما پخشش از مناظرههاي انتخاباتي سختتر شده بود و با واكنشهاي بسياري از سوي مردم و مسئولان روبهرو شد. سلسله اشتباهاتي كه منجر به دريافت تذكرات و انتقادات شفاهي و كتبي برخي از مسئولان و نمايندگان مجلس گرديد و در آخر با تشديد نظارتها و تأخير در پخش مسابقات زنده، به آش شوري مبدل شد كه كام هر بينندهاي را از تكرار بيش از حد تصاوير و سانسور غيرحرفهاي تلخ و اعصاب و روانش را مورد هجمه قرار ميداد.
از همه اينها ميگذريم اما سردرگمي در محتوا و برنامهريزي در مدل پخش برنامههاي سيما تنها به مسابقات زنده ورزشي محدود نميشود و در واقع اين روزها به اوج خود رسيده است. هرج و مرجي كه بد نيست براي يكبار هم شده با نگاهي اجمالي و پس از سرد شدن تب برنامههاي زنده و مناسبتي مورد بررسي قرار دهيم تا به نتيجهاي از عاقبت آن برسيم. اگر از قطع شدن به يكباره يك فيلم تلويزيوني در دقايق پاياني و پخش مسابقه واليبال بگذريم، اگر پخش مجدد همين فيلم را از ابتدايش بلافاصله بعد از مسابقه فوتبال ناديده بگيريم، اگر حواله دادن پخش نيمي از مسابقه فوتبال به يك شبكه ديگر با گزارشگري متفاوت را پاي فشردگي برنامههاي ورزشي بگذاريم، اگر از سريال اشتباهات ظاهراً سهوي در برنامههاي زنده شبكههاي استاني كه منجر به عذرخواهي رسمي شده است عبور كنيم، اگر نمايش محتواي نامناسب از شبكه كودك و نوجوان را گردن اژدهاي آنتن و مشكلات مالي در تأمين برنامه بيندازيم و مجدد اگر محتواي نامناسب شوخيهاي برنامه «دورهمي» را به حسن نيت و افكار مثبت ناظران و نمك برنامه براي جذب مخاطب نسبت دهيم و جابهجايي مرزبنديها و صميميت در گفتار و رفتار با مهمانهاي خانم را ترويج محبت و صفا در روابط اجتماعي مردم قلمداد كنيم، از محتواي نامناسب و روايتهاي صريح و عريان برنامههاي نمايشي كه مدتهاست در شوراهاي مختلف سازمان دچار كش و قوس و بازبينيهاي چندباره ميشوند نميتوان گذشت. نمونه حاضر و زندهاش سريال «پريا» به كارگرداني حسين سهيليزاده است كه چند شبي است از شروع پخشش ميگذرد.
عاديسازي عبور از خطوط قرمز
سهيليزاده كه پيش از اين در بعضي از سريالهايش نشان داده خوب بلد است چطور با عاديسازي روابط و عبور از خطوط قرمز در طول سريال و نتيجهگيري مصلحانه در آخرين قسمت رگ خواب مخاطبين و مديران را بهدست بياورد، اين بار كمي دست از دوستيهاي ساده دختر و پسري برداشته و در «پريا» به سراغ سوژه حساس و ويژهتري رفته است. «پرداختي جسورانه» به موضوع «ايدز» تيتري بود كه از ميان صحبتهاي عوامل پريا و قبل از شروع پخشش قابل توجه بود.
عاشقانه با چاشني ايدز
قصه پريا از زمان حال و از جايي آغاز ميشود كه «پريا» با بازي لادن مستوفي پس از چند سال دوري از ايران به كشور بازميگردد. در شرايطي كه پريا همچنان از ازدواج قديمياش سرخورده است، وارد رابطهاي عاطفي با كيوان، پسرخالهاش ميشود. پريا و كيوان قبل از هرگونه عقد رسمي به مثابه كارهاي پيشين سهيليزاده كه ظاهراً بايد مدت زيادي را براي شناخت يكديگر با هم سپري كنند، به اميد آغاز زندگي تازه مشكلات را يك به يك از سر راه برميدارند اما برخي اتفاقها ادامه رابطه عاشقانه اين زوج را به خطر مياندازد؛ اتفاقهايي كه همه خانواده را درگير خود ميكند. «كيوان» با بازي اميرحسين آرمان پس از حضور در يك مهماني شبانه و مصرف مشروبات و مخدرات با فردي بهنام «شهرام» با بازي عمار تفتي كه بيماري است مبتلا به ايدز، درگير ميشود.
ابهام، تنش، تلخي
اما اين داستان پر از ابهام و تنش تمام تلخي «پريا»ي سهيليزاده نيست؛ روايت سرنوشت نافرجام مصرف مواد مخدر و مهمانيهاي شبانه اگر با ظرافت و شناختن حد و مرزهاي تصويري در قاب تلويزيون همراه باشد اتفاق بدي نيست؛ اشكالي كه بر اين سريال وارد است آن است كه گويي سازندگان آن از رفت و آمدهاي اتوبوسي مديران سيما در اواخر سال گذشته و اوايل سال جاري نهايت استفاده را كردهاند و هرچه را كه صلاح ميدانستند به تصوير كشيدهاند. چنانكه بيش از نيمي از قسمت آغازين اين سريال را صحنههاي عريان مهماني شبانه و حركات موزون حاضرينش تشكيل ميداد. شروعي نچسب و نااميدكننده در ساعات طلايي پربينندهترين شبكه سيما كه چشم خانوادهها را متعجب و دلسرد كرد. عليالظاهر نويسندگان و سازندگان اين سريال راهي بهجز نمايش جزء به جزء اتفاقات و رفتارهاي ناپسند شخصيتها با هدف پيشبرد داستان و محكوميت احتمالي شخصيتهاي منفي در پايان فيلم نديدهاند. در صورتي كه در همين قاب تعداد زيادي سريال به ياد ميآيد كه با شناخت درست خطوط قرمز و بدون پرداخت بيپرده و صريح هم از پس چنين اهدافي برآمده و كام مخاطبين نجيب تلويزيون ملي را تلخ نكردهاند.
صرفاً با بخشنامه نميشود نظارت كرد
اشكال كار را بايد در روند طراحي و ساخت چنين برنامههايي جست و جو كرد؛ آنجا كه صرفاً با صدور دستوراتي خام و بخشنامهاي از رعايت ضوابط در حوزههاي مختلف برنامههاي توليدي و سپردن پروژهها به اسامي مطرح و سابقهدار آسودهخاطر شدهاند. ضوابطي كه در عمل قانع به پوشاندن لوگوي محصولات خارجي و اسم نياوردن از نرمافزارهاي پيامرسان شده است، اما از اصرار براي نمايش حركات موزون در يك مهماني شبانه و طريقه مصرف مواد مخدر غافل مانده است و همچنين آرايشها و پوششهاي بعضاً زنندهاي كه به بهانه روايت تاريخ در عصر پهلوي با آسودگي خاطر از كنار اين بخشنامهها عبور ميكند.
دور زدن همه چيز با يك قسمت پاياني
البته اين اتفاق و دور زدن ضوابط توليد به بهانههايي مثل محكوم شدن شخصيت منفي در پايان قصه و تحولهاي آني و يك شبه آنها نمونههاي مشابهي در حوزه مديريت توليد محصولات نمايشي دارد. آنجا كه سناتور «ويل هيز» با قوانين سفت و سخت و بعضاً عجيبي كه در ابتدا تصويب كرد باعث افت شديد فروش فيلمها در آن روزهاي سينماي امريكا شد، اما با پيشنهاد مؤسسين هاليوود به هيز در اين قوانين بازنگري شد تا راههايي براي دور زدنش ايجاد شود؛ «تنها در مواردي كه قرار است عواقب منفي و شوم قانونگريزي، تبهكاري و بيبندوباري به تصوير كشيده شود، نمايش مواردي چون خشونت، مشروبخواري و صحنههاي اروتيك مجاز باشد تا از اين طريق، اين ناهنجاريهاي اجتماعي هر چه بيشتر نقد شود.» اما نتيجه چيزي نبود جز ورود صحنههاي پر از خشونت و اروتيك به تمامي توليدات نمايشي آن روزهاي هاليوود و جامعهاي كه استعمال دخانيات و طلاق را براي زنان تقبيح ميكرد به سرعت تغيير و مدتي بعد از آن به عنوان ارزش ياد كرد. ماجراي سناتور هيز به اندازه كافي مؤيد اين نكته است كه چگونه پرداختن صريح و بيپرده به معضلات اجتماعي و فردي حتي به نيت نقد و عبرتآموزي منجر به اشاعه آنها ميشود.
منبع : روزنامه جوان
تاریخ انتشار: ۰۲ مرداد ۱۳۹۵ - ۲۰:۲۵
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: جوان آنلاین]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 121]